امروز خبر دارشدم که حسن کامشاد مترجم در گذشت
Sat 24 05 2025
علی آشوری
امروز خبر دارشدم که حسن کامشاد مترجم در گذشت
کتاب حدیث نفس اش را دوستم “ناصر شاهین پر”لطف کرد و هدیه داد .
مترجمی که نثر را زیست، و روشنفکری که خاموشی را بر هیاهو ترجیح داد
حسن کامشاد، یکی از شریفترین چهرههای فرهنگ و ترجمه در ایران، چشم از جهان فروبست؛ اما کارنامهاش، و نثری که ساخت، با ما مانده است. مردی از تبار وقار و دقت، که نه اهل ادعا بود و نه سودای شهرت داشت، اما آنچه نوشت و ترجمه کرد، بهسان چراغی ماندگار در ذهن خوانندگان جدیادب و اندیشه روشن ماند.
در کتاب درخشانش، «حدیث نفس»، که از موفقترین نمونههای خودزندگینامهنویسی روشنفکرانه به زبان فارسیست، با نثری شفاف و بیتکلف، روند شکلگیری شخصیتش را در بستر تحولات اجتماعی و فکری ایران روایت میکند؛ از اصفهان کودکی تا سالهای تحصیل در انگلستان، از دلبستگی به ترجمه تا دلسردی از هیاهوی سیاسی.
ترجمه نزد او تمرین فهم بود؛ نه فقط انتقال واژگان، بلکه ساختن پلی میان جهانها. ، کامشاد با حساسیتی زبانی و فرهنگی، اثری آفرید که خود بهمثابه متن تازهای در زبان فارسی معنا مییافت. فروتنی و وضوح نثر او، آن را به الگوی ترجمهی اندیشیده بدل کرده است
از جمله ترجمههای پرارج کامشاد، کتاب «برآمدن رضاخان» اثر سیروس غنی است؛ اثری که با نگاهی مستند به نقش انگلیس و فروپاشی قاجار میپردازد. کامشاد در این ترجمه، ضمن حفظ دقت تاریخی، نثری خواندنی و بیتکلف پدید آورده؛ چنانکه کتاب را به یکی از منابع ماندگار فهم تاریخ معاصر ایران بدل کرده است.
و یا تاریخ چیست ؟ ای اچکار که تاثیر بسزایی در فضای روشنفکری ده های گذشته داشت .
او همچنین کتاب «تام پین» نوشتهی هوارد فاست را به فارسی درآورد؛ روایتی زنده از زندگی یکی از متفکران کلیدی انقلاب آمریکا و از نخستین مدافعان دموکراسی نوین .
ترجمهی این کتاب، نشان دیگری از علاقهی کامشاد به پیوند میان اندیشه و کنش سیاسی در تاریخ بود.
و البته نمیتوان از کامشاد گفت و از شاهرخ مسکوب نگفت. رابطهی این دو، دوستی صرف نبود؛ پیوندی فکری و انسانی بود میان دو تن از فروتنترین و ژرفاندیشترین اهل قلم ایران. پس از مرگ مسکوب، این کامشاد بود که با وسواس و وفاداری و اندوه ، آثار و یادداشتهای دوست عزیز رفته اش را سامان داد و منتشر کرد؛ گویی در سکوت و صبوری، میراث دوستی را به آیندگان سپرد
اکنون که او نیز رفته است، چیزی از نسل آن روشنفکرانی از جنس آرام، دقیق، و بیادعا کمتر شده.
یادش گرامی. علی آشوری- سندیاگو