logo





جمع بندی سه ساله ی مبارزات کارگران سنديکای شرکت واحد

جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷ - ۳۰ ژانويه ۲۰۰۹

سعيد ترابيان

torabian.jpg
در اين سه سال تجربيات زيادی را اندوختيم و اين تجربيات را در اختيار ديگر کارگران گذاشتيم تا روزی شاهد برپايی مدنی ترين نهادهای کارگری در کشورمان باشيم. از اعتراضات فعالان سنديکای ما؛ روشن کردن چراغهای اتوبوس ها تا اعتصاب بهمن ماه هشتاد و چهار، سه سال می گذرد. سه سالی که در زندگی اعضا و فعالان سنديکا تجارب عميقی را به همراه داشته است، تجربه ای که نه تنها برای ما از ارزش فوق العاده ای برخوردار بوده بلکه با شواهد موجود، راهگشايی برای مبارزات کارگران ايران و منطقه بوده است.
مقدمه
تاريخ گواه بر اين است که جامعه ما فقط در محدوده زمانی اندکی تجربه نهادهای مدنی و دموکراتيک را دارا بوده است. سنديکاهای کارگری نيز از جمله اين نهادها هستند که در همين محدوده زمانی اندک فعاليت کرده و تجاربی را اندوخته بودند، البته اين تجارب به دليل وقفه های ناشی از سرکوب دولتی، هيچگاه تدوين و يا منتقل نشده است. پس آن چه مسلم است اين که راه دراز و مشکلی پيش روی ما قرار دارد تا سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه را که از سال ۱٣۴۷ تا سال ۱٣۶۲ با دستآوردهای فراوان فعاليت می کرده و در سال ۱٣۶۲ به طور غير قانونی آن را از کار بازداشته بودند، دوباره احيا کنيم.
اما آنچه که تصورش برايمان مشکل بود برخورد نهادهای دولتی و حکومتی بود، به طوری که هرگز تصور نمی کرديم با چنين
برخوردهايی تند روبرو شويم. برخوردهايی که منجر به ضرب و شتم، دستگيری، اخراج از کار و زندانی شدنِ برخی از اعضا را به دنبال داشته باشد، چنان که در حال حاضر رئيس و نايب رئيس سنديکا در زندان به سر می برند و ٢٥ نفر از اعضای سنديکا از حداقل حقوق انسانی خود محروم شده و در دوران بی کاری اجباری به سر می برند.
با تمام اين ها، اعضای سنديکا به دليل برخورداری از عزمی راسخ جهتِ انتحابِ راهی که در آن قدم برداشته اند، از پای ننشسته و با وجود تمامی مشکلات استوارتر از پيش، بر ادامه کار تاکيد کرده و با باور به اين که ثمره ی مبارزات، در دراز مدت
به دست خواهد آمد، به راه خود ادامه می دهند.
اعضای هيأت مديره سنديکا بر اين باورند که اخراج، بيکاری، سرکوب، دستگيری و زندان دلايل قانع کننده ای برای ترک مبارزه نبوده و نيست و آن ها همچنان بايستی ارتباط با اعضای خود را با وجود همه ی اين مشکلات استحکام بخشند چرا که اميد به تغيير و مشاهده ی تغييراتِ چند سال گذشته برای کليه کارگران ما و فعالان و اعضای هيئت مديره نه تنها موجب توقفِ حرکت ما نشده، بلکه انگيزه ای است برای ادامه ی کارمان و تلاش بيشتر در راه احقاق حقوق از دست رفته کارگران.
زمانيکه ما اعضای هيئت مديره و فعالان سنديکا برای ملاقات با همکاران و داشتن ارتباط نزديک و تنگاتنگ به ترمينال ها،
اتوبوس ها و محيط های کاری ميرويم، هميشه شاهد برخوردی بوده ايم که آرزو می کرديم اين صفا و صميميت در پيشبرد کار عملی مشترکمان تأثير بيشتری داشته باشد. تمامی اين ها محصول تداوم و پيگيری فعالان و همياران و همکاران و نهادهای کارگری بوده است که می تواند تاکيدی بر اين باشد که مبارزه در دراز مدت تاثير گذار خواهد بود.
آن چه در ذيل می آيد نگاهی است گذرا به سه سال فعاليت مداوم و خستگی ناپذير اعضای سنديکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه که با وجود تمامی مشقات، دست آوردهايی را نيز با خود همراه داشته، هر چند که هنوز برای رسيدن به اهدافمان راهی دراز با سختی های فراوانی در پيش داريم، اما با ايمان به راه و هدفمان، اين راه پر پيچ و خم را خواهيم پيمود.
به اميد روزی که کليه کارگران به ويژه کارگران شرکت واحد بتوانند از حقوق شهروندی در خور و شايسته ای برخوردار
باشند.

بازگشايی دوباره ی سنديکا
شکل گيری و بازگشايی دوباره سنديکا ضرورتی بود در پاسخ به خصوصی سازی، تبعيضات در محيط کار، عدم رعايت ايمنی
کار، انتظارات بيش از حد مديريت از نيروی کار در قبال کمترين حقوق و امکانات، تعديل سازی ها و از همه مهم تر نبود استاندارد مناسب دستمزد که در دهه هشتاد با سياستهای نئوليبرالی حاکم بر ايران هر روز نمود بيشتری پيدا می کرد.
همه اين ها در حالی بود که تنها نهاد به اصطلاح حامی حقوق کارگران يعنی شوراهای اسلامی کار و در رأس آنها خانه
کارگر نه تنها هيچ حق از دست رفته ای را برای کارگران ايران به ارمغان نياورده بود بلکه خود نيز در راستای همان سياست های نئوليبرالی حرکت می کرد و از همين رو لزوم بازگشايی دوباره سنديکای کارگران شرکت واحد هر روز بيش از پيش حس می شد.
ما ابتدا در پی پاسخی بوديم برای اين سوال که راه برون رفت از شرايط موجود چيست؟
برای يافتن پاسخ اين سوال تنها چاره کار را در شعار کارگران آمريکای لاتين يافتيم که معتقدند: هر مبارزه مدنی از صحبت های روزمره آغاز می شود. پس ما نيز همين راه را در پيش گرفته و در بين کارکنان بخش های مختلف شرکت واحد اين سوال را مطرح کرده و افرادی را که مستعد کار جمعی بودند يافتيم. به اين نتيجه رسيديم که به صورت فردی نمی توانيم به خواسته های به حق صنفی مان در مقابل کارفرمايی که از حمايتِ همه جانبه ی دولت برخوردار است دست يابيم. لذا تنها چاره کار را در مبارزه جمعی ديديم. اما برای اين کار نياز به پيش زمينه های آموزشی داشتيم. کلاس های آموزشی توسط افرادی که توانايی اين کار را داشتند با حضور کارگران علاقمند به فعاليت های صنفی در محل سنديکای خبازان واقع در ميدان حسن آباد شروع شد و با آموزش های مستمر و تشويق کارگران به مطالعه و يادگيری اصول اوليه سنديکايی به حداقل
شناخت نحوه مبارزه جمعی برای احقاق حقوق مان در قالب يک نهاد مدنی و دموکراتيک به نام سنديکا دست يافتيم.
در اين ميان چالش جدی ما با خانه کارگر که خود را مدافع حقوق کارگران می دانست اما در عمل هيچ کاری را به پيش نمی برد، آغاز شد. آنها وجود سنديکا را سد راه پيشبرد اهداف خود می دانستند؛ اهدافی که از دل نئوليبراليسم بيرون می آمد. در ظاهر همه چيز به نفع کارگر بود اما در باطن کار، نه تنها چنين نبود، بلکه به کارگر بيشترين زيان را وارد می ساخت. ما با نهادی درگير شديم که خود برخاسته از بطن حاکميت بود و با نهادهای رياست جمهوری و رهبری ارتباط داشت. در اين مدت، خانه کارگر همه حرکات ما را زير نظر داشت: فعالان سنديکايی را شناسايی می کرد و تمامی رفت و آمدها و ارتباطات آنها را زير نظر گرفته بود و حتی پا را از اين هم فراتر گذاشته و سوابق و زندگی گذشته فعالان سنديکايی را شناسايی کرده بود تا در شرايط مناسب برای خارج کردن سنديکا از فعاليت های کارگری، خود دست به حمله زند.
با تمام اين مشکلات و پس از برگزاری کلاس های آموزشی، نوبت به انتخاب اعضای هيات مديره سنديکا رسيده بود. طبق قانون کار، فعالان سنديکايی برای تشکيل سنديکا نياز به انحلال شورای اسلامی کار داشتند که برای همين بيش از ٩ هزار نفر از مجموع کارگران ١٧ هزار نفری شرکت واحد با امضای طومار خواستار انحلال شورای اسلامی کار و جايگزينی سنديکا به عنوان نهاد حامی کارگران شده و اين نامه تحويل اداره کار استان تهران شد.
در تاريخ ۱۱. ۲. ۱٣٨۴ برای بزرگداشت روز جهانی کارگر و برای گرفتن پاسخ نامه ی فوق الذکر به پيشنهاد فعالان سنديکايی،
تجمعی در محل وزارت کار، واقع در خيابان آزادی صورت گرفت. اين تجمع با استقبال بسيار گسترده ی کارگران همراه بود. در
همين تاريخ و پس از تجمع در وزارت کار طبق برنامه ريزی قبلی، همه ی کارگران به دعوت فعالان سنديکايی به تالار بزرگ باختر واقع در ميدان انقلاب رفته و با شاخه گلی مورد استقبال پيشکسوتان سنديکايی قرار گرفتند.
عوامل خانه کارگر که همه چيز را از دست رفته می ديدند در تاريخ ۱۹.۲.۱٣٨۴، ٤ روز قبل از انتخابات اعضای هيات مديره سنديکا به بهانه ی اعتراض به اداره تامين اجتماعی، به محل دفتر سنديکا حمله کرده و علاوه بر ضرب و شتم اعضای حاضر در محل دفتر سنديکا، تمامی اموال سنديکا را به غارت بردند تا باری ديگر مخالفت خود را با تشکيل نهادی مدنی که خواسته ی خود کارگران بود، اعلام کنند. در همين راستا، کارگران سنديکايی از عوامل خانه کارگر به دليل حمله شان، به دفتر سنديکا شکايت کردند اما نه تنها به شکايت آنها رسيدگی نشد بلکه عوامل قضايی اعضای سنديکا را به عنوان متهم قلمداد کردند.
نخستين مجمع عمومی که قرار بود در تاريخ ۲٣.۲.۱٣٨۴ برگزار شود به دليل به حد نصاب نرسيدن اعضا برگزار نگرديد و قرار شد مجمع عمومی دوم در تاريخ ۱٣.٣.۱٣٨۴ برگزار شود. اين موضوع با نشر در روزنامه های کثيرالانتشار به اطلاع کليه اعضا رسيد.
چند روز پيش از برگزاری مجمع عمومی، مکان در نظر گرفته شده برای برگزاری مجمع عمومی توسط افراد ناشناس به صورت
شبانه با بمب های دستی مورد حمله قرار گرفت از همين رو تصميم گرفته شد فعالان سنديکايی برای در امان نگاه داشتن محل مورد نظر به صورت شبانه روزی در اين محل حاضر شوند تا مجمع عمومی در تاريخ تعيين شده برگزار شود.
از آنجايی که کارگران شرکت واحد در سه شيفت کاری مشغول خدمت رسانی به هم ميهنان هستند تصميم گرفته شد تا از
ساعت ٨ صبح روز جمعه مورخ ۱٣. ٣. ۱٣٨۴ تا ساعت ٨ صبح روز شنبه مورخ ۱۴. ٣. ۱٣٨۴ انتخابات ادامه داشته باشد تا کليه همکاران بتوانند در انتخاب اعضای هيات مديره سهيم باشند که اين موضوع متاسفانه به دلايلی که در ذيل ذکر خواهد شد ميسر نگرديد و انتخابات در ساعت ٢بامداد روز شنبه به پايان رسيد. به محض پايان يافتن انتخابات شمارش آرا آغاز شد و تا ساعت ٢بعدازظهر روز شنبه ادامه يافت. حضور فراوان نيروهای امنيتی در محل برگزاری مجمع عمومی و تلاش برای جلوگيری از عدم برگزاری انتخابات موجب شد کارگران حاضر در ميدان حسن آباد تجمع کرده و با سر دادن شعارهايی اعتراض خود
را نسبت به عملکرد نيروهای امنيتی اعلام کنند. کارگران خواستار آزادی کسانی بودند که توسط عوامل امنيتی دستگير شده بودند. با وجود تمامی اين فشارها و تعداد زياد عوامل امنيتی، کارگران از خواسته ی خود دست برنداشته و به هر صورت ممکن از قبيل پرش از روی ديوار خود را به پای صندوق رای رسانده و اعضای مورد نظر خود را برای در دست گرفتن امور سنديکا انتخاب کردند.

روند جلسات سنديکا
با مشخص شدن اعضای هيات مديره، جلسات منظم هفتگی هيات مديره آغاز شد و روزهای جمعه هر هفته به کنفرانس هفتگی سنديکا اختصاص يافت. اين کنفرانس هر جمعه با شرکت گسترده ی کارگران روبرو شد و اعضای هيات مديره نيز همگی به اتفاق، در اين کنفرانس ها حضور می يافتند تا ديدارهای هفتگی خود را با اعضای سنديکا استحکام بخشند.
با آغاز اين جلسات، هيات مديره ی سنديکا فعاليت خود را به صورت رسمی از سر گرفت و با برگزاری اين جلسات بود که هيات مديره تصميم گرفت توجه مسئولان شرکت واحد را به وضعيت معيشتی کارگران شاغل در مجموعه ی شرکت واحد جلب کند. اعتراض ها برای وضعيت نامناسبِ معيشتی کارگران با نامه نگاری به مسئولان مربوطه آغاز شد اما متاسفانه هيچ پاسخی به نامه های فوق دريافت نشد.

اعتصابات
بی اعتنائی مسئولان به اعتراضات کتبی اعضای هيات مديره در رابطه با وضعيت نامناسب معيشتی کارگران شرکت واحد موجب شد تا نخستين فراخوان سنديکا در جهت اعتراض به عدم پاسخ گويی صادر شود.
طی اين فراخوان در شهريور ماه سال ١٣٨٤ رانندگان شرکت واحد چراغ های اتوبوس های خود را در روز روشن نگه داشتند تا با اين شيوه نخستين اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند. طبق آمار برآورد شده ٨٠ درصد رانندگان از اين فراخوان استقبال کرده و چراغ های اتوبوس هايشان را در طی روز روشن نگه داشتند. فردای آن روز „ روزنامه „صاحب قلم با“ تيتر „اولين اعتراض آرام سنديکايی“ تيتر صفحه ی اول خود را به اين موضوع اختصاص داد و گزارشی را در همين رابطه منتشر کرد.
دست آورد اين اعتراض بازگشت کارگران اخراجی به کار و پرداخت حقوق معوقه آنان بود.
اما وعده های سراسر دروغ و پوچ مسئولان برای رفع ديگر مشکلات موجب شد کارگران به صورت خود جوش دومين اعتصاب خود را در روز اول مهر ماه سال ١٣٨٤ تدارک ببينند. مسئولان امنيتی که از اين موضوع باخبر شده بودند در آخرين جمعه شهريور ماه در جلسه سنديکا حضور يافتند تا تقاضای خود را مبنی بر عدم اعتصاب با اعضای سنديکا در ميان بگذارند. با اين که اعضای هيات مديره سنديکا هيچ فراخوانی برای اعتصاب در روز اول مهر ماه صادر نکرده بودند اما به دليل اينکه معتقد به اصول دموکراسی بودند به همين جهت رو در روی کارگران قرار نگرفتند ولی حضور مسئولان امنيتی و تقاضای آنها مبنی بر عدم اعتصاب در روز ياد شده و قول همکاری با سنديکا در جهت گرفتن حقوق از دست رفته کارگران موجب شد تا اعضای
هيات مديره ی سنديکا از اعضا خواستار شد که اعتصاب نکنند.
دومين اعتصاب کارگران شرکت واحد در تاريخ ۴. ۱۰. ۱٣٨۴ و در اعتراض به بازداشت های غيرقانونی اعضای سنديکا (که در تاريخ ۱. ۱۰. ۱٣٨۴ صورت گرفته بود) انجام شد. با شنيدن فراخوان اعتصاب، مسئولان مربوطه ساعت ۱۱ شب ٣. ۱۰. ۱٣٨۴ همه دستگيرشدگان را به غير از آقای منصور اسالو آزاد کردند، اما روند شکل گيری اعتصاب ادامه يافت. در ساعت ٤ صبح روز ۴. ۱۰. ۱٣٨۴ اعضای هيئت مديره و فعالينی که فراخوان اعتصاب را داده بودند دستگير و روانه زندان اوين شدند. رانندگانی که دستگير نشده بودند دست به اعتصابی گسترده زدند و بيش از چند ساعت طول نکشيد که بيش از ٥ هزار نفر از رانندگان برای اعلام همبستگی در منطقه ٦ شرکت واحد تجمع کردند.
با وجود فشارهای شديد امنيتی و نظامی هيچ خللی در همبستگی رانندگان ايجاد نشد و اعتصاب همچنان ادامه داشت. رانندگان به اعتصاب خود ادامه دادند تا کليه مشکلاتشان رفع شود. ادامه اعتصاب موجب شد که شهردار جديد تهران آقای محمد باقر قاليباف در جمع متحصنين حضور يافته، قول برطرف کردن مشکلات و آزادی دستگير شدگان را بدهد. بعد از گذشت ٢٤ ساعت از اعتصاب، کارگران با وعده های شهردار تهران، دست از اعتصاب کشيده و به سر کار خود بازگشتند. با وجود دستور آزادی کارگران از سوی قاضی دادسرای انقلاب، کماکان کارگران دستگير شده تا ٥ روز بعد از اعتصاب در زندان بودند.
پس از ديدار تعدادی از رانندگانی که دستگير و آزاد شده بودند با آقای قاليباف، مراسمی در روز ۱۲. ۱۰. ۱٣٨۴ برای کارگران شرکت واحد در نظر گرفته شد تا کارگران با حضور در استاديوم ١٢ هزار نفری آزادی خواسته های خود را با شهردار در ميان گذارند. در همين روز بيش از ١٠ هزار نفر از کارگران در استاديوم ١٢ هزار نفری آزادی گرد هم آمدند و مهمترين خواسته ی خود را که تشکيل سنديکا و آزادی آقای اسالو بود به شهردار تهران يادآور شدند.
اعضای هيات مديره تاريخ ٨. ۱۱. ۱٣٨۴ برای اعتصاب سوم تعيين کردند. فراخوان اين اعتصاب از طريق تلفن و اطلاعيه به اطلاع کليه همکاران رسيد.
پروسه سرکوب اين اعتصاب دو روز پيش از تاريخ اعلام شده آغاز شد. ٩ نفر از اعضای هيات مديره به صورت تلفنی به دادسرای انقلاب احضار شده و ساعت ها توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد بازجويی قرار گرفتند.
در روز تعيين شده برای اعتصاب، ماموران امنيتی در کليه مناطق حضور يافته و با کمک مسئولان واحد حراست شرکت واحد کليه سنديکاليست ها را بازداشت کردند. اما در اين ميان افرادی را نيز دستگير کردند که به عضويت سنديکا در نيامده بودند و بعدها مشخص شد که اين کارگران به دليل خصومت های شخصی با مسئولان شرکت واحد به عنوان فعالان سنديکايی به ماموران امنيتی معرفی شده اند.
پس از بی اعتنائی مسئولان به خواست های کارگران، بيش از ٥٠ تجمع ديگر در نقاط
مختلف از جمله: محل شرکت واحد، مقابل اداره کار، وزارت کار، استانداری، فرمانداری، نهاد رياست جمهوری، دفتر حقوق شهروندی و قوه قضائيه برگزار شده که بيشتر کارگران در اين تجمعات حضور می يافتند.

دستگيری ها، بازداشت ها و احکام صادره
برای نخستين بار، در روز ۱٣. ٣. ۱٣٨۴ سه نفر از اعضای سنديکا، به دليل برگزاری نخستين مجمع عمومی سنديکا و انتخابات
اعضای هيات مديره دستگير شدند. پنج نفر از اعضای سنديکا در تاريخ ۱٨.۶. ۱٣٨۴ به دليل روشن نگه داشتن چراغ های اتوبوس ها دستگير شدند.
در تاريخ ۱. ۱۰. ۱٣٨۴ به دليل فراخوان اعتصاب دوم سنديکا ٩ نفر از اعضای سنديکا دستگير شدند. در همين تاريخ آقای منصور اسالو نيز دستگير و تا ۱٨. ۶. ۱٣٨۴ در بازداشت عوامل امنيتی حاکميت به سر برد.
در اعتصاب دوم سنديکا در تاريخ ۴. ۱۰. ۱٣٨۴ ده نفر از اعضای سنديکا دستگير شدند.
۶. ۱۱. ۱۴٨۴ روزی بود که ٩ نفر از اعضای سنديکا به دليل اعلام اعتصاب سوم دستگير شدند. از همين تاريخ تا ۱۰. ۱۱. ۱٣٨۴ بيش از از هزار نفر از اعضای سنديکا دستگير و روانه زندان اوين شدند که بازداشت تعدادی از آنان حتی تا دو ماه ادامه داشت.
اول ماه می سال ١٣٨٥ برابر با ۲. ۱۱. ۱٣٨۵ نيز روز خوش يمنی برای کارگران شرکت واحد نبود. هر چند که، روز آنها بود و جهان روز کارگر را گرامی می داشت اما ٧ نفر از اعضای سنديکادر همين روز بازداشت شدند.
٤ نفر از اعضای سنديکا در تير ماه سال ١٣٨٥ دستگير شدند.
يک نفر از اعضای سنديکا در آذر ماه ١٣٨٥ دستگير شد.
بيش از ١٣ نفر از کارگران که به فراخوان سازمان جهانی کار به تبريز دعوت شده بودند توسط مامورين امنيتی تبريز دستگير شدند.
٤ نفر از اعضای سنديکا به دليل تجمع در مقابل وزارت کار در خرداد ماه سال ١٣٨٦ دستگير شدند.
آقای منصور اسالو در تاريخ ۱۹. ۴. ۱٣٨۶ دستگير و روانه زندان شده و چندی بعد مقامات قضائی اعلام کردند که در مورد ايشان حکم ٥ سال زندان تعزيری وجود دارد و به همين دليل آقای اسانلو از تاريخ فوق در زندان به سر می برند و چندی پيش ايشان را از زندان اوين به زندان رجائی شهر کرج منتقل کرده اند.
در مورخه ۱٨. ۵. ۱٣٨۶ ITUC طی فراخوان اعضای سنديکا مقابل منزل مادرِ آقای اسانلو در جهت حمايت از ايشان تجمعی برپا کردند که منجر به دستگيری ٨ نفر از اعضای سنديکا شد. آقای ابراهيم مددی نايب رئيس سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران در تاريخ ۷. ۱۰. ۱٣٨۷ برای اجرای حکم ۴۲ ماه زندان دستگير شده و هم اکنون در زندان اوين به سر می برند. عباس نژند کودکی، سعيد ترابيان، عطا باباخانی، داود رضوی، يعقوب سليمی و علی زاده حسين از ديگر اعضای سنديکا هستند که دستگاه قضايی حکم تعليقی از ٦ ماه تا ١٤ ماه را برای آنان در نظر گرفته است.

شرکت در کنفرانس های داخلی و خارجی
در اواخر سال ١٣٨٥ جهت حضور در shop work در تبريز و تهران که از سوی ILO برگزار می شد، اعضای سنديکا به صورت رسمی از نهاد فوق دعوتنامه دريافت کرده و در اين shop work ها شرکت کردند.
کنفرانس ساليانه ITUC و ITF در سال ١٣٨٦ در کشورهای انگلستان و بلژيک برگزار شد که نماينده سنديکا در اين کنفرانس و با دعوت رسمی نهادهای فوق حضور يافت.

بافت کارگری سنديکا
اعضای سنديکای ما را شاغلان در بخش های مختلف شرکت واحد تشکيل می دهند: کارگران تعميراتی، گاراژها، رانندگان و کمک رانندگان، بليط فروشان، کارکنان بخش های کارگزينی و اداری از جمله اين افراد هستند.
بيشتر کارگران از خانواده های محروم جامعه هستند که اغلب در حاشيه و جنوب شهر تهران زندگی می کنند. بافت مذهبی بر اقشار مختلف کارگری حاکم است، بسياری از اعضايمان در جبهه های جنگ حضور داشته، برخی از آنان مجروح و برخی از آنان از خانواده های شهدا هستند. "يا حجت ابن الحسن ريشه ظلم رو بر کن" نخستين شعار اعتراضی مان بود که برخاسته از بطن مذهبی کارگرانمان بود. با اين که بسياری از اعضايمان از تحصيلات دانشگاهی برخوردار نيستند ولی فرزندان و همسران بيشتر همکارانمان يا تحصيلات عاليه دارند و يا مشغول تحصيل در دانشگاه ها هستند.

نهادهای حامی سنديکا
نهادهايی چون هيات موسس سنديکاهای کارگری، کميته پی گيری، کميته دفاع از مبارزات کارگران و نهادهای بين المللی از جمله ITUC و ILO،ITF از همان ابتدا حمايت های خود را از سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام کردند. هر چند که برخی نهادهای داخلی بعدها به منتقدان اصلی سنديکا بدل شدند.

نقاط ضعف و قوت سنديکا
البته آن چه مسلم است اين که ما از داخل به سنديکا نگاه می کنيم و به يقين تمامی نقاط ضعف را نمی بينيم و به همين دليل در همين جا دست ياری به سوی دلسوزان جامعه کارگری دراز کرده و خواهان آنيم که منت بر ما گذاشته و نقاط ضعفمان را به ما گوشزد کنند.
اما آنچه در مورد نقاط ضعفمان در اين سه سال ديده ايم ابتدا نبودِ کادر حرفه ای در زمينه حقوقی برای سنديکا بوده و بعد عدم توانايی در مقابل سرکوب های حاکميت ايران بوده است. مهمترين نقطه قوت سنديکا را می توان در
تعامل با نهادهای بين المللی کارگری و نيز ايستادگی در مقابل خانه کارگر که خود بخشی از حاکميت است، مشاهده کرد.

دستاوردهای سنديکا
برگزاری نخستين مجمع عمومی و انتخاب اعضای هيات مديره.
برگزاری بزرگداشت روز اول ماه می
اعتصاب روان با روشن کردن چراغ اتوبوس ها
برگزاری دو اعتصاب و بيش از ٥٠ تجمع
بازگشت تعدادی از کارگران اخراجی به کار (از طريق اعمال فشار از سوی سنديکا).
عضويت در دو نهاد بين المللی ITUC و و ITF
جلب حمايت های خودرايزنی با نهادهای حقوق بشری برای برای اعضای زندانی شده و بيکار شده ی سنديکا،
شرکت در اجلاس بين المللی
ترکيهشرکت در دادگاه کارگران زندانی کشور
و گرفتن برخی حقوق اوليه شرکت واحد از مسئولان مربوطه از مهمترين دست آوردهای سنديکا در کارگران سه سال گذشته بوده است.

جوايز بين المللی سنديکا
رز نقره ای از طرف نهاد سوليدر و جايزه حقوق بشری اتحاديه های کارگری هلند دو جايزه ی مهمی بوده اند که به سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اختصاص يافته اند. جايزه نخست را آقای يوسف مولايی وکيل محترم سنديکا به نمايندگی از جانب اعضای هيات مديره سنديکا دريافت داشته و جايزه بعدی قرار است در روز ٣۰ ژانويه به اين سنديکا تقديم شود.

جمع بندی کلی
در سه سال گذشته آن چه بر ما گذشت سراسر سرکوب بود و فشار. اعضايمان دستگير و زندانی شدند، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از کار اخراج شدند. اعضای ما که از کار اخراج شده اند در ديگر جاها ممنوع الاستخدام شده و دوران سختی را می گذرانند.
با تمام اين ها در اين سه سال تجربيات زيادی را اندوختيم و اين تجربيات را در اختيار ديگر کارگران گذاشتيم تا روزی شاهد برپايی مدنی ترين نهادهای کارگری در کشورمان باشيم. از اعتراضات فعالان سنديکای ما؛ روشن کردن چراغهای اتوبوس ها تا اعتصاب بهمن ماه هشتاد و چهار، سه سال می گذرد. سه سالی که در زندگی اعضا و فعالان سنديکا تجارب عميقی را به همراه داشته است، تجربه ای که نه تنها برای ما از ارزش فوق العاده ای برخوردار بوده بلکه با شواهد موجود، راهگشايی برای مبارزات کارگران ايران و منطقه بوده است.
هنوز زندانی بودن رئيس و نايب رئيس سنديکا، بيکاری دهها فعال سنديکايی، عدم بازگشت به کار، ممنوع الاستخدام بودن در ديگر محيطهای کارگری و صدور احکام ناعادلانه سايه ی سنگين خود را بر سر ما گسترانده است. ما فعالان سنديکايی با باور به اين که اين مبارزه مختص ما نيست و همه ی اقشار جامعه کارگری را در برمی گيرد از فشارها و
سرکوب های ناروا شانه خالی نکرده و هيچ پيشنهادی را که می توانست نويد بخش زندگی آرام و تامين و بی دغدغه برای خود و خانواده مان باشد نپذيرفتيم هر چند که به اعتقاد برخی دوستان بهتر می بود به پيشنهادهای ارائه شده بلی بگوييم اما ايمان ما به راهمان برای زندگی شايسته و درخور برای همه کارگران هيچگاه ما را در راهی که برگزيده بوديم سست نکرده است.
سرکوب های وارده بر پيکره فعالان سنديکا به حدی هر روز بر شدتش افزون شد که ابعاد جنگ روانی يافت ولی ما را به اين نتيجه رساند که هرچند شرايط سخت و مهلک است ولی استقامت و پايداری لازمه ادامه کار است. اين فشارها ما را بر اين باور استوار ساخت که جامعه ما نياز به فضايی دموکراتيک دارد و دستيابی به تشکل کارگری
می تواند پيش زمينه ی هر نوع تشکل دمکراتيک در جامعه بوده و فضا را برای دمکراتيک شدن جامعه فراهم کند.
تجارب و مبارزات سنديکای شرکت واحد که کل جنبش کارگری ايران در رشد و افت اش سهيم بود است، نياز به آن دارد که بدون خودستايی به اين سه سال نگاهی اجمالی داشته باشد تا از اين رهگذر به رشد و ترقی اهدافش در آينده ياری دهد و از تکرار اشتباهات جلوگيری به عمل آيد و از دستاوردهايش سکويی ساخته شود برای ديگر نهادهای کارگری، تا بتوان برای بهبود زندگی مردم زحمتکش ميهنمان قدم مثبتی برداشت.

ادامه کار و پيگيری
همانطور که در بالا ذکر شد ما فعالان سنديکايی با تمام فشارها و موانع موجود، به ادامه کار مصمم بوده و تمام تلاش خود را برای زندگی بهتر کارگران به انجام خواهيم رساند.

ارتباط سنديکای کارگران شرکت واحد با فعالان پيشرو
همواره سنديکا از تجارب پيشکسوتان سنديکايی بهره برده و نظر آنان را در رابطه با پيشبرد اهدافش مد نظر قرار داداه است و اين ارتباط همچنان به قوت خود باقی است.

وارد نشدن به دعواها يا رقابت های جناح های درون حاکميت
طبق اصول سنديکا فعالان اين عرصه حق حضور در دعواها يا رقابت های جناح های درون حاکميت را ندارند و ما نيز با پايبندی به اين اصول تا کنون در هيچ دعوا يا رقابت مربوط به جناح های درون حاکميت شرکت نکرده و هيچ نقشی نداشته ايم.

نقش خانواده های کارگران در مبارزه ی سنديکا و ادامه کار
اگر حمايت های خانواده ها نبود و اگر همراهيشان را از ما فعالان عرصه سنديکايی دريغ می کردند هرگز ما توان ادامه کار را نمی داشتيم. امروز اگر سنديکا همچنان مصمم به ادامه کار است به يقين يکی از دلايل اصليش حمايت های بی دريغ خانواده های فعالان سنديکايی است.

همبستگی و حمايت از ديگر فعالان طبقه کارگر
سنديکای شرکت واحد در تمامی عرصه های حمايتی حرکت های سنديکايی چه به صورت نظری و چه به صورت عملی حضوری فعال داشته و همواره از حرکت هايی که منجر به احقاق حقوق کارگران بوده حمايت کرده است.

آموزش اعضا
با اعتقاد به اين که بدون آموزش هرگز ره به جايی نخواهيم برد، همواره اين مقوله را در رأس کارهای خود قرار داده ايم به طوری که تا برگزار نشدن کلاس های آموزشی هيچ اقدامی برای احيای سنديکا انجام نداديم.

ارتباطات بين المللی
همانطور که از بيانيه ها و اطلاعيه های صادره از طرف سنديکای شرکت واحد محرز است ما همواره بر ارتباطات بين المللی تاکيد داشته و از تمامی مبارزات کارگران در هر گوشه جهان حمايت کرده ايم. علاوه بر اين ها سنديکای شرکت واحد با تلاش های خود توانسته است به عضويت دو نهاد معتبر بين المللی درآيد.
تثبيت سنديکايی مستقل از خانه کارگر و شورای اسلامی کار (بعنوان نماينده کارگران و دولت) و داشتن روحيه مبارزه
با توجه به عملکرد خانه کارگر و شورای اسلامی کار مستقر در شرکت واحد، ما به اين نتيجه رسيديم که سنديکا بايستی شخصيت مستقل خود را حفظ کرده و امن ترين مکان برای کارگران خود باشد. شواهد نشان دهنده ی آن هستند که در طول سه سال گذشته نه تنها ما استقلال خود را حفظ کرديم بلکه حاضر به کوچکترين همکاری با خانه کارگر که خود از جنس حاکميت است نشديم. سنديکای شرکت واحد همچنان حاضر به همکاری با نهادهای دولتی که کارفرمايش نيز خود از همان نهاد بود نشده و نخواهد شد. به همين دلايل ما روحيه مبارزاتی خود را در هر جهت و بويژه برای حفظ استقلالمان تقويت کرده ايم. با تمام اعمال فشارها و سرکوب ها، از پا ننشستيم و مصمم و پر اراده به کار خود ادامه داديم و خواهيم داد.
هر چند امروز دو نفر از اعضای ما آقايان منصور اسانلو و ابراهيم مددی رئيس و نايب رئيس سنديکا به ناحق در زندان به سر می برند اما ما تمام تلاش خود را به کار می گيريم تا زمانی که ياران دربندمان آزاد شوند و پرچم سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه برافراشته بماند.

با اميد به گسترش سنديکاهای مستقل کارگری
سعيد ترابيان مسئول روابط عمومی سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد