عصر نو
www.asre-nou.net

تلاش برای ارائه تصویری از حکومت و مردم

قسمت دوم میرزارضا کرمانی
Sat 14 08 2021

ابوالفضل محققی

abolfazl_mohagheghi_0.jpg
نوشتم کی ،چه وقت پوسته توهم تنیده بدور خویش را بعنوان روشنفکران دهه پنجاه کنار خواهیم زد ونگاهی واقعی به آن چه که خارج از ذهن ما ، جدا ازپیشداوری های ناشی ازنگاه ایدلوژیک وتاریخی ما دربطن جامعه ، در حاکمیت ، در میان اقشار مختلف اجتماعی ،نیروهای مخالف درون کشور، نسل جوان و نیروهای پراکنده اپوزیسیون خارج کشور می گذرد خواهیم انداخت ؟ به سرزمین سوخته در حال جان کندن، به مردمان در هم ریخته ،عصبی ،خشمگین ونا امید از آینده، به در هم ریختگی اجتماعی در تمامی عرصه ها نگاهی واقعی خواهیم داشت؟
تلاش می کنم تصویری ازحال وروز جامعه ایران ترسیم کنم . مسلما این تصویر بسیار کمبود ها ونارسائی ها خواهد داشت که باید تصحیح شوند تا دقیق تر گردد.

سال ها قبل دوسال مانده بفروپاشی اتحاد شوروی در مدرسه حزبی فیلمی دیدم که نشانه های فساد منتهی به فرو پاشی شوروی را پیش بینی می کرد.مردی رها شده از زندان با کیسه برزنتی بزرگ وعصای مخصوص گرفتن مار که چنگک سر آن گشوده می شد و می توانست گردن مار را بگیرد در دشتهای قزاقستان در حال گرفتن مار بود.
صحنه روی گودال بزرگی زون کرد که ده ها افعی جرار در هم می لولیدند وگرفتن سر این همه مار پیچیده درهم ممکن نبود .مرد عصا را درون حلقه متراکم مارهاکرد اما مارها در هم پیچیدند عصارا بدرون گودال کشیدند.همزمان کارگردان دوربین خود را به سیستم توزیع کالا درسیستم دولتی کشورشوراها کشاند. شبکه مافیای بزرگ تنیده درهم درست مانند آن مارها.

دوربین به هرقسمت دیگر شبکه های حکومتی که نزدیک می شد سرمار دیگری پیدا می گردید.هجوم ما رها طوری بود که نشان میداد کشورعملا در اختیار این افعی ها، این شبکه های عظیم مافیائی قرار دارد. شبکه های قوی که ببرکت چپاول کشور تمام شریان های اقتصادی و حیاتی دستگاه عریض طویل حزبی وائدولوژی بظاهر قرص واستوارمارکسیسم ولنینسم را بدست داشتند.جریان قدرتمندی مرکب از دولت مردان بلند پایه حزبی از هئیت سیاسی تا دبیراول های جمهوری ها در این دستگاه فاسدوغارتگر حضور داشتند که هیچ قدرتی قادر بمقابله باشبکه گسترده آنها نبود. نهایت همین شبکه مافیائی فروپاشی سیستم از درون پوسیده و رو به موت رادر عمل کردی آشکاروهمراستا با لابی گران امریکا ئی ،یهودی ، زیر عنوان پایان دادن بجنگ سرد رقم زد وقدرت را بدست گرفت.

حال وروز ایران امروزدرعرضه حکومتی انطباق غریبی با حال وهوای آن روزهای سیستم شوروی دارد.
حکومتی بظاهر ائدولوژیک با رهبری نشسته بر راس قدرت و دولتی که بظاهرباید چرخ جامعه را در تمامی عرصه ها بچرخاند.اما واقعیت افعی هائی هستند است که سکان دار اصلی کشورند! حاکم بر جان ومال مردم .قدرتی مجموع شده از دزدان میلیاردی، جنایت کاران سرکوب گران،فاسدانی غرق درفساد اقتصادی، اخلاقی که سیاست های مالی، سیاسی،فرهنگی خود راتوسط ثروت اندوخته شده در دست های خود ولشکری از عمله واکره مواجب بگیردر سیمای حافظان دین ازشورای نگهبان تا شورای مصلحت نظام! از نمایندگان نشسته در مجلس که با پول های کثیف بر کرسی مجلسشان نشانده اندتادر زمان های لازم موافقت ویا مخالفت با لوایح مورد نظر ولی نعمتان خود کنند!از سرداران سپاه گوش بفرمان ! ازامام جماعت های حریص دو قرانی! تا آخوند های پاچه ور مالیده رمال!از مداحان کاسه لیس تا روشنفکران اخته مذهبی غیر مذهبی ، اصلاح طلبان عافیت طلب ،تا عقب مانده ترین لایه های اجتماع که نان و آبشان در گرو حزب اللهی گری ،فریادزدن، گلو دریدن،قداره کشیدن وحمله بردن بصف معترضین و بالا رفتن از دیوار سفارت خانه هاست! به دولت وحکومت ظاهری حقنه می کنند!

قدرت پولی، نظانی ،امنیتی که اسما در سایه است اما رسما اختیار دار اصلی مملکت!قدرتی بی چون که برای ماندن در صحنه از هیچ جنایتی سر باز نمیزند! افرادیکه برنامه مرد خود شیفته وعلیل حاکم را تعین می کنند. انتخابات را مدیریت می نمایند!

از تعین شهردار گرفته تا نماینده مجلس!از وزیر ودربان وزارت خانه. گرفته تا از واگذاری کارخانه جات بدست آقا زاده های خود.ازبه ورشکستگی کشاندن واحد ها تولیدی تا باز کردن دروازه های گمرک بروی اجناس بنجل چینی و تعین سیاست داخلی وخارجی در "عرصه میدان" ترم جدیدی که وارد ترم سیاسی کشور گردیده است!
دولتی در کار نیست مترسکی با عروسک های خمیه شب بازی که از رئیس جمهوران "تدارکاتچیان " مصلوب الحقوق می سازد وسرنوشت ملت را هر طور که سیاست غارت هر چه بیشتر و سرکوب وحشیانه تراقتضا کند رقم می زنند.هر کجا که نان وآبی باشد حضورشان اجتناب ناپذیر.

نتیجه آن می شود که از زبان رهبرکوک شده خودباور به خدائی! در نئشگی دون کیشوت وار در مبارزه با امریکا واروپا در حیاتی ترین لحظات زندگی یک ملت دستور تحریم ورود واکسن حیاتی کرونا می گیرند و بودجه خرید واکس را روانه جیب مافیای دارو می سازند.

دولتی در کار نیست !که پاسخگوئی مردم باشد. دولت ابزار دست است وبس !

اما مردم!

مردمی خسته در کشاکی نفس گیر در عرصه اجتماعی با تحمل و تجربه چهل سال بدبختی و سرکوب شدن ! مردمی که بسیاری دفرمه شده اند ! همیاری اجتماعی از دست داده! نا باور بیکدیگر، آلوده به دروغ ،دشنام،کلک بازی ،پشتک وارو زدن ،لایه هائی گرفتار اعتیاد ،بخشی ناگزیر از تن فروشی ! دزدی های کوچک از جیب یکدیگر !نان بنرخ روز خوردن ،استقلال رای از کف دادن و گرفتار شدن در روزمرگی بخاطر نهادن تکه ای نان بر سر سفره خانواده، بزرگ کردن با مرارت فرزندان و فرستادنشان بهر قیمت بدانشگاه طبق سنت واخلاق ایرانی کم نیاوردن پیش در وهمسایه وصورت به سیلی سرخ کردن وبا حسرت نگاه کردن به جوان تحصیل کرده وبیکار خود! به این نتیجه رسیده اند که هرکس باید تلاش کند جل وپلاس خودرا از آب بیرون بکشد وهر کجا که دستش بند شد تکه ای را بکند ولو شده پا بر سر دیگری نهاده بالا برود تا گذران روزانه کند .

از رو حیات اجتماعی وروزانه مردم در کشمکش بین خود ، پرخاشگری ودریدن پرده های حرمت واحترام اجتماعی و سقوط آزاد روزانه درچاهی است که حکومت گران فاسد وشیاد با همکاری حکومت گران ابله و بی مایه برای اکثریت مردم حفر می کنند.

ادامه دارد