مسئولین امنیّتی که قبل و بعد از انقلاب با زندانیان سیاسی سر و کار داشتند همه نادرست و نابکار نبودند. در هردو رژیم کسانی بودند که رنج زندانی را نمی‌خواستند...
البّته در میانشان آدم‌های بی مروّت و پست پیدا می‌شد امّا، همه از نوع آیشمن و خولی نبودند.
نگهبانان زندان اصفهان (و هتل اموات) هم، همه یکدست نبودند، برخی هوا برشان داشت. به ستم و بیداد آلوده شدند و چرک وجودشان را گرفت اما کسانی هم بودند که خوی انسانی داشتند و از آزار زندانی سیاسی کیف نمی‌کردند..
«ماموران پیشین رژیم» با پخش اخبار نادرست در مورد هتل اموات در اصفهان و موارد مشابه، می‌کوشند قلم انسانهای خوب را هم آلوده کنند.
بزرگنمایی و روایتهای دروغ در مورد دشمن، جفا به مردم است و صحّت رویدادهای واقعی را هم زیر سئوال می‌برَد.
پانویس
زندانیان سیاسی به طنز به یکی از شکنجه ـ خانه های اصفهان که گویا پیش تر اصطبل اسب‌های کاشفی (از سرمایه داران اصفهان) بوده ـ هتل اموات می‌گفتند که یک معنی اش این بود که هرکس پایش به آنجا برسد دیگر آخر ـ عاقبت اش با خدا است و فاتحه اش خوانده شده...
خیلی ها در آنجا شکنجه و سر به نیست شدند.
او هم...
نامش بر برف نوشته بود. خورشید ذوبش کرد و آب آن را با خود برد...
این نوشته کوتاه خطاب به «همنشین بهار» است. دوست گرامی، شما که فرصت مستند کردن تاریخ را پیدا کرده‌اید ( «تاریخ‌نگاری»های اخرین‌تان را می‌گویم)، چرا کمتر به حفره‌های تاریک نور می‌تابانید؟ در همین نوشته‌تان راجع به «هتل اموات» چرا نام چند شکنجه‌گر، سرشکنجه‌گر به چشم نمی‌خورد؟ اینکه شما در آنجا شکنجه نشدید، دلیل نمی‌شود دیگران هم تجربه شما را داشته بودند. ناسلامتی اسم آنجا «هتل اموات» بود. البته حفره‌های کارتان به این تک مورد محدود نمی‌شود. نگاه شما به «تاریخ حکومت اسلامی ایران» متفاوت است- و این حق شماست- و حق من و دیگران است که به کارهای شما با دیدی متفاوت نگاه کنیم. بگذارید یکی دو نمونه دیگر بیاورم: در رابطه با قذافی؛ شما از آوردن عکس‌های کودکی او هم دریغ نکردید ( وچه خوب)، اما آیا در آرشیوتان عکس‌های ایشان با مقامات حکومت ایران موجود نبود؟ آیا عکس دیگری از «سعید امامی» نداشتید که وی را «سرباز کذا» نامگذاری نکرده باشد؟
تجربه‌ٔ من هم می‌گوید، خیلی‌ها آمده‌اند خارج کشور تا از نمد «افشاگری»ها کلاهی برای خودشان درست کنند. من هیچوقت با این جماعت مصاحبه نکرده‌ام و حتا پیشنهاد آنها را برای گفت‌وگو ردّ کرده‌ام. اما پیشنهاد من به گفت‌وگو با شما سر جای خودش باقی است.
با احترام
مجید خوشدل
مسعود نقره کار
2012-03-22 11:42:58
اقای مصداقی مامور سابق رژیم منتظر است شما و آقای همنشین بهار وسایر دوستانی که مشاهدات و گزارش های این مامور را غیر واقعی می دانید، دلیل یا دلایلی برای ادعای خود ارائه دهید.
مصداقی ایرج
2012-03-21 19:53:54
از نظر من نیز آنچه این مأمور سابق رژیم می‌گوید واقعی نیست. بعد از پشت‌سر گذاشتن سال‌ها زندان و تجربه‌های بسیار تردیدی ندارم آنچه از زبان ایشان روایت می‌شود واقعی نیست.
مسعود نقره کار
2012-03-18 15:05:58
آقای همنشین بهار سلام ، شما در یک ای - میل که برای من فرستادید ادعا کردید که گفته های این به قول شما " مامور پیشین رژیم" غیر واقعی و نا درست هستند . من ادعای شما را به این مامور پیشین رژیم منتقل کردم ، ایشان منظرند تا شما ادعا های خود را قلمی بفرمائید، البته ایشان به عنوان نماینده تام الاختیار حاکم شرع و دادستان و عناوین بسیار دیگر نکته ای را هم عنوان کردند و گفتند به شما و سایر دوستان زندانی بگویم که آنچه که ما می دانستیم و می دیدیم با آنچه زندانی می توانست بداند و ببیند متفاوت بود .من هم پیشنهاد این مامور پیشیم رژیم را تکرار می کنم ، قلمی بفرمائید ادعاهای خود را تا ایشان پاسخ بدهند. نگران آلوده شدن قلم بنده نباشید ، من خود صلاح کار خود می دانم . با تبریک سال نو و آرزوی شادی و سلامتی برای شما.
نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
