عصر نو
www.asre-nou.net

حق رای زنان، از همدان تا استکهلم


Mon 27 09 2021

ناصر رحیم‌خانی

همین سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی، یک صدمین سال پای نهادن نخستین زن نماینده‌ به پارلمان سوئد است، از رهگذر حق رای عمومی. در یادآوری و نکوداشت این روز، عکس بزرگ نخستین زن نماینده و زنان رای‌دهنده، زینت‌بخشِ ستون‌هایِ طاق‌نمایِ نزدیکِ پارلمانِ سوئد ، چند گامی پس از پُلِ ملی ( (Riksbro ، رو به سوی «شهر قدیمِ» استکهلم.



کِرستین هَسِل گِرِن (1962 ـ 1872)

کِرستین هَسِل گِرِن چندی پس از سال ۱۹۲۲ میلادی که به پارلمان راه یافت، با نامِ «کِرستین اول»، در تاریخ سوئد به یاد ماند. حزب سوسیال دموکرات سوئد از نامزدی او برای نمایندگی مجلس پشتیبانی کرده بود. او دربسیاری از فعالیت‌های اجتماعی پیشگام بود. کِرستین هَسِل گِرِن، یا کریستین اول از ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۴ در حزب مردم (Folkparti) عضو بود.

پذیرشِ حق رای زنان در سوئد نیز چون دیگر کشورها، آسان به دست نیامد. کوشش و کنشِ شمار بزرگی از زنان و مردان سوئدی، پیشینه و پشتوانه‌ی این حق رای بود.

<


اِلین وِگنار (Elin Wägnar) نویسنده، روزنامه‌نگار، مناظره‌گر ۱۹۴۹ ـ ۱۸۸۲

الین وگنار، ایستاده کنار دفترهای گردآوری امضا در پشتیبانی از خواستِ حق رای زنان. در سال ۱۹۱۴ میلادی، و در پی فراخوانِ پشتیبانی ازخواستِ حق رای زنان، سیصد و پنجاه هزار ـ ۳۵۰۰۰۰ـ امضاء گردآوری شد. در همان سال ۱۹۱۴ میلادی، انجمن ملی برای حق رای سیاسی زنان، این دفترها را به یلمار هامرشولد، نخست‌وزیر سوئد داد. جمعیت سوئد در سرشماری سال ۱۹۱۰ میلادی، اندکی بیش از پنج میلیون و چهار صدهزار ـ ۵،۴۰۰۰۰۰ ــ نفر بود.



نمایندگان مجلس سوئد در ۱۹۰۵ میلادی

در این زمان، تنها ۹ در صد از جمعیتِ کشور، حق رای دادن و نامزد شدن برای نمایندگی مردم را در مجلس داشتند.



زنان سوئدی به سوی حوزه های رای‌گیری در ۱۹۲۱

در سپتامبر ۱۹۲۱ میلادی، سرانجام، هم مردان و هم زنان توانستند به حوزه‌های رای‌گیری برای انتخاب نمایندگان مجلس بروند. در این انتخابات پنجاه ـ ۵۰ ـ در صد زنان و شصت و دو ـ ۶۲ ـ در صد مردان رای دادند. در ۱۹۲۰ میلادی، جمعیت سوئد بیش از پنج میلیون و هشتصدهزار ـ ۵،۸۰۰،۰۰۰ نفر بود.

بازیگوشی ذهن و خاطره:

در پیاده‌روی روزانه و گذر از «شهرقدیمِ» استکهلم و دیدنِ هر روزه‌ی عکس‌های قدیمی زنانِ سوئدی دارای حق رای، ذهن می‌رفت به تاریخِ معاصرِ ایران، به گذشته‌های میهن.

یادِ خوانده‌ها و ـ ناخوانده‌ها ـ از کوشش و کنشِ زنان و مردانِ طلوعِ جنبشِ مشروطه‌خواهی در بیان و در نقد نابرابری حقوق زن و مرد، تلاش برای کاستن از نابرای‌ها، دستیابی به برابری حقوق ـ حتا اگر می‌شد ـ دست کم در زمینه‌هایی چون حقِ آموزش، کار، حضوردر سپهر عمومی، حق رای ـ و باز هم اگر می‌شد ـ دست کم حقِ رای.

روزی دیگر و با دیدنِ دوباره‌ی عکسِ بانو کِرستین هَسِل گِرِن برستونِ، در سمتِ چپِ طاقِ‌نمایِ نزدیکِ مجلسِ سوئد، ذهنِ بازیگوش رفت به جلسه‌های مجلسِ شورای ملی ایرانِ پس از مشروطه، به دوره‌ی دومِ مجلس و آغاز کار آن در فروردین ماه ۱۲۸۸ خورشیدی، به صد و دوازده ـ ۱۱۲ـ سال پیش، به پیشنهاد حق رای زنان ایران، یک دهه پیش از حق رای زنان سوئد و انتخابِ کِرستین هَسِل گِرِن.

در مجلسِ دوم بود که:

«برای نخستین بار در تاریخ مجلسِ شورای ملی، تشکیلات حزبی و گروه‌های سیاسی که مولود حکومت دموکراسی بود در صحنه‌ی سیاست پدید آمد و به موجب قانون اساسی، دولت حق استفاده از آزادی تشکیل انجمن‌ها را به ملت اعطا کرد و احزاب سیاسی فعالیت خود را در کشمکش های پارلمانی آغاز کردند، از آن جمله: دو حزب نیرومند، یکی به نامِ حزب دمکرات عامیون دارای ۲۸ نماینده، و دیگری اجتماعیون اعتدالیون دارای ۳۶ نماینده در مجلس بود و نمایندگان مزبور با خط‌مشی ثابت و سازمان حزبی منظم و مرامنامه‌ی خاص گروه متشکل حزبی خود را در مجلس دوم تشکیل دادند.

اعضای حزب اعتدال نظر به مرام و مسلک خاصی که داشتند مورد حمایتِ روحانیان و همچنین اعیان بودند و این گروه با نمایندگان حزب دیگری به نام اتفاق و ترقی که شماره نمایندگان آن اندک بود، و همچنین با عده ای از علمای طراز اول و چند تن از منفردان ائتلاف کردند و اکثریت مجلس را تشکیل دادند. حزب مزبور به رهبری میرزا محمد صادق طباطبائی و میرزا علی اکبر خان دهخدا و علیمحمد دولت آبادی اداره می شد.

حزب دمکرات در خارج از مجلس با عقاید انقلابی و مرام انتقادی،مورد استقبال و پشتیبانی گروه‌های جوان و روشنفکر قرار گرفته بود، و نمایندگان آن در مجلس به رهبری سید حسن تقی‌زاده و حسینقلی خان نواب و سید محمد رضا مساوات، فراکسیون اقلیت مجلس را تشکیل می‌دادند.»[۱]

در همین مجلس دوم مشروطه و برای نخستین بار در تاریخ معاصر ایران، حاج شیخ تقی وکیل‌الرعایا، نماینده‌ی همدان، از حق‌رای زنان سخن گفت . وکیل‌الرعایا، بازرگانی خوشنام بود؛ با پیشینه‌ی مخالفت و درگیری با کارگزاران حکومتی همدست دلالان و محتکران گندم. پیوستگی او با دموکرات‌های مجلس و به‌ویژه با سید حسن تقی‌زاده را می‌دانیم و نیز تأثیر این پیوستگی در پیش کشیدن خواست حق رای زنان.

در مخالفت با پیشنهاد وکیل‌الرعایا، محمدعلی فروغی از «آماده نبودن زنان» گفت و سید حسن مدرس از این که زن باید«تحت قیمومت» باشد.

مدرس با داعیه‌ی از «روی برهان سخن گفتن»،آغاز کرد و گفت:

«از روی برهان باید سخن گفت و برهان این است که هرچه تأمل کنیم می‌بینیم خداوند قابلیت در این‌ها (زنان) قرار نداده است که لیاقتِ حقِ انتخاب داشته باشند، مستضعفین و مستضعفان و آن‌ها (زنان) از این نمره‌اند که عقول آن‌ها استعداد ندارد. گذشته از اینکه در حقیقت، نسوان در اسلام تحت قیمومت‌اند. الرجال، قوامونَ علی النساء. ابدا حق انتخاب نخواهند داشت. مذهب رسمی ما اسلام است. آن‌ها در قیمومت‌اند. ابدا حق انتخاب نخواهند داشت. دیگران باید حفظ حقوق زن‌ها کنند.»[۲]



مجلس شورای ملی ایران، دوره دوم

نفر سوم نشسته از سمت راست: حاج تقی وکیل‌الرعایا، نماینده‌ی مردم همدان در مجلس دوم شورای ملی ایران. و نفر نشسته با شماره‌ی ۱۱ سیدحسن کزازی، نماینده‌ی کرمانشاه در مجلس دوم و سوم.

هم‌نشینی و هم‌سویی ارزشمند این دو در راه دشوارنوگرایی و پشتیبانی از برابری حقوق زنان و دختران میهن.

سید حسین کزازی با پیشینه‌ی مشروطه‌خواهی و هم‌پیوندی با حزب دموکرات و نمایندگی مجلس، با آغاز جنگ جهانی اول و تشکیل «حکومت موقت مهاجرین»، به عثمانی و سپس به آلمان می‌رود. در بازگشت به میهن در بهمن ۱۳۰۰ رئیس «اداره معارف و فواید عامه» کرمانشاه می‌شود. ‌به‌رغم تلاش‌های نافرجام پیشین برای تأسیس مدرسه‌ی دخترانه و «با وجود مخالفت‌های شدید»، ‌سرانجام «در شنبه دوم ماه اردیبهشت سال ۱۳۰۱ مدرسه دوشیزگان عضدیه را تأسیس می‌کند. در ابتدا، هما خانم معتمد به مدیریت این مدرسه منصوب گردید و دو نفر از دخترهای شاهزاده عضدالسلطان به طور افتخاری تدریس در مدرسه را عهده‌دار شدند.»

سید حسین کزازی همه جانبه‌تر از پیشینیان خود تلاش می‌کند برای ساختن مدرسه‌ها، ‌تأسیس مدرسه‌های جدید، راه‌انداختن مدرسه‌ی دخترانه، ‌بنیان نهادن قرائت‌خانه و کتابخانه‌های تازه. سالی پس از تأسیس مدرسه‌ی دخترانه عضدیه، «آن مخالفت‌های شدید» به جنایتی وحشیانه تبدیل شد. شب دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۰۲ از لوله‌ی تپانچه‌ی گماشته‌ی حاج حسین کربلایی، گلوله‌ای به سوی سیدحسین کزازی شلیک شد که در ظرف ۲۴ ساعت، آن مرد تجددخواه را از پای درآورد. کشنده‌ی او، قهرمان ایوانی را دستگیر، محاکمه و در ۱۸ خرداد به دار آویختند . در شهر شایع بود که فتوای مرگ کزازی را حاج حسین کربلایی صادر کرده است که دشمن سوگند خورده‌ی مدرسه‌های دخترانه بود.[۳]

عنوانِ آغازین این یادداشت‌ها، «حق رای زنان» بود «از همدان تا استکهلم». آغاز با استکهلم و پایان با همدان و کرمانشاه، کارِ چشم و بازی ذهن!

استکهلم، دوشنبه ۲۷ سپتامبر۲۰۲۱ میلادی/ ۵ مهرماه ۱۴۰۰ خورشیدی

___________________

پانویس‌ها:

[۱] زهرا شجیعی، نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، جلد چهارم، نمایندگان مجلس شورای ملی، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص ۲۰۱.

برای تاریخ حزب‌های سیاسی عصر مشروطه نگاه شود به:

منصوره اتحادیه (نظام مافی)، پیدایش و تحوّلِ احزاب سیاسی مشروطیّت، دوره‌های یکم و دوّم مجلسِ شورای ملّی، چاپ یکم، تهران ۱۳۸۱.
منصوره اتحادیه (نظام مافی)، احزاب سیاسی در مجلس سوم (۱۳۳۴ ـ ۱۳۳۳ قمری)، چاپ اول تابستان ۱۳۷۱.

علی غروی نوری، حزب دمکرات ایران در دوره دوّم مجلس شورای ملی، چاپخانه فردوسی «شرکت سهامی خاص»، اردیبهشت ماه ۱۳۵۲.

[۲] مذاکرات مجلس شورای ملی،دور دوم،جلسه‌ی پنجشنبه ۸ شعبان ۱۳۲۹، جلد سه، به کوشش سید محمد هاشمی، چاپخانه‌ی مجلس، ۱۳۲۵، ص ۱۳۵۰.

[۳] ناصر رحیم‌خانی، مقاله‌ی بیستون، در کتاب باقر مومنی، رهروی در راه بی‌پایان ،گرد آورنده و ویراستار ناصر مهاجر، چاپ اول، بهار ۱۳۹۸ جلد دوم، ص ۲۸۳ ـ ۲۸۲.

برای آشنائی بیشتر با موقعیت زنان ایران در گیرودار مشروطیت ایران ، اعتراض و انتقاد به نابرابری زن و مرد، تلاش برای کاستن نابرابری‌ها و دستیابی به برابری حقوق، نگاه شود به:
ژانت آفاری،زن در دوره قاجار و انقلاب مشروطه، نیمه دیگر،شماره ۱۷،زمستان ۱۳۷۱
ژانت آفاری،انجمن های نیمه سری زنان در جنبش مشروطه،۱۳۷۷
مهرانگیز ملاح، زنان پیشگام ایرانی: خدیجه افضل وزیری، شیرازه، تهران، ۱۳۸۵
ایرج افشار، نامه‌های فروغ‌الدوله، فرزان، تهران، ۱۳۸۳
سعید سعدوندیان،خاطرات مونس‌الدوله ، زرین، تهران، ۱۳۸۰
افسانه نجم‌آبادی، ویرایش: معایب الرّجال، نگارش بی بی خانم استرآبادی، نشر باران، چاپخانه باران سوئد ۱۹۹۳.
منصوره اتحادیه (نظام مافی)، سیروس سعدوندیان، تاج‌السلطنه، خاطرات تاج السلطنه ـ دختر ناصرالدین شاه ـ نشر تاریخ ایران، چاپ اول ۱۳۶۱ خورشیدی.
افسانه نجم آبادی،حکایت دختران قوچان، از یاد رفته‌های انقلاب مشروطه، چاپ اول، ۱۹۹۵، نشر باران، سوئد.
منصوره اتحادیه(نظام مافی)، زنانی که زیر مقنعه کلاهداری نموده‌اند، نشر تاریخ ایران، تهران، ۱۳۸۸
غلام‌رضا وطن‌دوست، زن ایرانی در نشریات مشروطه، انتشارات موسسه تحقیقات و توسعه‌ی علوم انسانی، تهران، ۱۳۸۵
بنفشه مسعودی، ناصر مهاجر، مجلّه پیک سعادت نسوان (۱۳۰۷ـ ۱۳۰۶) رشت، ایران، نشر نقطه، چاپ: باقرمرتضوی ـ کلن ـ آلمان، تاریخ نشر: زمستان ۱۳۹۰.
مهناز متین، ناصرمهاجر، پیکار زن ایرانی برای دستیابی به حق رای ۱۳۲۰ ـ ۱۳۲۵، ایران نامه، سال ۳۰، شماره ۳، پائیز ۱۳۹۴/ ۲۰۱۵.
ناصر مهاجر، فخرالدوله امینی: واقعیت و افسانه، ایران نامه، سال۲۷، شماره ۴، ۱۳۹۱ـ۲۰۱۲.
مهناز متین، ناصرمهاجر، در معرفی ماهرخ کسمایی (مینویی)، ۲ فروردین ۱۳۸۵، تارنمای گویا:
https://news.gooya.com/politics/archives/045797.php۷
احمد علوی، داوری در داوری زنان، نشرباران، سوئد، چاپ اول: ۲۰۰۶ (۱۳۸۴).
فاطمه ترکچی- علی ططری، اسناد بانوان در دوره‌ی مشروطیت، کتابخانه- موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، تهران، ۱۳۹۰