عصر نو
www.asre-nou.net

این مجلس نماینده مردم ایران نیست‫!‬


Wed 16 02 2011

فرزانه عظیمی

majles-26
در پی اعتراضات وسیع و شجاعانه ایرانیان در روز ۲۵ بهمن در پشتیبانی از مبارزات ضد دیکتاتوری و آزادی خواهانه مردم مصر و تونس، که به دعوت آقایان موسوی و کروبی صورت گرفت، از یک سو حکومت با خشونت کوشید که جلوی هر گونه تجمعی را بگیرد، و اعتراضات مردم را سرکوب کرده، با گاز اشک آور و گلوله و باتوم از مردم استقبال کرد، و از سوی دیگر ریاکارانه مدعی شد که تظاهرکنندگان خود دانشجویان را کشته اند و اصلا آقای صانع ژاله که به ضرب گلوله نیروهای سرکوب جان باخته است، بسیجی و جزو همان نیروها بوده است.
«وکیل الدوله» های مجلس فرمایشی هم که جز به یمن تقلب، دست شان به کرسی نمایندگی نمی رسید، به اشاره ارباب تقلب، راه افتادند که سران «فتنه» اعدام باید گردند و شعار اعدام موسوی، کروبی و خاتمی را سر داده اند.
این جیغ و دادها و وارونه سازی ها البته بازتاب ترس و وحشت از آینده تاریکی است که در انتظار قصابان جنبش مسالمت جویانه و حق طلبانه مردم ایران در اعتراض به سرقت آراء شان و برای دستیابی به حقوق انسانی خویش می باشد.
روز ۲۵ بهمن علیرغم کنترل شدید امنیتی و جلوگیری از تجمع مردم، حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی، قطع ارتباطات و کنترل ورودی ها و خروجی های متروها، هزاران نفر از مخالفان حکومت به هر وسیلۀ ممکن خود را به خیابان های اعلام شده رساندند، تا بار دیگر صدای خود را به گوش حکومت و افکار عمومی جهانیان برسانند.
صدای «اعدام باید گردد» ها نشان داد که اکثریت مجلس نشینان حکومت هم این صدا را شنیده اند. اما ترس از دست دادن کرسی ها، چشم آن ها را بسته و گوش آن ها را کر کرده است. اکثریت مجلسیان تریبون مجلس را که باید تریبون ملت و منعکس کننده صدای ملت باشد، به تریبون نیروهای سرکوب و بلندگوی مستبدان تبدیل کرده اند.
این چه مجلسی است که ادعای نمایندگی مردم را می کند، اما رو در روی خواست های مردم برای استفاده از حقوق قانونی خود، در چارچوب همین قانون اساسی موجود، در برپائی راهپیمائی می ایستد؟
این چه مجلسی است که به جای نمایندگی مردم، در مقابل آن ها می ایستد و خواستار اعدام کسانی می شود که حتی طبق آمار تاکنونی خود حکومت، میلیون ها نفر به آن ها رای داده اند و نخست وزیر، رئیس جمهور و رئیس مجلس همین حکومت بوده اند؟ آقای خاتمی ۸ سال رئیس جمهور ایران بوده و با رای میلیون ها نفر از ایرانیان انتخاب شده بود. اگر دستگاه دروغ و سرکوب حاکم نبود، امروز به یقین نه احمدی نژاد بلکه آقای موسوی رئیس جمهور ایران بود و بالاخره آقای کروبی دو دوره رئیس مجلس و کاندیدای ریاست جمهوری بوده است. بنابراین چگونه ممکن است که همه آن ها یک شبه به عوامل بیگانه تبدیل شده باشند.
گویا این آقایان فراموش کرده اند که حقوق آنان از بودجه مملکت تامین شده و در جایگاه نمایندگانی نشسته اند که وظیفه آنان دفاع از حقوق شهروندان و احترام به خواست های آنان است.
این مجلس نماینده مردم ایران نبوده و نیست. رفتار هوچی گران درون مجلس هم، در حد نمایندگان این مجلس در هیچ دوره ای نیست. اما آن چه دیروز اتفاق افتاد، سرنوشت این مجلس را به سرنوشت دولت کودتا و حامیان آن پیوند زد. مجلس کنونی با شعار مرگ بر سران جنبش سبز، خود را هر چه بیشتر به حیاط خلوت نیروهای سرکوب تحت فرمان ولی فقیه تبدیل کرد.