logo





سیمای شهرهای امروزی و گلگشت گمشده‌ی حافظ

سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۸ فوريه ۲۰۱۷

س. سیفی

گفتنی است که پیش از این در فضای باغ- شهرهای ایران، همواره بوستان‌ و باغ طبیعی نه مصنوعی و ساختگی، جایگاه ویژه‌ای داشته‌ است. چنانکه همیشه حضور باغ- شهرهای ایرانی در بقا و ماندگاری تفرج‌گاه‌های طبیعی تسهیل‌گری به عمل می‌آورد. مردم هم در همین گردشگاه‌های عمومی و یا خصوصی اوقات فراغت خود را به سر می‌آوردند. همچنان که شاعران کلاسیک ما در شعر خویش همیشه حضور در گردشگاه‌های عمومی را مغتنم می‌شمردند، تا بنا به رسمی همگانی و عمومی در کنار سبزی چمن و درختان سر به فلک کشیده به صدای خوش و شیرین پرندگان گوش فرادهند.
در تاریخ ایران همواره شهرها را عده‌ای ساخته‌اند. عده‌ای که یا از پادشاهان بوده‌اند یا از سرداران و قدرتمندان هم‌عصر و هم‌دوره‌ی همین پادشاهان. همچنان که بسیاری از این شهرها پس از گذشت هزاران سال همچنان با نام و نشانی از پادشاه و یا سرداری خوش‌نام بر جای مانده‌اند. سازندگان برخی از همین شهرها حتا تا افسانه و استوره راه می‌برند. چون سیما و چهره‌ای استوره‌ای از خود به یادگار نهاده‌اند.

شهرهای نخستین را گذرراه‌هایی از طول و عرض به هم پیوند می‌دادند که از محل تلاقی این دو گذرراه، میدان و چهارراهی در مرکز شهر سامان می‌پذیرفت. همین میدان اصلی، مرکز بازرگانی و اقتصادی شهر هم به حساب می‌آمد. اما شهرهای ایرانی همواره با آبراهه‌هایی از رودخانه و جویبار تعریف می‌شد که درختان بلند و راست قامتی را هم با خود به همراه داشت. همچنان که کاخ‌های دیوانی و حکومتی شهر هم از این قاعده‌ی کلی مستثنا نبود. چون معماری کاخ‌ها نیز به همراه معماری و چیدمان کلی شهر با آبراهه‌ها و درختان سر به فلک کشیده نشانه‌گذاری می‌شد.

آیین‌های خداباور و توحیدی نیز برای وانمایی بهشت موهوم خویش از همین اندیشه سود جسته‌اند و بهشت‌هایی موهوم به مردم وعده داده‌اند که گویا روزی مؤمنان در فضای آن‌ها از سایه‌ی درختانی افسانه‌ای و جوی‌های آرامبخش لذت خواهند برد. به واقع پیروان همین آیین‌ها قرار است روزی در دنیای پس از مرگ به نمونه‌ای از آنچه که شاهان هخامنشی در آن‌ها می‌زیستند، دست یابند. این معماری تا پایان دوره‌ی قاجاریان به قوت و اعتبار خویش باقی ماند. همچنان که شاهان قاجار نیز برای خود قصرهای پرشماری ساختند که نمای بیرونی آن به آبگیرها و آبراهه‌هایی اشراف داشت که این آبراهه‌ها از سایه‌ی درختان راست قامت سرو، شمشاد و صنوبر عبور می‌کردند. در همین دوره حتا مسجدها و اماکن مذهبی نیز از این قاعده‌ی کلی مستثنا و برکنار نبودند.

اما با روی کارآمدن پهلوی اول، این نظم از معماری تاریخی ایران برای همیشه به فراموشی سپرده شد. رضاشاه علی‌رغم آنکه در کاخ‌نشینی و کاخ‌سازی از شاهان قاجار چیزی کم نمی‌آورد، ولی در معماری این بناها به الگوهای ایرانی چندان اعتنایی نداشت. چون معماران عصر و دوره‌ی پهلوی در جهانی از بی‌هویتی، معماری ایرانی را با معماری گرجی، آلمانی، روسی و انگلیسی چنان به هم آمیختند که جریان رود و رودخانه و یا حضور حوض و آبگیر را در فضای بیرونی بنا نادیده انگاشتند. در نتیجه با هدف حذف آبراهه‌ها از معماری ایرانی زمینه‌ای فراهم شد که به مرور درخت و باغ را نیز در حریم کاخ‌ها و فضای شهر جایی به حساب نیاوردند. تا آنجا که رشد بی‌قواره و شلخته‌ی بورژوازی نوپا نیز به این فرآیند نامیمون و نامبارک در شهرهای ایران یاری رسانید.

جمهوری اسلامی هم در پیوند با بی‌هویتی حکومت پهلوی در همین راه گام برداشت و بیش از پیش به تخریب محیط زیست شهری روی آورد. چنانکه دیگر اکنون در چیدمان عمومی شهرها نه آبراهه‌ای بر جای نهاده‌اند و نه درخت راست قامت و سبزی که انسان معاصر ایرانی از دیدار آن به آرامش و راحتی دست یابد.

همچنان که شهروندان ایرانی جهت جبران آسیب‌های روانی و تاریخی خویش، به دیدار نمونه‌هایی از همان کاخ‌های تاریخی که از گزند این یا آن مقام حکومتی مصون مانده‌اند، می‌شتابند. باغ فین کاشان، باغ ارم شیراز، باغ شاهزاده در کرمان و چهل‌ستون اصفهان همه نمونه‌هایی روشن از همین معماری ایرانی به شمار می‌آیند که قریب یک قرن حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی، به ظاهر از دست تطاول‌گر شهرسازان بدلی و دروغین رهایی یافته‌اند.

ولی دیده‌ها حکایت از آن دارد که تعرض و دست‌اندازی به کاخ‌های تاریخی ایران هم بی‌وقفه ادامه دارد. برای نمونه در تهران مجموعه‌- کاخ‌های باغ گلستان را به هیچ شمردند تا آنکه از سر ندانم‌کاری و شلختگی از فضای شمالی آن، کاخ بی‌قواره‌ی وزارت دارایی سر بر آورد و در حریم جنوبی آن کاخ وزارت بازرگانی سابق ساخته شد، که اینک در اختیار قوه‌ی قضاییه قرار دارد. این کاخ‌های جدید که بر بستری از شلختگی و بی‌قوارگی بنا شده‌اند اینک بر کاخ‌های محوطه‌ی باغ گلستان اشراف دارند. ضمن آنکه کاخ‌های باغ گلستان برای همیشه از دیدرس مردم و رهگذران مخفی مانده است.

گفته شد برخلاف گذشته، شهرهای امروزی ایران با نقشه‌ای از پیش طراحی شده و مدون، ساخته نشده‌اند. چون قریب یک قرن کارگزاران حکومتی به بسازبفروش‌های بی‌انگیزه، فرجه داده‌‌اند تا آزادانه تجارت و مال‌اندوزی خود را در کالبد شهرها دنبال کنند. شهرهای اجق وجق امروزی ایران را همین‌ها برای مردم ساخته‌اند. تا جایی که شلختگی فکری و کاسبی ول‌انگارانه‌ی سازندگان آن، در پس آنچه از خود بر جای نهاده‌اند، آشکارا دیده می‌شود. بدون تردید نورچشمی‌ها و مدیران بی‌انگیزه‌ی دولتی هم از همین مال‌اندوزی‌های لگام‌گسیخته برکنار نبوده‌اند. آنان ضمن اشتراک عمل فضای زندگی مردم و محیط زیست شهری را فروختند و بیغوله‌هایی را تحویل شهروندان دادند که با دنیای مدرن امروزی چندان سازگاری و همخوانی ندارد.

با این همه ضمن تخریب مداوم شهرها، از دهه‌ی سی به بعد اندیشه‌ای در ایران پا گرفت که بوستان‌هایی را جهت تفریح و تفرج مردم احداث کنند. در حقیقت همان‌هایی که بر بستری از سوداگری و مال‌اندوزی، طبیعت و سرزندگی را از شهروندان ایرانی گرفته بودند، اینک قصد داشتند در فضایی تصنعی و ساختگی باغ‌هایی را نه چندان طبیعی برایشان به نمایش بگذارند. با پیدایی این اندیشه، باغ- شهرهای ایرانی برای همیشه به فراموشی سپرده شد تا همین بوستان‌های مصنوعی و نوظهور پا بگیرند. اما به تازگی بوستان‌ها نیز از دست‌اندازی مدیران سوداگر شهری در امان نمی‌مانند.

گفتنی است که پیش از این در فضای باغ- شهرهای ایران، همواره بوستان‌ و باغ طبیعی نه مصنوعی و ساختگی، جایگاه ویژه‌ای داشته‌ است. چنانکه همیشه حضور باغ- شهرهای ایرانی در بقا و ماندگاری تفرج‌گاه‌های طبیعی تسهیل‌گری به عمل می‌آورد. مردم هم در همین گردشگاه‌های عمومی و یا خصوصی اوقات فراغت خود را به سر می‌آوردند. همچنان که شاعران کلاسیک ما در شعر خویش همیشه حضور در گردشگاه‌های عمومی را مغتنم می‌شمردند، تا بنا به رسمی همگانی و عمومی در کنار سبزی چمن و درختان سر به فلک کشیده به صدای خوش و شیرین پرندگان گوش فرادهند.

حافظ در این خصوص نمونه‌های روشنی به دست می‌دهد:

نمی‌دهند اجازت مرا به سیر و سفر / نسیم خاک مصلا و آب رکناباد

بده ساقی میِ باقی که در جنّت نخواهی یافت / کنار آب رکناباد و گلگشتِ مصلا را

شیراز و آب رکنی و آن باد خوش نسیم / عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است

او در همین بیت آبراهه‌ی رکناباد و گلگشت مصلا را نمونه‌ای از آنچه می‌بیند که شرح آن را پیرامون جنت و بهشت آورده‌اند. ضمن آنکه حافظ گلگشت را نام- واژه‌ای مناسب برای تفرجگاه‌های عمومی می‌بیند. با این تفاوت که گویا گلگشتِ مصلای شیراز، چیزی از بهشت و جنت موهوم و خیالی مردمان زمانه کم نمی‌آورد.

محمد معین در فرهنگ فارسی برای گلگشت جدای معنای یادشده معنای دیگری نیز در نظر می‌گیرد. همین معنای دیگر درون‌مایه‌ای از تفرج و گشت و گذار را نشانه می‌گذارد. با این همه گلگشت چه در معنای بوستان به کار گرفته شود و یا به معنای تفرج و تفریح، معناهای دوگانه‌ی آن چندان از هم بیگانگی ندارند. چنانکه زنده‌یاد محمد زهری نیز در شعر پرآوازه‌ی خویش همین معنا و مفهوم از گلگشت را، در ذهن و خاطرِ خواننده و مخاطبِ شعرش می‌پرورانَد:

به گلگشت یاد ما را زنده دارید ای رفیقان / که ما در ظلمت شب / زیر بال وحشیِ خُفاش خون‌آشام / نشاندیم این نگینِ صبح روشن را / به روی پایه‌ی انگشترِ فردا

با این نگاه و دیدگاه بود که هفتاد سال پیش از این زُهَری شعر زیبایی برای جان‌باختگان راه آزادی سرود تا مردم زمانه پس از رهایی، خاطر و یادشان را در گلگشت‌ها قدر بدانند. زهری در شعرش با آیندگان قرار می‌گذارد که در فردایی نه چندان دور، وقتی که آرزو و آرمانشان به بار نشست، در گلگشت خویش ضمن دیدارِ لاله‌های روییده از خاک، یاد کسانی را گرامی بدارند که روزگاری سُتوار و جان بر کف در راه آرامش و رفاهِ ایشان گام زنده‌اند.

شعر و سخن شادمانه‌ای که خط و سویی از غزل حافظ را نیز با خود به یادگار داشت. ولی متأسفانه امروزه در ایران، سنتِ همگانیِ "گلگشت" رنگ باخته است.

اما همین سنت نیکو را شهروندان و شهرسازان امروزی در سراسر دنیا به کار می‌بندند. چون در باغ‌های عمومی شهر یادمان‌هایی ماندنی از هنرمندان، دانشمندان و چهره‌های اثرگذار تاریخی فراهم دیده‌اند، که همواره به آن‌ها می‌بالند. آیا این سنت و رسم جهانی همان‌گونه که محمد زهری انتظار داشت روزی در ایران هم پا خواهد گرفت؟ شاید با همین تدبیر همانند آنچه که حافظ می‌سرود، باغ‌- شهرهای گذشته‌ی ایرانی دوباره احیا گردند و در فضای پرجوش و خروش آن هم بتوان به نظاره‌ی یادمان‌هایی از "رفیقان" پیشین نشست.

بدون تردید برآوردن آرزو و آرمانی عمومی همت و تلاش می‌خواهد و همراهی؛ هرچند راه دشوار باشد./

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد