تقی روزبه

فرقه گرائی هم چنان خط و نشان می کشد!

بگمان من همین چند فقره برای تمایزفرقه گرائی ازرویکرد غیرفرقه ای کافی است. بنابراین علم کردن دارودسته خود دربرابر دار و دسته دیگری، دامن زدن به رقابت و تجزیه و تفرقه در صفوف طبقه به جای تقویت آن از طریق پیوند حلقات مشترک بخش های گوناگون با یکدیگر و تقویت هم گرائی و مقاومت در برابر تعرض و تجاوزهای بی وقفه بورژوازی ودولت حامی اش، از مهم ترین شاخصه ها برای تمایز عملکرد فرقه ای از غیرفرقه ای به شمار می روند.



بیدار

بحران اتحادیه ها
و راه های برون رفت از آن

اکنون مدتی است در امریکا، کانادا، ژاپن، کشورهای اروپایی به استثنای بلژیک عضویت در اتحادیه ها و اعتراضات کارگری به شدت کاهش یافته است. هر چند در فرانسه اعتراضات کارگری افت کم تری را نشان می دهد، در کشورهای اسکاندیناوی و بلژیک عضویت در اتحادیه ها و مبارزات کارگری یا ثابت مانده و یا اندکی کاهش یافته است؛ و فقط در فنلاند عضویت در اتحادیه افزایش مختصری را نشان می دهد. دلیل این افت چشم گیر و غیر قابل انکار را در کجا باید سراغ گرفت؟ چگونه می توان افت و بحران جنبش کارگری را تبیین کرد؟



حشمت محسنی

ضرورت مبارزه با انحرافات در جنبش کارگری

جنبش کارگری کشور ما در شرایطی قرار دارد که به یک معنا میتوان آن را یک نقطه عطف تلقی کرد. نقطه عطف بدین معنا که جنبش کارگری دارد از یک تندپیچ دشوار گذر میکند. عبور از این معبر دشوار، نه خودبهخودی رخ میدهد و نه امر سادهای است که با خواندن یک ورد بتوان به راحتی از آن گذشت. هر آینه اگر یک رشته عوامل دست به دست هم ندهند و شرایط را برای گذار به سازمانیابی کارگران فراهم نسازند، پراکندگی کارگران در مقیاس سراسری میتواند تداوم داشته باشد.



فرهاد ابراهیمی

کارگران را به آگاهی سوسیالیستی مسلح کنیم!

به یمن مبارزاتی که کارگران در برابر سرمایداری از خود نشان داده اند، باید گامهای فراتری از انچه که هست برداشت و با دادن افق سوسیالیستی به مبارزات از عقیم شدن تلاش های کارگران برای برون رفت از این خود بیگانگی انسان جلوگیری کرد. ما فعالین سوسیالیست با فراهم کردن زمینه های مبارزاتی و در پیش گرفتن مبارزه تئوری و پراتیک میتوانیم در جهت کنار زدن موانع سر راه پیشروی جنبش کارگری با فعالیت های بی وقفه خود مبارزه کنیم.



علیرضا ثقفی

حذف سوبسیدها و طرح نوین اقتصادی
و تاثیر آن بر زندگی کارگران و مزدبگیران

آیا دولتها چیزی از جیب مبارکشان به مردم میدهند که میخواهند آن را حذف کنند؟ آیا این صدقهسری است که دولتها به مردم ایران دادهاند و اکنون میخواهند آن را قطع کنند تا به قول دولت مردان وتئوریسینهای طرفدار بازار آزاد "مردم تنبل بار نیایند" و یا چیز دیگری است؟