عصر نو
www.asre-nou.net

نصرت‌الله امینی درگذشت


Mon 20 04 2009

کوشنده خستگی ناپذیر دموکراسی و حقوق بشر، بامداد روز دوشنبه ٣۱ فروردين، در ٩۴ سالگی، چشم از جهان فروبست. او از شمار آخرین یاران بازمانده شادروان دکتر محمد مصدق بود.
دربهار ۱۲٩۴ خورشیدی در اراک چشم به جهان گشود و پس از پایان آموزش در دارالفنون در رشته ادبیات فارسی و زبان فرانسه، به دانشکده حقوق رفت. از نوزده سالگی به کارمندی دادگستری درآمد و در بیست و پنج سالگی، جوانترین قاضی دادگستری ایران شد.
مردمداری و انسان دوستی اش، درستکاری و چیرگی اش بر قانون، در کوتاه زمانی اورا به دادستانی ثبت کل، ریاست دادگاه مبارزه با گرانفروشی، معاونت بازرسی وزرات کشور و ریاست اداره سرپرستی صغار رسانید.
سودای ریاست و سیاست نداشت. اما شیفته آزادی و دلبسته به مردم محروم بود و ایران را با تمامی ذرات وجودش دوست می داشت. همین ها اورا به کوشش های سیاسی کشاند. خودش می گفت که «دلبستگی من با سیاست در سال های نخست پس از شهریور بیست با کوشش برای انتخاب دکتر مصدق به نمایندگی مجلس شورای ملی آغاز شد». هنوز سی سالی بیش نداشت که در بیشتر محافل سیاسی و ادبی تهران فعال و سرشناس شده بود و با طیف گسترده ای از نخبگان سیاست و فرهنگ ایران دوستی نزدیک می داشت. حافظه شگفتش زبان زد همگان شد. شعری نبود که در خاطرش نماند و رویدادی نبود که از خاطرش برود. پیشینه کسانی را که هرگز ندیده بود، گاه بهتر از نزدیک ترین بستگان ایشان می دانست. در کوتاه زمانی، دایره آشنایان، دوستان و نزدیکانش از هر صنفی و طبقه ای و هر مسلک و پیشینه ای را در بر می گرفت. اما شکیبایی دروغ و فساد را نداشت و از هر کس که شهرت به آلودگی داشت گریزان بود.



(نصرت‌الله امینی - محمد مصدق - علی‌اکبر دهخدا)

نخستین کار دولتی اش در دوران زمامداری شادروان مصدق، ریاست بازرسی نخست وزیری بود و پس از رویدادهای سی تیر ۱۳۳۱، در حالیکه سی و پنج سال بیش نمی داشت شهردار تهران شد. در تمامی دوران زمامداری مصدق، مشاور نزدیک و خدمتگزار مردی بود که اورا «مراد» خویش می دانست. پس از بیست و هشتم مرداد، وکیل خصوصی دکتر مصدق شد و تا پایان زندگی آن زنده یاد، از نزدیک ترین یاران مورد اعتماد او و تنها کسی بیرون از دایره خانواده وی بود که اجازه ملاقات با او را در احمد آباد می داشت. پس از بیست و هشتم مرداد بارها بازداشت شد و شش بار به زندان رفت.
پس از انقلاب به اصرار مهندس بازرگان استانداری فارس را پذیرفت و در همان روز نخست ورودش به شیراز، کمیته های امام را منحل کرد و خشم روحانیون شیراز و پشتیبانان ایشان را در تهران و قم بر انگیخت. آیت الله خلخالی پس از ویران کردن آرامگاه رضاشاه به اندیشه ویران کردن تخت جمشید افتاده بود. «گفته می شد خلخالی قاضی بدنام صادر کننده‌ی حکم اعدامها و آدم هایش، اعلام کرده اند برای ویران کردن تخت جمشید می آیند. من در عکس العمل به این گفته، در یک نطق رادیویی اعلام کردم برای چنین اقدام خائنانه ای، باید از روی جنازۀ من عبور کنند. به نظامیان هم دستور دادم، که برای ورود آنها به شیراز آماده باشند. اما پیش از اجرای مأموریت، به آنها دستور داده شد که به تهران باز گردند».
در استعفایش به آیت الله خمینی در فروردین ۱۳۸٥، وی را به دلیل اعدام ها و بازگذاردن دست روحانیون و کمیته ها نکوهش کرد و گفت شرط بازگشتش به شیراز، تبعیت کمیته ها و دادگاه های انقلاب از دستور دولت است.
نصرت الله امینی مردی بود که هیچ گاه دربرابر زور و زر سر فرود نیاورد. از دخالت دین در سیاست بیزار بود. با اینکه آگاهی های دینی و فقهی گسترده ای می داشت، نخست با کاشانی و پیرامونیانش در افتاد و سپس دشمنی هم اندیشان آیت الله خمینی را که سال ها با او آشنایی می داشت به جان خرید. تا پای جان به اجرای قانون و حقوق بشر پای بند بود. کوشش او برای رهانیدن سرلشگر مقدم، رئیس سازمان امنیت دوره پهلوی از اعدام در ماه های نخست انقلاب مورد شگفتی کسانی بود که می دانستند که مأموران همان سازمان بارها از او بازجویی کرده و وی را به زندان افکنده بودند.
آخرین آرزویش این بود که در ایران درگذرد و در همان جا به خاک سپرده شود. کهولت سن و بیماری، بازگشتش را به ایران میسر نکرد. او در بیمارستانی در حومه واشنگتن از جهان رفت.
_____________________

عصرنو درگذشت آقای نصرت الله امینی ، شخصیت ملی و تلاشگر آزادی و سربلندی کشورمان را به خانواده محترم، فرزندان ارجمند و دوستداران و آشنایان ایشان تسلیت می گوید.