عصر نو
www.asre-nou.net

تآملی بر گزارش زندان رضا خندان


Sun 5 10 2025

محسن حسام

Mohsen-hesam02.jpg
مخاطب من، «رضا خندان» همان‌طور که می‌دانیم زندانی سیاسی است. همان رضا خندان که بعد از بازداشت، ظاهراً بنا به‌دلایلی که هنوز برای مخاطبان میهنمان معلوم نیست، تا پیش از حملات هوایی موشکی رژیم اپارتاید اسرائیل به زندان اوین در قرنطینه به‌سر می‌برده است. رضا خندان در روز واقعه اثرات ویرانگر حملات موشکی حضور داشته است. می‌خواهم بگویم که او نیز هم‌چون  دیگر زندانیان سیاسی - عقیدتی ممکن بود در اثر بمباران موشکی قربانی شود .اما  زنده ماند، تا حقایق را  باز گوید و دقایقی را که بر زندانیان بی پناه - زن و مرد- گذشته است، با قلمی شیوا ترسیم کند‌. بدون شک در حیطه‌ ادبیات زندان، ما یادداشت ها، نامه‌ها و مقالات متعددی داریم که در سال‌های اخیر در ارتباط با مسائل زندان و نحوه برخورد بازجوها و احکام غیر‌عادلانه قضات  به اتهامات واهی در دادگاه‌های انقلاب از طریق فضای مجازی پخش شده‌است. افشاگری «سپیده قلیان» زندانی سیاسی پیشین، افشاگری  شفاهی مصاحبه «اسماعیل بخشی» زندانی سیاسی پیشین، نمونه‌هایی از این دست هستند. نامه «گلرخ ایرایی»، زبان گویای زندان در ارتباط با اتهامات خلاف واقع «فائزه هاشمی رفسنجانی» به زندانیان زن مقاوم سیاسی، نمونه درخشان نامه‌نگاری از زندان است. نامه‌های مشترک محمد حبیبی و فرهاد میثمی زندانیان سابق هم‌چنین.مقالات روشن کننده «بهاره هدایت»، مقالات اعتراضی «انیشا اسدالهی» و«وریشه مرادی». از شاعر و خواننده رپ میهنی «توماج صالحی» چه بگویم ، توماج که اندیشه‌های غنی، والا و ماندگار ش را در سروده‌هایش متبلور ساخته است. باری مخاطب من ،می خواهم برای تو از گزارش  رضا خندان بگویم ،رضا خندان که دیری است هم‌چنان به اتهامات واهی در بند«قرنطینه»است.. در واقع می توان گفت به یک معنا او یک زندانی بلاتکلیف است. هنوز مقامات قضایی دلایلی  دال بر محکومیت او ارائه نداده اند. به نظر می‌رسد رضا خندان، به‌خاطر کینه و عداوتی که  مقامات قضایی با همسر او «نسرین ستوده» حقوق دان، وکیل مدافع کودکان کار و منقد حکومت.ج.ا دارند، در باز داشت دائم به‌سر می برد. هم‌چون «گلرخ ایرایی» زندانی سیاسی، عنصر مقاومت در زندان  به نحوی در ارتباط با همسرش«آرش صادقی» زندانی سیاسی پیشین همچنان در بند است . می‌دانیم که  آرش صادقی به نوبه خود به‌خاطر دفاع از آرمانش سال ها در بند بوده‌است . مقاومت بی نظیری از خود نشان داده‌است.‌ در سلولهای انفرادی دچار بیماری سخت و صعب  شده است .از این رو مقامات قضایی از یک سو به‌خاطر فشار افکار عمومی بیرون از زندان، از سوی دیگر به‌خاطر ‌پیشروی بیماری آرش صادقی مجبور شده اند، حکم آزادی‌اش را صادر کنند. آری مخاطب من، رضا خندان  هیچ‌گاه  دست از اعتراض برنداشته‌است. از او در فضای مجازی مطالبی با مضمون، من به حکم دادگاه اعتراض دارم، نشر و باز پخش شده است. هنوز مخاطبان میهنمان رفتار غیر انسانی را که نگهبانان زندان در سالن ملاقات با فرزند نوجوان «نیما» رضا خندان و نسرین ستوده انجام داده‌اند،از یاد نبرده اند.



مخاطب می‌تواند پیش خودش مجسم کند که  ماموران به چه نحوی در مقابل چشمان مادر بزرگ نوه‌اش را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند به گفته رضا خندان پیش از این واقعه حدود دو ماه بود که از دیدار دختر «زمانی که در ایران بود» و همسرش نسرین ستوده محروم بوده‌است. رضا خندان در نامه‌ای که از زندان برای سایت «دویچه‌وله» می‌فرستد، به ماجرای ضرب و شتم پسرش «نیما» اشاره می کند. داستان از این قرار است نیما خندان روز چهارشنبه دهم ماه بهمن در حالی که برگه ملاقات حضوری با پدرش را در دست داشت، به همراه مادر بزرگش به زندان اوین سالن ملاقاتی‌ها می رود. ولی ماموران به او می‌گویند ملاقات کابینی است «قابل توجه مخاطب ملاقات حضوری برای تجدید دیدار مادر بزرگ با فرزندش رضا خندان بوده است». پس از اعتراض نیما به این مسئله، چند نفر مامور بر سرش می ریزند و او را به‌شدت کتک می زنند. سپس به او دستبند زده و به کلانتری منتقل می کنند. رضا خندان می‌نویسد، حال مادر کهنسال و بیمارم با دیدین این صحنه ها وخیم می‌شود و او را به بیمارستان منتقل می‌کنند. نیما خندان به همراه ماموران به کلانتری م ولنجکنمنتقل می شود. عصر چهار شنبه پس از آزادی نیما توسط همسرش نسرین ستوده جهت معاینات پزشکی و تشکیل پرونده به پزشکی قانونی مراجعه می کنند. شگفت این‌که از روز چهارشنبه تا پانزده بهمن نه تنها به زندانی سیاسی رضا خندان اجازه تماس با خانواده داده نمی شود، بلکه او را جهت تنبیه مضاعف به بند «قرنطینه» منتقل می کنند. رضا خندان از عصر چهارشنبه در اعتراض به ضرب و فرزندش نیما دست به اعتصاب غذا می زند.این فعال مدنی در پایان نامه به سایت «دویچه‌وله» تاکید می کند که هم‌چنان به حجاب اجباری اعتراض دارد. 

د ر زمان واقعه بمباران موشکی با تعدادی از همبندان خود در بند بوده است که ناگهان در پی حملات موشکی شاهد تخریب بخشی از ساختمان زندان اوین ،سالن ملاقات، بند زنان بخش خدمات اداری، محل کار بازجویان، نگهبانان بند‌ها، سربازهای آماده به خدمت بوده است. حتی اتاقی که رضا خندان با همبندان در آن محبوس بوده است، زیر ضرب قرار گرفته بوده است. 

آن چیزی که در نگاه اول توجه مخاطب را به خود جلب می نماید، تخریب اتاقی است که راوی با همبند «نیجرایی» و دیگر محبوسین در آن حضور داشته است. در نامه رضا خندان «گزارش دقیق و ملموس از تجربه بی سابقه یک بمباران در داخل زندان اوین. و ناکارآمدی ساختار امنیتی و اداری بر جسته ارائه  می‌شود.» رضا خندان در گزارش زندان از هیچ چیز ی فروگذار نکرده است. تو گویی «نعمت حقیقی» یا «همایون پایور» است که دوربین فیلمبرداری را در مکانی کاشته‌است تا همه ابعاد اثرات و خرابی‌های ناشی از بمباران هوایی موشکی را مستند کند. رضا خندان به نحو چشمگیری بمباران«صوتی» را در گزارش خود منعکس کرده‌است. ریزش سقف اتاق‌ها، ذوب شدن میله‌های آهنی، غبار دود و شعله‌های آتش، آوای مرگ، وحشت و هراس آدمی از مرگ زودرس، بیش از همه از واقعه غیر مترقبه، بمباران هوایی در آن روز. رضا خندان «نه توسط دوربین، به مدد کلمات، یکی از درخشان ترین گزارشات زندان را به کمک کلمات به مخاطبان میهنمان ارائه و انتقال داده‌است. گزارش زندان رضا خندان اثری است بدیع که هم‌زمان با فاجعه بمباران موشکی زندان اوین از اعماق وجود گزارشگر تراویده است. از این رو به‌وضوح می توان گفت که گزارش زندان قائم به‌ذات است. سندیت دارد و سال‌ها در خاطر مخاطب خواهد ماند. گزارش زندان فقط یک گزارش ساده نیست، به‌خاطر غنای زبان و تصاویر گویا و روشن و متحرک از حد یک گزارش ساده بر گذشته است. گزارش زندان رضا خندان علاوه بر بیان حقایق غیر قابل کتمان، از غنای ادبی برخودار است و در رابطه با ادبیات زندان هم‌چون یک مآخذ باقی خواهد ماند. واژگان فراوان، تصاویر گویا و درخشان، نثر قوی و زبان شاعرانه، احساس این‌که در یک ناهماهنگی زمانی، ناتوان در ایستادگی در برابر مرگ نابهنگام و زودرس، همه و همه در کلمات به هم پیوسته گزارش زندان اوین مجموع شده‌است گزارش زندان اوین اثری است ماندگار، این گزارش، به دلایلی که برشمردیم، از حد یک گزارش ساده زندان بر گذشته‌است و هم‌چون یک اثر ادبی، به‌عنوان نمونه درخشان یک گزارش مبسوط و جامع در تاریخ زندان اوین به ثبت خواهد رسید. از این رو راقم این سطور از مخاطب دعوت می‌کند که  نه تنها به بازخوانی گزارش زندان بپردازد، بلکه مطالعه آن را به مخاطبان میهنمان توصیه کند. چرا که این نوشته تنها یک گزارش ساده از زندان نیست، با مرور دوباره، در می‌یابیم، گزارشی است در حد خود یگانه که از جهت بعد زبانی با شعر پهلو می‌زند و قائم به‌ذات است.  در آینده از جهت مضمون به‌عنوان یکی از اسناد دست اول مورد عنایت پژوهشگران قرار خواهد گرفت.از این دیدگاه گزارش زندان رضا خندان همچون دستاورد گزارش نویسی با ذکر جزئیات و تشریح شرایط اضطراری زندان اوین بعنوان مآخذ بکار پژوهشگران خواهد آمد . همانطور که در سطور بالا گفتیم، نویسنده گزارش با تشریح واقعه و به تصویر کشیدن جزییات و بزرگ کردن ابعاد آن ،اثرات شوم بمباران هوایی موشکی دولت اپارتاید اسرائیل ارائه آن به مخاطبان به نوبه خود به بمباران هوایی موشکی به وضوح و روشنی بعد تازه‌ای بخشیده است. باشد که فعالان حقوق بشر و همچنین مسئولین حقوق بشر در سازمان ملل گزارش حاضر را مبنای کار تحقیقی خود قرار دهند و به استناد گزارش مذکور هم رأی به محکومیت اسرائیل دهند، هم مقامات قضایی ج.ا را از بابت جا به‌جایی عجولانه و اجباری زندانیان سیاسی - عقیدتی و فرستادن آن‌ها به زندان بزرگ و هم‌چنین فرستادن زندانیان سیاسی -عقیدتی زن به زندان «کرج و فشافویه» و سپس باز گرداندن آن‌ها به زندان کاملاً تخریب شده اوین مورد مؤاخذه قرار داده و محکوم نمایند.

ج.ا موظف است که تمام حقیقت را در روز حادثه، بمباران هوایی موشکی در سالن ملاقاتی‌ها باز گوید. هم‌چنین مخاطبان را در جزییات امر قرار ‌‌دهد. زیرا ج.ا چاره‌ای ندارد مگر این‌که تمام حقیقت را برای مخاطبان میهنمان باز گوید، هم‌چنان که رضا خندان به بازگویی واقعه پرداخت. «همه جا پر از دود و خاک و سنگ و خاکستر بود. راه پله منتهی به افسر نگهبانی و دفتر مدیر بند واقع در طبقه پایین را بسته بودند. جمعیت زیادی هر چه فریاد می زدند و با قدرت تمام به در می کوبیدند، درها را باز نمی کردند». موقع حملات هوایی، رضا خندان و بسیاری از همبندی‌هایش هنگام انفجار در اتاق‌ها‌شان بودند و دچار آسیب و وحشت شده بودند. رضا خندان در گزارش خود از سهل‌انگاری مقامات زندان پرده برداشته‌است. از آن‌چه بر زندانیان سیاسی - عقیدتی و هم‌چنین زندانیان عادی رفته بود. آن چیزی که در گزارش رضا خندان از اهمیت زیادی برخوردار است، نگاه دقیق و موشکافانه اوست در رابطه با رویدادها، در عین حال حس همدردی با قربانیان تهاجم هوایی زندانیان سیاسی ، ملاقاتی‌ها، ‌گذشته از خدمه زندان، سربازانی که مورد اصابت ترکش قرار گرفته‌بودند یا زیر آوار مانده بودند. مرگ بازجوها به‌خصوص مدیر مسئول زندان اوین از نکاتی است که در گزارش رضا خندان آمده‌است. علیرغم ضایعات و مرگ افراد در اثر حملات هوایی موشکی‌، آن چیزی که باعث شگفتی مخاطب می‌گردد، لاپوشانی و پنهان کاری مقامات زندان است. و متعاقب آن، فردای تهاجم هوایی در غل و به زنجیر کشیدن زندانیان سیاسی - عقیدتی دو به دو با دستبند و پابند در جا به جایی اجباری آن‌ها وسیله خودروهای زندان اوین به زندان بزرگ تهران و  زنان زندانی سیاسی به زندان کرج و فشافویه است.

رضا خندان در گزارش زندان جز به جز فشار مضاعف نیروهای امنیتی را به‌هنگام جا به جایی بر زندانیان تشریح می کند. در واقع  به‌دستور مقامات زندان، نگهبانان زندان‌ها به اشکال مختلف با زندانیان سیاسی - عقیدتی هم‌چون گروگان رفتار کرده‌اند .در این واقعه دردناک تنها چیزی که برای مقامات اهمیت نداشت، درد و رنج زندانیان سیاسی به زنجیر کشیده بود. می دانیم که در بین زندانیان سیاسی - عقیدتی زنان و مردانی هستند که علاوه بر کبر سن دچار انواع بیماری‌ها از قبیل بیماری‌های قلبی، عفونی و ریوی هستند. آن‌ها بیش از هر چیز نیازمند مراقبت‌های ویژه پزشکی هستند. در گزارش رضا خندان به وضوح و روشنی به این قبیل موارد اشاره شده است. «زنجیر به پا با ترس و اظطراب ، بی پناهی و تحقیر ،در صف هایی ایستاده بودیم که انسان را یاد اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی می انداخت‌.»

مخاطب می تواند پیش خودش مجسم کند چه لحظات و دقایق سختی بر زندانیان گذشته‌است زندانی فرصت این را نداشت که لحظه‌ای بنشیند و آن‌چه که بر او و همبندی‌هایش گذشته‌بود‌، هضم کند. آن چیزی را که به چشم می‌دید، نمی‌توانست باور کند. اما واقعیت داشت مرگ در دو قدمی او  پرسه می‌زد.«پس از شش ساعت، بامداد روز بعد به زندان تهران بزرگ رسیدیم.» راوی، رضا خندان این‌طور روایت می کند، برای مخاطب یک تصویر عمومی ارائه می‌دهد که انسان را همان‌طور که رضا خندان در سطور بالا اشاره کرده بود، به‌یاد اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی می اندازد. «شرایط فاجعه بار بود. کمبود شدید آب، ازدحام، نبود بهداشت، آلودگی، خشونت کلامی، فیزیکی و فضایی که از پیش آماده پذیرایی مهمانان جدیدالورود بود . «علاوه بر آن‌چه که برشمردیم، هر چند گاه از درون زندان به وضعیت تاسف‌بار زندانیان و به‌ویژه شرایط حاکم بر آن پرداخته است. به‌طور مثال از  طریق فضای مجازی یادداشت‌هایی در باره شیوع بیماری در بند ها ،همچنین پخش مواد مخدر نوشته است .مهم تر از آن ،زمانی که ماموران زندان از زندانیان عادی برای شکنجه زندانیان سیاسی استفاده می‌کنند. از جمله ضرب و شتم«محمد نوری زاد» عنصر مقاومت در زندان، توسط یکی از زندانیان «مالی» به تحریک ماموران زندان. راوی می گوید که محمد نوری زاد، این انسان آزاده توسط یک زندانی عادی به قصد کشت مورد حمله قرار گرفته بود. رضا خندان شمار قربانیان حمله هوایی موشکی را «۱۱۹» نفر و تعداد مجروحین را بیش از ده ها نفر رقم زده‌است .او می‌گوید که مقامات زندان تعداد و نام  قربانیان را  اعلام نکرده‌است. گزارش رضا خندان همان‌طور که مخاطب ملاحظه می کند، دقیق و مستند است. راوی از سوی دیگر ناکارآمدی ساختار امنیتی و اداری را به وضوح و روشنی نشان می‌دهد. می‌دانیم که یک هفته پس از حملات هوایی موشکی، سخنگوی قوه قضائیه به‌طور رسمی اعلام کرد که دست کم «۷۱» نفر در حمله اسرائیل به‌زندان اوین جانشان را از دست داده‌اند، بدون آن‌که به جزئیات فاجعه بپردازد. در حالی که، بعد‌ها کاشف به عمل آمد که در اثر بمباران بخش‌های نگهبانی، کارمندان اداری، سربازان وظیفه «۱۴» نفر، زندانیان و خانواده‌های آنان از جمله قربانیان بوده‌اند.

حمله اسرائیل به زندان اوین دوم تیرماه سال ۱۴۰۴ در محبوحه جنگ ایران و اسرائیل انجام گرفت. نقاطی که در اثر بمباران موشکی اسرائیل به زندان اوین آسیب دیده‌اند، عبارت هستند از «بخش های نگهبانی،اداری و دادسرای اوین، بند زنان، ساختمان بهداری و کتابخانه بند چهارم.»

در خاتمه این مقاله را با جمله‌ای از رضا خندان که خود گویای بسی حرف‌هاست، به پایان می‌آوریم./ «تنها کاری که پس از بمباران کرده‌اند، برپا کردن در اصلی و زدن تابلوی سر در معروفش و دیوار بیرونی زندان است. غیر از این هیچ کاری، دقیقا هیچ کاری نکرده‌اند. حتی آهن پاره‌های خودرو منفجر شده را هم جا به جا نکرده‌اند.»

۱- گزارش زندان اوین پس از سه ماه بعد از بمباران هوایی زندان اوین توسط اسرائیل، به تاریخ ۱۹ شهریور در نامه‌ای شرحی مفصل از وقایع زندان اوین بمباران و متعاقب آن، جا به جایی اجباری به زندان بزرگ تهران و زندان کرج و فشافویه به سایت دویچه‌وله فرستاده شد. 
۲- بمباران موشکی زندان اوین توسط اسرائیل در سطح جهان با واکنش هایی روبرو شد. از جمله «عین الخیطان» سخنگوی دفتر سازمان ملل حملات هوایی به زندان اوین را«نقص جدی قوانین بشر دوستانه بین‌المللی» خواند. 
۳- طبق گفته عفو بین‌الملل، حمله عمدی به اهداف غیرنظامی تحت قوانین بشر دوستانه بین‌المللی ممنوع است و می تواند مصداق جنایت جنگی محسوب شود.                                                ۴- در زمان جنگ این مکان‌ها نباید مورد حملات هوایی «بمباران» قرار گیرد.«بیمارستان ها، درمانگاه ها، زایشگاه‌ها‌ زندان‌ها‌، خانه سالمندان‌، موزه‌ها‌، مناطق مسکونی غیر نظامی‌ها به‌طور اعم ، دانشگاه‌ها، مدارس، دبستان و دبیرستان‌، مهدی کودک .       

۵- حملات هوایی ، بمباران زندان اوین یا هر زندان دیگر مصداق جنایت علیه بشریت است.     

پاریس ‌اول ماه اکتبر سال ۲۰۲۵ - محسن حسام