khane-mashroote-tabriz1.jpg
بهزاد کشاورزی

تبریز تب آلود - بخش پنجم

در شب ۲۴ شهریور نیروهای صمدخان حمله را آغاز کردند. آنان طی شبیخونی به قوای شهر: « سنگرها را گرفتند و یک توپ کوهستانی را به دست آورده و دوتن توپچی را دستگیر کردند و بردند »[۲۱]. در این جنگ فقط دستۀ گاردی که مدت ها پیش به وسیلۀ امان الله میرزا تشکیل شده بود شرکت داشتند. با پیش آمدن این پیروزی دشمن، بنا به درخواست سران جنگ، مجاهدان شهر نیز گام پیش نهاده و وارد کارزار شدند[۲۲]. از شب ۲۵، دسته هائی از سواران صمدخان به قراملک [ از محلات حومۀ تبریز] رفته و اهالی آن محله را ( که اشتهار بر ضد مشروطیت داشتند ) بسیج کردند. از آن تاریخ حملات صمدخان از دو سوی تبریز انجام می گردید. این جنگ ها تا پانزدهم مهر ماه با شدت تمام ادامه داشت. در طول آن، صمدخان به هر وسیله ای متشبّث می شد که مجاهدان را عقب رانده و وارد شهر گردد.



khane-mashroote-tabriz1.jpg
بهزاد کشاورزی

تبریز تب آلود - بخش چهام

پس از خروج دو سردار از تبریز، چهرۀ شهر عبوس و غمگین بود! دیگر صدای سمّ اسبان دو قهرمان شهر و همراهانشان از کوچه های تنگ و ساکت شنیده نمی شد. مجاهدان شهر و انجمن ایالتی تبریز نیز می بایست کمبود سنگینی احساس کرده باشند. از یک سو قوای تا دندان مسلح بیگانه، شهر را به تصرف خویش درآورده و به خاطر تصاحب آن با وحشیانه ترین وجهی به اذیّت و آزار مردم می پرداختند و این دردی بود که همچون کوهی بر دوش مردان و مجاهدان شهر سنگینی می کرد. از سوی دیگر مرتجعین و طرفداران استبداد محمدعلی شاهی، از حضور قوای روسیّه در کشور سود جسته و برای بازگردانیدن پادشاه فراری شان حتی دست تمنا به سوی اشغالگران خارجی نیز دراز می کردند[۱].



khane-mashroote-tabriz1.jpg
بهزاد کشاورزی

تبریز تب آلود - بخش سوم

دولت مرکزی، با درخواست انجمن تبریز و تأکید ستارخان، مهدیقلی خان مخبرالسلطنۀ هدایت را ( که در آن تاریخ ساکن پاریس بود) به عنوان والی آن منطقه انتخاب وبا ارسال تلگراف، او را برای انجام وظیفه در آذربایجان مأمور نمود. این بارِ دومی بود که او به مقام والیگری آن منطقه منصوب می شد. هدایت پس از دریافت دستور دولت، از پاریس به عزم ایران حرکت و در دوم شهریور ۱۲۸۸ از راه جلفا وارد تبریز شد. هرچند که دو سردارِ شهر، استقبال گرمی از وی به عمل آوردند، لیکن او از همان ابتدا رفتاری سرد و زننده نسبت به آن دو نشان داد.



سخنرانیِ روبسپیر

در بارۀ محاکمۀ لوئی شانزدهم

ترجمه از زبانِ فرانسه: بیژن هیرمن‌پور

اگر لوئی بی‌گناه باشد، پس همۀ مدافعانِ آزادی مُفتری محسوب می‌شوند و یاغیان، دوستدارانِ حقیقت و مدافعانِ معصومیّتِ مظلوم. همۀ بیانیه‌هایِ دربارهایِ بیگانه چیزی نیست مگر مطالبۀ حقِ مشروع در برابرِ دار و دسته‌ای سُلطه‌گر. پس، حتا حبّسی هم که تاکنون، لوئی از سر گذرانده، اجحافی است ناعادلانه. پس، «فِدره»ها، همۀ مردمِ پاریس و تمامِ میهن‌پرستانِ امپراتوریِ فرانسه مقصراند. این محاکمۀ بزرگ در برابرِ دادگاهِ طبیعت، بینِ جنایت و فضیلت، بینِ آزادی و خودکامگی، سرانجام، به‌نفعِ جنایت و خودکامگی تمام می‌شود.