یورگ شندلر
اراده خدا در کاخ سفید
Wed 1 10 2025

ایالات متحده: دونالد ترامپ درهای خود را به روی ملیگرایان مسیحی افراطی گشوده است. اکنون آنها بسیار نزدیک به قدرت هستند. هدفشان: تبدیل کشور به یک حکومت دینی است.
ارتش مهربان خدا در این یکشنبه در واشنگتن زود برپا شدهاست. حدود ۱۵۰ نفر از پیش از آغاز مراسم، در طبقه اول یک خانه مسکونی به رنگ خون گاو در خیابان پنسیلوانیا، شلوغ کردهاند. این خانه کمتر از ده دقیقه پیاده تا کاپیتول ایالات متحده فاصله دارد.
«کریست چرچ دی. سی.»، کلیسای انجیلی که امروز و اینجا تأسیس میشود، بسیار نزدیک به مرکز قدرت قرار دارد. بنابراین چندان عجیب نیست که ناگهان پیت هگست با خانواده و سرویس مخفی در میان جمع مؤمنان ظاهر شود.
هگست وزیر دفاع ایالات متحده است و در این مقام، از جمله از ایمان واقعی دفاع میکند. بدن او پر از خالکوبیهای شوالیهای است. در کتاب خود «American Crusade» که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، نوشت: «صلیبسرمایه آمریکایی ما با شمشیر واقعی رخ نمیدهد و مبارزه ما با اسلحه نیست. هنوز نه.»
او در این روز جولای تنها عضو کابینه حاضر در مراسم عبادت است. اما تنها یکی از بسیاری از افراد در اطراف ترامپ است که به دنیای مسیحیان افراطی تعلق دارند و هدف مشترکی دارند: قرار دادن آمریکا تحت دیکتاتوری کتاب مقدس.
بازدیدکنندگان این مراسم افتتاحیه، که بیشتر جوان، تقریباً همگی سفیدپوست و دارای خانوادههای پرجمعیت هستند، بسیار مؤدبانه رفتار میکنند. آنها مهمانان را در جمع خود خوشآمد میگویند، تا زمانی که از قوانین مشخصی پیروی کنند («عکس نگیرید، ضبط نکنید»). آنها به آرامی دو معترض خارج از خیابان را نادیده میگیرند، که نفرینهایشان («ما شما را نفرین میکنیم!») به آرامی وارد این اتاق نماز موقت با دو پرچم بزرگ آمریکا میشود. و وقتی کشیش جارد لانگشور، با کت آبی و کراوات آبی-زرد، در خطبه خود نوعی تحول تاریخی را پیشبینی میکند، با شادی سر تکان میدهند.
او میگوید کلیسایش هر کاری که لازم باشد انجام خواهد داد تا واشنگتن را از کسانی نجات دهد که به جای خداوند قادر مطلق، به خودشان گوش میدهند. یک کشیش همکار پیشتر اعلام کرده بود که فمینیسم و همجنسگرایی در این شهر گناهآلود را مورد حمله قرار خواهند داد. اکنون لانگشور میگوید: «عبادت برای ما جنگ است – و منظورمان دقیقاً همین است.» او میگوید: «مسیح یا هرجومرج»، واشنگتن باید انتخاب کند. شهر یک مرداب است و «کریست چرچ» آمده است تا آن را خشک کند.
در پایتخت آمریکا کمبودی از کلیسا وجود ندارد. برای حدود ۷۰۰,۰۰۰ نفر جمعیت، حدود ۸۰۰ مکان عبادت وجود دارد. در تقریباً هر خیابان یکی هست، اغلب به سختی از ساختمانهای مسکونی ساده قابل تشخیص است. اما «کریست چرچ»، جدیدترین عضو و بخشی از شبکه جهانی گستردهای به نام «Communion of Reformed Evangelical Churches»، در بسیاری جهات یک کلیسای خاص است.
داگلاس ویلسون، که دههها حتی در میان انجیلیهای بسیار محافظهکار به عنوان یک فرد افراطی شناخته میشد، مانند یک جنگجوی خدا، بهطور آیینی علیه برابری زن و مرد سخن میگوید. او شعر میسراید: «مرد نفوذ میکند، فتح میکند، استعمار میکند، میکارد. زن دریافت میکند، تسلیم میشود، میپذیرد.»
ویلسون مهاجرت غیرپروتستانها به آمریکا را بیحرمتی میداند. او میخواهد دسترسی مسلمانان معتقد به مشاغل عمومی محدود شود یا آنها را به «خوداخراجی» تشویق کند. او گاهی بردهداری را نه تنها شرمآور نمیداند، بلکه معتقد است که «گاهی به علاقه واقعی میان نژادها» منجر شده است. جنگ داخلی آمریکا، که از ۱۸۶۵ پایان یافته، هنوز برای او به طور کامل حلنشده است.
گاهی ویلسون کلیپهای تبلیغاتی مذهبی میسازد که در آن با سیگار کوبایی در دهان و آتشافکن بسته شده، شخصیتهای دیسنی و دیگر نمادهای سبک زندگی «فاسد» را به آتش میکشد. اهداف او روشن است: ویلسون میخواهد یک «تئوکراسی آمریکایی» ایجاد کند – کشوری که قوانین کتاب مقدس در آن اجرا شود. هیچ چیز دیگر.
در حالی که چنین ایدههایی تا چند سال پیش بیشتر به عنوان خیال پردازیهای مسیحیان افراطی تلقی میشد، در آمریکا تحت ترامپ شاهد تغییر قابل توجهی هستیم. بدون آنکه حتی یکی از اعتقاداتش را تعدیل کرده باشد، ویلسون از یک تکرو به یک الگو برای بسیاری از ملیگرایان مسیحی تبدیل شده است – جنبشی سیاسی و مذهبی بسیار راست که تصور میکند آمریکا صرفاً توسط و برای مسیحیان پروتستان ایجاد شده است.
حدود یک سال است که ویلسون در سخنرانیها، پادکستها و کنفرانسهای دنیای ترامپ به عنوان مهمان ویژه حضور دارد. تأسیس کلیسای ویلسون در نزدیکی کاپیتول نه تنها یک عمل مهربانی الهی است، بلکه یک اعلام جنگ و نشانهای از نزدیکی افراطیون مذهبی به قلب قدرت جهانی آمریکا در دوره ترامپ است.
چهلوهفتمین رئیسجمهور آمریکا که چندان به تقوا معروف نیست، تعداد زیادی از «مسیحیان شگفتانگیز» خود را به حلقه درونی قدرت آورده است. آنها در رأس وزارتخانهها و سازمانهای فدرال، سفارتها و کرسیهای قضایی عالی نشستهاند و بارها اصل جدایی دین از دولت را تضعیف کردهاند.
مسیحیان ترامپ مسیحیان معمولی نیستند. بسیاری از آنها، مانند وزیر پنتاگون هگست، بر این باورند که کتاب مقدس، و تنها کتاب مقدس، معیار تمام امور دینی و دنیوی است.
ملیگرایان مسیحی، کتاب مقدس را به دلخواه خود تفسیر میکنند تا آنچه را که ظاهراً دشمنی با زنان، همجنسگرایان و دگرباشان، نژادپرستی آشکار و خیال برتری سفیدپوستان است، توجیه کنند.
بسیاری از رهبران جامعه MAGA با روحیه مسیحی بنیادگرا آمیختهاند، از جمله چارلی کرک، شخص تأثیرگذاری که در سپتامبر امسال در یک حمله در آریزونا کشته شد و تا زمان مرگش جوانان زیادی را با دیدگاههای راستمذهبی و راستافراطی خود مجذوب کرده بود.
ترامپ روز یکشنبه گذشته در مراسم یادبود کرک در آریزونا، که حدود ۷۰,۰۰۰ نفر در آن حضور داشتند و کمکم شبیه یک نمایش جذب نیروهای انجیلی میشد، وعده داد که خدا را «بیش از همیشه» به زندگی روزمره بازخواهد گرداند. اعضای دولت ترامپ اعلام کردند که با «خشم عادلانه» علیه «افراطیون چپ» که آنها را عاملان پشت پرده قتل میدانند، مقابله خواهند کرد. معاون رئیس ستاد ترامپ گفت که «قواي شر» را از بین خواهند برد.
روبرت جونز، دانشمند علوم دینی و مؤسس موسسه غیرانتفاعی Public Religion Research Institute در واشنگتن هشدار میدهد: «یک الهیات سیاسی خطرناک و اقتدارگرا کنترل یکی از دو حزب بزرگ ما را به دست گرفته است.» او میگوید دولت ترامپ در مأموریتی نظامی است تا کشور را به «آمریکای سفیدپوست مسیحی» تبدیل کند. و پرسش این است که آیا رئیسجمهور درک میکند چه نیروهایی را در دور دوم ریاستجمهوری خود آزاد کرده است.
ایده تبدیل آمریکا به کشوری مورد رضایت خداوند به اندازه کشف دنیای جدید قدمت دارد. ملیگرایان مسیحی هنوز هم به بولای پاپ الکساندر ششم از سال ۱۴۹۳ استناد میکنند: دین مسیحی باید «در همه جا گسترش یابد» و برای این منظور «قومهای وحشی تحت سلطه قرار گیرند».
مهاجران اروپای متدین در نام خدا تمام کارها را انجام دادند، سرزمینهای ناشناخته را تحت سلطه خود درآوردند و مردمان بومی را قتلعام کردند. اما قارهای که تنها بر اساس قوانین کتاب مقدس اداره شود، همیشه یک رؤیای دوردست باقی ماند، بهویژه پس از تصویب اولین قانون اساسی ایالات متحده در ۱۷۸۸ که به صراحت اعلام میکرد ایجاد یک دین رسمی ممنوع است.
حتی در سالهای اخیر نیز به نظر نمیرسید که یک تئوکراسی بتواند در آمریکا محقق شود. در اوایل دهه ۹۰، حدود ۹۰ درصد آمریکاییها خود را مسیحی میدانستند، اما ۳۰ سال بعد این رقم به کمی بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است.
سال گذشته، موسسه Public Religion Research Institute از آمریکاییها پرسید که آیا موافقاند دولت آمریکا را به یک ملت صرفاً مسیحی تبدیل کند، که یک آمریکایی واقعی مسیحی باشد و قوانین آمریکا بر ارزشهای کتاب مقدس استوار باشد. تنها سه نفر از هر ده نفر کاملاً یا تا حد زیادی موافق بودند. اما در میان جمهوریخواهان ۵۳ درصد و در میان انجیلیهای سفیدپوست ۶۵ درصد موافق بودند. و آنها رؤیای عهد عتیق خود را رها نکرده بودند.
برای نزدیک شدن به این رؤیا، آنها مردی را به عنوان ناجی برگزیدند که به بیوفایی زناشویی، حرص، دروغ و حسادت تمایل دارد و به طور منظم نیمی از ده فرمان را زیر پا میگذارد: دونالد ترامپ.
لنس والنو، واعظ تلویزیونی تگزاسی و یکی از انجیلیهای پرشبکه کشور، در سال ۲۰۱۶ نوشت که ترامپ «نامزد آشوب خدا» است و برای «هدف خاصی» توسط قادر مطلق مسح شده است. ابتدا بسیاری از ملیگرایان مسیحی در این مورد شک داشتند، زیرا میلیاردر خودمحور و فحاش نیویورکی برایشان بیش از حد دنیوی به نظر میرسید. اما جایگزین – سیاستی ظاهراً مساواتطلبانه، «ووک» و مخالف مردان و سفیدپوستان – برایشان حتی بازدارندهتر بود.
در نهایت، ۷۷ درصد از تمام انجیلیهای سفیدپوست ترامپ را انتخاب کردند و هشت سال بعد این رقم به ۸۱ درصد رسید.
امروزه بسیاری از هواداران ترامپ معتقدند او برای نابود کردن «دموکراتهای شیطانی» و دیدگاههای شیطانی لیبرال آنها به آنها فرستاده شده است.
وقتی میلیاردر نیویورکی برای دور دوم ریاستجمهوری خود آماده میشد، مؤسسات فکری مختلف پشت صحنه شروع به برنامهریزی دقیق برای دوران «ترامپ ۲.۰» کردند تا از ایجاد هرجومرج مشابه دور اول جلوگیری کنند.
به این ترتیب، تحت هدایت بنیاد ملیگرای Heritage Foundation، پروژه 2025 «Project 2025» شکل گرفت، یک نقشه راه برای تبدیل آمریکا به یک کشور اقتدارگرا، بسته، پیشامریکایی و با الهام از کتاب مقدس.
ملیگرایان مسیحی در میان سازندگان «Project 2025» – و این تعداد کم هم نبود – تصویری از کشوری داشتند که در آن خانواده مسیحی انجیلی تحت رهبری یک پدرسالار در مرکز قرار دارد، سقط جنین ممنوع و همجنسگرایی نکوهش شده است. کشوری که اهل دیگر ادیان از آن طرد شده یا به شهروندان درجه دو تنزل داده میشوند.
در این کشور مدارس مسیحی جای مدارس دولتی را میگیرند و دیگر آنچه را که ادعا میشود آموزههای اشتباه درباره تغییرات اقلیمی، نژادپرستی، تنوع یا تکامل است، منتشر نمیکنند. خلاصه اینکه: کشوری که دانش را دوباره با ایمان جایگزین میکند، انگار هرگز روشنگری رخ نداده است.
کریستین کوبس دو مز، مورخ و نویسنده، میگوید: «تمام بخشهای جامعه باید طبق این تصور تحت کنترل خدا قرار گیرند.» این نه تنها برای دین بلکه برای سیاست، آموزش، اقتصاد، خانواده، رسانهها و هنرها صادق است.
همه اینها کمتر شبیه دینداری و بیشتر شبیه رادیکالیسم است. تلاش برای بازگرداندن چرخ تاریخ دههها، اگر نه قرنها، به زمانی که مردان هنوز مرد بودند و درگیریها را به روش خودشان حل میکردند: با اعتماد به خدا و هفتتیر. عیسی و جسی جیمز. تلاش برای احیای یک اسطوره آمریکایی باستانی است؛ پاسخ راستافراطی به سیاست هویت چپ که به نظرشان زنانه و اخلاقگرایانه است و تلاش برای نابودی دولت دموکراتیک قانونمند.
ترامپ ادعا میکند که با «Project 2025» کاری ندارد. اما تقریباً هر یک از این ایدهها بلافاصله پس از انتخاب او مسیر خود را پیدا کردند. از دیدگاه مسیحی بنیادگرا، حملات او در ماههای اول ریاستجمهوری – یورش به مهاجران، حمله به مدارس و دانشگاهها، توزیع مجدد ثروت به نفع ثروتمندان، و تلافیجویی علیه مخالفان سیاسی – تصادفی نیست؛ بلکه بهطور سیستماتیک برای ایجاد یک دولت مورد رضایت خداوند یا چیزی که وفاداران ظاهری به کتاب مقدس آن را چنین میدانند، طراحی شده است.
آیا خود ترامپ به کاری که انجام میدهد ایمان دارد؟ یا رهبر مذهبی صرفاً یک نقش دیگر در مخزن بیپایان دونالد ترامپ است؟ بدون آراء متعصبین کتاب مقدس، احتمالاً هرگز انتخاب نمیشد. ترامپ تقریباً مجبور بود خود را به موقع به عنوان مجری اراده خدا به آنها عرضه کند.
در فوریه ۲۰۲۴، در یک برنامه انتخاباتی با تولیدکنندگان مذهبی رادیویی گفت که مسیحیت «مهمترین چیزی است که این کشور کم دارد، مهمترین!» و وعده داد که پس از تصدی مقام، در همه تصمیمگیریها «محتوای طرفدار خدا» را پیش ببرد.
سالها پیش از MAGA، ترامپ نوعی خدای شخصی پیدا کرده بود. یک ربع قرن پیش، او «تلوانجلست» (Televangelistin) پائولا وایت را ملاقات کرد و او را به مشاور روحانی خود تبدیل کرد. او به «انجیل ثروت» اعتقاد دارد، که طبق آن ثروتمندان مانند ترامپ باید از نظر خداوند در موقعیت ویژهای باشند. او همچنین گاهی «زیر زبان» با خود صحبت میکند یا برای سقط جنین دعا میکند.
ترامپ از طریق رسانههای دیجیتال خود را به عنوان یک شخصیت مقدس نمایش میدهد که تنها میتواند آمریکا را از نابودی نجات دهد. و اگر در این مسیر سودی هم عایدش شود، چه بهتر: کتاب مقدس «God Bless the USA» او با قیمت ۶۰ دلار به فروش میرسد.
از زمانیکه در سپتامبر ۲۰۲۴ در یک گردهمایی انتخاباتی در پنسیلوانیا گلوله یک تروریست تنها او را سطحی زخمی کرد، ترامپ ظاهراً کاملاً متقاعد شده که مسیح جدید است. خودبزرگبینی او به اوج رسید در سخنرانی تحلیف ژانویه: «زندگی من به دلایل خوبی حفظ شد. من توسط خدا نجات یافتهام تا آمریکا را دوباره بزرگ کنم.»
نمایش یا توهم بزرگمنشی؟ شاید هر دو. سرعتی که ترامپ از آن زمان دیوار جدایی دولت و کلیسا را سوراخ کرده، نفسگیر است. با یکی از اولین دستورات خود، ۴۷مین رئیسجمهور آمریکا در فوریه دفتر ایمان کاخ سفید را ایجاد کرد که وظیفه اصلی آن «مبارزه با تعصبات ضدمسیحی و ضدیهودی» است. رئیس این دفتر: مشاور مذهبی او پائولا وایت.
هنگامی که ترامپ در اواسط جولای با بیش از ۶۰ رئیس شرکتهای بزرگ به صرف ناهار به خاطر مسائل مذهبی نشست، وایت خوشحال شد: «رئیسجمهور ترامپ نه تنها آمریکا را دوباره قابل تحمل، ثروتمند و قدرتمند میکند – بلکه ایمان را نیز دوباره در مرکز قرار میدهد.»
در یک «صبحانه ملی دعا»، ترامپ اعلام کرد که وزارت دادگستری را مجاز میکند «خشونت و وندالیسم ضدمسیحی» را با تمام قدرت قانون پیگیری کند. اخیراً او اجازه داده است که در نهادهای فدرال دوباره نماز خوانده شود و حتی تبلیغ مذهبی انجام شود.
بر اساس دستورالعمل، کارکنان دولت میتوانند «دیگران را به درستی موضع مذهبی خود قانع کنند». مسیحیت، ظاهراً با توجه به قانون اساسی، در این دستورالعمل بهطور صریح ذکر نشده، اما همه میدانند که منظور آموزشهای محمد نیست – به ویژه که ترامپ پیش از این همه مسیحیان پرشور خود را در جایگاههای مختلف مستقر کرده است.
این مسئله شامل برخی از بالاترین مقامات دولتی نیز میشود. همانطور که در دوره اول ریاستجمهوری خود انجام داد، رئیسجمهور راسل ووت را بهعنوان رئیس دفتر بودجه خود منصوب کرد و بدین ترتیب او شد رئیس بودجه کاخ سفید. ووت یکی از معماران «Project 2025» و خود را ملیگرای مسیحی اعلام کرده است. بزرگترین نگرانی او سرکوب مداوم آمریکاییها توسط «افراطیون تغییرات اقلیمی» و «مبارزان وُک» است.
ترامپ یک ملیگرای مسیحی دیگر، مایک هاکابی، نامزد پیشین ریاستجمهوری را به عنوان سفیر خود به اورشلیم فرستاد. بسیاری از انجیلیها روابط مالی و سیاسی با شهرکنشینان یهودی رادیکال در کرانه باختری دارند و معتقدند دومین بازگشت مسیح تنها زمانی ممکن است که تمام یهودیان به سرزمین مقدس بازگردند. هاکابی تاکنون حاضر نشده است جنایات احتمالی اسرائیل در نوار غزه را محکوم کند و حتی بحران گرسنگی در غزه را به شدت انکار کرده است. او سالها پیش گفته بود: «چیزی به نام فلسطینیها در واقع وجود ندارد.»
دوست هاکابی – و ترامپ – جاننی مور، تاجر انجیلی و خود را صهیونیست مسیحی میداند. او مدیر یک آژانس تبلیغاتی مسیحی است که از جمله پروژه Ark Encounter در کنتاکی را ترویج کرده است: یک پارک تفریحی بنیادگرای مسیحی در دل یک کشتی نوح ۱۵۵ متری که ظاهراً بهطور کامل بازسازی شده است.
از ژوئن، مور همچنین ریاست «بنیاد بشر دوستانه غزه» (GHF) را بر عهده دارد. این سازمان خصوصی آمریکایی که همکاری نزدیکی با ارتش اسرائیل دارد، قرار است فلسطینیها در نوار ساحلی ویران شده را با مایحتاج اولیه تأمین کند. در نزدیکی چهار مرکز توزیع GHF تاکنون بیش از ۸۵۰ نفر که در انتظار غذا بودند جان باختهاند، که بیشترشان توسط ارتش اسرائیل تیر خوردهاند، موضوعی که یک مقام ارشد سازمان ملل آنها را «تلههای مرگ سادیستی» توصیف کرد.
یکی از متعصبترین طرفداران مسیحیت، «وزیر جنگ» ترامپ، پیت هگست است، که اکنون میتواند همفکران خود را در نماز شرکت دهد، از زمانی که کلیسایی که عضو آن است، یک عبادتگاه در واشنگتن افتتاح کرده است. اخیراً هگست در پلتفرم X ویدئویی منتشر کرد که در آن، به گفته خودش، «مربی» او داگلاس ویلسون خواستار لغو حق رأی زنان شده است. او حتی کشیش انجیلی خانگی خود از تنسی را برای برگزاری مراسم مذهبی در پنتاگون به واشنگتن آورده است.
هگست، مجری سابق فاکس نیوز، علاقه خاصی به «شوالیهها» دارد. بدن عضلانی او که قبلاً اغلب به نمایش گذاشته میشد، شامل خالکوبیهایی از یک اسلحه AR-15، دو شمشیر متقاطع، صلیب اورشلیم و شعار «Deus vult» (خدا میخواهد) است، شعاری که شوالیههای قرون وسطی هنگام ورود به میدان نبرد استفاده میکردند.
ترکیب عجیب نمادهای کاتولیک با گرایش انجیلی لزوماً تصادفی نیست. با توجه به کاهش تعداد کلی مسیحیان در آمریکا، تلاشهایی دهههاست که برای پر کردن شکافهای ایدئولوژیک و الهیاتی صورت گرفته است. به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۴، سند جامع «انجیلیها و کاتولیکها با هم» سر و صدای زیادی به پا کرد. پژوهشگران معتقدند که این تلاشها نهایتاً نتیجه داده است. کریستین کوبس دو مز، مورخ، میگوید: «ما شاهد وحدت روزافزون در میان جریانهای مختلف مسیحی هستیم. همه آنها پشت یک هدف مشترک جمع شدهاند.»
شخصیت جالب در این زمینه، معاون رئیسجمهور ترامپ، JD ونس است؛ یک سابقاً آتئیست که تنها در سال ۲۰۱۹ به دین کاتولیک گروید، اما ارتباطاتی با اردوگاه پروتستانهای افراطی دارد.
در طول کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴، یکی از جریانهای محبوب ملیگرای مسیحی، «انقلاب جدید رسولان» (New Apostolic Reformation)، تورهای شجاعت را در سراسر کشور برگزار کرد: نوعی کاروان سیاسی-مذهبی با حضور خودخواندههای پیامبر و رسول که هزاران شنونده خود را به پیوستن به «ارتش خدا» و «آمادگی برای جنگ» تشویق میکردند. در مونروویل، پنسیلوانیا، برگزارکنندگان انجیلی پیش از انتخابات مهمان ویژهای داشتند: کاتولیک JD ونس.
همه اعضای تیم ترامپ به این وضوح با ایدئولوژی ملیگرای مسیحی همراهی نمیکنند. اما جالب است که سایر جمهوریخواهان بلندپایه نیز دینداری خود را به نمایش میگذارند. مایک جانسون، رهبر اکثریت مجلس نمایندگان و رسماً سومین مقام قدرتمند کشور، میگوید دیدگاه جهان خود را از کتاب مقدس میگیرد. در کاپیتول، قلب کهنترین دموکراسی موجود در جهان، او را در حال نمازگزاری در جمع تصویربرداری کردهاند.
در جلوی دفترش پرچمی ظاهراً ساده با یک کاج سبز روی زمینه سفید با نوشته «An Appeal to Heaven» (فراخوان به آسمان) قرار دارد. این پرچم در اصل از جنگ استقلال آمده و به عنوان نشانه ملیگرایان مسیحی شناخته میشود. همین پرچم را ساموئل آلیتو، یکی از بحثبرانگیزترین قضات دیوان عالی و مخالف سقط جنین و ازدواج همگانی، در سال ۲۰۲۳ جلوی خانه خود برافراشته بود.
وزیر دادگستری ترامپ، پم باندی، که وظیفه نظارت بر جدایی دولت و کلیسا را بر عهده دارد، در ژوئن خود را لذتبخش دید که اولین جلسه استماع کمیسیون دولتی برای آزادی مذهبی را دقیقاً در موزه خصوصی کتاب مقدس در واشنگتن برگزار کند. این موزه که در سال ۲۰۱۷ تأسیس شده است، طبق تحقیقات «نیویورک تایمز» به عنوان «محل ملاقات ملیگرایان مسیحی» شناخته میشود.
در همان مکان، ترامپ اوایل سپتامبر ابتکار «آمریکا دعا میکند» را اعلام کرد و از همه هموطنان خواست تا به طور جمعی دعا کنند تا کشور در ۲۵۰امین سالگرد خود سال آینده قوی و ثروتمند شود. همزمان، او وعده داد که در مدارس دولتی «حق دعا» را برقرار کند. این احتمالاً بخشی از تصمیم اخیر او برای «رسیدن به بهشت» نیز محسوب میشود.

چگونه طرفداران جمهوریخواه ترامپ اکنون بدون هیچ مانعی بین این دو جهان حرکت میکنند، در تابستان در هتل واشنگتن هیلتون قابل مشاهده بود. در یک آخر هفته، افراد شامل دیوانگان عیسی، طرفداران ترامپ، تاجران، مقامات دولتی، روحانیون و معالجان معجزهگر در آنجا حضور داشتند. در یکی از غرفهها، کلاههایی با نوشته «عیسی نجاتدهنده من است، ترامپ رئیسجمهور من است» توجه زیادی جلب میکرد.
در کنار آن، یک «وزارت توبه و قداست» خودخوانده از کبوترهایی خبر میداد که دوباره قادر به شنیدن هستند و زنانی که بدون رحم زایمان میکنند. یک طبقه پایینتر، یک کشیش اعلام کرد: «ما دموکرات نیستیم، ما کتابمردانیم.»
این بازار عجیب و غریب سادهلوحی توسط ائتلاف محافظهکار Faith & Freedom برگزار شد، که در سال ۲۰۰۹ به منظور مقابله با باراک اوبامای تصور شده به عنوان شیطان تأسیس شد و به عنوان واسطه میان جناح راست جمهوریخواهان و انجیلیها عمل میکند.
در پیام خوشآمدگویی به کنفرانس به صورت نسبتاً خونسرد آمده بود: «شیطان اضافهکاری میکند تا زمین از دست رفته را باز پس گیرد. به همین دلیل باید بیش از هر زمان دیگری مسیحیان را بسیج کنیم.»
در طول این سه روز «جهنمی» در پایتخت، افرادی مانند وزیر خزانهداری آمریکا، اسکات بسنت، رئیس ارشد مرزبانی ترامپ، تام هومن، سناتورهای تد کروز و لیندزی گراهام، سخنگوی پیشین ترامپ، نمایندگان دفتر ایمان کاخ سفید و بسیاری دیگر که از ژانویه در اهرمهای قدرت واشنگتن نشستهاند، روی صحنه حضور داشتند.
به گفته پژوهشگر دین، جونز، آنچه ملیگرایان مسیحی با روزافزون بیپروایی منتشر میکنند، «کاملاً ناسازگار با دموکراسی ما» است. و این تنها به دلیل این نیست که این ایدئولوژی مردان سفیدپوست و دگرجنسگرا را به عنوان حکمرانان الهی تمجید میکند. باورهای دیگر این متعصبین کتاب مقدس نیز با یک جامعه آزاد قابل جمع نیست، از جمله محروم کردن گروههای جمعیتی و مذهبی، انکار نژادپرستی یا همجنسگراهراسی.
به ویژه، جونز نگران است که در آمریکا تحت ترامپ، اختلافات سیاسی دیگر به عنوان رقابت متمدنانه ایدهها انجام نمیشود، بلکه «به عنوان نبردهای آخرالزمانی میان خیر و شر» است. این میتواند افراد را ترغیب کند تا رقبای سیاسی خود را نه در پای صندوق رأی، بلکه با زندانی کردن، تبعید یا حتی کشتن شکست دهند. جونز نویسنده کتاب «White Too Long» است که درباره نژادپرستی در محافل ملیگرای مسیحی نوشته شده و به دستور پنتاگون از آکادمی نیروی دریایی آمریکا حذف شد.
و اگرچه اغواگران مسیحی راست همواره تأکید میکنند که منظورشان از «نبرد» صرفاً یک مبارزه روحانی است، جونز میگوید: «نظرسنجیهای ما نشان داده است که ملیگرایان مسیحی دو برابر دیگران فکر میکنند که خشونت سیاسی در شرایط موجود میتواند توجیه شود».
نمونهای از پیامدهای چنین تفکری، ششم ژانویه ۲۰۲۱ بود، زمانی که گروهی معتقد بودند که ناجی، ترامپ، از پیروزی انتخاباتیاش محروم شده است و به کاپیتول در واشنگتن یورش بردند. بسیاری از این افراد ابتدا زانو زده و از خدا طلب یاری کردند و سپس با پرچمهای برافراشته – از جمله پرچم «Appeal to Heaven» – به دنبال مخالفان ترامپ رفتند.
در دنیای توهمآمیز آخرالزمانیان، این یک نوع جنگیری تلقی میشد. در واقع، این اولین انتقال قدرت همراه با خشونت در تاریخ ایالات متحده بود. شگفتآور است که با وجود شواهد فراوان که حمله به کاپیتول عمدتاً توسط متعصبین مسیحی هدایت و سازماندهی شده بود، این جنبه تقریباً به طور کامل در گزارش رسمی بررسیها نادیده گرفته شد. بخش عمدهای از شرکتکنندگان تاکنون توسط ترامپ عفو شدهاند.
به نظر میرسد ونس لوتر بی نیز قصد داشت «کار خدا» را انجام دهد، زمانی که در اواسط ژوئن در مینهسوتا یک سیاستمدار دموکرات و همسرش را به قتل رساند. احتمالاً این تنها آغاز یک قتلعام طولانی بود. تحقیقات بعدی فهرستی شامل دهها نام قربانیان احتمالی در اختیار مقامات قرار داد.
مطابق اطلاعات موجود، ونس در یک کالج کتاب مقدس تحصیل کرده بود که مؤسس انجیلی آن قبلاً خواسته بود هر مسیحی روزانه حداقل یک «دعای خشونتآمیز» بخواند. بعدها برای مدتی به جمهوری دموکراتیک کنگو رفت و به عنوان واعظ مهمان علیه سقط جنین و همجنسگرایی سخنرانی میکرد. پس از قتل در مینهسوتا، او به فرزندانش پیامک زد: «بابا امشب به جنگ رفته است.»
در ایالات متحده ترامپ و همپیمانانش قتل دوگانه را تنها یک موضوع جزئی تلقی کردند. هیچ فریادی برنخاست و هیچ سخنرانیای صورت نگرفت. وقتی از رئیسجمهور آمریکا پرسیده شد که چرا پرچمها در ساختمانهای فدرال به حالت نیمهافراشته نیستند، پاسخ داد: «برای چه کسی؟» اما سه ماه بعد، پس از آنکه راستگرای افراطی چارلی کرک به شکلی مشابه و تراژیک کشته شد، ترامپ خود را در صف اول درگیر تقدیس عملیاتی این «شهید» کرد، کسی که در طول زندگیاش آشکارا علیه بیگانگان، زنان و اقلیتهای کیوئر سخنرانی کرده بود.
«خدا میخواهد؟»
تفسیر بسیار خاصی از کتاب مقدس لازم است تا رفتارهایی که ملیگرایان مسیحی عمدتاً سفیدپوست در آمریکا تحت تأثیر تحریکات مذهبی ترامپ میطلبند و گاه انجام میدهند، توجیه شود. به همین دلیل برخی پژوهشگران از «مسیحیت ظاهری» سخن میگویند، که دیدگاه افراطی را در لباس مؤمنانه میپوشاند.
با این حال، در آمریکا تحت ترامپ، این شکل خاص پرهیزکاری اختصاصی به سرعت در حال پیشرفت است. اگر جریانهای کمتر رادیکال در پر کردن کلیساهای خود در روزهای یکشنبه مشکل دارند، بسیاری از ملیگرایان مسیحی چنین نگرانیهایی ندارند. شاید هیچجا بهتر از ۴۰۰۰ کیلومتر غرب واشنگتن، در بیابانهای آیداهو، قابل مشاهده نباشد، جایی که واعظ آتشافروز داگلاس ویلسون در مسیر خود به سوی یک حکومت الهی آمریکایی، پیشرفت زیادی داشته است.
«موسکو» مکانی مرتب و هنری با خانههای چوبی جذاب است که میتوان هر زمان نسخههای جدید سریال محبوب «والتونها» را در آن ضبط کرد. این شهر دانشگاهی با حدود ۲۵ هزار نفر جمعیت در حاشیه «پالوس»، چشماندازی ملایم و تپهای در شمال غرب آمریکا قرار دارد، که زمانی چمنزار بود و اکنون به یک فرش بزرگ گندم تبدیل شده است. تنها کوه موسکو با ارتفاع ۱۵۰۰ متر و برخی سکونتگاههای انسانی، این فضا را میشکند. موسکو بزرگترین سکونتگاه این منطقه در ایالت آیداهو است. رودخانهای که از آن عبور میکند، Paradise Creek نام دارد.
یک یکشنبه در جولای، در حاشیه شمالشرقی شهر رفتوآمد زیادی دیده میشود. صدها نفر، عمدتاً خانوادههای جوان با سه، چهار، پنج یا بیشتر فرزند، از پارکینگ عظیم به سمت یک کلیسای ساده آجری حرکت میکنند که اگرچه بزرگ است، اما برای تعداد مومنان کافی نیست – به همین دلیل آن روز صبح سه مراسم عبادت برگزار میشود. درست کنار کلیسا، میان تپههای شنی انباشته، پالتهای چوبی، آجرها، بیلها، میکسرهای بتن و یک ساختمان نیمهکاره با ورودی ستوندار قرار دارد. روی یک تابلو نوشته شده که این مرکز قلب یک شهر مدرسهای عظیم جدید با چمنهای مرتب و فوارهها خواهد بود. یک زمین فوتبال با سکو نیز آماده است.
یک مأمور امنیتی بسیار دوستانه از غریبهها که آنجا پرسه میزنند، میپرسد آیا میتواند کمک کند. او از یک لیوان با تصویر ترامپ و نوشته «بهترین پدر تا به حال» مینوشد.
این منطقه ساختمانی «لوگوس» نام دارد و جدیدترین گسترش آن چیزی است که برخی «امپراتوری داگ ویلسون» مینامند، و این تقریباً اغراقآمیز نیست. در پنجاه سالی که این سرباز سابق در اینجا سکونت داشته، بیکار نبوده است. او پنج کلیسا تنها در موسکو و اطراف آن تأسیس کرده و سه کلیسای دیگر نیز در دست برنامهریزی است. کل اتحادیه Communion of Reformed Evangelical Churches حدود ۱۶۰ عبادتگاه در آمریکا، اروپا، استرالیا و آسیا دارد.
در آیداهو، ویلسون همچنین یک مدرسه مسیحی، یک کالج مسیحی و یک انتشارات مسیحی ایجاد کرده است. او صدها نوشته الهیاتی، کتاب کودک و مجموعه شعر منتشر کرده و پیامهای خود را از طریق سرویس پخش اختصاصی، پادکست و کانال یوتیوب منتقل میکند. اعضای جماعت او، که «کرکر» نامیده میشوند، گالریها، تئاترها، ساختمانهای اداری، پابها، رستورانها و فروشگاههای ضروری روزانه دارند. هر کسی بخواهد، میتواند در موسکو از تولد تا مرگ صرفاً در دنیای Christ-Church زندگی کند.
ویلسون وقتی روز بعد از مراسم سهگانه عبادت در دفتر خود در مرکز شهر برای گفتگو دعوت میکند، میگوید بسیاری چنین میخواهند. ۳۰۰۰ نفر کرکر اکنون در موسکو زندگی میکنند، بسیاری از آنها «فرار کرده از دیکتاتوریها و دستورات سرکوبگر» ایالات متحده به اصطلاح دموکراتیک به سوی او آمدهاند، به موسکو، جایی که اکنون «عناصر اساسی یک جامعه واقعی مسیحی» موجود است. او این را یک «آزمایش» مینامد که در آیداهو در حال آزمایش است تا شاید روزی در مقیاس بزرگتر تکرار شود. ویلسون از نتایج فعلی رضایت دارد: «خدا مهربان است».
و وقتی او در دفتر کوچک خود، با شلوار جین و پیراهن جین، نشسته است؛ دفتری پر از کتاب، پرتره جان ناکس، پیشمسیحی اسکاتلندی، و تقویم کارتون گری لارسن، ویلسون هیچ شباهتی به آن «دیوانه کتاب مقدس» ندارد که در ویدیوهایش دیدهایم. خودش هم، بهصراحت، میگوید این کمی «غیرواقعی» است و با لحنی تقریباً خجالتی حرف میزند.
او بهنظر میرسد که از محبوبیت ناگهانی خود و مورد توجه قرار گرفتن ایدههایش شگفتزده است و میداند که این را مدیون چه کسی است: «ریاستجمهوری دونالد ترامپ برای من مثل کریسمس هر روز است.» نه اینکه هر کاری که ترامپ انجام میدهد را تأیید کند، اما میگوید: «او مثل شیمیدرمانی است. سمی است، اما سرطان را سریعتر از آنچه که تو را میکشد، میکشد.»
او معتقد است که اگر این روند ادامه پیدا کند، روزی سکولاریسم با دینی بهتر—دین خودش—جایگزین خواهد شد. ویلسون میگوید: «مسیحیت پروتستان در DNA ماست.» به همین دلیل آمریکا باید دوباره اکثراً پروتستان باشد و شاید «با چند کاتولیک و چند یهودی»، درست همانطور که شاید قبلاً بوده است. بقیه باید مسیحی شوند یا ناپدید گردند.
ویلسون صبر دارد و از طریق انجمن مدارس کلاسیک مسیحی که خودش هم بنیانگذار آن است، به بیش از ۵۰۰ مدرسه در سراسر کشور دسترسی دارد؛ او این مدارس را «کارخانههای مهمات» مینامد و بهترین شرط خود برای آینده میداند. در موسکو، بیش از هر سومین کودک، آموزش مسیحی دریافت میکند و چیزی در حال رشد است. او میگوید خشونت لازم نیست و آن را رد میکند—مگر «برای دفاع».
اگر به ویلسون گوش کنید، تقریباً میتوان باور کرد که همه چیز در موسکو مسیر آرام و—میتوان گفت—«تکاملی» خود را طی میکند.
اما اگر طرف دیگر ماجرا کسانی مثل سارا بدر باشند، داستان متفاوت است. او میگوید: «موسکو سقوط کرده است. داگلاس ویلسون این شهر را فلج کرده.» بدر خود شاگرد «کارخانه مهمات» Christ Church بود تا اینکه در ۱۳ سالگی به دلیل انتقاد از خوشنمایی بردهداری در آنجا، تعلیق شد. سپس از والدین خود نیز جدا شد و موسکو را ترک کرد، اما اکنون بازگشته تا از چیزی که آن را «فرقه افراطی ویلسون» مینامد، هشدار دهد.
بدر میتواند ساعتها درباره نحوه خرید بخش عمدهای از مرکز شهر موسکو توسط «کرکرها» صحبت کند؛ چگونه به مغازهداران در ساختمانهای کرکر اخطار داده شد وقتی که به کلیسا انتقاد میکردند یا یک مراسم جمعآوری کمک برای یک نهاد غذایی که توسط جامعه LGBTQ اداره میشد، برگزار کرده بودند. بیشتر افراد اکنون ترجیح میدهند سکوت کنند تا از تحریم توسط متعصبان مسیحی مصون بمانند. او توضیح میدهد که موسکو، این شهر زمانی بسیار تحملپذیر—یک جزیره در آیداهو محافظهکار—در حال تسلیم شدن به بنیادگرایان است.
در پادکست خود، «فرزندان پدرسالاری»، بدر اتهامات شدیدی علیه Christ Church مطرح کرده است، از جمله سوءاستفادهها و خشونتهای متعدد علیه زنان، که ویلسون آنها را انکار میکند. بدر میگوید به همین دلیل چندین بار تهدیدهای ناشناس دریافت کرده است.
وقتی او و همکارانش قصد داشتند پادکست را زنده به موسکو بیاورند، محل برگزاری درست پیش از آن، رزرو آنها را لغو کرد. بدر میگوید: «این شهر ترسیده است.»
در واقع، یافتن کسی در موسکو که بخواهد آزادانه درباره تجربه خود صحبت کند، آسان نیست. صاحب فروشگاه کمیک محلی تنها به شرط ناشناس ماندن صحبت میکند. او میگوید که لزبین است و ازدواج کرده و با چشمان اشکآلود توضیح میدهد که دیدن کودکانی که باید خود را انکار کنند، دلش را میشکند. او میگوید که «مسألهای ندارد که هم مسیحی و هم لزبین باشید.»
او همچنین از تلاشهای ترساندن صحبت میکند. یک بار به نشانه اعتراض، یک صفحه کمیک از دهه پنجاه را روی جلوی فروشگاه خود نصب کرد. در آن تصویر، سوپرمن در جمع نوجوانان ایستاده و میگوید: «به یاد داشته باشید، پسران و دختران، همانطور که مدرسه شما از آمریکاییهایی با رنگ پوست، دین و اصالتهای متفاوت تشکیل شده، کشورتان هم همینطور است.»
کرکرهای موسکو این کار را دوست نداشتند. برای این متعصبان مذهبی، از آن زمان به بعد حرف S روی سینه سوپرمن احتمالاً به معنای شیطان است.
اشپیگل ۴۰ | ۲۰۲۵
|
|