logo





شرحی در باره راه کارهای پیگرد ناقضان حقوق بشر در سطح بین المللی[1]

يکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۷ اوت ۲۰۱۱

خلیل رستم­خانی

فهرست مطالب این مقاله:
انواع صلاحیت قضایی
اهمیت و پایه های قانونی «صلاحیت قضایی جهانی»
چگونه می توان صلاحیت قضایی جهانی را به کار گرفت؟
بعضی نمونه های عملی در زمینه ی صلاحیت قضایی جهانی
آیا صلاحیت قضایی جهانی بیشتر افریقایی ها و جهان سومی‌ها را مورد پیگرد قرار می‌دهد؟
مشکلات و چالش ها
نتیجه گیری

متن PDF

انواع صلاحیت قضایی


صلاحیت در چارچوب بحث حاضر به معنای چارچوب مجاز برای رسیدگی دادگاه به یک پرونده است و اگر دادگاهی از صلاحيت برای رسیدگی به موضوع برخوردار باشد، یعنی اختیار قانونی برای بررسی آن موضوع و تصمیم گیری در باره آن مساله را دارد. بعضی از انواع صلاحیت­های قضایی[3] عبارتند از:

1 ـ «صلاحیت قضایی سرزمینی» یا کشوری یا محلی آن است که وقتی جنایت در كشوری رخ داده است، دادگاه اختیار دارد آن جنایت را در آن كشور مورد پیگرد قرار دهد.

2 ـ «صلاحیت قضایی شخصی» یا مبتنی بر تابعیت، آن است كه دولت ها به استناد این که مرتکب یا قربانی جرم، تبعه­ی آن کشور است خود را صالح به رسیدگی می دانند.

3 ـ «صلاحیت قضایی بین­المللی» در اختیار دادگاه­های بین­المللی مثل دادگاه بین­المللی کیفری، دادگاه­های ویژه مثل دادگاه بین­المللی یوگسلاوی یا دادگاه بین­المللی رواندا و غیره است که در چارچوب معین به پرونده­ها رسیدگی می­کنند. این دادگاه­ها معمولا از طریق سازمان ملل یا در ارتباط با آن تشکیل می­شوند.

4 ـ «صلاحیت قضایی جهانی» آن است که بر اساس مفاد قانونی موجود در حقوق بین الملل می توان جنایت كاران مرتکب جنایت های مهم بین­المللی و ضد حقوق بشر را در هر جای دنیا مورد پیگرد قرار داد، اما این پیگرد در دادگاه­های محلی بر پایه­ی حقوق بین­الملل انجام می­شود. «صلاحیت قضایی جهانی» این امکان را فراهم می کند كه جنایت كاران در نظام های قضایی كشورهای مختلف مورد پیگرد قرار بگیرند، حتا اگر جنایت در آن كشور رخ نداده باشد یا ارتباط مستقیمی به آن كشور نداشته باشد.

«صلاحیت قضایی جهانی» در اساس برای پیگرد جنایت­های مهم بین المللی به كار می رود كه به قدری فجیع هستند که بر تمام بشریت تاثیر بگذارند، مثل نسل­كشی (یا کشتار جمعی)، جنایت های جنگی، شكنجه در ابعاد وسیع، ناپدید شدن قهری افراد چه به دست دولت­ها و چه گروه­های دیگر. این نوع صلاحیت از نظر موضوعی مدت زیادی است كه در حقوق بین­الملل وجود داشته است. در دوران معاصر منشا آن را می­توان در كنوانسیون های ژنو (1949) دید. اما در سال های اخیر این مساله بیشتر از سال1998 به بعد در گزارش­های خبری مورد توجه قرار گرفت. در آن سال ژنرال پینوشه، دیکتاتور پیشین شیلی، به همت قاضی گارزون اسپانیایی با استفاده از «صلاحیت قضایی جهانی» در اسپانیا و انگلستان مورد پیگرد قرار گرفت و مدت ها در حبس خانگی به سر برد.

اهمیت و پایه­ های قانونی «صلاحیت قضایی جهانی»

پیش از این نهاد های حقوق بشری و مدافعان حقوق بشر همواره با استفاده از روش­های سنتی با انتشار اعلامیه، برگزاری راه پیمایی و فعالیت هایی از این قبیل به افشاگری در باره جنایت ها می پرداختند. اما اکنون «صلاحیت قضایی جهانی» كمك می كند تا به روش عملی نیز دست به كار شوند. اکنون نمونه­هایی در دست است كه با به کارگیری «صلاحیت قضایی جهانی» جنایتکاران ضد حقوق بشر محاکمه و به زندان محکوم شده اند.

صلاحیت قضایی جهانی در كنوانسیون­های مختلف مطرح شده است.

الف) کنوانسیون­­های ژنو. هر چهار کنوانسیون ژنو این مساله را تصریح کرده­اند:

دولت امضا كننده متعهد است اشخاصي را كه متهم به ارتكاب جرم هاي فاحش هستند و يا دستور ارتكاب چنين جرم هايی را داده اند، صرف نظر از مليت شان مورد تعقيب قرار دهد و به دادگاه‌هاي خود فرا خواند.

يعني هر دولتي كه اين كنوانسيون­ها را تصويب كرده است موظف است متهمان مذکور را مورد پي­گرد قرار دهد، صرف نظر از اين كه ملیت متهم چه باشد. افغانستان عضو كنوانسيون هاي ژنو است.

ب) كنوانسيون ضد شكنجه و رفتارها و مجازات­های بی­رحمانه، غير انساني و تحقيرکننده كه در سال 1984 تصويب شده در ماده­ي 5، در صورت حضور متهمان به اعمال شکنجه در قلمرو کشورهای عضو، این کشورها را موظف به پیگرد متهمان می­نماید. بر پایه این ماده، کشور عضو اگر نخواهد متهم را به کشور دیگری مسترد کند، باید او را مورد محاکمه قرار دهد. افغانستان كنوانسيون ضد شكنجه را امضا كرده است.[4]

ج) كنوانسيون حمايت از تمام اشخاص در برابر ناپديد شدن قهري که در سال 2006 به تصويب رسيد در ماده 9 کشورهای عضو را موظف به پیگرد متهمان حاضر در قلمرو خود می­کند، مگر این که آنها را به کشور دیگری مسترد کند یا در اختیار یک دادگاه بین­­المللی قرار دهد. افغانستان هنوز به این كنوانسیون ملحق نشده است.[5] تاکنون 78 کشور جهان آن را امضا کرده­اند و این کنوانسیون در نوامبر 2010 که بیست و یکمین کشور (برزیل) به آن ملحق شد، لازم الاجرا گردید.

د) اساسنامه رُم (دادگاه بین المللی کیفری)[6] به این دادگاه اختیار می­دهد جنایت­های مهم بین­المللی زیر را مورد پیگرد قرار دهد: نسل­كشی،[7] جنایت­های ضد بشریت، جنایت­های جنگی و تجاوز به سرزمین. تعریف جرم تجاوز به سرزمین (aggression) مورد توافق كشورهاي امضا كننده قرار نگرفته و در نتيجه در عمل هنوز نمي­شود اين جرم را در آن دادگاه مورد تعقیب قرار داد.

افغانستان عضو این معاهده است، اما كشورهایی مثل امریكا، ایران، چین و روسیه هنوز به آن نپیوسته اند. بنابراین با وجود اهميتی که این اساسنامه دارد، هنوز قابل پیگیری در مورد کشورهای غیرعضو نیست؛ چون يكي از مقررات اساسنامه رُم این است كه یا بايد متهم تابع يكي از كشورهاي عضو باشد يا جرم در خاک یک كشور عضو رخ داده باشد یا در خاک کشوری که به­طور موقت به این اساسنامه استناد می­کند. اما اگر شورای امنیت سازمان ملل متحد پرونده­ای را به دادگاه بین المللی کیفری ارسال کند، این محدودیت­ها مانع پیگرد نخواهند بود.

ه) اصول سازمان ملل متحد در مورد حق داد خواهی قربانیان[8] از همه كشورها می خواهد كه مفاد مربوط به صلاحیت قضایی جهانی را در قانون داخلی خود بگنجانند و به نوعی آن را به اجرا بگذارند.

چگونه می توان صلاحیت قضایی جهانی را به کار گرفت؟


چند راه برای استفاده از صلاحیت قضایی جهانی وجود دارد:

1ـ اساسنامه­ی رُم تاكید می كند كه دادگاه بین­المللی کیفری یک سیستم مکمل برای سیستم­های قضایی ملی است و پیگرد جنایتکاران در درجه اول باید از طریق دادگاه‌های ملی پی­گیری شود. بنابراین وظيفه­ي هر كشور است كه صلاحيت قضايي داخلي خود را در مورد مرتكبان جنايت­هاي بين­المللي به كار بگيرد. بدین لحاظ، راه اول پیگرد متهمان در دادگاه‌هاي ملی است، با استناد به مفادی از صلاحیت قضايي جهاني که در قانون آن کشور گنجانده شده است. ترجيح بر اين است كه پیگرد در كشوري انجام شود كه جنايت در آن رخ داده است. يعني نمی­توان بلافاصله به دادگاه هاي بين المللي رجوع کرد و خواهان تعقیب متهمان شد.

اما كشورهایی وجود دارند كه در آن‌ها نظام فعال قضایی وجود ندارد، بنابراین، نمی‌توان در آن‌ها جنایت­كاران را مورد پیگرد قرار داد. از سوی دیگر نظام قضایی در بعضی كشورها به خاطر نفوذ افراد مختلف يا نفوذ سياسي گروه‌هاي مختلف و يا نفوذ دولت یا دلایل دیگر ناتوان است یا نمی­خواهد جنایتکاران را مورد پیگرد قرار دهد. مثلاً در شرایطی که قانون عفو در افغانستان تصويب شده است، چگونه می­توان متهمان را در نظام قضايي این کشور تحت تعقیب قرار داد؟

2ـ در این صورت، راه دوم مراجعه به دادگاه‌های كشورهای دیگر است. براي این کار لازم نيست كه متهم تابع کشور محل دادگاه باشد يا اين كه به منافع آن كشور صدمه زده باشد تا در آن كشور بتوان از او شكايت كرد. این شکایت بر پایه مفاد و مقررات صلاحیت قضایی جهانی موجود در قوانین آن کشور انجام می­شود.

3ـ راه سوم و دشوارتر مراجعه به دادگاه بین المللی کیفری است. طبق اساس نامه­ی رُم این دادگاه یك دادگاه مكمل قضایی و تقویتی برای دادگاه‌های ملی است. اما محدودیت­هایی در مورد مراجعه به این دادگاه وجود دارد از این قرار:

الف) جنایت ها باید بعد از 1 جولای 2002 انجام شده باشد، چون اساس نامه ي رُم از آن تاريخ به بعد به اجرا در آمده است. جنایت های پیش از این تاریخ را نمی­توان در این دادگاه پی گیری كرد.

ب) جنایت باید در خاك یك كشور عضو اساسنامه انجام شده باشد. مثلاً جنايتی را که در امريكا یا روسیه انجام شده باشد نمي­توان در دادگاه بين المللي کیفری مورد پي­گرد قرار داد ولي اگر در افغانستان انجام شده باشد مي­توان این کار را کرد.

ج) یا این که متهم باید تابع یکی از کشورهای عضو باشد.

د) شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز می­تواند وظیفه پیگرد جنایت را به دادگاه بین المللی کیفری بدهد. در این زمینه هم مشكلات خاصی وجود دارد و توسل به شورای امنیت برای پیگرد جنایت از طریق دادگاه بین المللی کیفری به سادگی ممکن نیست. یکی از دلایل عمده این دشواری، مخالفت فعال امریكا تا کنون با دادگاه بین المللی کیفری بوده است . این دولت حتا معاهده­های دوجانبه معافیت جزایی با بسیاری از دولت­های جهان منعقد کرده است که ناقض اساسنامه­ی رُم و دادگاه بین­المللی کیفری است.

ه) مشكل ديگر اين است كه منابع مالي و قضايي گسترده­ای لازم است تا دادگاه بين­المللي کیفری بتواند به تحقیق در باره­ی يك پرونده بپردازد. به فرض مثال اگر قرار بر پیگرد پرونده­ای در باره کشتار جمعی یا نسل­كشي در این دادگاه باشد، عمليات بسيار گسترده­ای را باید در پیش گرفت: صدها شاهد و خانواده­ها و بازماندگانشان را به محل دادگاه منتقل کرد، قرباني­ها را به آنجا منتقل کرد، محل سکونت و امنيت­شان را تامين کرد، تعداد زیادی مترجم، وکیل، بازپرس، قاضي به کار گرفت ...

4ـ پیگرد مرتکبان نقض فاحش حقوق بشر در بعضی موارد و شرایط خاص از طریق دادگاه‌های موقت و ویژه بین­المللی نیز انجام می­گیرد، مثل دادگاه ویژه یوگوسلاوی سابق، دادگاه ویژه رواندا و دادگاه­های دیگر از این نوع. این دادگاه­ها گاهی و در شرایط خاصی تشكیل می‌شوند و اغلب بر پایه اساسنامه­های ویژه­ی مصوب سازمان ملل متحد عمل می­کنند.

بعضی نمونه­ های عملی در زمینه­ ی صلاحیت قضایی جهانی

با استفاده از صلاحیت قضایی جهانی در عمل نتایجی به دست آمده است و چندین نفر از جنایتکاران محكوم شده‌اند و در زندان به سر می‌برند: برای مثال چند نفر از یوگوسلاوی سابق در آلمان و نُروِژ ، جنایتکارانی از رواندا در بلژیك، جنایتکاران آرژانتینی در اسپانیا، و جنایتکاران موریتانیایی در فرانسه. از افغانستان هم حسام الدین حسام در 2005 و حبیب الله جلال‌زوی در 2007 در هلند به اتهام جنایت‌های جنگی محكوم شدند و به زندان رفتند. فریادی سرور زرداد در سال2007 در انگلستان به اتهام شکنجه محاكمه شد و به زندان رفت و هنوز با اتهام­های دیگری روبروست.

آیا صلاحیت قضایی جهانی بیشتر افریقایی­ها و جهان سومی‌ها را مورد پیگرد قرار می‌دهد؟

اخیرا دادگاه بین المللی کیفری عمرالبشیر رییس جمهور سودان را متهم به ارتکاب جنایت جنگی و حكم جلب او را صادر کرد. این مساله و موارد دیگر باعث شده که به ویژه افریقایی­ها این موضوع را بیشتر علیه خود تلقی کنند و بر کشورهای مختلف به خصوص بر فرانسه فشار آورده­اند كه صلاحيت قضايي جهاني را اِعمال نكنند.

اگر صرفا به نمونه­های دولتی یا پرونده­های مطرح در دادگاه بین­المللی کیفری نگاه کنیم، ممکن است به این نتیجه برسیم که تاکنون بیشتر پیگردها متوجه افریقاییان و جهان سوم بوده است. اما نکات دیگری را هم باید در نظر گرفت. اول این که متاسفانه در دهه­های اخیر افریقا بارها صحنه­ی جنایت­های مهم بوده است. دوم، در میان محاکمه­هایی که دولت­ها یا سازمان ملل به خاطر وقوع جنایت­های مهم بین­المللی پیگیری کرده­اند، نمونه­های متعددی وجود دارد که نشان می­دهد جنایتکاران مربوط به یوگوسلاوی سابق، شیلی، آرژانتین و غیره نیز تعقیب و محاکمه شده­اند، با وجود این که یوگسلاوی كشوري اروپايي است و دارای فرهنگی که به عنوان فرهنگ مسيحی از آن یاد می­شود.

این نیز صحیح است که پیگیری و تعقیب متهمان تابع کشورهای قدرتمند کار پیچیده­تری است که به آسانی ممکن نیست. اما مساله مهمی که باید در نظر داشت این است كه بسیاری از این شكایت‌ها از طرف دولت‌ها مطرح و پیگیری نمی­شود. بلکه سازمان‌های بین المللی حقوق بشری این مسایل را پی گیری می‌كنند و آن‌ها هم جنایتکاران را صرف‌نظر از ملیت­شان مورد تعقیب قرار می­دهند.

یک مثال مهم در این زمینه به پیگرد ژنرال پينوشه، دیکتاتور جنایتکار شیلی مربوط است. او كه در سال 1973 در پی کودتایی با حمایت کامل امریکا قدرت را به دست گرفت و به عنوان یکی از متحدين اصلي امریکا به مدت نزدیک به سي سال مسئول قتل و شکنجه هزاران نفر بود، در سال 1998 به کوشش قاضی گارزون اسپانیایی در اسپانیا و انگلستان مورد پيگرد قرار گرفت و مدت­ها در حبس خانگی به سر برد. در خود شيلي كه مدت‌ها در مورد جنایت­ها سكوت برقرار بود بعد از اين كه پينوشه مورد تعقیب قرار گرفت، راه باز شد تا قربانيان بتوانند به ايجاد کمیسیون­های حقيقت يابي بپردازند. این یکی از نمونه­هایی بود که نشان داد جنایتکاران نمی­توانند از تعقیب فرار کنند و باید دیر یا زود پاسخ اعمال‌شان را بدهند.

اما نمونه مهمتر در باره پیگرد شهروندان کشورهای قدرتمند غربی شکایتی است که كه در سال2007 فدراسیون بین المللی جامعه­های حقوق بشر (FIDH) به كمك دو سازمان عضو این فدراسیون، یعنی مركز حقوق اساسي در امريكا و مركز اروپايي حقوق اساسی و حقوق بشر كه مقر آن در آلمان است، علیه دونالد رامزفلد مطرح كرد. در اكتبر 2007 یعنی زمانی که دونالد رامزفلد قرار بود در یك كنفرانس سیاسی در پاریس شركت كند، فدراسیون بین المللی جامعه­های حقوق بشر با اطلاع قبلی از سفر او خواهان پیگرد او در نظام قضایی شد و در پی آن حكم جلب رامزفلد صادر شد.

این شکایت به خاطر دستور رامزفلد برای انجام شكنجه در عراق طرح شده بود، زیرا او بر اساس مدارك موجود رسماً شکنجه زندانیان برای کسب اقرار را تاييد كرده بود. در آن زمان رامزفلد فقط با پنهان شدن در سفارت امریکا در پاریس متاسفانه موفق به فرار شد. با فشارهايی كه دولت و وزارت امور خارجه­ي فرانسه وارد آوردند، يك ماه بعد دادستاني فرانسه حكم بازداشت او را باطل كرد. ولي اين اقدام باعث تبليغات فراوان و توان­مند سازي قربانيان شد، به این معنا كه متهمان به جنایت­های مهم ضد حقوق بشر نمی­توانند همیشه از تعقیب معاف بمانند و بالاخره باید زمانی حساب پس بدهند. شاید هم روزی همچون دیگران بتوان او را نیز به پای میز محاکمه کشاند. در حال حاضر شکایت‌های دیگری از رامزفلد در سوئد، اسپانیا، آرژانتین و کشورهای دیگر مطرح است.

در هنگام تنظیم این مقاله برای نشر در این کتاب، در ماه نوامبر2010 خاطرات جرج بوش در زمان ریاست جمهوری او منتشر شد و او در این خاطرات صدور دستور انجام شکنجه علیه زندانیان «مهم» را تایید و از آن دفاع کرده است. با وجود این که پیشتر هم در کشورهای مختلف شکایت­هایی علیه بوش مطرح شده است، اکنون به نظر می­رسد وکلای حقوق بشری با دلایل محکم­تری می­توانند از او شکایت کنند. سازمان عفو بین­الملل نیز در 18 نوامبر با صدور اطلاعیه­ای خواستار تحقیق و پیگرد قضایی او شده است.[9]

علاوه بر این­ها، در سال­های اخیر، نظام قضایی در کشورهای اروپایی به تعقیب آن دسته از ماموران سازمان جاسوسی امریکا (سیا) پرداخته­اند که در ربودن اشخاص در خاک آنها و انتقال آنها به کشورهای دیگر شرکت داشته­اند. در ایتالیا، با وجود اعمال نفوذ امریکا و دولت ایتالیا، دادگاه تجدیدنظر بالاخره در دسامبر 2010، 23 مامور سازمان سیای امریکا را به 7 تا 9 سال زندان محکوم کرد. این ماموران در سال 2003 یک پناهنده سیاسی مصری را از خیابان­های شهر میلان ربوده و او را به مصر فرستاده بودند و او در آنجا تحت شکنجه قرار گرفته بود. یکی از این 23 نفر، رییس دفتر سیا در میلان بود. این 23 نفر در حال حاضر در امریکا و آزاد هستند و امریکا حاضر به استرداد آنها نیست، اما آنها در صورت سفر به اروپا با خطر دستگیری و زندان روبرو هستند. در ژانویه 2007، دادگاهی در مونیخ آلمان حکم بازداشت 13 مامور سیا را که در ربودن یک تبعه آلمانی و فرستادن او به زندانی در افغانستان شرکت داشتند، صادر کرد. اکنون در پی افشاگری­های ویکی­لیکس روشن شده که دولت آلمان در پی فشار دولت امریکا از درخواست استرداد این 13 نفر سر باز زده است.

نمونه مهم دیگر به اسراییل مربوط است. اهمیت دولت اسراییل و اتحاد بسیار نزدیک آن با دولت­های قدرتمند غربی موضوعی نیست که نیازی به توضیح داشته باشد. دولت­های غربی عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد مثل امریکا و انگلستان همواره قطعنامه­های مربوط به نقض حقوق بشر به دست اسراییل را وتو می­کنند. با توجه به این که شكایت های زیادی علیه جنایت های نقض حقوق بشر در دادگاه های اسراییل مطرح شده ولی مورد رسیدگی قرار نگرفته بود، سازمان های بین المللی به كمك مركز حقوق بشر فلسطین شكایت­هایی را در کشورهای مختلف اروپايي، امريكا و نيوزيلند مطرح كرده­اند.

یكی از اینها شكایتی بود كه از دُرُن اَلمُگ ژنرال اسراییلی در 2005 به خاطر جنایت های جنگی در انگلستان مطرح شد و قاضی دستور بازداشت او را داد. زمانی که ژنرال اَلمُگ قرار بود وارد انگلستان شود، سفیر اسراییل با او تماس گرفت و به او هشدار داد که از هواپیما پایین نشود، چون افسران پلیس انگلستان با حکم بازداشت در انتظارش بودند. او ناچار با همان هواپیما به اسراییل برگشت. البته اعمال نفوذ دولت انگلستان باعث شد که افسران انگلیسی برای دستگیری او وارد هواپیما نشوند.

اما این تنها نمونه موفق نیست. در بهار سال 1389، خانم لیونی، که در زمان جنگ در نوار غزه در سال 2009 وزیر خارجه اسراییل بود، پس از صدور حکم بازداشت در انگلستان ناگزیر از لغو سفر خود به لندن شد؛ متاسفانه این حکم در پی فشارهای سیاسی باطل شد. یک ماه پس از او، یک هیأت عالی­رتبه از افسران نظامی اسراییل نیز سفر خود به انگلستان را لغو کرد. در اواخر اکتبر 2010، دان مریدور معاون نخست وزیر اسراییل نیز از ترس دستگیری در انگلستان از سفر به آن کشور منصرف شد.

مشکلات و چالش­ها


طرح شکایت بر مبناي صلاحيت قضايي جهاني با چالش ها و مشكلاتي روبرو است. يعني طرح شکایت در يك كشور دیگر امر ساده­ای نیست. نکات زیر از جمله مواردی هستند که باید برای طرح شکایت در نظر داشت:

· در كدام كشور می­توان شکایتی را بر اساس «صلاحیت قضایی جهانی» مطرح کرد و با موفقیت نسبی آن را پیش برد؟ این مساله از اهمیت درجه اول برخوردار است. برای پاسخ به این پرسش باید قوانین كشورهای مد نظر را دقیقا مورد مطالعه قرار داد. در بعضي كشورها جنايت مشمول مرور زمان مي شود. مثلاً در آلمان اگر قرار بر طرح جنايت شكنجه باشد، بعد از گذشت ده سال ديگر نمي­توان شكايت كرد. در بعضي كشورها برای رسیدگی به شکایت، متهم بايد در آن كشور حضور داشته باشد. در بعضي کشورها، نظام قضایی با اطلاع از سفر متهم در آینده حاضر است به شکایت رسيدگي كند. در بعضي كشورها قانون اجازه رسیدگی غیابی یا حتا صدور حکم غیابی مي­دهد. اما ابتدا بايد دانست كه متهم به كدام كشور سفر مي­كند. از قانون آن كشور باید اطلاع داشت. ارتباط مستقیم با سازمان هاي محلی حقوق بشر، وكلا و حقوق­دانان آن کشور برای طرح شکایت ضروری است.

در بعضی کشورها برای طرح شکایت در مورد جنایت شكنجه امکانات قانونی بیشتری موجود است، اما در بعضی کشورهای دیگر جنایت ناپدید شدن قهری یا جنایت ضد بشریت و جنایت جنگی را بهتر می­شود طرح کرد. در فرانسه جنايت شكنجه را بر اساس قانون بهتر مي شود مورد پيگرد قرار داد. در اسپانيا نسل كشي و جنايات ضد بشريت را، در آلمان جنايات جنگي و ضد بشريت را، در انگلستان جنايت شكنجه و جنايت ضد بشريت را و الی آخر.

در بسیاری از موارد جنايت یا باید در یک كشور انجام شده و يا با آن کشور ارتباط داشته باشد. اما پیدا کردن ارتباط همیشه سخت نیست. در ژانویه 2009 در كنفرانسي در باره افغانستان در بارسلونِ اسپانيا، قاضي گارزون اسپانيايی كه نامش با تعقیب پينوشه سر زبان­ها افتاد، در پاسخ به سوالی در باره پیگرد جنايت­كارانِ افغانستان گفت: درست است كه اين قضيه به اسپانيا ارتباط مستقيم پيدا نمي‌كند، اما اسپانيا عضو اتحاديه­ي اروپا است و در افغانستان نيروي نظامي دارد. بنابراين، زمينه را فراهم كنيد، اطلاعات را بياوريد، كارهاي لازم را انجام بدهید؛ ما از نظر قانوني مي­توانيم راهی پیدا کنیم که موضوع را مطرح و پي­گيري كنيم.

· مصونیت‌های قانونی یکی دیگر از مشکلات است. طبق قانون ديوان بین­المللی دادگستری[10] رییس یک كشور اعم از رییس جمهور یا نخست وزیر و وزیر خارجه را نمی‌توان به خاطر جنایت­ مورد پی­گرد قرار داد؛ چون مانع انجام وظیفه شان می­شود. زمانی می‌توان آنها را مورد پیگرد قرار داد که از پست­شان کنار رفته باشند. البته این موضوع با اساسنامه­ی دادگاه بین المللی کیفری در تضاد قرار دارد. ماده‌ي 27 اساسنامه­ي رُم می­گويد همه­ی مرتکبان جنايت­هاي بين­المللي را صرف نظر از سِمَت­شان می­توان مورد پي­گرد قرار داد.

· داد و ستد و نفوذ سیاسی دولت­ها یكی از موانع جدی است. برای مثال، همان­طور که پیشتر عنوان شد، در اكتبر 2007 قاضي دادگاهی در پاریس حكم بازداشت رامزفلد را صادر كرد. اما در نوامبر همان سال دادستان بر اساس اظهار وزارت امورخارجه فرانسه که اين حکم بر روابط فرانسه با امريكا تاثير منفي مي‌گذارد آن را خلاف قانون دانست. استناد دادستاني براي ابطال حكم بازداشت، همان مصونيت مذکور در قانون دیوان بین­المللی دادگستری بود. اما صرف‌نظر از تضاد مقررات آن قانون با اساسنامه رُم، باید در نظر داشت که دونالد رامزفلد قبلا وزیر دفاع بود وهيچ گاه پُست وزير خارجه یا رييس دولت را در اختیار نداشت. دوم، در سال 2007 او اصلا مقام دولتي نبود. با وجود این دادستاني حكم را باطل كرد. در آلمان نیز دادستاني شكايت علیه او را نپذيرفت و حكم بازداشت صادر نشد. اما مرکز اروپایی حقوق اساسی و حقوق بشر در برلین، که عضو فدراسیون بین­المللی جامعه­های حقوق بشر است، می­کوشد مساله را مورد پیگیری قرار دهد.

مثالی دیگر: در سال 2004 دادگاهی در انگلستان با استناد به قانون مورد اشاره در بالا حاضر نشد شكایتی را علیه وزیر دفاع وقت اسراییل شائول مُفاز بپذیرد. در سال 2003 از تامی فرنكس فرمانده وقت امریكا در عراق شکایتی در کشور بلژیک مطرح شد، اما ناموفق بود. مقر ناتو در این كشور است، و وزیر دفاع وقت امریکا دونالد رامزفلد به صراحت اخطار داد كه در صورت پیگیری شکایت، مقر ناتو را تغییر می‌دهند: «بلي، بلژيك كشوری مستقل است و مي‌تواند هر تصميمی كه بخواهد بگيرد؛ اما تغيير جاي ناتو هم كار سختي نيست و ما مي­توانيم جلسات­مان را در جايي ديگر برگذار كنيم.» همين به ظاهر يك جمله باعث شد كه چند ماه بعد قانون مربوط به صلاحیت قضایی جهانی در بلژيك تغيير كند و اکنون پيگرد جنايت­ها بر اساس صلاحيت جهاني در بلژيك مشكل شده است.

اسرایيل هم مدام به كشورهاي اروپايي به خصوص آلمان و انگليس فشار مي­آورد تا شكايت­های علیه مقامات آن کشور را اصلاً نپذیرند و مورد بررسي قرار ندهند. چه رسد به اين كه این گونه­ها شکایت‌ها به نتيجه­گيري برسد و حكم صادر شود. در شروع نوامبر 2010 در طی سفر ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلستان به خاورمیانه و اسراییل، دولت اسراییل اعلام کرد که در اعتراض به استفاده از صلاحیت قضایی جهانی در انگلستان گفتگوهای استراتژیک بین دو کشور را معلق کرده است. از قول هیگ نیز نقل شد که او علاقمند به تغییر قانون مربوطه است.

نتیجه گیری


صلاحیت قضایی جهانی موضوعی تازه است که در عمل مدت زیادی از عمر آن نمی­گذرد. این صلاحیت امكان آن را فراهم می­کند كه به جای راه‌های سنتی مثل افشاگری، اعلاميه و تظاهرات، در دادگاه­ها به طرح شكایت پرداخت و به نتیجه عملی رسید. اما پیش از اقدام تمام جوانب کار باید با دقت كافی مورد بررسی قرار گیرد. بعضی اقدامات ‌ـ مثل شکایت از تامی فرنکس در بلژیک ـ می­تواند باعث شکست و پس­رفت مقطعی و از دست رفتن دستاوردهای پیشین ­گردد و به روند پیگرد جنایتکاران لطمه بزند.

به این دلایل بايد دقت کافی و آگاهی سیاسی را به کار گرفت و موضوع را مورد مطالعه­ي دقیق قرار داد. متهم را باید با دقت كافي انتخاب کرد. هم درک شرايط سياسي مهم است، هم اطلاع كافي از قوانين كشور مورد نظر و اوضاع منطقه. زماني كه جرج بوش رييس جمهور بود نمی­شد او را به دادگاه كشانيد زیرا با استناد به قانون ديوان بين­المللي دادگستري از این کار پرهیز می­شد. فشاري كه امريكا بر تصويب كنندگان اساسنامه دادگاه بين­المللي کیفری مي­آورد مانع دیگری است. بسياري از كشورها اصلاً حاضر نيستند چنین شکایت­هایی را پیگیری کنند. اما امروز قانونا می­توان این کار را کرد، گرچه موانع دیگری همچون معامله­ها و دادوستدهای سیاسی چنین کار را دشوار می­کنند.

در انتخاب اشخاص بايد دقت زیادی به خرج داد. همه جنایتکاران ناقض حقوق بشر بايد پاسخ­گوی اعمال خویش باشند. عفو و انصراف از محاکمه یا مجازات آن‌ها تنها از حقوق قربانيان است. دیگران و از جمله دولت­ها یا سازمان­های سیاسی از این حق برخوردار نیستند. اما دقت در انتخاب مظنونان برای موفقیت بسیار مهم است. این دقت را فلسطینی­ها به خوبی به كار برده­اند. اطلاع از اين كه فلان ژنرال جنايت كار اسرايیلي چه زمانی وارد انگلستان مي‌شود؛ مسير سفر او كجا است؛ پس از انگلستان به كجا مي­رود؛ قانون كشور بعدي چيست؛ بخش مهمی از اين­ها تنها با پیگیری فلسطینیان فعال حقوق بشر مقدور بوده است. سپس در همکاری با سازمان هاي بين­المللي حقوق بشري كه در تمام كشورهای غربی حضوری نیرومند دارند مي­توان این گونه افراد را به دست عدالت سپرد. فدراسیون بین المللی جامعه‌های حقوق بشر با تشکیل یك گروه اقدام قضایی به كمك وكلای حقوق بشری متعدد به شاكیان و قربانیان در موارد و کشورهای متعددی مثل آرژانتین، شیلی، كنگو، موریتانی، رواندا و... كمك كرده تا شكایت­هایشان در دادگاه‌های اروپایی مثل فرانسه، بلژیك،آلمان و غیره مطرح شود. مركز اروپايي حقوق اساسی و حقوق بشر در آلمان و مركز حقوق اساسي در امريكا هم پیگیر این شکایت­ها هستند.

بنابراين، قوانین كشورها و آيين دادرسي كيفري آن‌ها را باید مورد بررسي قرار داد، روش تنظیم و طرح شكايت را مطالعه کرد، اطلاعات را از پيش كسب کرد، هدف درست را انتخاب کرد، و با سازمان‌هاي محلي و سراسری حقوق بشر همكاري کرد تا به نتیج عملی رسید.


جلد سیاست نامه 7ـ6 (ویراستار: خلیل رستم خانی)

[1] مقاله حاضر با عنوان «صلاحیت قضایی جهانی؛ معرفی، بعضی راه کارها و برخی تجربه ها» در پاییز 1389 در کابل/ افغانستان منتشر شده است. نگاه کنید به کتاب سیاست نامه 7 ـ 6: «صلاحیت قضایی جهانی؛ راه­کارهایی برای پیگرد ناقضان حقوق بشر»؛ ویراستار: خلیل رستم خانی، ناشر بنیاد آرمان شهر در:

نگارنده در تاریخ 19 اکتبر 2010 گفتاری در باره این موضوع در محل بنیاد آرمان­شهر در شهر کابل در حضور عده­ای از فعالان حقوق بشر و جامعه مدنی ارایه کرد. مقاله حاضر بر پایه­ی آن گفتار و پرسش­ها و بحث­های پس از آن و با افزودن اطلاعات دیگر برای انتشار در «سیاست نامه» تنظیم، تدقیق و تکمیل شد. اکنون، در اینجا چند پی نوشت افزوده و بعضی اصلاحات جزئی انجام داده ام.
شاید باید توضیح بدهم که کتاب سیاست نامه (بنیاد آرمان­شهر) به هیچ عنوان ارتباطی با وبگاهی به همین نام در ایران یا وبلاگ هایی به این نام ندارد.
[2] عضو افتخاری انجمن قلم امریكا و كانادا، و همکار بنیاد آرمان­شهر
[3] در این زمینه، در بعضی مقاله­های دیگر این مجموعه اطلاعات تکمیلی وجود دارد.
[4] ایران نیز عضو این کنوانسیون نیست.
[5] ایران نیز عضو این کنوانسیون نیست.
[6] در متن­های مختلف به فارسی، به این دادگاه با عنوان­های دیگری هم اشاره شده است، از جمله: دادگاه بین­المللی جنایی، دادگاه بین­المللی جزایی، دیوان بین­المللی کیفری. منظور از همه این عنوان­ها International Criminal Court (ICC) است. به علاوه نگاه کنید به پی نوشت آخر همین مقاله. دادگاه بین­المللی کیفری از سال 1998 و در پی نصویب اساسنامه رُم تشکیل شده و از سال 2002 رسمیت اجرایی یافته است..
[7] ژنوسید یا جنوساید (genocide) در ریشه خود به معنای قوم­کشی است، عده ای از حقوق دانان از نگاه تعریف این جنایت در حقوق بین الملل به استفاده از معادل «کشتار جمعی» یا «کشتار دسته جمعی» باور دارند. استفاده از واژه «نسل کشي» نیز کاملا رایج است.

[8] Basic Principles and Guidelines on the Right to a Remedy and Reparation for Victims of Gross Violations of International Human Rights Law and Serious Violations of International Humanitarian Law; http://www2.ohchr.org/english/law/remedy.htm

[9] کتاب سیاست نامه شماره 7 ـ 6 در پاییز 1389 منتشر شد. پس از آن، در 18 بهمن ماه 1389 (7 فوریه 2011)، جرج بوش ناگزیر شد سفر خود به سویس را لغو کند و از سخنرانی در آن کشور صرفنظر نماید، زیرا گروه های حقوق بشر با اطلاع از برنامه او، از وی به اتهام صدور دستور شکنجه زندانیان در گوانتانامو به دادگاه های سویس شکایت کرده و خواستار پیگرد شده بودند.
[10] منظور International Court of Justice (ICJ) است که در سال 1945 تشكيل شده و يكي از ارگان هاي سازمان ملل است.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد