logo





بررسی و نقد کتاب محمد اثرماکسیم رودنسون - بخش پایانی

يکشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۳۰ اوت ۲۰۱۵

رضا اغنمی

محمد
نویسنده : ماکسیم رودنسون
برگردان به انگلیسی . ان کارتر
چاپ دوم به زبان انگلیسی ۱۹۹۶
ترجمه به فارسی: فرهاد مهدوی
چاپ اول تابستان ۱۳۹۱
ناشر: ؟

تولد یک دولت

نویسنده، این بخش را با روایتِ هرآنچه ازطفولیت محمد و سیرمبارزاتی تا رسیدن به مرحلۀ رسالتِ پیامبری براو رفته شروع کرده است: «پنج سال پس ازهجرت، این حزب، خود را درابعاد یک دولت، ارتقاء داد. به طوری که مورد احترام همسایگان بود. وخداوند نیز به عنوان فرمانروای عالی ازدهان پیامبر خود محمد بن عبداله سخن می گفت». اوکه محمد را «واعظ حقیقت های جاودانه» خطاب کرده از صفات برجستۀ پیامبر یاد می کند. هشیاری وصبروتحمل وتوانمندی درسیاستمداری، و مهمتر، خودداری در بروز احساسات ایشان را می ستاید: «تاآنجاکه اجازه نمی داد این احساسات تا لحظه ی مناسب، بروز پیدا کند. به صبر و تحمل طولانی و زدن ضربۀ سریع، درلحظه ی حیاتی توانائی داشت». با کاویدن روح واندیشه های پیامبر، و داوری درشیوه های دینی وسیاسی او، سیمای مردی پخته و ورزیده در سیاست های دوران را نشان می دهد؛ که در رسالتِ دینی نو، به مقام پیامبری رسیده و بخش عظیمی از مردم جهان را پیروِ آئین خود کرده است.
این پژوهشگرتاریخ، که باورهای سیاسی ودینی محمد را در اختیار مخاطبین قرار داده، با آرای قابل تأمل خود با تأکید ازشیوه های سیاسی و ایمان دینی محمد می گوید:« محمد مردی عمیقا مذهبی ماند. باورداشت که او در ارتباط و گفتگوی مستقیم با خداست». با اشاره به آیه های پراکندۀ قرآن درمدینه، با رفع مسئولیت ازشخصِ خود وتنها ازنظرگاه مردم مسلمان، می نویسد: « این نیازمند ایمان مسلمان هاست که همچنان به قرآن به عنوان کاری جهانی و بی نظیرنگاه می کنند وکمال آن را درحدی بدانند که منشاء خدائی برایش قائل باشند». گفتنی ست که به روایت ازعایشه : «عایشه مشخصا با طعنه در یک مورد گفته بود که خدا آمادگی داشت تا به خواسته های همسرش پاسخ دهد». شک و تردید خود را ابراز می دارد.
نویسنده استعدادهای پیامبر را یادآور می شود :« همچنان که درفهم استراتژی سیاسی مستعد بود در زمینه ی امور نظامی نیز استعداد داشت . او مرتبا تاکتیک های غافلگیرانه ی جنگی ابداع می کرد»
با این حال همیشه آداب ورسوم و سنت های ریشه دارعرب را درنظرداشت. درحمله به کاروان ها وبروزجنگ ها هرآنچه ازتقسیم غنائم به دست می آمد : «هیچ تمایزی بین خزانۀ دولتی (بیت المال ) ودارائی شخصی محمد نبود. . . . گذشته ازمالیات و پیشکش ها، یک پنحم غنائم دشمن به پیامبر اختصاص داشت . . . روسای عرب یک چهارم غنائم را می گرفتند».
اشاره ای دارد به نظام زن سالاری درگذشته های دور و دراز درتاریخ عرب، و نقش اساسی و مسئولیت زنان درادارۀ اجتماع و رواج چند شوهری : « . . . درمناطق و محل های مشخصی مانند مدینه، انواعی از رسم وسنت چند شوهری، نقش اساسی زنان، باهم وجود داشته است (منابع متعدد نشان می دهد که در دوره های بسیار کهن، زنان پادشاه بوده اند)، حتی دربرخی موارد، مناطق زیر سلطه ی زنان وجود داشت وارث از طریق زن ها منتقل می گردید». نویسنده با چنین برداشتی از تاریخ عرب درادامه بررسی خود، اضافه می کند:«ضوابط قرآن این هدف را پی می گرفت که سنت هایی را ریشه کن کند که برخلاف فرد گرائی بوده ودرمورد زن به خصوص بعنوان یک فرد مستقل شناخته نمی شد».
نویسنده به زمانِ جنبش پیامبرسفری به عربستان می کند. سفری طول ودراز، به چهارده قرن گذشته. دراین سفر طولانی دل تاریکیها را می شکافد. تا رخدادها را درآیینۀ زمان درمعرض دیدِ امروزیان قرار دهد. سعی دارد مخاطبین را با حوادث زمان آشنا کند؛ زمان وقوعش. به امید اینکه داوری ها همخوان با آن زمان باشد. با این حال، در انتقاد ازکاستی ها هرگز کوتاه نمی آید. درشرح روایت ها نگاهش به جنبش بزرگ و رسالت پیامبراسلام مثبت است. ازناهنجاریها نمی گذرد. درتمیز راست از ناراست شامۀ تیزی دارد به صراحت یادآور می شود. کمبودها را می گوید. و از شکل گیری پدیده نوپای قانون های تازه سخن میراند «بدین ترتیب یک سیستم قانونی شکل گرفت که باهمه ی کاستی ها، ابهامات و وابستگی هایش یه شرایط، ازجنبه های مختلف به گذشته پیشرفته تر بود». اشاره اش به تأمین نیازها وامنیت شهروندان مدینه وجامعه های مشابه و رو به توسعه هوشیارانه است: «درمجموع روند حرکت به سمت فردگرائی تشویق می گردید بدون اینکه سیستم قبیله ای را رها کرده باشند». یگانگی خدائی که “نه زاده شده و نه می زاید” را تایید می کند. ایراد محمد برمسیحیان را درست می داند. «این تصور آنها که خداوند ازسه اقنوم باعیسی ومریم ساخته شده نادرست است» دربارۀ اُمّی بودن رسول خدا، به مطلبی اشاره کرده است که حائزاهمیت است: «محمد پیامبری یهودی نبود، اُمّی بود. دریهودیت و مسیحیت کلمه ی اُمّی به فرستادن پیامبری برای کفار و مشرکین معنا می شد، یعنی کسانی که ازقوم اسرائیل نبودند. (این کلمه درواقع درست فهمیده نشد وبعدها به این صورت شد که پیامبر خواندن و نوشتن نمی دانست.) آمدن محمد توسط عیسی پیش بینی شد. اکنون میبایست به او پیوست».
ازتوسعۀ دینی وارزش جهانی ایده ئولوژی اسلام با وابستگی شدید به پیامبری که «درست و نادرست را داوری می کرد و پیام تکذیب ناپذیر خدارا منتقل می نمود و می رساند» سخن می گوید. از خطرِ آسیب های آتی و ازچگونگی ثبت وضبط درست و مستند بودن احکام درغیاب پیامبر نیزغافل نیست. که «مومنان می بایستی می توانستند کلام او را به یاد بیاورند، به آن رجوع کرده وآن را نقل کنند» و جا به جا ازقول “ریچارد بل” روایت می کند که پیامبر خدا با «بازنگری درمورد این نوشته ها را به عهده گرفت. . . . بدین سان پیامی که قرآن نامیده شد، به یک کتاب، مانند کتاب یهودی ها و مسیحی ها تبدیل گردید». درباور نویسنده، گذشته ازاحکام و فرامین دینی که دراین کتاب معتبر قرآن آمده: «داستان پیامبران سلف و نیز خلاصه یی ازتاریخ مقدس دراین کتاب آمده است، تاریخی که به قانونی جدید کشیده شد واصل تبار معنوی آن را تشکیل می داد».
ورود پیامبر اسلام پس از هفت سال دوری ازشهر زادگاهش با دوهزار تن جنگجو و مهمات کافی به مکه را روایت می کند : «او با گردنی افراشته بر می گشت و مردم اش اورا درمیان گرفته بودند. پیامبر بدون اینکه از شترش پیاده شود آئین طواف به گرد خانه ی کعبه را به جای آورد . . . . . . هفت بار فاصله ی دو تپه ی کوتاه میان صفا ومروه را پیمود. این تپه ها نزدیک محل مقدس وبا فاصله ی چهارصد متر نسبت به یکدیگر قرار دارند.قریشی ها ازفراز تپه های نزدیک می توانستند تبعیتِ انبوه مسلمانان ازپیامبر را تماشا کنند. بلال بربام کعبه بالا رفت و مسلمانان به نماز فرا خواند. . . .»
درگیری ها و انتقام کشی های پراکنده، ازهر دوطرف ادامه داشت اما، مکه ای ها به روایت نویسنده گیج شده بودند وازتصمیم گیری نهائی درمانده بودند. گرویدن ابوسفیان به اسلام، مکه ای ها را بیشتر نا امید کرده بود. «ابوسفیان مدت زیادی بود که اعتقاد داشت بایستی با پیامبر به تفاهمی دست یافت». سرانجام با وساطت او وتحت حفاظت عباس عموی پیامبر قرارگرفتنش، شروط ورود پیامبربا مسلمانان به مکه اعلام شد: «شهر درخطر نخواهد بود. اگربدون درگیری ازفاتح استقبال کنند. درمقابل قدرت پیامبر هرگونه مقاومتی بیهوده است. جان ومال همۀ کسانی که مقاومتی نشان ندهد محفوظ خواهد ماند. تنها کاری که مردم باید بکنند این است که به خانه های خود بروند ودرهارا ببندند ویا درخانه ابوسفیان پناه بگیرند.» مخالفت هند زن ابوسفیان نیز شنیدن دارد که «سبیل های او راگرفت وفریاد زد بیائید این خیک چاق پراز روغن را بکشید این برای مردم رهبرمسخره یی است» و ابوسفیان ازخطرهای آینده و پایان خونینِ ایستادگی در مقابل محمد را یادآورمی شود.
درپنجشبه ۲۰ رمضان سال هشتم هجرت (۱۱ژانویه ۶۳۰ میلادی) مسلمانان درچهار ستون از چهار سوی شهر وارد مکه می شوند. مقاومت جدی دربین نبود. پیامبر «درمیان شادی لشگریان، وانبوه مردم و اسب وشتر بر شتری سوار شد و چوبدست بلندی دردست گرفت . . . سنگ سیاه را لمس کرد وباصدای بلند این شعار اسلام را فریاد زد: “الله اکبر!” ده هزارمرد نیز این شعاررا تکرار کردند پس از آن هفت بارآئین طواف به گرد خانه کعبه را انجام داد . . . بت های داخل معبد را درهم شکست و فرو ریخت . . .». با اعلام عفو عمومی از طرف پیامبر، آرامش نسبی برقرار بود. «البته ۱۰ زن و مرد که اهانت وآزارشان فراتر از تحمل بود» به روایت نویسنده عده ای در زمان های مناسب به دست فرستاده های پیامبر ازبین رفتند. عده ای هم بخشیده شدند. درمیان آنها :«هند، زن ابوسفیان نیز که درجنگ بدر با جست و خیز وشادی و با رفتاری وحشیانه جگر حمزه عموی پیامبر را خورده بود بخشیده شد. . . . طولی نکشید که پسر و نوه ی این زن، شاه همان اسلامی شدند که او و شوهرش به سختی با آن جنگیده بودند».
بخشیده شدن هندو، من را یاد سروده ای انداخت ازشاعرتبعیدی «علیرضا بزرگ قلاتی» که درکتاب حلاج الاسرار ص۱۴۱ آورده:
«ای عجب شرع مبین بین که به ما ازسر کین/ خود درآن طایفه باهند جگر خوار نکرد».
وخواننده شگفت زده ازشیوه و رفتارهای سیاسی پیامبرازگذشت ها و تغییراتِ مصلحت آمیز حیرت آور با چنین روایتی روبرو می شود: «ابوسفیان دشمن سابق وموذی وشوهرهند متعصب اکنون یکی ازمعتمدترین مشاوران محمد شده بود. اوخاندان خود بنی امیه را به موقعیتی برترازممتازسوق می داد. نوه اش یزید فرماندار تیماء و پسرش معاویه که بعدا رهبر همه مسلمان ها شد، منشی پیامبر گردید».
پیامبر اسلام بعد ازدوهفته مکه راترک می کند وبه مدینه برمی گردد. ودرجنگی دیکر طائف را که ازشهرهای آباد و منطقه کوهستانی خوش آب وهوای عربستان است تصرف می کند.
نخستین حمله یا تجاوز به مرزهمسایه ها درسال هشتم هجرت سپتامبر ۶۲۹ صورت گرفت. این حمله از شمال مرز امپراتوری بیزانس، به «فرماندهی پسر خوانده ی پیامبر زید بن حارثه بود»
«در ذی الحجه سال دهم هجرت (مارس ۶۳۲) پیامبراعلام نمود که شخصا مناسک حج را سرپرستی خواهد کرد». این بار حضرت با همه همسران و اصحاب برجسته ش با همان تشریفات وارد مکه می شود و مراسم حج را بجا می آورد. بین انبوه جمعیت حاضر به وعظ و خطابه می پردازد و با تآیید حاضران رسالت خود را به کمال می رساند :
«امروز چه روزی است؟ – روز قربانی کردن!/ این مکان چه مکانی است؟ – مکان حرم!/ این ماه چه ماهی است؟– ماه حرام! / امروز روز حج بزرگ است. خون، دارائی وشرافت شما مقدس است، مانند همین مکان، دراین روز، ازهمین ماه، آیا پیامم را رسانده م؟/ – آری/ خدایا گواه باش!»
بیماری پیامبر و عارضۀ ضعف وسردرد شدید : «بعضی ها گفته اند که او به گوشت مسمومی اشاره می کرد که چهارسال پیش درخیبر برای لحظه ای به دهان گذاشته بود». سرانجام به رحلت ایشان می انجامد. سران قبائل و تشنه کامان قدرت به شور و مشورت می نشینند. و فراموشی خانه عایشه اما:« شب که فرو افتاد پیکر محمد را درخانه کوچک عایشه قرار داشت ازیاد برده بودند» جنازه را در همان خانه کوچک عایشه دفن می کنند.

پیروزی بر ازمرگ

فصلی خواندنی به مانند دیگر فصل های این کتاب با ارزش و مستند. با این جملات شروع می شود
«زندگی محمد به پایان رسید اما عظمتش به طور نادری آغاز شده بود».
وموخره: از محمد تا اسلام شناسی امروز آخرین فصل کتاب است.
درپایان: نیاکان محمد. نقشه ها. اسیای غربی و عربستان ۶۳۰ میلادی. اطراف مکه ومدینه. فهرست توضیحی ازواژگان عربی و اسامی شخصیت ها و گروه های قومی. یادداشت ها و مراجع. و کتاب پربار ۴۱۶ برگی بسته می شود.
خواندن این کتاب مستند با ترجمۀ روان، هرعلاقمند را تا پایان آخرین برگ ها با خود به خلوت های شکل گیری برآمدن اسلام می برد. باگذشته های قوم عرب وبا تاریخ ظهورپیامبراسلام آشنا می کند. و در رهگذر مطالعۀ روایت های این کتاب خیلی از مسائل تازه برای خواننده به ویژه جستجوگران وکنجکاوان اهل اندیشه ومذهب روشن می شود. این کتاب، نه یک کتاب بیش از یک کتاب وچندین کتاب است. باید خواند و به دقت خواند ؛ و فارغ از تعصب های ویرانگر داوری کرد .
سخن آخر اینکه، اگر «خود شناسی» علم می بود، وبه صورت عام درفرهنگ ملل راه می یافت، بجا بود که پیامبر اسلام یکی از نخستین بنیانگزاران و پیشگام منادیان آن معرفی گردد. به کمال رسیدن طفلی یتیم در آن شرایط بدوی، تقویت روح اعتماد به نفس منِ خود، طغیان علیه نظام موجود، انکار پرستش خدایان کهنسال وسنتی، زیرپا گذاشتن خیلی ازمراسم آئینی، ترویج یکتاپرستی درکانون بت پرستی، مقبولیت وپذیرفتن وحی ومدعای سخن گفتن باخدا. تحمل اذیت وآزارهای دایمی، توهین و تحقیرها ازخودی ودیگران؛ و رقتارها و شیوۀ زندگی و تصمیم گیری های درست و به موقع، جملگی دراثبات هوشمندی، و توانائیِ، سزاواری رسولِ خدا را توضیح داده است.




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد