تلاش برای برپایی صلح میان چریکهای حزب کارگران کردستنان (پ ک ک) و دولت اسلامگرای ترکیه به رهبری حزب عدالت و توسعه از ماهها پیش آغاز شده بود. دولت اردوغان و شخص وی در فرصتها و مناسبتهای گوناگون سخن از صلح و پایان جنگ خانگی، بین کردها و ارتش ترکیه به میان میآورد این جنگ ناخواسته بیش از سه دهه ادامه داشت و این جنگ ویرانگر همراه با تخریب اقتصادی منطقه، کوچ اجباری از منطقه، بیش از ۴۰ هزار تن از دو طرف را به کام مرگ فرستاد. اردوغان از خشم تودههای مردم که فرزندان خود را در این جنگ بیپایان از دست میدادند آگاهی داشت، از آن رو مدتها برای آمادگی تودههای مردمی از دو سو تلاش کرد، به تاریخ و همکاری و همدلی ترکها و کردها در طول تاریخ بویژه در دوره شکوفایی عثمانی اشاره کرد که ابزار و زمینه سلطه امپراتوری را بر منطقه خاورمیانه هموار کرد.
جنبش کردهای هویت طلب، در اوایل دهه ۸۰ میلادی در یکی از روستاهای «اورفا» از سوی عبداله اوجالان و تعداد اندکی از دوستان وی پایه گذاری شد. آنان اندیشههای سوسیالیستی، برابر طلبی و مبارزه با امپریالیسم را با احساسات هویت خواهی که از سوی دولت مرکز گرا، تمامیت خواه با کاربرد نیروی نظامی تبلیغ میشد درهم آمیختند و در پی ایجاد هویت جدیدی که با باورهای سنتی و ساختار عشیرتی منطقه در تضاد بود درهم آمیختند و برای نخستین بار زنان و دختران را در صفوف مبارزه خود پذیرفتند تا ساختار حاکم بر منطقه را درهم شکنند. آنان نام تشکیلات خود را حزب کارگران کردستان نام نهادند که همخوانی و همسویی با جنبش کارگری منطقه نداشت، زیرا هنوز صنایعی در منطقه تشکیل نشده بود. پ ک ک مبارزه مسلحانه و سیاسی خود را از پائینترین و تهیدستترین اقشار اجتماعی آغاز کرد و به سرعت گسترش یافت.
جنگ طولانی بین ایران و عراق، کاربرد سلاحهای شیمیایی در منطقه و کوچ مداوم اکراد بین سه کشور، آنان را به همدیگر نزدیکتر کرد. اوجالان از فرصت بدست آمده در اینجابجایی و رفت و آمد استفاده کرد و با قرار گرفتن در سوریه و گاهی در جنوب لبنان اندیشههای خود را پختهتر و بارورتر کرد. در سالهای پایانی دهه ۸۰ به قدرت مالی فراوانی از راههای مختلف دست یافت. چندین کانال رادیویی و یک کانال تلویزیونی که از اروپا پخش میشد، آموزش سیاسی، فرهنگی و هویتی را پایه و اساس کار خود قرار داد. سختگیری، انکار خلق کرد و پافشاری بر یک زبان و یک ملت که از سوی نظامیها پیش میرفت، زمینه گرایش به اندیشههای اوجالان را افزایش میداد. در این راستا گرایش روشنفکران ترک هم به شعارهای جذاب اوجالان بیشتر میشد و آنان را جذب میکرد. در سوی دیگر همه این مدت بخش مهمی از بودجه کشور از سوی نظامیها خرج و هزینه مبارزه با چریکهای کرد میشد که گاهی فرماندهان نظامی را برای ادامه آن تشویق میکرد.
تلاش پیگیر دولت ترکیه با شکاف انداختن در بین مردم و عشایر کرد، مسلح کردن برخی از روستائیان تهیدست کرد، تخلیه روستاها، تعطیلی مدارس، مشوقهای اقتصادی، کوچ جمعی کردها به مناطق دیگر و تدابیر نظامی، سیاسی و اجتماعی در منطقه جواب نداد و دولت وقت مصمم شد تا با همکاری برخی از سازمانهای امنیتی فرامرزی، اوجالان را به چنگ آورد. اوجالان با خروج از سوریه، به کشورهای مختلف رفت و در نهایت در «کنیا» به دست نیروهای امنیتی ترکیه افتاد و به ترکیه آورده شد. برخی بر این باور بودند که با دستگیری اوجالان مبارزه کردها به پایان خواهد رسید، ولی آنگونه نشد، با مداخله نظامی ایالات متحده به عراق و جنگ اول خلیج که با منع پرواز هواپیماهای جنگی عراق به منطقه کردستان همراه بود، شرایط بهتر و مناسبتری برای مبارزین کرد پیش آمد.
اوجالان در یک دادگاه، نخست به مرگ سپس به حبس ابد با اشد مجازات محکوم شد و در جزیره «امرالی» که سابقه طولانی از دوره عثمانی تا کودتاهای نظامی پی در پی در دوره جمهوری داشت منتقل شد. دستگیری اوجالان زمینه فعالیت سیاسی، آموزش فرهنگی و هویت خواهی را در منطقه کردستان در بین جوانان و فعالین سیاسی گسترش داد. هم زمان قدرت و توانایی اوجالان را در سازمان دهی، تاثیر گذاری و تحریک تودهها نمایان ساخت. اوجالان به نمادی از هویت خواهی و حق طلبی مردمی تبدیل شد که سالها گرفتار ظلم، ستم ملی و قومی و انکار قرار گرفته بود. اوجالان داستان مردمی را از سالهای دور تا به امروز بر زبان راند و خود قهرمان آن شد. مدتی در زندان از همه حقوق سیاسی خود از جمله دیدار با وکلا و خانواده محروم شد ولی تسلیم نشد. همسو با آن فعالیتهای سیاسی، شرکت در انتخابات مجلس و تشکیل فراکسیون حزبی در مجلس ملی ترکیه ادامه یافت. نمایندگان کرد تبار مجلس ملی ترکیه در سخنرانیهای خود در هر فرصتی جزیره امرالی و اوجالان ساکن در آن را نشان دادند و گفتند که راه حل و کلید مشکلات منطقه کردستان در دست اوجالان است. در این مدت شورای شهر و شهرداریهای شهرهای کرد نشین بدست کردها افتاد. با تغییراتی در قانون مطبوعات، رادیو تلویزیون و دیگر وسائل ارتباط جمعی و دانشگاهها زبان کردی به رسمیت شناخته شد. نوروز بعنوان سمبل روز ملی از سوی دولت جشن گرفته شد. دولت ترکیه و اردوغان به این نتیجه رسیدند که راه برون رفت از بحران و خاتمه جنگ با چریکهای کرد که در سالهای اخیر تعدادی از روشنفکران ترکها هم به آنها پیوستند از اوجالان میگذرد. بنابرین باب مذاکره و گفتگو با ایشان باز شد و در نهایت پنهان کاری پیش رفت. مسئولیت مذاکره با پ ک ک را سازمان امنیت ترکیه (میت، میلی استهبارات تشکیلاتی) به عهده گرفت. اوجالان قدرت خود را به دفعات با پیشبرد یکسویه آتش بس میان چریکها و ارتش ترکیه و پایان دادن به اعتصاب غذای طولانی مدت کردها در زندانهای ترکیه نشان داده بود. گفتههای وی از سوی «قارا ییلان» مرد شماره ۲ پ ک ک همواره پذیرفته شده و به اجرا در میآمد. بنابرین اوجالان خارج از اراده عشایر و فئودالهای پر نفوذ منطقه، سازمان دهی را از پائین شروع کرده، در مناطق شهری مانند استانبول، ازمیر، آنتالیا و دیگر شهرهای بزرگ پایگاه مهمی در بین تودهها و سرمایه داری ملی کرد پیدا کرده، و گسترش داده بود. تا جائیکه در شرایط کنونی در پانلها، کنفرانسها و گفتگوهای تلویزیونی که از سوی اساتید دانشگاه و کارشناسان پیش میرود سخن از فدرالیسم و کنفدرالیسم مطرح میشود.
از مدتها پیش مردم ترکیه منتظر پیام صلح و آشتی از سوی اوجالان بودند که به مناسبت نوروز منتشر شد، پیام به دو زبان ترکی و کردی از سوی ۲ نماینده مجلس ملی ترکیه (سیری سوریا اوندر به زبان ترکی و پروین بولدان به زبان کردی) از حزب صلح و دمکراسی (باریش و دمکراسی پارتیسی) در شهر «دیاربکیر» که بیش از یک میلیون نفر حضور داشتند قرائت شد و مورد استقبال شدید مردم قرار گرفت. در این پیام سخن از پایان مبارزه مسلحانه، خاموشی سلاحها، آغاز گفتگو و فعالیتهای سیاسی به میان آمده بود. هرچند پ ک ک از نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی با تغییر موضع به شعار «خود مختاری دمکراتیک» رسیده بود، اما هنوز راه درازی در پیش است که باید با بردباری، رواداری و خویشتن داری طی شود.
پیام صلح و آشتی اوجالان به سرعت انتشار یافت و در صدر اخبار خبرگزاریها و روزنامههای مهم جهان قرار گرفت. لیبراسیون نوشت: نامه سرگشاده به صلح و پایان ۳۰ سال جنگ، لموند با تیتر «نوروز تاریخی در دیار بکیر» نوشت: آپو قهرمان شورش کردها در یک راه دور و دراز و اردغان با پذیرش ریسک به یک حمله بزرگ دست زدند. ایندپندنت با تیتر «زمانی برای خاموشی سلاحها» نوشت: اگر توافقی در راستای صلح صورت نگیرد، مبارزه گسترش خواهد یافت، باید آتش بس را پاس داشت. روزنامههای آلمان نوشتند که مانع بزرگی از سر راه پیوستن و نزدیکی ترکیه به اتحادیه اروپا با این حرکت شجاعانه و ضروری برای دو طرف برداشته شد و با خاموشی سلاحها، خانوادههایی از هر دو سو که سالیان طولانی اذیت، آزار و اضطراب دیده بودند به آرامش خواهند رسید.
در این میان پرسش مهمی مطرح میشود که چگونه، چرا و به چه عللی، دولت ترکیه و یا پ ک ک، به این نتیجه رسیدند که باید دست از جنگ و مبارزه مسلحانه بکشند و به فعالیتهای سیاسی روی آورند. هرچند تحلیل اقتصادی و اجتماعی ترکیه و راه نفوذ آن در منطقه بویژه کشورهای پیرامونی روشن و واضح است و اتخاذ این سیاست از سوی کردها و پ ک ک هم چندان مشکل نیست، زیرا مبارزه مسلحانه آنان که از سالها پیش شروع شده بود به اهداف خود رسیده، جنبش ملی کردها را به سوی آگاهی سیاسی، شعور ملی و هویت خواهی پیش برده است، با تودهای شدن این خواستها دیگر نیازی به مبارزه مسلحانه، جنگ چریکی و جنگ و گریز نیست و زمینه آن هم دیگر وجود ندارد، از آن گذشته تغییرات سیاسی و جغرافیایی منطقه هم در شرایط کنونی به نفع و سود آنان عمل میکند و پیش میرود. از سوی دیگر، بیشترین سود اقتصادی و سیاسی را دولت ترکیه از این صلح بدست میآورد.
دولت ترکیه با اتخاذ این سیاست و نزدیکی به کردها قدمهای بلندی به سوی دمکراسی بر میدارد، خود را به اتحادیه اروپا و نرمهای آن نزدیک میکند. با پایان جنگ قدرت نظامیها که از بنیان گذاری جمهوری نوین ترکیه، به صورت حکومت سایه بودند کاهش مییابد و در دراز مدت از بین میرود و فرماندهان به پادگانهای خود بر میگردند و کارهای نظامی خود را پیش میبرند. در این راستا تغییرات قانون اساسی به سرعت پیش میرود، شانس انتخاب اردوغان با تغییر نظام پارلمانی به ریاستی که در پیش است بیشتر میشود. دست ترکیه در مداخله در امور داخلی سوریه بازتر میشود، زیرا کنترل شهرهای نزدیک به مرزهای ترکیه در سوریه (منطقه روژاوا) که کرد نشین هستند در دست کردها است و همکاری با آنان روند مداخله را سریعتر میکند.
در دو سوی مرزهای غربی و جنوبی ترکیه کردها ساکن هستند، کردها در شمال عراق دولت نیمه مستقل خود را تشکیل دادهاند، ترکیه بیش از ۱۰ میلیارد دلار حجم تجاری و فروش کالا و خدمات به عراق دارد که بیشترین قسمت آن به کردستان صادر میشود. لولههای نفتی عراق و منطقه کردستان از ترکیه میگذرند، بخشی از اروپا به این نفت و بگونهای به ترکیه وابسته است. هر گونه تغییر جغرافیایی و سیاسی در این منطقه نیاز به کالاهای ترکیه را افزایش خواهد داد. بنابرین ترکیه به اهداف دراز مدت خود در منطقه میاندیشد و به این نتیجه میرسد که برای رسیدن به آبهای گرم و منابع عظیم انرژی در منطقه باید طرحی نو و کارآیی در منطقه با همکاری کردها داشته باشد، در این میان مخالفتهایی در درون ترکیه از سوی احزاب ملی گرا و فرماندهان ارتش با این طرح صلح مشاهده میشود، ولی آنچه مسلم است، تودههای مردم، زحمتکشان و تهیدستان جامعه که از این جنگ خانگی به ستوه آمدهاند و بار مالی آن را بر دوش میکشند، خواهان پایان دادن به آن هستند و از خاموشی سلاحها حمایت میکنند.
در این میان رژیم جمهوری اسلامی با ترس، نگرانی و دلهره نظاره گر این روند صلح در ترکیه است. از مدتها پیش رابطه بین آنکارا و تهران رو به سردی گرائیده، با اسقرار سپر موشکی در خاک ترکیه، گاهی پیامهای تهدید آمیز از سوی فرماندهان سپاهی شنیده شده است. آنچه بیش از همه رژیم را نگران کرده، الگو برداری از ترکیه و گسترش هویت خواهی در واحدهای ملی است. رژیم درمانده و گرفتار آمده در بحران شدید اقتصادی و اجتماعی برای پیشگیری از هرگونه جنبش و خیزشی در این مناطق به خشونت روزافزون روی میآورد و مانند همه سالهای گذشته خود، بگیر و ببند، شکنجه و اعدام را گسترش میدهد. در این راستا آذربایجان، کردستان، بلوچستان و خوزستان را تبدیل به پادگان نظامی و پایگاههای سپاهی و بسیجی کرده است تا مانع از گسترش جنبش و خیزش عمومی در این مناطق شوند...
محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se