عصر نو
www.asre-nou.net

سانسور عشق و شادی در جمهوری اسلامی


Sun 31 10 2021

تارا عظیما



دیکتاتوری ها از سانسور برای جلوگیری از نشر افکار و تبادل نظر منتقدان خود استفاده میکنند. کاری که به انسداد انديشه و خلاقیت و در آخر خودسانسوری منتقدان می انجامد. نظام های تمامیت خواه مانند جمهوری اسلامی که به حریم زندگی خصوصی انسانها نیز تجاوز می‌کنند، سانسور علاوه بر آن وسیله جلوگیری از تخطی شهروندان از ایدئولوژی حاکم نیز هست. جمهوری اسلامی علاوه بر جلوگیری از نشر افکار و ابراز نظر منتقدان، شرح عواطف انسانی، زیبایی های زندگی، رقص، طراوت و شادابی مردمان را نیز سانسور میکند.

سانسور جمهوری اسلامی عرصه های گوناگونی را در بر ميگيرد: کتاب، روزنامه ها، موسيقی، سينما، اينترنت. ابراز نظر سیاسی، نقد فساد، برملا کردن مشکلات اجتماعی و اقتصادی، نقض حقوق بشر، آمار درست کرونا، بیکاری، آمار مقبولیت حکومت میان مردم، نتایج واقعی آراء مردم، نابودی محيط زيست، سیاست هسته ای، آمريکا و اسرائيل ستیزی، تنش آفرینی دائمی در سیاست خارجی، پایمال کردن حقوق و آزادی زنان، نشر مطالب علمی و دانشگاهی در رد بنیادگرایی، سیاست ورزشی، رد نظرات یا ادعاهای نادرست حاکميت و ...
اگر سانسور رژیم گذشته به پائین آمدن سطح فرهنگ سیاسی، میدان داری مذهبیون و هوار شدن جمهوری اسلامی بر سر مردم ایران انجامید، سانسور و مميزی جمهوری اسلامی به پائين آمدن سطح دانش و فرهنگ ایرانیان و سقوط اخلاقی جامعه منجر شده است.

در طرف مقابل دیکتاتوری که کوشش دارد با استفاده از سانسور تلاشهای روشنگرانه، رشد فکری و خلاقیت اهل قلم و هنر را عقیم سازد، هنرمئدان، نویسندگان و روشنگران هستند که تلاش ميکنند از طريق نوشتن و ارائه هنر خود به بيداری جامعه کمک کنند.

نویسنده این سطور در ادامه از تجربیات دوست خود با وزارت ارشاد جمهوری اسلامی در رابطه با انتشار رمانی به نام "اسرار چهار زن" که اجازه انتشار نگرفت مینویسد.

هر نويسنده که بخواهد ايده ها و حاصل تفکراتش را منتشر کند، دیر یا زود تیغ سانسور وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را بر گردن افکار و خلاقیتش احساس میکند. حتی آنهایی که سعی میکنند نظراتشان را در لفافه یا با ایما واشاره ابراز کنند نیز در جایی از تیغ سانسور يا مميزی در اَمان نمی مانند.

برخی نویسندگان برای اينکه با دیوار سانسور مواجه نشوند دست به خود سانسوری ميزنند و به این ترتیب بخشی از خلاقيت فکری وهنری اثر خود را نابود کرده و حق خوانندگانشان را هم برای آشنایی با آن خلاقيت ها از ایشان میگیرند.

از سوی دیگر مسئولان وزارت ارشاد عملکرد واحدی ندارند و تا حد زیادی دلبخواه عمل میکنند. بطوری که اگر همان کتاب دوبار برای گرفتن اجازه نشر به اين وزارتخانه ارسال شود نتیجه سانسور و متونی از کتاب که بايد به نظر مامور این وزارتخانه حذف و يا عوض شود متفاوت است.

يکی از جنبه های مهم سانسور کتاب ها در جمهوری اسلامی ابراز عشق و احساسات عاشقانه زن و مرد به يکديگر است. بوسيدن، بوسيدن موها، بوسيدن دست معشوق ممنوع است. رفتن زن ایرانی به ديسکو حتی چنانچه در کشور ديگری صورت پذیرد بايد حذف شود. رقصيدن زن و مرد با هم که قسمتی از زندگی عادی و طبيعی انسانی است صد البته بايد حذف شود. حتی اگر یک زوج عاشق هم باشند و اين ارتباط هم شدیدا عاطفی و دور از رابطه جنسی هم باشد باید حذف شود. گذاشتن سر دختری بر روی شانه پسری که عاشق و معشوق هم هستند ممنوع است.

برعکس شرح هر اقدام که نقش زن به عنوان وسیله برای تولید مثل و در واقع ماشين جوجه کشی را مخدوش سازد سانسور میشود. یا شرح رابطه جنسی که توسط يک صيغه محرميت کوتاه مدت و غيررسمی زن و مرد و فقط برای ارضای جنسی صورت ميگيرد به راحتی اجازه انتشار مييابد و توضیح مفصل جزئیات رابطه جنسی نیز شامل سانسور نمیشود.

با وجود اینکه در کنار سانسور به نحوی که شرح آن رفت، مواردی هم دیده میشود که هدف سانسورچی رعایت منافع و ایدئولوژی نظام نیست و بيشتر آزار نویسنده و به نمایش گذاشتن قدرت فردیت ناچیز خویش است، نویسنده حقی برای اعتراض یا رجوع به دادگاهی را نیز ندارد.

سانسور عشق، زیبایی ها، طراوت و شادابی توسط جمهوری اسلامی، آزاد بودن تشریح رابطه فقط برای ارضای جنسی، در کنار مجبور کردن زندانی سیاسی تحت شکنجه به شرح جزئیات روابطه جنسی خود، حتی رابطه ای که اصلا وجود نداشته است، حکایت از روان آشفته و مريض و تمايلات جنسی بيمارگونه مسئولان وزارت ارشاد، رژيم و رهبرآن دارد.

تارا عظيما
نهم آبان ۱۴۰۰ مطابق 31 اکتبر 2021
taraazima@gmail.com