کلیسا و سکس
«خدا فوقالعاده کوییر است»
به نقل از هفتهنامه اشپیگل شماره ۱۹ سال ۲۰۲۵
Fri 5 12 2025

به گفتهی کشیش پروتستان، مایکه شُفِر؛ کلیسا باید سرانجام با نگاهی مثبت به سکس بنگرد. این امر خود از کتاب مقدس نیز برمیآید.
شُفِر، ۳۵ ساله، کشیشی در برلین است و پیامهای خود را بهعنوان «سینفلوئنسر» مسیحی در اینستاگرام نیز منتشر میکند. او در گفتوگوی بینادیانی فعال است، از جمله با پادکست «۳۳۱ – ۳ زن، ۳ دین، ۱ موضوع». هفتهنامه اشپیگل با او به صحبت نشسته است.
اشپیگل: خانم شُفِر، سکس و مسیحیت – تناقض دارند یا با هم سازگارند؟
شُفِر: جنسیت بخشی از انسان بودن است، و به همین دلیل کلیسا نیز باید به این موضوع بپردازد. اما کلیساهای بزرگ ما یا این موضوع را نادیده میگیرند یا آن را مایه شرم میدانند. با این کار، آنها خود در تابو شدن سکس سهیم بودهاند و مسئولاند که سکس ننگدار شده و همچنان مایه شرم است. ما نباید بیشتر از این با جنسیت برخوردی شیطانی داشته باشیم، بلکه باید بهویژه بهعنوان کلیسا، سکس را همراه با مسئولیتپذیری تأیید کنیم.
اشپیگل: ایمان مسیحی بر پایه کتاب مقدس است. در مورد سکس در کتاب مقدس چه آمده؟
شُفِر: «غزل غزلهای سلیمان» برای من اهمیت ویژهای دارد، ولی متأسفانه این متن کمتر موضوع موعظهها و بحثهاست. در آن، گفتوگویی میان زن و مردی میبینیم که جملات بسیار اروتیکی را به هم میگویند، از هم رؤیا میبینند و پر از تمنای جنسی هستند. موضوعاتی چون بوسه، سینهها، گونهها و رانها مطرحاند. این متن نشان میدهد که نگاه مثبت به سکس در خود کتاب مقدس وجود دارد.
اشپیگل: زنان در کتاب مقدس چندان جایگاه خوبی ندارند؛ همهچیز با حوا، وسوسهگر و گناهکار، آغاز میشود. شما بهعنوان کشیش چگونه با این مسئله کنار میآیید؟
شُفِر: در کتاب مقدس جملاتی زنستیزانه و ضدزندگی نسبت به زنان وجود دارد، ولی این متنها در زمانی پدرسالارانه توسط مردان نوشته شدهاند. از یکسو، کتاب مقدس بازتابدهنده ساختار اجتماعی آن زمان است، و از سوی دیگر، در ترجمهها و تفسیرها بهصورت عامدانه کاری شده که زنان سرکوب شوند و تفسیرهای زنستیزانه ممکن شود. با این حال، شخصیتهای زن قوی بسیاری در کتاب مقدس وجود دارند که مستقل، آگاه به خود و رها زیستهاند.
الهیات یعنی اینکه متون کهن را با زندگی امروز خود تطبیق دهیم و از نو تفسیر کنیم. من نمیتوانم کتاب مقدس را کلمهبهکلمه در زندگی خود بهکار بگیرم، چون شرایط زندگی امروز کاملاً متفاوت است. مثلاً من اصلاً نمیدانم که عیسی درباره رسانههای اجتماعی چه نظری میداشت. قرنها تنها مردان سفیدپوست قدرتمند اروپایی کتاب مقدس را تفسیر کردهاند. امروزه اما تفسیرهایی از جانب افراد به حاشیه راندهشده نیز در حال ظهورند: زنان، سیاهپوستان، اقلیتهای جنسی. کتاب مقدس تنها به بزرگان و قدرتمندان نمیپردازد، بلکه به کوچکشدگان و طردشدگان هم توجه دارد.
اشپیگل: ولی داستان حوا بهعنوان گناهکار بهسختی قابل تفسیر تازهای است.
شُفِر: در واقع، در خود کتاب مقدس چیزی بهنام «سقوط» یا «گناه نخستین» وجود ندارد. تفسیرهای فمینیستی دیگری هم از حوا وجود دارد. حوا به خدا «نه» گفت، به همهچیز پشت کرد و راه خودش را رفت. او نخستین کسی است که «نه» میگوید! و به همین دلیل مجازات شد. در تفسیرهای پدرسالارانه، حوا نمونه اولیه گناه است. او گناه را به همه انسانها بسط داد، بهویژه به همه زنان. از آن زمان به بعد، زنان میان دو قطب گیر افتادهاند: حوا و مریم. آنها حوا هستند، ولی باید مانند مریم باشند: باکره، پاک، فروتن. زنان هنوز هم نمیتوانند هیچکس را راضی نگه دارند؛ یا قدیساند یا فاحشه.
اشپیگل: شما بهعنوان یک کشیش، این دوگانگی را در زندگی خود هم تجربه میکنید؟
شُفِر: بله، این دوگانهسازی در کلیسای پروتستان شاید به شکل شعاری و آشکار دیده نشود، اما بهطور پنهان هنوز وجود دارد. به من میگویند که نباید رژ لب قرمز یا لاک ناخن قرمز بزنم، چون حواس مردم را پرت میکند. میگویند اینها برای کلیسا بیش از حد سکسی هستند. بهویژه کشیشها باید شانهها و زانوهایشان را بپوشانند و در تابستان بهجای لباسهای تنگ یا شکمباز، لباسهای گشاد و خنک بپوشند. اگر عکس بیکینی در اینستاگرام بگذارم، خیلیها از آن ناراحت میشوند. یک بار فکر کردم که در یک برنامه دوستیابی کوییر شرکت کنم – وای که چه جنجالی به پا میشد!
اشپیگل: چطور تحمل میکنید که کلیسایتان شما را محدود میکند؟
شُفِر: زیبایی کلیسای من این است که مرا به درون یک آزادی بزرگ فرامیخواند. ایمان پروتستان بر این اصل استوار است که من در برابر خدا آزاد هستم و کلیسای من نباید بر من قواعد و عرفهایی تحمیل کند. کلیسا به من یک جهت میدهد، اما من آزادانه میتوانم تصمیم بگیرم، و حتی اگر بتوانم آن را در برابر خدا و وجدانم توجیه کنم، در مخالفت با کلیسا عمل کنم. و واقعاً زمانش رسیده که به اخلاق جنسی بپردازیم و شرم را کنار بگذاریم.
اشپیگل: شما در اینستاگرام نوشتهاید: «خودارضایی گناه نیست» – و به هلدیگارد فون بینگن اشاره کردهاید. او در اینباره چه میدانست؟
شُفِر: او یکی از نخستین زنانی بود که درباره ارگاسم نوشت، یعنی احتمالاً خودش آن را تجربه کرده بود. او ارگاسم را لحظهای از شور و حال و ارتباط با امر الهی میدانست؛ راهی برای پیوند با خدا. از دیدگاه معنوی، خلسه یک لحظه الهی است، اما او این را با سکس پیوند داده – این یک نگاه بسیار نیرومند است. من امروز این را بهعنوان یک کنش فمینیستی برای تقویت خود میبینم.
اشپیگل: یک راهبه قرون وسطایی بهعنوان فمینیست؟
شُفِر: صومعههای زنانه در بخشی از موارد پناهگاههای فمینیستی بودند. زنان خود این سبک زندگی را برگزیدند تا در پشت آن دیوارها، بر اساس قوانین خودشان، آزادانه زندگی کنند.
اشپیگل: کتاب مقدس درباره خودارضایی چه میگوید؟
شُفِر: واژهی "اونانیسم" (خودارضایی) از کتاب مقدس میآید، از داستان اونان که انزال کرد و منیاش را بر زمین ریخت. در تصور باستانی، بر این باور بودند که در نطفه قدرت زندگی نهفته است و نباید آن را هدر داد. از اینرو، رابطهی جنسی فقط باید برای تولید مثل باشد. از همین نگاه، برداشت شده که خودارضایی ناپسند است. هنوز هم از من میپرسند: «آیا خودارضایی ناپاکی است؟» و من میگویم: «البته که نه! تو میتوانی هر کاری بکنی که برایت خوب و خوشایند است. اگر حس خوبی داری، ادامه بده!»
در بحث جنسی، مهمترین مسائل، مسئولیتپذیری و رضایت متقابل هستند. در این چارچوب، ما آزادیم – چه در رابطهای باشیم یا نه، چه در ازدواج یا بیرون از آن، چه گرایشهای خاص جنسی داشته باشیم یا اصلاً بیمیل به سکس باشیم. هیچکس مجبور نیست اگر حس خوبی ندارد، زندگی جنسی داشته باشد.
اشپیگل: چگونه دیدگاهتان را توجیه میکنید؟
شُفِر: گفتههایی از عیسی وجود دارد که برایم اهمیت خاصی دارند و افکارم را بر اساس آنها محک میزنم. مثلاً: «همسایهات را مانند خودت دوست بدار.» اگر رابطه جنسی هم در همین حوزه قرار بگیرد، پس خودارضایی کاملاً مشروع است. میتوان آن را عملی عاشقانه با خود دانست. هر چیزی که برای من خوب باشد و به دیگران آسیبی نرساند، در همان دایرهی سخن عیسی قرار میگیرد.
اشپیگل: شما به عیسی استناد میکنید – آیا او خود رابطهی جنسی داشت؟
شُفِر: نمیدانیم. گمانهزنیهای زیادی هست و این امکان تفسیرهای تازه را میدهد. اما باید توجه داشت که چه چیزهایی موضوع سخن عیسی نبود. اینکه دربارهی سکس چیزی نگفته، برای من نشانه آن است که او ازدواج نکرده بود و رابطه جنسی هم نداشت – اما همین نشان میدهد که زندگی مجردانه یا بیمیل جنسی بودن (asexuell) ارزش برابر دارد. ایدهآلی که عیسی مجسم میکند، زندگی بدون همسر است. پس چرا در کلیسا اینهمه سرزنش هست برای کسی که همسر ندارد یا طلاق گرفته؟
اشپیگل: مریم مجدلیه گاه بهعنوان معشوقهی عیسی معرفی میشود، گاه محبوبترین پیرو او، و گاه یک روسپی. او واقعاً چه کسی بود؟
شُفِر: مریم مجدلیه پیش از هر چیز یکی از زنان مهم در زندگی عیسی بود – و تنها زن هم نبود. در داستان عید پاک، او یکی از مهمترین وظایف را دارد: نخستین کسی بود که رستاخیز را دید و آن را اعلام کرد. ما نمیدانیم دقیقاً رابطهی او با عیسی چه بود. اما میدانیم که عیسی با زنان تنها رابطه داشت و آنها را نادیده نمیگرفت.
اشپیگل: عیسی با زنان چگونه رفتار میکرد؟
شُفِر: دوست دارم از یک زن بهویژه یاد کنم: زن سوریفنیقی در انجیل مرقس. او برای شفای دختر بیمارش از عیسی کمک میخواهد – اما عیسی نخست او را رد میکند. اما زن پافشاری میکند، مخالفت میورزد – و عیسی قانع میشود.
امروز من میگویم: ابتدا میتوان نوعی «مردانگی سمی» و تحقیرآمیز بودن را دید، اما بعد عیسی به سخن او گوش میدهد و متقاعد میشود. زن به خواستهاش میرسد – نه با سکوت و اطاعت، بلکه با ایستادگی. این برای من یک جنبهی فمینیستی دارد.
اشپیگل: پس عیسی فمینیست بود؟
شُفِر: بله! نمیشود ضد فمینیست بود و مسیحی هم بود. چون اگر ایمان ما بر پایهی محبت، نوعدوستی، عدالت و صلح باشد، پس نمیتوان آدمها را تحقیر کرد یا طرد نمود.
اشپیگل: جانشین زمینیاش، پاپ تازهدرگذشته، فمینیست نبود.
شُفِر: پاپ برای من شخص محترمی بود، در او خردی میدیدم، شخصی آشنا با کتاب مقدس، با ایمان و با تجربههای بسیار. اما در عین حال، من اعتقادی ندارم که کسی را قدیس یا فراتر از انسان بدانیم. پاپ نیز جملاتی ضدزن، ضدکودک و ضدکوییر گفته است که من با مرگش فراموش نمیکنم. ساختار سازمانی کلیسای کاتولیک برایم مسئلهبرانگیز است، چون قدرت را در دست مردان حفظ میکند و بازتولید میکند. اما تمرکز من بیشتر بر کلیسای خودم است – که البته آنهم با چالشها، بیعدالتیها و مشکلاتی روبهروست.
اشپیگل: از منظر یک کشیش، به تجرد روحانی (زُهد جنسی) چگونه نگاه میکنید؟
شُفِر: دربارهی تجرد روحانی (زُهد جنسی)، باید آزادی انتخاب وجود داشته باشد. هر کسی باید بتواند خودش تصمیم بگیرد که این مسیر را برگزیند یا نه. اما تجرد اجباری دلیل سوءاستفاده جنسی نیست؛ پرهیز جنسی منجر به خشونت جنسی نمیشود. حتی در ساختارهای کلیسای پروتستان که ظاهراً سلسلهمراتب کمتری دارد، باز هم سوءاستفادهی قدرت و خشونت جنسی وجود داشته، همانطور که پژوهش «فوروم» که سال گذشته منتشر شد، نشان داد.
کار پیشگیرانه و برخورد انتقادی با ساختارهای درونی کلیسا باید در همه سطوح آغاز شود. من کشیشهای کاتولیکی را میشناسم که دوست دارند در رابطهای عاشقانه زندگی کنند. فکر میکنم فهم زندگی آسانتر است وقتی که آدم خودش هم آن را تجربه کرده باشد. اگر خودم تجربه نکنم، چطور باید بدانم دلشکستگی یا داشتن خانواده چه حسی دارد؟
اشپیگل: پاپ فرانسیس لذت جنسی را بهعنوان موهبتی الهی توصیف کرده – این قدم بزرگی برای کلیسای کاتولیک است؟
شُفِر: البته، و برای من مهم است تأکید کنم که شادی و لذت باید جایگاهی در زندگی داشته باشند – و کلیسا هم باید همین را منتقل کند. چرا در کلیسا نباید بخندیم و برقصیم؟ برای بسیاری، رقصیدن در کلوب یک تجربهی فراواقعی و معنوی است – چرا باید آن را ممنوع بدانیم؟ ما میتوانیم چنین لحظات روحانی را وارد کلیسا کنیم و در کنار هم تجربهشان کنیم – درست همانطور که دربارهی موضوع جنسی باید چنین کنیم.
اشپیگل: برای شما، خدا صرفاً مذکر نیست – شما حتی نام خدا را با علامت جنسیت (ستارهدار) مینویسید. چرا؟
شُفِر: این تنوع بیشتر به حقیقت خدا نزدیک است تا اینکه فقط او را "پدر" یا "پروردگار" بنامیم. در کتاب مقدس اصطلاحات بسیار متفاوتی برای خدا هست – خدا به شکل مرغ مادر، نانوا، قابله، تغذیهکننده و مادر عقاب توصیف شده است.
نام خاص خدا در کتاب مقدس "یهوه" (JHWH) است، اما از روی احترام هرگز آن را به زبان نمیآوردند و بهجایش «آدونای» میگفتند، که به معنی «پروردگار» است – و همین باعث شده تصویر خدا در ذهن ما مردانه باشد. از طریق کتاب مقدس، امر مذکر، الهی شده است.
امروزه کتابی با عنوان «کتاب مقدس با زبان عادلانه» وجود دارد که از دیدگاه فمینیستی نوشته شده و عدالت زبانی را در نظر میگیرد. در آن، نام خدا به صورتهای مختلف ترجمه میشود، مثلاً «جاودانه» یا «او/او». خدا ویژگیهای کوییر دارد، اگر کوییر بودن را به معنای: مرزها را درنوردیدن، گریزان از تعریفپذیری و دستنیافتنی بودن درک کنیم. این «ناممکن بودنِ در اختیار گرفتن» یکی از ویژگیهای الهی است – پس خدا فراکوییر (superqueer) است.
اشپیگل: نظر شما دربارهی پاپ جدید، لئو چهاردهم چیست؟
شُفِر: من از صمیم قلب برای خواهران و برادران کاتولیکم خوشحالم بابت انتخاب او. او احتمالاً در آیندهی نزدیک اجازهی کشیش شدن زنان را صادر نمیکند – هرچند من مثل بسیاری از کاتولیکها آرزوی آن را دارم. با این حال، در روزهای نخست، پاپی را دیدم که انسانی نزدیک به مردم بود، با چشمانی پر از اشک وقتی برای اولین بار خودش را به دنیا نشان داد.
پاپی دیدم که بر صلح تأکید کرد و بهصراحت از سرمایهداری انتقاد نمود. من مشتاقم ببینم چه خواهد کرد.
به نقل از هفتهنامه اشپیگل شماره ۱۹ سال ۲۰۲۵
|
|