فرنگیس حبیبی من هنوز به کندن کوه با دست های خالی می اندیشم وقتی موجود عزیزی آدم را بکلی ترک میکند، ترکی بیبازگشت، انگار عصارۀ زندگیش مثل شهابهایی رنگارنگ از پهنۀ آسمان ذهن گذر میکنند. فریدۀ لاشایی در این چند روز که از مرگش میگذرد با شهاب زندگیش یک آتش بازی جانانه در نگاه من بر پا کرده است. شاید یک نقاش این آتش بازی را یک کولاژ بنامد. و شاید زندگی فریده لاشایی خود یک کولاژ باشد. کولاژی که قطعاتش از لحظات تاریخ معاصر ایران رنگ گرفته است و دانایی و صمیمیت یک زن آن را به ثمر رسانده است.
۲۰۰۰ امضا در مخالفت با لایحه گذرنامه روز دوشنبه ۷ اسفند تنی چند از فعالان زن از شهرهای مختلف در اعتراض به لایحه گذرنامه به همراه ۲۰۰۰ امضا زنان و مردانی که مخالف قید کمیسیون امنیت ملی جهت اخذ رضایت ولی برایزنان بالای ۱۸ سال در لایحه گذرنامه هستند به مجلس رفتند و با فاطمه رهبر، رئیس فراکسیون زنان ملاقات کردند.
فعالان زن ابتدا با طرح نگرانی خود درباره محدودیتهای جدیدی که کمیسیون امنیت ملی بر مصوبه هیئت دولت در خصوص لایحه گذرنامه اعمال کرده است، خواستار برداشتن حق اجازه ولی برای خروج زنان مجرد، و اجازه همسر برای خروج زنان متاهل از کشور شدند.
آزاده دواچیتابوشکنی یا کلیشه سازی علیه زنان در نگاهی به آثار هنری تابوشکنی و تابوسازی از طریق آثار هنری یکی از مسائلی بوده است که همواره در جامعه ی ادبی و از سوی منتقدان یک اثر و یا ارائه دهندگان آن به بحث گذاشته شده است. بسیاری از آثار هنری به این دلیل ارزش هنری دارند که قادرند در عمق به یک رفتار جنسیتی و یا کلیشه شده در سطح اجتماع اعتراض کنند و همزمان با آن در سطح، به فرم جدیدی از اثر هنری و مقاومت فمینیستی در آثار شان برسند.
مونا دلاوریجهان هایی هستند به موازات این جهان...
نه! من از جهان هایِ دیگر سخن نمی گویم، جهانی به موازاتِ جهانِ مردانه شما، جهانی زنانه که به چشم و نگاه شما نمی رسد، که قرن ها و ماه ها و ثانیه هاست که پا به پایِ جهان شما پیش می رود و نادیده می ماند و ناگفته می ماند و ناشنیده ...
جهانی که در من است و انگار از تو ساخته شده. از تو که مردانه، این زمینِ زنانه را ساخته ای و باور کرده ای تمام آفریده هایت را.
غزال مرادیحضور جدي زنان در ادبيات امروز: از خاطرات تاج السلطنه تا جوايز ادبي امروز اولین نوشتارهای زنانه، به شکل خاطره نویسی به دست ما رسیده است که از میان آنها میتوان به خاطرات تاج السلطنه اشاره کرد. انتشار نوشتارهای زنانه همگام با انقلاب مشروطه و انتشار نشریههای زنان بود که از آنها میتوان از صدیقه دولت آبادی و بیبی خانم استرآبادی و... نام برد که بیشتر شهرت بیبیخانم استرآبادی به خاطر کتاب «معایب الرجال» است که به طنز و در پاسخ به «تادیبالنسوان» به نگارش درآمده است.
ندا ناجیتبعیض مثبت: راهی رو به پیشرفت یا پسرفت؟ برخی از مدافعان این سیاست ها، رسیدگی بیشتر زنان به زندگی خانوادگی و به تبع آن باز ماندن از اشتغال و زندگی اجتماعی را هدف این سیاست ها می دانند و این بدین معناست که حضور زنان در خانواده مهمتر و مرجح است به حضور در جامعه. برخی نیز به همین شکل این سیاست ها را نوعی تشویق برای بچه دار شدن زنان می دانند. آنان شرایط فرهنگی را به عنوان دلیل اعمال این سیاست ها بیان می کنند که می توان تفکر جداسازی زنان از جامعه را در چنین استدلال هایی دید.
اعلامیه ی «زنانی دیگر بار دیگر از ۸ مارس سخن می گوییم » ٨ مارس ۹۱ گرامیداشتی پنهان اما نه خاموش در دل تاریکی دیکتاتوری اسلامی ما زنانی دیگر باور داریم که تا محو کامل مالکیت خصوصی، استثمار، مردسالاری و هر گونه سلطه اعم از جنسیتی، طبقاتی، ملیتی، قومی، نژادی، مذهبی و غیره، رهایی زنان ممکن نخواهد بود و اولین قدم در این راه را سرنگونی دیکتاتوری اسلامی میدانیم. موفقیت در این مسیر از طریق تلاش در جهت ایجاد تشکلهای مردمی از پایین، از میان مردم و توسط مردم، از به میدان آمدن زنان زحمتکش، زنان حاشیهنشین و ایجاد تعاونیها و انجمنهای خودیاری و توانمندسازی آنان، ایجاد تشکلات مستقل زنان از جمله تشکلات مستقل زنان کارگر، زنان خانه دارِ محلات کارگری، زنان معلم، پرستار، دانشجو، خانه دار و... امکان پذیر خواهد بود.
آهو شکراییتجربههای خشونت (۳):
سانسور تا تصویر کامل
آنچه زنان بسیار به آن پایبندند و مردان از آن با خبر، علاقه زن به نشان دادن تصویری کامل از زندگی زناشویی است. هرچند مردان نیز دوست ندارند کسی از مسائل و مشکلات زندگی خصوصی و خانوادگی آنها باخبر شود، و چه بسا این مساله برای آنها حیاتیتر است چرا که شرافت، آبرو و غیرت آنان را خدشه دار میکند. اما مردان اکثرا از این مساله که زن، شرافت و آبروی آنها را حفظ خواهد کرد، استفاده میکنند.
نوشین احمدی خراسانی«من می توانم، حالا می بینید!» داستانی برای نوجوانان به مناسبت پنجاهمین سالگرد دستیابی زنان ایران به حق رای مدرسه فمینیستی: کتاب «من میتوانم، حالا میبینید!» نوشته نوشین احمدی خراسانی و با تصویرگری غزاله بیگدلو، داستانی برای کودکان و نوجوانان است که به مناسبت پنجاهمین سالگرد دستیابی زنان ایران به حق رای منتشر میشود. نویسنده کتاب همچنین برای آن دسته از خوانندگان این داستان که تمایل به دانستن تاریخچهای از فراز و فرودهای تلاش زنان تا کسب حق رأی دارند، کرونولوژی (گاهشماری) از وقایعی که در طول ۵۰ سال در کشورمان رخ داده، تهیه و تنظیم کرده که در انتهای کتاب آمده است.
منصوره شجاعیاستفاده هشیارانه از روز والنتاین به نفع تقویم زنان جهان مدرسه فمینیستی: والنتاین، روز عشق و دوستی است. روزی که داستانش از سال شروع ارتباطات سایبری، جهانی شد و به کشورهای جنوبی هم رسید. از امریکا و اروپا تا افریقا و آسیا، این سالها به ایران هم رسیده بود و هر سال بازار عشق و عاشقی های شکلاتی و عطر و ادوکلنی را میان جوانان و گاه میانسال ها داغ می کرد. عده ای هم با رد و بدل کردن سخنانی نغز و اشعاری ناب این روز را به یاد و نام دوستان جانی، جانانه برگزار می کردند. تا که به سال جنبش سبز، والنتاین هم «سبز» شد و با شعری بسیار زیبا از شاعری که نامش عاقبت معلوم نشد به جنبش سبز مردمی پیوست.
گفتگو درباره سکسوالیته و معاشرت مردان و زنان ترجمه محمد ربوبی مدرسه فمینیستی: فرامرز دبهوی والا[1] (۴۳ ساله) در انگلستان متولد شد . پیش از تولد، پدرش از هند به انگلستان سفر کرد تا دوره تخصص جراحی را تکمیل کند. این خانواده پس از پایان تخصص پدر به آمستردام مهاجرت کردند. فرامرز پس از اخذ دیپلم در آمستردام با کمک هزینه تحصیلی وارد آکسفورد شد و در رشته تاریخ تحصیل کرد و اینک استاد رشته تاریخ در اکسفورد است. کتاب او با نام «ریشه سکس»[2] یکی از پرفروش ترین کتابهاست. او با همسر و دو دخترش در لندن به سر می برد.
آیا زندگی مشترک هم جنس گرایان طور دیگری پیش می رود؟ نشریه اما شماره ۳۰۴ - برگردان: لاله حسین پور «آنکه»، ۴۰ ساله و «ساسکیا» بالای ۶۰ سال، هر دو از زنان لزب بوده و با پارتنر خود زندگی مشترک دارند. آنها درباره نقاط مثبت و منفی زندگی مشترک لزبینها، به ویژه واکنشی که این نوع زندگی در محیط و جامعه و حتی در میان روابط دوستانه و نزدیک به وجود میآورد، به گفتگو نشستهاند.
دکتر سیمین کاظمیانقلابی که زنان را در خانواده می خواهد
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار حکومت جدید، وضعیت زنان دچار تغییرات عمیق و گستردهای شد که همه ابعاد زندگی زنان را شامل میشد. این تغییرات هم حوزه مسایل خصوصی و هم حوزه عمومی را دربر میگرفت. قوانین شرعی دوباره احیاء شدند. پوشش زنان تحت کنترل حکومت قرار گرفت. زنان از برخی فعالیتها منع شدند و محدودیتهایی برای کار و آموزش زنان ایجاد شد. جداسازی جنسیتی برای حفظ ظاهر اسلامی جامعه ضروری تشخیص داده شد و... در زیر برخی از این تغییرات در وضعیت زنان مورد بررسی قرار میگیرند.
مصاحبه هفته نامه «دی سایت» با خانم سیران آتش، تجاوز به زنان در پناه شریعت ترجمة مینو الوندی تجاوز، شکل اعمال قدرت به شدیدترین وجه آن است. اما تفاوت در اینجاست که این کار از نظر اجتماعی قابل پذیرش و از نظر مذهبی قابل توجیه باشد. البته این حالت بهیچ وجه خاص اسلام نیست. اما در شرایط کنونی در مصر مذهب و سیاست سخت در هم آمیختهاند. قرار است که قران منشا قانون باشد. در نتیجه: زنان نباید وارد سیاست شوند چرا که این خلاف طبیعت آنهاست و اگر خلاف طبیعت عمل کنند، باید آنها را ادب کرد.
آزاده دواچیزنان روزنامه نگار و مقاومت در برابر مردسالاری زمانی بود که بخش وسیعی از جامعه مردسالار ایران با سوادآموزی زنان به شدت مخالفت میکرد به این دلیل که «زنان ممکن است نامه عاشقانه برای مردان نامحرم بنویسند»، اما زنان از این سد گذشتند تا اینکه «زبان زنان» دراز شد و نشریههای زنانهای همچون «زبان زنان» منتشر کردند و «راپورتهای اجتماعی و سیاسی» نوشتند و از وضعیت زنان سخن گفتند. اما هنوز که هنوز است نوشتن و روزنامه نویسی، یکی از حرفههای پرخطر برای زنان محسوب میشود و زنانی که قلم به دست دارند، با مشکلاتی گوناگون وگاه گستردهتر از همتایان مردشان روبرو هستند.
هادلی فریمن زنان فمینیست و کفش های پاشنه بلند ترجمه آهو شکرائی پوشیدن کفش پاشنه بلند فقط در صورتی ممنوع است که برای زن نشان این باشد که “آهای، تو به درد هیچ کاری به جز پخت و پز و تمیزکاری نمی خوری، پس بی زحمت برو یه چایی برامون بریز”. در غیر این صورت پوشیدن کفش پاشنه بلند ذاتا هیچ اشکالی ندارد، مثل پوشیدن خیلی از لباس های دیگه. البته می شود اعتراض کرد که "این مردها هستند که تصمیم می گیرند چه چیزی زنانه است و برای زن زیباست، و زنان را وامی دارند که برای مجله های مردانه، لباس بپوشند و ژست بگیرند" اما این بحث ها واقعا کمکی به فمینیسم نمی کند، به عبارتی بهتر است «سگ خوابیده را فعلا بیدار نکنیم».
سارا شریعتی جنبش مساجد، نمونه ای موفق در سازماندهی زنانه موضوع بحث مرا در "دغدغه های زنان نوگرای دینی در حوزه ی اجتماعی" اعلام کرده اند و البته من در اینجا در موقعیت یک "مشاهده گر" هستم و نه یک "کنشگر" و می کوشم تصویری از زنان در فعالیت اجتماعی ارائه دهم و به یک طرح مساله اکتفاکنم. بحثی که می خواهم در اینجا از آن دفاع کنم اینست که زنان نوگرای دینی، به وجه نوگرایی بیشتر توجه نشان داده اند تا سنت دینی و اصولا نسبت به ظرفیتها و امکاناتی که سنت دینی و ارتباطات سنتی می تواند در اختیارشان بگذارد بی توجه بوده اند.
مدرسه فمینیستی: نشست «زنان و نوگرایی دینی» در سالروز تولد هاله سحابی ۱۳ بهمن ۱۳۹۱، در سالروز تولد هاله سحابی، نشستی با موضوع «زنان و نوگرایی دینی» برگزار شد که در آن اعظم طالقانی، سارا شریعتی، فریده غیرت، فخرالسادات محتشمیپور و مینو مرتاضی به سخنرانی پرداختند و فیروزه صابر مدیریت پانل را برعهده داشت.
در ابتدای این نشست، فیروزه صابر درباره چرایی برگزاری این نشست را چنین توضیح داد: «هاله سحابی هم حیات اش و هم پروازش، برکت داشت و همین بس که به یادش گرد هم آمده ایم تا در مورد موضوعاتی که دغدغه او نیز بود همفکری و هم اندیشی کنیم». او سپس افزود: «دغدغه زنان مسلمان نوگرا موضوعی است که امروز در این پانل توسط عده ای از دوستان ارائه می شود.
شهناز غلامی«زنان قربانیان تلخ فقر درجهان» زنانی که فقررا با همه پوست وگوشت خود لحظه به لحظه در نهایت درد و رنج تجربه میکنند؛ امکان دسترسی به منابع حیاتی مانند: زمین، سرمایه و ارث را ندارند، کار بدون دستمزد خانگی آنها کار شناخته نمیشود ودررابطه با اشتغال نظام مرد سالارانه حاکم اجازه رقابت با مردان را برای آنها فراهم نمیآورد؛ زنان در چنین وضعیتی ناگزیر میشوند تا نابرابرهای طبقاتی و جنسیتی را تحمّل کنند.
رضوان مقدملایحه گذرنامه یا اسارت زن؟ گویا برخی از حکومتها فقط در بحران است که میتوانند دوام بیاورند و شاید به همین دلیل است که نمایندگان محترم مجلس، برای بحران آفرینی در جامعه، دیواری کوتاهتر از زنان پیدا نکردهاند و هر روز آواری از قوانین زن ستیز را بر سر آنان خراب میکنند تا جامعه بحران زده زنان را بحرانیتر سازند. یک روز به فکر قانونی کردن صیغه و چندین همسری و وضع مالیات بر مهریه میافتند، دیگر روز برای حل مشکل بیکاری در جامعه تلاش میکنند تا قوانین نیمه وقت کردن کار زنان و سهمیه بندی جنسیتی را به تصویب برسانند، دهها قانون و بخشنامه و تبصره و ماده وضع کرده و میکنند که جملگی حرفشان یکی است و حاوی یک پیاماند که زن جنس دوم است و قیم میخواهد و خودش به تنهایی حق ندارد در امور مربوط به خود تصمیم بگیرد.
مدرسه فمینیستی: بازچاپ گفتگویی با راضیه شعبانی به مناسبت خاموشی او فقط ۱۶ سال داشتم که ازدواج کردم. این نیز حاصل شرایط زندگی در دوران خاص اجتماعی و اقتصادی آن زمان بود. در آن دوران نوجوانی، چراهای بیشماری برایم مطرح شده بود و در تکاپوی یافتن جواب برای آنها بودم. از سوی دیگر شرایط زندگی در آن زمان مرا مجبور به ازدواج میکرد. شاید تصادفی بود که رضا ابراهیمزاده جزو پنجاه و سه نفر زندانی سیاسی دوران رضاشاه در سر راهم قرار گیرد. او به چراهای من پاسخ داد و در حقیقت مرا تربیت کرد و به عنوان یک زن اجتماعی، سیاسی تحویل جامعه داد. او ۲۳ سال از من بزرگتر بود، اما ما هر دو عاشق یکدیگر بودیم.
|