انتخابات مجلس هشتم و رسالت آزادیخواهان
بایک یحیوی
در کشور بلازده ما که 29 سال است حکومت اسلامی را ا ز زوا یا ی گوناگونش تجربه کرده و دولتمردان رنگارنگش رادر هیا ت ها ی مختلف دیده است ،
سنا ریوی د یگری با عنوان " انتخابات مجلس
هشتم " در جریا ن است، در چنین شرائطی که نه تنها آزادی انتخا با ت که
حتی آزادی کاندید شدن افراد غیر وابسته به رژیم اسلامی مطرح نیست چه باید کرد ؟
درجوامعی که مردم در تعیین سرنوشت خود دخیل اند و به آن حد از بلوغ سیاسی رسیده اند که در برابر
کنش حکومتگران ، واکنش نشان دهند، تکلیف
آزادیخواهان روشن است چراکه در چنین جوامعی ،احزاب سیاسی به مقتضای شرائط ، خط مشی
مشخصی در پیش میگیرند و مردم نیز بنا به
بینش سیاسی
اشان موضع گرفته و به خواسته های دمکراتیک شان جامه ی عمل می پوشانند؛ اما در کشور
ما که الفبای سیاسی معنا و مفهومی ندارد وهفتاد میلیون جمعیت به شیوه های عهد عتیق
و قرون وسطائی حکومت می شوند، احزاب سیاسی
نه تنها اجازه ی وجود ندارند بلکه
اندیشه، مشرب و تفکر سیاسی دگراندیش نیز نامفهوم است، چه خاکی به سر باید کرد.
به عبارت دیگرچگونه باید عمل کرد تا جویبارهای کوچکی که د ر افکار مردم برای رسیدن به آزادی و احقاق حقوق حقه شان جریان
پیداکرده به سیل قدرتمند و کنترل شده ای تبد یل گردد و ریشه ی استبداد رااز جا
برکند؟ آیا باید به بهانه ی نبودن دمکراسی، دست روی دست گذاشت تا حکومت کوته فکران
درازدامن همچنان بپاید، آیا باید انتخابات را به همین دلائل تحریم کرد یا باید
شیوه ی دیگری در پیش گرفت ؟
برای پاسخگوئی به این پرسش ها نیازی به تعبیر و
تفسیرسیا سی نیست،چرا که میزان دموکراسی در
هر کشور همانا شرکت یا عدم شرکت در انتخابات، انتخاب شدن به عنوان نماینده
مردم و حضور در مجلس (پارلمان) نیست، بلکه مهم اینست که حضورفرد فرد نمایندگان در
مجلس چه تاثیری در امور مملکت، وضع قوانین و حفظ منافع ملی مردم دارد؟ و چون
براساس قانون اسا سی نظام
اسلامی،نمایندگان نمی توانند نقشی در حفظ منافع مردم داشته باشند بلکه مجلس
و نمایندگان تنها برای حفظ صورت ظاهر و فریب مردم است ، تشویق مردم به شرکت در
انتخابات، بدون روشن کردن آنان، فقط و فقط آب ریختن به آسیا ب " جمهوری "
اسلامی است و برای اثبات این مدعا، نیازنیست راه دور برویم و انداختن نیم نگاهی به
مواد پایه ا ی قا نون اسا سی جمهوری
اسلامی ، بخوان (حکومت اسلامی ) کا فی است؛ زیرا در قانون اسا سی نظام حاکم جائی
برای تک تک افراد جامعه و شهروندان مملکت وخواست و منافع آنان نیست ، بلکه وجود
شان بسته به مصا لح نظام اسلامی است که در راسش فردی به نام ولی فقیه ،ولی امریا
حاکم امت اسلامی قرار گرفته است، آنهم فردی که مردم هیچ نقشی در انتصابش نداشته
اند و در مقابل مردم و نمایندگانشان مسولیتی ندارد و بهیچوجه پاسخگو نیست ،
یعنی هرچه خواست می کند ، بدون آنکه در
مقا بل احدی پاسخگو باشد ، واین قرار ادامه دارد تا این فرد بمیرد وچوپانان ،
شبانی دیگر براین امت بگمارند! ( اصول دوم ، پنجم ، پنجاه و هفتم و صدوده قانون اساسی
جمهوری اسلامی ).
با این تفصیل،رسالت آزادیخواهان کشور ما چیست؟
آیا در هشتمین دوره ی انتخا با ت مجلس و
درشرائطی که کارنامه "جمهوری اسلامی" با جوهر خون و فقروتهید ستی مرد
م و خد شه د ا ر شد ن شخصیت و حیثیت
شهروندان مملکت نوشته شد ه ، می توان با طرح مباحثی ازقبیل :" انتخابات آزاد
، سالم وعادلانه" ،" مشارکت مشروط" و...، وبه قلم یکی از روزنامه
نگاران منتقد رژیم نوشت : " ... در این شرا یط شاید بهترین گزینه تا كید هر
چه بیشتر و وسیعتر بر " مشاركت مشروط " در ا نتخابات باشد البته مشروط بر برگزاری انتخاباتی "آ
زاد، سالم و عادلانه"- و بهترین گزینه برای تحقق آن شركت همه جانبه در
"كارزار انتخابات" از طریق ثبت نام گسترده و چندلایه و تحمیل ضرورت وجو د " نظارت مستقل و
اعتما د سا ز " ، برای تحمیل خواسته ها ی قانونی و عادلانه ملت به حاكمیت و تحقق باقیمانده شعارهای اصلی
انقلاب 22 بهمن 1357 ؛ " آزادی و جمهوریت ".
یا بنا به
رهنمون هموطن دیگری که می نویسد:
"
راهکا
ر مداخلهی مثبت " ازآن جهت که
میتواند تلويحآ به معنای « ا را ئه ی
پيشنها د آشتی ملی » توسط " دموکراسی خو ا هان وبرابری طلبان مسالمت جو
" باشد ( که به نحوی رسمی و قانونی ارائه میشود و هيچ برخوردی با منافع
حاکمان ندارد ) می تواند سا خت سياسی را
به « حسن نيت دموکراسی خواهان در زمينه تعقيب حقوق خود از مجاری و طرق قانونی » (
و در حقيقت، آمادگی دموکراسیخو اها ن مسالمتجو برای شناسايی ساخت سياسی مطمئن
ساخته و وی را به پذيرش آن ترغيب نمايد؛ کمپين ۲۴ اسفند»
وقتی به معنای
واقعی کلمه « صحنهی يکی از گيراترين و زيباترين بازی های سياسی سه دههی اخير » و «
به تمامه در جهت منافع ملی کشور خواهد که: به حوزه های ثبت نام هجوم بريم." ،
گوش داد و گفت این رهنمودها را نیز آزمایش می کنیم؛ آیا با چنین رهنمودهائی به
مردمی که باشور و شوق د ر ا نتخا با ت د وره ششم " مجلس اصلاح طلب "
شرکت کردند و به یکد ست شدن مجلس بارئیس جمهور( آقای خاتمی) دل خوش کرد ند و شاهد
عقب نشینی های مفتضحانه ی خاتمی و مجلس " اصلاح طلب " بودند ، خیانت نمی
کنیم ؟!
به نظر من با ید با مرد م صریح و بی پرد ه سخن گفت و
پی آمد ها ی حذ ف کاندیداهای مورد اعتمادشان را به آنان یادآور شد و در صورت سماجت
شورای نگهبا ن بر عدم تائید " صلاحیت " کاندیداهای "غیر خودی"
و دگراندیش، مردم را نه تنها به تحریم ا نتخا با ت تشویق کرد بلکه با ید ا ز آ نا
ن خوا ست تا د ر برابر عملکرد های مستبدانه رژیم واکنش نشان د ا د ه و بر خواست
های بر حق خود پا فشاری کنند ، و با این کارعلاوه بر رشد آ گاهی سیا سی آنان، چشم
انداز دیگری درمقابلشان گشود.دیگر جای آن نیست که افرادی که مورد ا عتماد مردم
اند ازراه یا
فتن به مجلس محروم شوند و عاملان فشا ر29 ساله یا افراد چشم وگوش بسته ای که دست
راست و چپ شان را تشخیص نمی دهند به جای آنان برکرسی مجلس تکیه بزنند.
باید به مردم خاطر نشان کرد که هرملت ،شایسته ی
حکومتی است که بر او فرمان می
راند و از آنان خواست که موظفند خود را از قید قیمومیت خارج کنند و بلوغ و استقلال
رای خود را به هیچ قیمتی نفروشند ، صحنه
را خا لی نکنند و نگذارند این دور و تسلسل29 ساله همچنان
ادامه یابد؟
آری رسالت
آزاد یخواهان واقع بین واندیشمند این نیست که به " جهل مرکب " مردم دامن
بزنند و آتش بیار معرکه سران رژیم اسلامی باشند، بلکه برعکس وظیفه آنان است که
مردم را روشن کنند ،آنها را به حقوق حقه شا ن واقف نمایند ، به آنان بگویند
که اسا سی ترین و حیاتی ترین حق شان که
حق شهروندی است ، د ر قانون اساسی فعلی
به رسمیت شناخته نشده وحق حاکمیت آنان که سرچشمه سایر حقوق و آزادی های آنانست
بوسیله همین قانون خد شه دار شد ه است و بد ین سان پرده ا ز تبلیغا ت دروغین رژیم
بردارند ، زیرا تا مردم ندانند ، آگاه
نشوند و برای احقا ق حق شان احسا س مسولیت نکنند ، حتی " انتخابات آزاد
" نیز هیچ دردی از هزاران درد بی د رمان آ نا ن را درمان نخواهد کرد!
به زبان دیگر:
" ... با این همه از کسانی که اکنون
درقشرهای مختلف اصلاح گرائی و ملی- مذهبی در کار شرکت در انتخابات مجلس شورای
اسلامی هستند و آنرا به عنوان وظیفه ملی و شرعی ووطنی خود تلقی می-کنند باید پرسید
آیا شما قانون اساسی جمهوری اسلامی را مطالعه کرده اید ؟ آیا شما میدانید که قوه
مقننه دربرابر اختیارات رهبر در اصل 5 و اصل 57 فاقد استقلال است ؟ آیا شما اطلاع
دارید که رئیس مملکت نه منتخب مردم است و نه مسئول دربرابر مردم ؟ آیا میدا نید که رئیس جمهور مملکت طبق اصل 110
و اصل 113 فاقد شخصیت حقیقی و حقوقی مربوط به مقام ریاست قوه مجریه است ؟ آیا
اطلاع دارید که قوه قضائیه مملکت دراصل 56 قانون اساسی قوه ای است مستقل که پشتیبان
حقوق فردی و اجتماعی و تحقق بخشیدن عدالت است؛ اما بلافاصله این استقلال دراصل 157
قانون اساسی با تعیین رئیس قوه قضائیه از سوی مقام رهبری خود به خود منتفی می شود،
و رکن رکین دستگاه تأمین و تضمین امنیت مادی و معنوی مردم به تابعی ازکهکشان
اختیارات در جهان بینی تنگ و تاریک ولایت مطلقه تبد یل می شود ؟..."
به کلام دیگربهبود وضع ، مستلزم تحولات عمیق د
رافکارمردم است ، تغییرات سیاسی بدون
آگاهی سیا سی حاصل نمی شود ؛29 سال است که بدلیل عدم آ گاهی مردم بختک "
جمهوری اسلامی " را بد وش می کشیم
آیا کا فی نیست ؟ فراموش نکنید که تک تک ما در پیشگا ه تاریخ و آیندگان
مسولیم.
بابک یحیوی .
22دی 1386 برابر12 ژانویه2008
،علی اصغر حاج سید جوادی ،عصز نو پنجشنبه 20 دی،10 ژانویه 2008- 3انتخابات در
مزرعه حيوانات ولايت مطلقه