logo





اول ماه مه روز قدرتنمائی طبقه کارگر

چهار شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۱ آپريل ۲۰۱۸

محمد کاظمی

جامعه ایران آبستن تحولات بزرگی است. جنبش کارگری علیرغم ضعف های خود ولی با قدرت و بعنوان یکی از نیروهای اصلی در مبارزه با رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی به پیش میرود. هر روزه کارگران پیشرو و رهبران عملی بیشتری در اقصی نقاط مراکز کارگری قد علم میکنند. تظاهرات و تجمعات پرشور خیابانی و در مراکز کارگری مستقیم و غیرمستقیم رژیم سرمایه داری در ایران را نشانه میروند. شعارهایی نظیر "زیر بار ستم نمیکنیم زندگی"، "دورد بر کارگر مرگ بر ستمگر" و "ما کارگریم نه برده، حقوق میخواهیم نه وعده" هر روزه دهان به دهان و در مراکز کارگری بیشتری میچرخد.
مقدمه

به اول ماه مه نزدیک میشویم. روزی که با قدرت نمایی طبقه کارگر تداعی میشود. اما قدرت طبقه کارگر در چیست که بقول لنین این طبقه رسالت آزادی بشریت از هرگونه ستم و استثمار انسان از انسان را بدوش میکشد. و یا بقول مارکس این طبقه گورکن نظام سرمایه داریست. طبقه کارگر از چه اهرمهایی برخوردار هست که دیگر اقشار زحمتکش و تحت ستم از آن برخوردار نیستند؟ این اهرمها عبارتند از جایگاه طبقه کارگر در تولید نظام سرمایه داری و اعتصاب بعنوان تبلور قدرت جمعی کارگران. این حقیقت که نظام سرمایه داری بر استثمار طبقه کارگر استوار است گویای حقیقت دیگری نیز هست و آن اهمیت طبقه کارگر در تولید و بازتولید نظام سرمایه داری است. هراندازه تولید سرمایه داری گسترده تر میشود تعداد کارگران نیز بیشتر و در نتیجه نقش آنها در تولید سرمایه داری با اهمیت تر میگردد. افزایش کارگران در تولید سرمایه داری به همراه خود قدرت جمعی کارگران را به ارمغان میآورد. اما این قدرت جمعی و یا اتحاد کارگران موقعی به یک نیروی واقعی تبدیل میشود که کارگران دست از کار کردن میکشند. مسئله به سادگی این است که اگر طبقه کارگر تولید نکند یکشبه تمامی این نظام از هم میپاشد. در اینجاست که اعتصاب بعنوان اهرم دیگری از قدرت طبقه کارگر به نمایش درمیآید. وقتی صدها هزار کارگر چرخهای تولید را در مراکز مهم تولیدی میخوابانند آنوقت است که اعتصاب به "اژدهای انقلاب" تبدیل میشود و کارفرمایان و دولتهای آنها از ترس انقلاب کارگری به دریوزگی افتاده و با کارگران به پای مذاکره مینشیند. در اینجا ضروری است به این نکته نیز اشاره کنیم که طبقه کارگر زمانی میتواند ازاین دو اهرم طبقاتی یعنی جایگاه آن درتولید و اعتصاب برای رهائی خود و دیگر اقشار تحت ستم بکار ببنند که پرچم جنبش کارگری دردست گرایش سوسیالیست و دردست کارگران سوسیالیست باشد. و گرنه همین قدرت کارگران بوسیله ای برای مصالحه کردن بین سرمایه دارن و گرایش رفرمیستی و اتحادیه های رفرمیست تبدیل میشود.

اجازه بدهید با این مقدمه و با این نگرش به قدرت طبقاتی کارگران به سراغ نمونه هایی از روز جهانی کارگر برویم. نمونه هایی که طبقه کارگر قادر شده است بعمنای واقعی قدرت طبقاتی خود را به نمایش بگذارد.

پیدایش اول ماه مه بعنوان روز جهانی کارگر و تصویب هشت ساعت کار

پیدایش اول ماه و بهمراه آن تحمیل قانون هشت ساعت کار در روز نمونه برجسته ای از اهمیت طبقه کارگر در تولید نظام سرمایه داری و قدرت جمعی این طبقه است. اجازه دهید در اینجا با هم نگاهی داشته باشیم به این تاریخچه.

در سال ۱۸۸۹ کنگره مٶسس انترناسیونال دوم که به معنای واقعی بزرگترین گردهم آیی بین المللی در جنبش کارگری جهانی بود تشکیل شد. در این کنگره اول ماه به عنوان روز جهانی کارگر و روز همبستگی بین المللی کارگران به تصویت رسید. در قطعنامه این کنگره میخوانیم: "کنگره تصمیم دارد تظاهرات بین‌المللی عظیمی به راه بیاندازد به طوری که در تمام کشورها و در تمام شهرها در یک روز مقرر، توده‌های رنجبران از مقامات دولتی تقلیل ساعات کار روزانه را به هشت ساعت و همچنین اجرای سایر قرارهای کنگره پاریس را مطالبه کنند." در اینجا جا دارد سخنان انگلس درباره این نمایش قدرت طبقه کارگر را باهم بخوانیم: "وقتيکه من اين کلمات را می نويسم، پرولتاريای اروپا و آمريکا نيروهای رزمنده خود را که برای نخستين بار بسيج شده، و به عنوان ارتشی واحد، در زير پرچمی واحد، و برای هدف فوتی و فوری واحد هم بسيج شده است، سان و رژه می بيند: هشت ساعت کار در روز بر اساس تصويب لايحه قانونی، به همانگونه که کنگره بين‌الملل در سال ۱۸۶۶ در ژنو، و نيز کنگره ی کارگران پاريس در سال ۱۸۸۹ اعلام داشته است. چشم انداز امروز چشم سرمايه داران و مالکين اراضی سراسر کشورها را به اين حقيقت خواهد گشود که امروز کارگران سراسر کشورها براستی با هم متحد شده اند. افسوس که مارکس ديگر در کنار من نيست تا به چشم خود شاهد اين چشم انداز باشد!" و چنین بود که طبقه کارگر جهانی توانست قدرت خود را به نمایش گذارد و قانون هشت ساعت کار را به طبقه سرمایه دار تحمیل کند.

در این جا به دونمونه از قدرت نمایی کارگران در روزهای جهانی کارگر در ایران میپردازیم.

برگزاری جشن اول ماه مه درسال ۱۳۲۵ و تصویب اولین قانون کار در ایران

در سال ۱۳۲۵ یکی از بزرگترین جشن‌های اول ماه درتاریخ کارگری ایران برگزارشد. با سقوط حکومت رضاشاه در سال ۱۳۲۰ و بوجود آمدن فضای نسبتا باز سیاسی در کشور زمینه مساعدی برای بسط و گسترش تشکل‌های کارگری به وجود آمد. در چنین فضایی بود که جشن اول ماه مه با شرکت نزدیک به ۸۰ هزار کارگر تنها در تهران برگزارشد. جشن اول ماه در آن سال نه تنها تجلی قدرت نمایی طبقه کارگر ایران بلکه توام با مطالباتی نظیر مسکن بهتر، اعمال نظام حداقل دستمزد، افزایش سهمیه‌های جیره‌بندی، به‌رسمیت شناخته شدن اتحادیه، و تصویب یک قانون کار بود. در تنیجه این قدرت نمایی طبقه کارگر ایران بود که اندکی بعد اولین قانون کار، قانون کاری که بعنوان مترقی ترین قانون کار خاورمیانه شهرت یافت، به تصویب رسید.

برگزاری مراسم اول ماه مه در سال ۱۳۵۸ و چاپلوسی خمینی

سال ۱۳۵۸ جامعه ایران بار دیگر شاهد قدرت نمایی طبقه کارگر و نیروهای چپ و سوسیالیست بمناسبت برگزاری اولین ماه مه درایران بعد از انقلاب ۵۷ بود. فقط در تهران، حداقل صد هزار نفر در تظاهرات اول مه شرکت کردند. شعارهای "قانون کار رژيم شاه بايد ملغی شود"، "قانون کار با شرکت نمايندگان کارگران بايد نوشته شود"، "دو روز تعطيلی و ۴۰ ساعت کار در هفته"، "مزد برابر در ازای کار برابر برای زنان و مردان"، "مبارزه کارگران شاغل از مبارزه کارگران بیکار جدا نيست"، از جمله شعارها و مطالبات کارگران در آن روز بود. در چنین فضایی بود که خمینی جلاد به دستبوسی و چاپلوسی کارگران پرداخت و در سخنرانی معروف خود در آستانه اول مه آن سال گفت: "هر روز باید روز کارگر باشد زیرا کار سرچشمهٔ همه چیز است، حتی بهشت و جهنم". البته چاپلوسی خمینی در تمجید روز کارگر با کمرنگ کردن و بهم زدن این تظاهرات بزرگ در اول ماه مه همراه شد. اما این تظاهرات عظیم و این روز بعنوان یکی از روزهای مهم در تاریخ جنبش کارگری و جنبش چپ و سوسیالیستی در ایران ثبت شد.

در خاتمه

جامعه ایران آبستن تحولات بزرگی است. جنبش کارگری علیرغم ضعف های خود ولی با قدرت و بعنوان یکی از نیروهای اصلی در مبارزه با رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی به پیش میرود. هر روزه کارگران پیشرو و رهبران عملی بیشتری در اقصی نقاط مراکز کارگری قد علم میکنند. تظاهرات و تجمعات پرشور خیابانی و در مراکز کارگری مستقیم و غیرمستقیم رژیم سرمایه داری در ایران را نشانه میروند. شعارهایی نظیر "زیر بار ستم نمیکنیم زندگی"، "دورد بر کارگر مرگ بر ستمگر" و "ما کارگریم نه برده، حقوق میخواهیم نه وعده" هر روزه دهان به دهان و در مراکز کارگری بیشتری میچرخد. هر جا که کارگران متحد و یکپارچه به میدان میآیند سرمایه داران و دولت مجبور به عقب نشینی میشوند. اما آنچه در این میان شورانگیز است آگاهی رو به رشد و کسب اعتماد بنفس بیشتر طبقه کارگر ایران در مقابله با کارفریان و حکومت حامی آنها است. کارگرانی که امروز عزم کنترل امور کارخانه و راه اندازی آن به نیروی خود را دارند در اولین تغییر موازنه قوا به نفع کارگران خواهان اداره مملکت خواهند شد. آنروز که رژیم در آستانه سقوط بیفتد ما شاهد مارش، این بار میلیونی، کارگران و مردم زحمتکش در اول ماه مه در سراسر ایران خواهیم بود. به امید آنروز و آن روزها.

باش تا صبح دولتت بدمد/کین هنوز از نتایج سحر است
آوریل سال ۲۰۱۸



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد