عصر نو
www.asre-nou.net

انتخابات آمریکا
ستایش حقارت


Tue 17 11 2020

بهمن پارسا

گفته یی منسوب است به ژان پل سارتر فیلسوف معاصر فرانسوی به این مضمون که " برای روشن کردن ِ عمق ِ حماقت انسان خورشیدی مضاعف لازم است." ولی میرسد زمانی که چاه حماقت عمیق تر و تاریکتراز آن است که خورشیدهای بی شماراز پس تابیدن و وایجاد روشنایی در آن بر آیند. مردم عوامفریب در هر زبان و نژاد و لباسی هرگز نتوانسته اند در عوامفریبی به اوج برسند مگر اینکه در جوامع انسانی از پشتیبانی فرصت طلبان ِ سود جو و نیرو های کور ابن الوقت وصاحبان منافع شخصی بر خوردار بوده باشند. این زیر بنای رُشد عوامفریبان است که اگر در جامعه یی زمینه فراهم باشد به کُرسی ِ دیکتاتوری و استبداد فرا میروند. نکته ی مشترک ِ عوامفریبان و حامیان ایشان "حقارت" است. اینان عمومن مردمی حقیرند که طمع ، خود خواهی و زیاده طلبی را نیز به وفور در خویش دارند و برای سرپوش گذاشتن بر همه ی این صفات و احوال ناپسند و ضدّ انسانی عمده حرکتشان گردنکشی و خویش بزرگنمایی است ، هرچه بزرگ تر بهتر.

درست بعداز مراسم افتتاحیه ریاست جمهوری آمریکا در سال ِ 2016 بود که ساکن فعلی کاخ سفید در کمال بی شرمی و در حالیکه همه ی شواهد و دلایل قابل دیدن و انکار نشدنی موجود بود مدّعی شد که شماره جمعیت ِ حاضر در مراسم افتتاحیه ریاست جمهوری وی بیش از حضور مردم در مراسم مربوط به اُباما بوده است. آنان که با چند و چون مباحث منطقی و سیاسی مبتنی بر منطق آشنا بودند این یاوه سرایی را به چیزی نگرفتند و در رسانه ها نیز اکثریت قریب به اتفّاق آنرا بی بُن و غیر قابل پذیرش اعلام کردند. ولی مردمی که تعبیر رویاهای سخیف و برتری طلبانه ی خویش را در این فرد می جُستند چنان مدعایی را پذیرفتند و به نشر و تحمیل آن نیز پرداختند. در این معادله یکطرف عوامفریبی است که به علن و خلاف همه ی شواهد موجود دروغ میگوید و طرف دیگر جماعتی است که آنرا پشتیبانی میکنند . نمی توان گفت که باور میکنند یعنی برابر خرد و منطق عمومی سخت است باور به اینکه سخن ِ سخیف و ناراستی را کسی باور کند، ولی بر اساس پاره یی منفعت های موجود در چنان سخنی میشود باور کرد که مردمی از آن "پشتیبانی" میکنند و انحطاط در هرجا همین گونه آغاز میشود.
اعلام اینکه مردمی بیشتر از دوره ی اُباما در مراسم افتتاحیه ی "من " حضور داشتند و اقبال ِ قشرِ وسیعی از جامعه از این سخن یعنی که گوینده اش از آن پس هرچه را هر گونه خواسته باشد می تواند بگوید و بازخواستی در کار نخواهد بود. باین ترتیب ادعاهای پوچ و توخالی و بی ارزش یکی بعدا از دیگری به عرصه آمدند و بآسانی در میان مردم پراکنده شدند و "ناهنجاری" برای این فصل "هنجاری" نوین شد. بر اساس همین هنجار های نوین هر خبر و گزارشِ ارزشمندی که موافق تمایلات این فرد نبود "اخباردروغین" خوانده شد. در تظاهرات 11 و 12 اوت 2017 شارلُتزویل ویرجینا که خشونت تا آنجا در گیر شد که جان زنی جوان فدای برتری طلبی سفید پوستی نژاد پرست گردید ، ساکن فعلی کاخ سفید در توجیه آن روز و آن مردم و هجوم خشونت بار و وحشیانه آنان به مخالفین به سادگی گفت "مردمی خوب در هر دو طرف حضور داشتند!" . این شد معیار خوبی و هنجاری نوین. چندی بعد از رهبر کره ی شمالی به نیکی یاد کرد و تا آنجا پیش رفت که "ما عاشق یکدیگر شدیم" و این شد هنجاری نوین. اذعان به باور ِ سخن پوتین در مقابل گزارش های نهاد های امنیتی آمریکا مردم خردمند را به شگفتی وا داشت و طرفداران وی این هنجار تازه را نیز پذیرفتند.

آن ادعای سخیف در باب شماره ی جماعت حاضر در مراسم ِ افتتاحیه و پذیرش آن ، سکّوی پرتاب سفینه ی ناهنجاری ، بر آسمان هنجار های معمول و معقول بود و ظرف سه و اندی سال ِ گذشته سبب شد تا آمریکا اعتباری را که بطور نسبی در دوران هشت ساله ی اُباما در دنیا کسب کرده بود از دست بدهد و تقریبن در همه ی زمینه ها در جهان منزوی شود با این خیال که دیواری زیبا در طول ِ مرز طولانی آمریکا و مکزیک بر پا میشود که از ورود قاتلین و قاچاقچیان و مجرمین جلو گیری خواهد کرد. همین امروز اعلام گردید در سال 2019 جرایم ناشی از نفرت به بالاترین شمار خود رسید. این گزارش عمده ی شماره امروز نشریه ی معتبر نویورک تایم است.

در حالیکه زمان و مردمِ حاضر در زمان حرف خود را زده و رای خود را در خصوص همه ی موارد داده اند و به روشنی نقطه ی پایانی برنا هنجاری ها گذاشته اند این نا هنرمند ِ نا هنر پیشه ی شوی ورشکسته ی تلویزیونی مدعی است که زمان مشخص خواهد کرد که دولت بعدی در آمریکا تحت رهبری چه کسی خواهد بود! چگونه باید در گوش وی فرو کرد که "آقا زمان حرفِ خودش را زده شما باید گوشهایت را بازکنی".

و امّا حقارت وستایش حقارت . در اوضاع و احوالی چنین روز شنبه 14 نوامبر قرار بود طرفداران میلیونی " عظمت دوباره آمریکا" در شهر واشینگتن و شاید در همه ی شهر های بزرگ آمریکا دست به نمایش و حضوری گسترده و پر شمار بزنند. که زدند. ولی بس بی صدا بود این دستها. در واشینگتن دی سی ، در حدِ فاصلِ خیابانهای پنسیلوانیا در شمال و جنوب و خیابانهای 14 در غرب و 13 در شرق میدانی هست میدان ِ نه چندان وسیع که این خواهندگان آزادی و دوستداران دروغ و فریب " چند صد تن " !!! آمده بودند و در هوای حبیب شعار هایی دادند و هواری کشیدند. نمیگویم سینه پاره کردند و حنجره دریدند. وامّا آنکه اینان به شوق وی جمع آمده بودند مثل همیشه سخت گرفتار و مشغول بود! ایشان را هیچ مشغولیتی مهم تر از بازی گُلف نیست، و شنبه 14 نوامبر 2020 ضمن حرکت به سمت زمین گّلفِ خودشان ، دستی هم برای خیل مشتاقان تکان دادند. که یعنی آن جماعت را آن قدرومنزلت نبود تا برایشان چند کلامی سخن گفته از حضورشان و زحمتی که کشیده و از راه های بس دور و دراز آمده بودند قدردانی نماید. این تحقیر است و کسی آنرا و مرتکب آنرا می پذیرد و فریاد از سینه بر میآورد بلحاظ هنجار های مورد قبول و باور من دارد حقارت را ستایش میکند و این خلاف شان آدم است.
زمان و مردم زمان حرفشان زده اند و ظاهرا این ماشین فقط همانقدر بنزین دارد که راننده اش را به هر زحمت که هست حداکثر تا بیست ژانویه ی 2021 سواری دهد و در اثر اتمام سوخت در انتهای خیابان پنسیلوانیا در پای پلّه های ساختمان کنگره ی آمریکا از حرکت باز ایستد. و جهان جای بهتری شود.بامید آنروز.

***********************************************
دوشنبه 16 نوامبر کُرُنایی 2020