logo





دوهزاروده، سال انتخابات خیانت شده

زمینه ها و زمانه ها - رادیو بین المللی فرانسه

شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۹ - ۰۸ ژانويه ۲۰۱۱

بیژن برهمندی

2010_1.jpg
سال 2010 را در شرایطی پشت سر گذاشته ایم ، که بر چهره جهان، در این سال پر حادثه، رد پای حوادث تلخ و شیرین فراوانی ترسیم شده است.
شاید بتوان گفت که ادامه جنگ خونین داخلی در افغانستان و جان سختی تروریسم در عراق،تلخ ترین بخش این رد پای زمان باشند.
البته ادامه خودکامگی حاکمان جبار در تعدادی از کشور های جهان نیز بی شک بخش دیگری از حوادث تلخ سالی است که پشت سر گذاشته ایم.
درعین حال نمی توان به جلوه های زشت سال 2010 اشاره کرد بی آنکه کوششهای بشر قرن بیست و یکم برای بهزیستی و بهروزی را نادیده گرفت. بدون تردید همه کوششها بقصد بهره گیری هر چه بیشتر از خردورزی در اداره امور کشور ها و از این رهگذر، توسل به شیوه های مردم سالارانه به امید دخالت هرچه گسترده تر مردم و جامعه مدنی در نهاد های تصمیم گیری، آن جلوه دیگر از چهره جهان را به نمایش می گذارد که به بخش جذاب سالی که گذشت تعلق دارند.
بنظر می رسد که توسل به انتخابات ،بعنوان ابزار سازمانگر تحقق مردم سالاری،از آن دسته حوادثی است که بویژه در اولین دهه قرن بیست و یکم، عمومیت و رواج بیسابقه ای یافته است و بویژه اهمیت و جایگاه آن در حیات سیاسی کشور ها و نیز ارزش و اعتبار آن در جامعه بین المللی،روزافزون شده است.
سال 2010 از نظر تعدد انتخابات در جهان سالی پر برکت و پر تحرک محسوب می شود. گر چه شاید نتوان فایده مندی همه آنها را در کشور های برگزار کننده با واژه " پر برکت" توصیف کرد!
برگزاری انتخابات در هائیتی،بلاروسی، مصر، ساحل عاج، بورکینا فاسو، قرقیزستان، آذربایجان،افغانستان،عراق، بیرمانی، بوسنی هرزه گوین، لهستان اوکراین،سوئد، بلژیک، ونزوئلا،برزیل،بولیوی و انتخابات میان دوره ای در آمریکا، تنها بخشی از این فهرست طویل انتخابات در کشور های مختلف جهان، در سالی که پشت سر گذاشتیم بشمار می روند.
در کشور های دموکراتیک،معمولاً انتخابات نوعی وزن کشی واقعی میان نیرو ها و احزاب سیاسی محسوب می شود و مردم قادرند با جابجائی آراء خود،تعادل قوای سیاسی در کشور را بکلی بر هم زنند.
هم اینک در بلژیک، این تغییر تناسب قوا بر اثر انتخابات، چنان تعامل میان نیرو ها را مختل کرده است که با گذشت بیش از هفت ماه از انتخابات ، هنوز هم تشکیل یک دولت ائتلافی ناممکن شده است.
حتی به عقیده برخی ناظران، احتمال تجزیه این کشور نیز از ثمرات همین انتخابات است.
انتخابات عراق نیز بشکل دیگری صف آرائی نوینی از نیرو های سیاسی بوجود آورد که ترکیب قبلی ائتلاف نیرو هارا بر هم زد و در عراق نیز کوشش ها بقصد تعاملات جدید، بیش از هفت ماه کشور را در بن بست سیاسی قرار داد.
انتخابات پارلمانی در سوئد و آمریکا نیز به ضرر دولت های حاکم،اکثریت پارلمانی اشان بر هم زد و آنان را مجبور کرد که یکی به سازش با رقیب ودیگری به ائتلاف های جدید متوسل گردد.
با این حال در بسیاری از کشور های موسوم به جهان سوم، انتخابات،
البته با تفاوت های معنا داری،هنوز به یک وسیله دقیق تعیین تناسب جدید قوا مبدل نشده است.
در این طیف تفاوت های معنا دار، برای مثال، دو قاره آمریکای جنوبی و آفریقارا - البته با استثنائات کوچکی – یک دره عمیق از تجربه های سیاسی و اجتماعی از یک دیگر متمایز می کند. مقایسه میان انتخابات چند ماهه اخیر در برزیل و ونزوئلا در یک قاره، با انتخابات جدید در سودان و ساحل عاج در قاره دیگر،نمونه ای از این تفاوت ها میان دو برداشت از انتخابات، دو نوع سازماندهی و دو دستاورد نا همگون را بدست می دهد.
براستی انتخابات مناقشه انگیزی که در ایران به یک بحران عظیم سیاسی و اجتماعی دنباله دار فراروئید، در کدام دسته از انتخابات در کشور های جهان قرار دارد؟
تفاوت میان انتخابات مختلف ریشه در کدام پدیده ها دارند؟
اراده حکومت های خود کامه از یک سو و میزان آگاهی ها و تجارب سیاسی مردم و نهاد های مدنی از سوی دیگر، چه تاثیری بر نتایج یک انتخابات می گذارند؟
و سرانجام نقش مثبت و منفی دخالت های جامعه جهانی در انتخابات کشورها چگونه عمل می کند ؟
در میز گردی به قصد بررسی وضعیت انتخابات در کشور های مختلف جهان، در سالی که پشت سر گذاشتیم، و بویژه مقایسه این حوادث با انتخابات پر مناقشه ایران، سه نفر از کارشناسان شرکت کرده اند.
خانم آزاده کیان استاد علوم سیاسی در فرانسه، آقای داریوش همایون تحلیلگر و فعال سیاسی در سویس و آقای تورج اتابکی کارشناس مسائل آسیای مرکزی شرکت کنندگان میز گرد این هفته ما هستند.
در این میز گرد توافق شد که انتخابات سال گذشته تنها در چند کشور منطقه مورد داوری قرار گیرد تا بررسی تطبیقی آنان با انتخابات ریاست جمهوری در ایران،همسانی و همخوانی بیشتری داشته باشد. به این ترتیب، انتخابات پارلمانی در افغانستان، مصر، آذربایجان،قرقیزستان و عراق ، که همه در سال 2010 برگزار شده اند در این مباحثه مورد توجه قرار گرفته اند.
خانم آزاده کیان در تشریح نظراتش معتقد است که انتخابات در اذربایجان از این نظر با انتخابات ایران قابل مقایسه است ، که در آنجا نیز مثل ایران رای گیری ها نسبتاً درست انجام شد. اما در هر دو کشور موقع شمارش و خوانش رای ها تقلب های بزرگی انجام شد.
او با اشاره به انتخابات مصر و میزان ناچیز مشارکت مردم این کشور در انتخابات اخیر، می گوید خطری که جامعه ایران را تهدید می کنداین است که ایران هم به سرنوشت مصر دچار شود و جامعه رای دهنده ایران با سرخوردگی از انتخابات به سیاست زدگی دچار شود.
داریوش همایون در این گفتگو تاکید می کند که از نظر شیوه انتخابات، و از نظر رفتاری که مردم با نتیجه انتخابات کردند،این انتخابات در تمام منطقه بکلی بیمانند است.برای اینکه مشارکت عمومی بسیار بسیار زیاد بود و بعد از انتخابات هم فروکش نکرده است.
بعقیده او از این نظر انتخابات ایران نمونه یگانه ای است و برخورد مردم به حکومت هم بی نظیر است. بسیج عمومی علیه حکومت حتی پس از انتخابات آنچنان شدید است که سرنوشت جمهوری اسلامی را بشدت تهدید می کند.
در این گفتگو هر سه کارشناس شرکت کننده تاکید داشتند که انتخابات ایران از نظر مشارکت مردمی هیچ شباهتی به انتخابات در کشور های دیگر ندارد.
تورج اتابکی معتقد است که تحرک اجتماعی بسیار بالای مردم ایران در جریان انتخابات را در هیچ کدام از این پنج انتخابات در کشور های همسایه مشاهده نکرده است. بعقیده او دنیای عرب اصلاً تجربه یک تحرک اجتماعی وسیع را ندارد.
اتابکی یادآوری می کند که در غرب بارها از او – بعنوان کارشناس منطقه - پرسیده می شود که حضور جوان های ایرانی در خیابان ها چرا در قاهره و یا سوریه دیده نمی شود.

زمینه ها و زمانه ها را بشنوید


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد