عصر نو
www.asre-nou.net

تبار قابله‌‌گان

به روز زن
Wed 7 03 2012

رضا هیوا

reza-hiwa.jpg
به نازنینی که مادرم را زایید
به او که نخستین عشق بزرگ زندگی‌ام شد
و نوازش انگشتانِ فرسوده، لیک جادویی‌اش
تخم عشق در پوستِ کودکانه‌ام می‌کاشت

به عروس نازنین سنندج
مادرم
که دوست‌داشتن را به من آموخت
و در تمام سال‌هایِ سرخم
بی سخن و لرزان
در پشت پنجره بازگشت فرزند یاغی خود را انتظار می‌كشید
- کاش می‌توانستم پیش از جدایی محتوم
تنها یک‌بار دیگر ببینمش -

به دخترم که «دُنیا»ی من است
و هربار در آغوشم می‌گیرد
و می‌گوید
« ! Je t'aime papa »
چندقرن جوان‌تر ‌می‌شوم

به این خیل زنان که با عشق‌شان
ترمیمم کردند
تا که برپا بمانم
و در کنار هم
دست در دست
راه‌پویان در سفر بزرگ‌
باهم قدکشیم
و باهم پیر شویم

و این دوست
این پیامبر دریایِ میانه
این یار غار
این شریک جرم
این هم‌بازی
این هم‌سر
که زبانِ مادریِ عشق را
بوسه بر بوسه
به من بازمی‌آموزد

و این تبار خواهرانِ سلحشور
که چون قابله‌گانِ تاریخ
فرزندِ میهنم را
- که آبستن آزادی‌ست -
به دنیا می‌آورند

«هستم» از شماست
« دوست داشتنم » از شماست
« ایستادنم » از شماست

دوستتان دارم



رضا هیوا
لانه
هفت مارس 2012 - ساعت یک و 54