عصر نو
www.asre-nou.net

برابری جنسیتی و رابطه آن با جنبش دادخواهی


Thu 11 12 2025

ناهید حسینی

new/nahid-hoseini1.jpg
صحبت من در مورد برابری جنسیتی و رابطه آن با جنبش دادخواهی است، جنبش دادخواهی به مجموعه ای از فعالیتهای پیگرانه افراد و گروههای مختلف برای مبارزه علیه بی عدالتی ها و ظلمهای ساختاری شناخته میشود. جنبش دادخواهی در ایران به علت خشونتهای چندگانه دولتی مانند اعدام، زندان، تبعیض و بی عدالتی علیه شهروندان خود، به یک جایگاه مدنی برای تبدیل رنج های شخصی به خواست های اجتماعی و عمومی تبدیل شده است. از آنجایی که تبعیض جنسیتی نیز در همین چارچوبه معنی پیدا میکند، من فقط در مورد جایگاه برابری جنسیتی در جنبش دادخواهی صحبت میکنم.

برابری جنسیتی یکی از مهم‌ترین مصداق‌های دادخواهی است، زیرا نابرابری‌های جنسیتی در حوزه‌های مختلف، از حق آموزش و اشتغال گرفته تا حق مالکیت بر بدن، مشارکت سیاسی و امنیت اجتماعی، نوعی بی‌عدالتی ساختاری محسوب می‌شوند. بنابراین زنان ودختران در ایران، با تبعیض‌های نظام‌مند مواجه‌اند، و همین ساختار تبعیض‌آمیزکنونی، موضوعات جدی برای دادخواهی را ایجاد می‌کند از جمله: دادخواهی برای مقابله با خشونت جنسیتی، دادخواهی برای حق انتخاب و کنترل بر بدن، دادخواهی برای دسترسی برابر به فرصت‌های شغلی و سیاسی، و دادخواهی برای پایان دادن به قوانین تبعیض‌آمیز. بنابراین، هرجا که حق نابرابر وجود دارد، دادخواهی نیز می‌تواند شکل بگیرد. بهمین دلیل شبکه استقلال و برابری پایدار زنان(وایز)، تمرکز خود را بر برابری جنسیتی پایدار گذاشته است.

وقتی به برابری جنسیتی پایدار اشاره داریم، دقیقا از چه سخن میگوییم؟ برابری جنسیتی پایدار به معنای ایجاد شرایطی است که در آن نابرابری نه فقط اصلاح و تغییر میکند، بلکه نباید دوباره تولید شود. این مفهوم فراتر از رفع تبعیض‌های آشکار است و موارد زیر را در بر میگیرد:

۱- دسترسی برابر و پایدار به منابع، فرصت‌ها و مشارکت اجتماعی و سیاسی
۲- تغییر ساختارها و فرهنگ‌هایی که نقش‌های جنسیتی محدودکننده را بازتولید می‌کنند
۳- تضمین حقوق برابر در قانون و عمل
۴- ایجاد سازوکارهایی برای حفاظت از دستاوردهای برابری در برابر عقب‌گردهای سیاسی و اجتماعی

به بیان ساده‌تر، برابری جنسیتی پایدار یعنی هم برابری حقوقی، هم برابری ساختاری وهم برابری فرهنگی و همینطوردر کمپین نه به اعدام، یعنی لغو اعدام در ایران برای همیشه و در کمپین قتلهای ناموسی یعنی پایان زن کشی. بنابراین همه این فعالیتها دارای یک هدف مشترک است، ساختن یک جامعه بدون تبعیض مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر.

همراهی و همگامی جنبش زنان در جنبش دادخواهی، فقط مختص کشور ما نیست، بلکه در کشورهای دیگر جهان مثل کشورهای آمریکای لاتین و خاورمیانه نیز تجارب مشابهی وجود داشته است. تجربه دادخواهی مادران آرژانتینی و زنان کلمبیایی و همینطورمادران شنبه در ترکیه، همه نشاندهنده همگامی و همراهی با گروههای دیگر زنان و حقوق بشری بوده اند. دادخواهی علیه خشونت دولتی با خواست‌های جنبش زنان در زمینه امنیت و بدن همسو شده و دادخواهی علیه قوانین تبعیض‌آمیز به مطالبات حقوقی زنان پیوند خورده است. در نتیجه آن، مادران و خانواده‌های قربانیان خشونت سیاسی یا اجتماعی، خود به موتور محرک یک جنبش عدالت‌خواهانه تبدیل شده‌اند. در کشورهایی که این دو جنبش هم‌زمان پیش رفته‌اند، اغلب مطالبات برابری حقوقی هم پررنگ‌تر شده است؛ زیرا مبارزه با خشونت و تبعیض، بدون اصلاحات بنیادین حقوقی امکان‌پذیر نیست.

و نکته آخر چگونه جنبش دادخواهی می‌تواند گروه‌های مختلف را در خود جا دهد و بزرگ‌تر شود؟ بطور یقین، یک جنبش دادخواهی قدرتمند باید چندصدایی، فراگیر و بدور از تعصب نظری باشد. برای این کار:

۱.عدالت خواهی، خاص یک گروه نیست و باید تمام افرادی که قربانی تبعیض در جامعه هستند را در بر بگیرد

۲. شناسایی تجربه‌های مشترک ظلم: وقتی گروه‌ها بفهمند که ریشه بسیاری از بی‌عدالتی‌ها مشترک است، اتحاد آسان‌تر شکل می‌گیرد.

۳. تبدیل رنج‌های فردی به مطالبات جمعی: دادخواهی باید بتواند دردهای فردی و پراکنده را به مطالبه‌ای عمومی، روشن و قابل اجرا تبدیل کند، یعنی چیزی که گروه‌های مختلف را به حرکت مشترک ترغیب کند. گرچه جنبش دادخواهی در ایران قوی است ولی باید خود را از اختلافات درونی، نظری و پراکندگی دور کند.

و در پایان، سخنم را چنین جمعبندی میکنم: جنبش دادخواهی یک بستر اجتماعی برای مبارزه علیه انواع بی‌عدالتی‌‌ها است و برابری جنسیتی یکی از روشن‌ترین و مهم‌ترین موضوعات آن به‌شمار می‌رود. در کشورهایی که دادخواهی با جنبش زنان هم‌راستا شده، مطالبات برابر حقوقی نیز تقویت شده است. برابری جنسیتی پایدار به دنبال اصلاح ساختارهای نابرابر و حفظ دستاوردهای برابری در طول زمان است. برای تبدیل‌شدن به یک جنبش بزرگ و موثر، دادخواهان باید صدای گروه‌های متنوع را در خود جا دهند و بی‌عدالتی‌ها را به زبان مشترک خود تبدیل کند.

ناهید حسینی
متن سخنرانی به مناسبت ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر در بوخوم آلمان