شنبه ۲۶ بهمن۱۳۸۱ - ۱۵ فوريه ۲۰۰۳
سؤزوموز

سؤزوموز

ستاره درخشان آسمان ادب تركی:

شاعر مردمی، ميرزا مأذون قشقايی

 

http://mehran1.persianblog.com

دوستان و خوانندگان عزيزی كه هنگام داون لود كردن سؤزوموز از پرشين بلاگ با مشكل روبرو هستند، میتوانند از آدرس بك آپ سؤزموز در بلاگ اسپات (آزمايشی) استفاده كنند: سؤزوموز در بلاگ اسپات ، http://sozumuz.blogspot.com

----------------------------------------------

" قايی" ، كه گمان می رود " طائفه قشقايی" نيز بدان منسوب باشد، نام يكی از طوائف 24 گانه " تركهای اوغوز" است. بنا بر روايات تاريخی تركی، قايیها مانند بياتها از فرزندان " گون خان" میباشند. " قای" ويا " قايی" در زبان تركی به معنی سخت، نيرومند، محكم و سالم است. اين كلمه امروز هم در زبان تركی آذری، هر دو لهجه آذربايجانی (" قييم" ) و خراسانی (" قيوم" ) وجود دارد. (مثلا در تركی آذربايجانی در تركيب " قالين قييم" به معنی ضخيم و محكم). اين كلمه از طريق لهجه خراسانی تركی آذری و به شكل " قيوم" وارد لهجه خراسانی زبان فارسی نيز شده است. قايیها از آن طوائف ترك اوغوز میباشند كه موفق به تاسيس دولت خود شده اند. حكومت محلی " جاندار اوغوللاری" (" قيزيل احمدلولار " ويا " اسفندياريه" ) در سواحل جنوبی دريای سياه به سالهای 1291-1461 و به عقيده بسياری از محققين، امپراتوری سه قاره ای " عثمانی" هر دو دولتهای تشكيل شده از سوی طائفه قايی تركهای اوغوز میباشند.


طائفه قشقائی تركهای آذری كه امروز در جنوب ايران تا سواحل خليج فارس ساكن اند، اصلا از طوائف تركی " قزلباش" (غلات شيعه ترك=علوی) تركيه مركزی و نواحی شمال شرقی اين كشور در جنوب دريای سياه میباشند و از اين رو لهجه شان عموما بيش از ديگر لهجه های تركی آذربايجانی به لهجه های آناتولی شرقی زبان تركی آذری قرابت نشان میدهد. نوشته ای كه در زير تقديم میشود، از تركیشناس ايرانی دكتر حسين محمدزاده در باره يكی از بزرگترين سيماهای زبان و ادبيات تركی آذری، ميرزا مأذون قشقايی است كه در كنگره بزرگداشت اين شاعر مردمی در شهرستان بروجن ايراد شده است.

-----------------------------------------------------
دكتر حسين محمدزاده

ايل سرافراز "قشقايی" بازمانده تيره ای از عشيره نام آور "قايی" (Qayi) يكی از عشاير 24 گانه تركان ايرانی معروف به تركان "اوغوز" (Oghuz) است. در منابع اسلامی به اشارات فراوانی در باب اين عشيره بر میخوريم. محمود كاشغری در "ديوان الغات ترك" و خواجه رشيدالدين فضل الله همدانی در "جامعه التواريخ" از عشيره قايی در كنار 23 عشيره ديگر اوغوزان ياد میكنند و اين عشيره را صاحب تمغا و خط و كتابت میشمارند. پروفسور دورفر، ديرين شناس آلمانی كه پژوهشهايی در منابع مكتوب تركی باستان دارد، "سنگ نبشته های 23 گانه دشت اورخون" (Orkhoon) را نيز متعلق به عشيره قايی میداند كه نقر و حك آنها در سده ششم و هفتم ميلادی به فرجام رسيده است.

كلمه قشقايی از دو جزء "قاش" و "قايی" تشكيل يافته است. جزء نخست در معنای ناحيه و پيشانی و طليعه و پيشقراول و قلاوز و ابرو، پيشرو و پيشتاز و جز آن آمده است. اين تيره سلحشور عشيره قايی روزگارانی دراز در آذربايجان و سويهای آن اسكان داشتند و در اواخر عهد صفويان به كوهپايه ها و ييلاقات كهكيلويه و بوير احمد، اصفهان، شيراز، فارس و خوزستان كوچانده شدند.

زبان امروزين قشقايی، در واقع ادامه گويشی آهنگين از زبان توانمند و فراگير "تركی آذری ايرانی" به حساب میآيد كه در مناطق مركزی و جنوب غربی ايران با گويشهای بازمانده از تركی سومر (Sumer) در هم آميخته و به شيوه ای بديع و خوش آهنگ تبديل شده است. سابقه تركی سومری در بين النهرين و جنوب غربی سرزمين ما ايران، به هفت هزار سال پيش میرسد كه تاثير عميق و نهادين در شكل پذيری آوايی و مورفولوژيك تركی قپچاقی و قشقايی داشته است. نخستين متن مكتوب بازمانده به زبان قشقايی ظاهرا كتيبه گرانسنگ "تان يوقوق" (Tanyugug) است كه سه متر و هفتاد و پنج سانتی متر طول دارد و در دوره بلاش اشكانی پديد آمده است. اين كتيبه در سال 1889 از سوی رادلف (Radloff) آلمانی كشف و قرائت شد. كتاب "قوتادغو بيليگ" را بايد نخستين متن مكتوب دوره اسلامی قشقايی به حساب آورد كه در سده چهارم هجری از سوی "يوسف خاص حاجب" در 6652 بيت و به بحر متقارب به نظم در آمده است. ديگر میتوان كتاب "عتبه الحقايق"ديوان حكمت" و "كتاب دده قورقود" و آثاری نظير "قيرخ حديث"، "نهج الفراديس" و "وسيله النجات" را بر شمرد كه همه پيش از سده هفتم هجری تاليف و يا تصنيف شده اند.

سلحشوران فرهيخته و فرهنگينه مردان {و فرهنگينه زنان. مهران بهاری} سرافراز قشقايی، پس از كوچ و مهاجرت به مناطق مركزی و جنوب غربی ايران، اين آثار را همپای منابع مكتوب ادبيات قشقايی نظير "ديوان قاضی برهان الدين"، "ديوان نسيمی"، "ديوان ختايی"، "ديوان فضولی" و دهها نظائر آن و فولكلور غنی و سرشار آذری-قشقايی و منظومه هايی چون حماسه های "كوراوغلو"، "اصلی و كرم" و غيره را زنده نگاه داشتند و دريايی از متون و مواد ادبيات شفاهی نظير "قوشما"، "باياتی"، "ساياچی سؤزلری"، "دوزگی"، "گرايلی"، و ادبيات منظوم عاشيق ها با جويباران زلال فولكلور بومی سرزمين های نويافته در آميختند و آسونگه ها و اوسانه ها خلق كردند:


بو يول گئدير تبريزه ،
قناتی ريزه ريزه.
آلله بيزه بير يول وئر
بيز واراق اؤلكه ميزه.


از ميان قشقائيان پس از اسكان و جولان در شيراز و سويهای آن نيز، سرايندگان نام آوری نظير "ميرزا محمد نثار"، "قول اروچ"، "ميرزا مأذون"، "خسرو بيگ"، "مسيح خان"، "بيات اوغلو"، "همراه" و ديگران ظهور كردند كه در ميان آنان "ميرزا محمد ابراهيم" فرزند سيد عليرضا معروف به "ميرزا مأذون قشقايی" از همه نامبردارتر است كه در سال 1246 ه در ميان ايل چشم به جهان گشوده و در سال 1313 ه.ق. در شيراز وفات كرده است. مزارش در بقعه شاهزاده منصور واقع است كه در دوره ستمشاهی تخريب گرديده است.

‏‎" ميرزا مأذون" به سه زبان عالم اسلامی تركی و فارسی و عربی شعر سروده است و ديوان قابل توجهی دارد كه نخسه خطی آن در سال 1301 استنساخ شده و اكنون در دست است. بهره ای از اين ديوان را مرحوم شهبازی در سال 1367 (حدود 200 صفحه) در مجموعه "قشقايی شعری" گنجانده است. ميرزا مأذون هم در انواع و اوزان شعر كلاسيك تركی طبع آزمايی كرده و قصايد و غزليات و ترجيعات و رباعيات لطيفی سروده است و هم در انواع شعر عاشيقی، تركتازیها كرده است. در هر دو گونه شعر ميرزا مأذون، منبع اصلی اخذ قوت و الهام وی قرآن كريم و احاديث نبوی است و تسلط استادانه و ماهرانه وی به سرچشمه های عرفان اسلامی سبب شده است كه در اين اشعار تلميحات بسيار زيبا و استادانه ای به كار گيرد كه بويژه در تحميديه ها و نعتها و مناقب سروده هايش فراوان به چشم میخورد:


يا علی! ياعلی! شاه-ی لو كشف!
موبارك تاجينا تبارك الله.
وصی-يی موصطفا، سيرر-ی من عرف
حققه عين اليقين، كوفره ايشتيباه.

لامكان مولكونده گنج-ی عيززتن،
كورسويه لاييقن، عرشه زينتن،
قلمه قوووتن، لؤوحه سرخطن،
جبرائيل اوستادی، مورشيدن بالله.

سهمين لرزه سالدی عرش-ی كئيوانا
ذوالفقارين رؤونق وئردی ايمانا
ياندی آتشكده، سيندی بوتخانا
ملك تحسين ائتدی، حق احسن الله

اشعار حماسی ميرزا مأذون، پرشور و حال و آثار تغزلی و غنائی وی غرق در ليريسم جاندار و زنده حالی است كه برای بحث پيرامون بدايع آنها مجال وسيعی بايسته است.

---------------------------------------------
گئرچه يه هو !!!

¤ يازيلديغی ساعات 5:41 يازان Mehran Bahari