سرنا بیلانچری از تایبه (رامالله)
آزار مسیحیان در کرانه باختری
سرزمین نامقدس
Thu 25 09 2025

سالها مسیحیان در کرانه باختری از تجاوزات مهاجران تندرو در امان بودند، اما اکنون خشونتها دامنگیر آنها نیز شده است.
۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵
چیزی با ویرانههای کلیسای سنت جورج درست نیست. یک دود سیاه از دیوار شمالی قبرستان عبور کرده، گویی زبانهای از آتش از آن گذشته و به زمینهای اطراف سرایت کرده است. تنها چیزی که از آن باقی مانده، خاک سوخته است.
در تاریخ ۷ و ۸ ژوئیه، شهرکنشینان یهودی رادیکال یک آتشسوزی در مزارع کنار این کلیسای ۱۵۰۰ ساله به راه انداختند. فاصله تا دیوار تنها سه متر بود و اکنون دیوار آثار حمله را به دوش میکشد. بسیاری هنوز میپرسند چرا. برای پدر بشار، که در اینجا «ابونا» خوانده میشود، معنا روشن است. کشیش میگوید: «از اینجا به سمت شرق، زمین ماست. آنها میخواهند زمین را تصرف کنند».
طی دو سال گذشته، حدود ۱۲۰۰ نفر از ساکنان تایبه، تنها روستای کرانه باختری که کاملاً مسیحینشین است، از سلسله حملاتی که پیش از آن ناشناخته بودند توسط مهاجران تندرو خبر دادهاند. ابتدا حملاتی علیه کشاورزانی بود که در تپههای شرق روستا زیتون برداشت میکردند. سپس حملهای به اتوبوسی پر از دانشآموزان رخ داد.
سپس مردی که بیرون از روستا بود هدف قرار گرفت و به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد. بعد مهاجران رادیکال گاوهای خود را به زمینهای روستا بردند، آنها را میان خانهها و زیر پنجرههای ساکنان شگفتزده رها کردند. یک بار حتی مردان همراه با گاوهایشان در حیاط باستانی کلیسا قدم زدند. سپس نوبت به آتشسوزیها رسید. مهاجران رادیکال در چند نقطه آتش به پا کردند و خودروها و زمینهای کنار کلیسا سوختند.
پدر بشار این حوادث را روایت میکند. بخشی از این حملات توسط گزارشهای رسانهای و شاهدان تأیید شده است. او میگوید: «آنها میخواهند قلمرو اسرائیل را در منطقه C کرانه باختری ایجاد کنند». او مهاجران تندرو را متعصب مینامد. کرانه باختری که تحت اشغال اسرائیل است، از زمان توافقنامه اسلو به سه منطقه A، B و C تقسیم شده است. اسرائیل در منطقه C کنترل کامل نظامی و مدنی دارد. رهبران کلیساهای اورشلیم این حملات را محکوم کردهاند و حتی مایک هاوکبی، سفیر آمریکا که معمولاً طرفدار مهاجران است، آن را «تروریسم» خوانده است.
پدر بشار، ۳۸ ساله، با ریشی مشکی و سفید و عینکی با قاب سیاه، در دفتر خود کنار کلیسای کاتولیک منجی نشسته و با دقت سخن میگوید. آرام و متین. یقه پیوس را بر روی پیراهن آبی روشن خود دارد. او در تمام زندگیاش خشونت را از جهات مختلف تجربه کرده است: در نخستین انتفاضه فلسطین به دنیا آمد و در دومین انتفاضه به راه کشیشی فراخوانده شد و در سال ۲۰۱۴، شبی که نیروهای اسرائیلی رامالله، پایتخت غیررسمی فلسطین، را تسخیر کردند، به صورت مخفیانه روحانی شد.
در پاسخ به این سؤال که آیا او به عنوان یک مسیحی در اینجا احساس امنیت میکند، میگوید: «امنیت به چه معناست؟»
در کلیسای کنار روستا، ردیفهای نیمکتها در حال حاضر خالیاند، تصویر بزرگ مسیح روی نما کاملاً قابل رؤیت است و سکوت و خنکی سایه، آرامشبخش است. تایبه، روستایی ظاهراً آرام در تپههای حدود دوازده کیلومتری شمالشرق رامالله، بخشی در منطقه C و بخشی در منطقه B قرار دارد. باغهای زیتون که ضلع شرقی روستا را احاطه کردهاند، در منطقه C واقع شدهاند و همزمان به روستا تعلق دارند، به گفته پدر بشار. مساحت کل حدود ۲۴۰۰ هکتار است که شامل مناطق مسکونی و زمینهای کشاورزی میشود. اسناد مؤسسه تحقیقاتی Applied Research Institute of Jerusalem این موضوع را تأیید میکنند.
دیگر امنیتی وجود ندارد
در این روستا، کلیساهای بیشتری نسبت به مدارس وجود دارد که از فرقههای مختلفاند: با گنبدهای گرد و پنجرههای گلرز روی نماهای سفید. ویرانههای صدسالهای مانند کلیسای سنت جورج که با باغهای زیتون در دامنههای ملایم احاطه شده است. همچنین با شهرکهای اسرائیلی هممرز است. تنها چند کیلومتر آنطرفتر، پشت باغهای زیتون، دو شهرک اسرائیلی در شرق واقع شدهاند، به همراه حداقل سه پست خارجی میان آنها. بر اساس قانون اسرائیل، شهرکها قانونی و پستهای خارجی غیرقانونیاند؛ اما طبق حقوق بینالملل، هر دو و همچنین اشغالگری اسرائیل غیرقانونی است.
به گفته پدر بشار، مسئول اصلی حملات عمدتاً یک شهرکنشین است که تحت تحریمهای اتحادیه اروپا قرار دارد و چندین پست خارجی نزدیک و شرق رامالله ایجاد کرده است. خود نیروهای اسرائیلی (IDF) در سال ۲۰۲۳ یک دستور موقت سهماهه علیه او صادر کردند تا نتواند آزادانه در کرانه باختری حرکت کند.
طبق گزارش روزنامه The Times of Israel، قرار بود یکی از پستهای او در مه ۲۰۲۳ تخریب شود، اما عملیات متوقف شد؛ توسط بزالل اسمتریچ، وزیر دارایی و خود شهرکنشین که امور مدنی کرانه باختری را نظارت میکند. دولت بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ تقریباً ۵۰ هزار شِکل (حدود ۱۲۵۰۰ یورو) به مزرعه این شهرکنشین تحریمشده پرداخت کرد تا «فضاهای طبیعی با چرای دام حفظ شود». (از آنجا که امکان تماس با شهرکنشین برای شنیدن روایت او از حادثه ممکن نبود، روزنامه taz نام او را ذکر نکرده است).
ساکنان در ترس زندگی میکنند
«ما ترس داریم»، پدر بشار میگوید. ترس از رفتن به باغهای زیتون، ترس از برداشت زیتون. خسارتی بیش از ۱۰۰ هزار یورو برای جامعه، به گفته کشیش، ایجاد میشود. و ترس از حملاتی که گویا هیچکس از آنها محافظت نمیکند. سازمان خودگردان فلسطین هیچ اختیاری در زمینه امنیت در مناطق B و C ندارد. کشیشان فرقههای مختلف گله میکنند که مقامات اسرائیلی حمایت کافی از جامعه نمیکنند و از «فضای مصونیت از مجازات» سخن میگویند.
نیروهای IDF در پاسخ به پرسشها مینویسند که از همه ساکنان منطقه حفاظت میکنند. آنها از آتشسوزیهای ۷ ژوئیه بیاطلاع بودند، اما موارد ۸ و ۱۱ ژوئیه را گزارش کردند. عاملان هنوز مشخص نیستند، اما اسرائیلیها آتشها را خاموش کردهاند. همچنین گزارش ورود یک فرد ناشناس به روستا در ۱۱ ژوئیه دریافت شد. پلیس فلسطین این فرد را از روستا اخراج کرده و پرونده را به پلیس اسرائیل تحویل داده است.
پلیس اسرائیل در پاسخ به پرسشها مینویسد که هر حادثه گزارششده را بیطرفانه بررسی میکند، هرچند اغلب در «محیطی پیچیده و خصمانه». آنها هشدار میدهند که نباید اتهامات کلی و پیشداوری انجام شود، اما هیچ اطلاعات مشخصی درباره تحقیقات جاری ارائه نمیکنند. درباره حادثه کلیسا، رسانهها گزارش دادند که پلیس فرضیه آتشسوزی عمدی را رد کرده بود. خبرگزاری اسرائیلی TPS مینویسد که پلیس با یک شهرکنشین مصاحبه کرده که در نزدیکی محل آتش بوده است. به گفته این فرد نوجوان، آتش یک آتشسوزی بوتهای بوده که آنها قصد داشتند خاموش کنند تا اینکه فلسطینیها رسیدند و سنگ پرتاب کردند.
با این شرایط، جای تعجب نیست که بسیاری از مسیحیان به فکر ساختن زندگی جدید در خارج از کشور افتادهاند. ندیم خوری، مالک کارخانه آبجوسازی محلی میگوید: حدود ۱۵۰۰۰ مهاجر از تایبه و فرزندانشان اکنون در مکانهای دیگر زندگی میکنند، اغلب در قارههای دیگر؛ بهویژه آمریکای شمالی و جنوبی. تنها در دیرنبرن، میشیگان، ایالات متحده، حدود ۳۰۰۰ نفر از اهالی تایبه زندگی میکنند،. تقریباً ده درصد جمعیت اصلی روستا هنوز در محل زندگی میکنند. او بلافاصله نام نه نفر از کسانی را که در شش ماه گذشته مهاجرت کردهاند، میبرد.
خوری، مردی ۶۶ ساله با سبیل خاکستری و لبخندی صادقانه، یکی از کسانی است که مسیر برگشت را طی کردهاند. پس از تحصیل مهندسی در بوستون، آمریکا، او در سال ۱۹۹۳ به روستا بازگشت. پیش از بازگشت، خوری توقفی در تونس داشت تا از رئیسجمهور وقت سازمان خودگردان فلسطین، یاسر عرفات، اجازه این کار را بگیرد. بدون این حمایت، تقریباً امکان نداشت که در کشوری با جمعیت مسلمان، بهصورت تجاری آبجو تولید کند — سپس به سرزمینهای اشغالی نقل مکان کرد.
خانواده خوری از سال ۱۹۹۴ آبجو تولید میکنند
خوری به عکسی در کنار ورودی اشاره میکند که او را در جوانی در کنار عرفات خندان نشان میدهد. او با لبخند میگوید «تایبه فلسطین را مشهور کرده است». گردشگران از سراسر جهان آمدهاند تا این آبجوی فلسطینی را بچشند. اکنون خوری وسط یک سالن نیمهخالی ایستاده است. با حرکات پرغرور به سیلوهای بلند و درخشان پشت سرش اشاره میکند. فولاد ضدزنگ صاف و درخشان است، گویی هیچکس حتی یک بار هم آن را لمس نکرده باشد. «اینها جدید هستند، میخواستیم از آنها استفاده کنیم، اما در این شرایط…» و آهی میکشد.
در اتاق کناری، مردی تنها روی یک چهارپایه چوبی نشسته و به یک مخزن کوچک فلزی نگاه میکند. سرانجام بلند میشود، شیر مخزن تخمیر را بررسی میکند و با چکمههای پلاستیکی میان سیلوها قدم میزند. بوی هاپل (شوکنگل) در هوا پیچیده است. در حال حاضر، آبجو در حال فیلتراسیون است، در قدیمیترین میکروآبجوسازی خاورمیانه.
کنار آن، یک دستگاه بطریپرک قرار دارد که میتواند تا ۵۰۰۰ بطری در ساعت تولید کند، اما نوار نقاله متوقف است. تولید از زمان جنگ غزه تقریباً ۹۰ درصد کاهش یافته است. پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، روز کشتار توسط حماس که نزدیک به ۱۲۰۰ اسرائیلی کشته شدند و آغاز جنگ در غزه بود، تولید سالانه حدود ۶۰۰ هزار لیتر بود؛ اکنون تنها ۶۰ هزار لیتر تولید میشود. خوری توضیح میدهد: «دیگر گردشگر به فلسطین نمیآید.» صنعت آبجوسازی همانند نوار نقاله به حالت توقف درآمده است. هتل او، با ۸۰ اتاق، پنلهای خورشیدی و انرژی سبز، تقریباً دو سال است که بسته است.
در تایبه، خانواده خوری از سال ۱۹۹۴، در نسل سوم، هاپل و مالت را در یک سالن ساده پشت ساختمانی از سنگ آهک سفید در غرب روستا تولید میکنند. اما خوری فکر میکند هیچ آبجوسازی در جهان به اندازه او مشکلات ندارد: فرهنگ، مذهب، اشغالگری، ایست بازرسیها که حرکت کالاها و کارکنان را محدود میکند، مجوزهای صادرات که زمانبر هستند، کمبود آب. مهاجران یهودی رادیکال ماه گذشته منبع آب «عین سامیه» را که چند کیلومتر از روستا فاصله دارد، تخریب کردند. آب این منبع به سیلوهای آبجوسازی میریزد. بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی در حدود ۳۰ شهر از کمبود آب رنج بردند تا اینکه اداره فلسطینی منبع را دوباره فعال کرد.
این حادثه در اخبار پوشش داده شد. مهاجران چاهها و دوربینهای امنیتی را خراب کردند و آب را به حوضچهای هدایت کردند که شهرکنشینان بهطور مرتب در آن شنا میکردند، این را رسانههای اسرائیلی نیز گزارش کردند. چند روز پیش که یکی از روزنامه taz از آنجا گذشت، مردان، زنان و کودکان اسرائیلی را دید که برخی حتی با شلوارک شنا بودند. حدود چهار کیلومتر آنطرفتر، شمالیتر، نیروهای اسرائیلی هزاران درخت زیتون را در واکنش به حمله تروریستی یک فلسطینی نابود کردند.
با این حال، خوری نمیخواهد تسلیم شود. او میگوید: «برای همیشه» در اینجا آبجو تولید خواهد کرد و فرزندانش پس از او این کار را ادامه خواهند داد. او گیاهان بومی را به دوازده نوع نوشیدنی جو تبدیل میکند. روی بطری «German Style» نوشته شده، «Golden Lager Bier»، سبک و کمی تلخ. خانواده او پیش از جنگ، یک جشنواره کوچک اکتبر فلسطینی در روستا برگزار کرده بودند. او هیچ مشکلی با مسلمانان تندرو نداشته است؛ آبجو پیش از تأسیس کارخانه هم در کرانه باختری موجود بود، فقط وارداتی بود. تولید داخلی برای برخی، دلیل افتخار هم هست. خوری میگوید: «پدرمان به ما میگفت وقتی کوچک بودیم: کاری که در سرزمین خودت انجام میدهی، برای فرزندان و آینده کشورت است».
برآورد میشود که مسیحیان حدود یک درصد جمعیت فلسطین، یعنی تقریباً ۴۶ هزار نفر را تشکیل میدهند. در سال ۱۹۲۲ این تعداد ۷۰ هزار نفر، و در ۱۹۴۹ حدود ۵۱ هزار نفر بود. سهم آنها از جمعیت مناطق فلسطینی از حدود ۱۱ درصد به حدود یک درصد کاهش یافته است. این ارقام شامل مهاجرت پنج سال گذشته نیست، که توسط Palestinian Center for Policy and Survey Research گردآوری شده است.
بسیاری از مسیحیان مهاجرت میکنند
کاهش درصدی جمعیت تا حدی به دلیل نرخ پایینتر زاد و ولد و مهاجرت عمدتاً جوانان است. با این حال، مطالعهای نشان میدهد که در سال ۲۰۲۰، تقریباً دو برابر مسیحیان نسبت به مسلمانان تمایل به مهاجرت داشتند — در مجموع ۳۶ درصد. دلیل اصلی، وضعیت اقتصادی بود، اما امنیت و شرایط سیاسی نیز نقش داشت. ۸۳ درصد نگران حملات شهرکنشینان و تلاش برای اخراج بودند. بیش از نیمی معتقد بودند که هدف اسرائیل جا به جا کردن مسیحیان است. فساد در سازمان خودگردان فلسطین و گروههای سلفی نیز از دلایل ترس اعلام شده است.
تقریباً هر مسیحی کسی را میشناسد که در سالهای اخیر مهاجرت کرده است. با این حال، تعداد کمی تمایل دارند با رسانهها صحبت کنند. مهاجرت در مناطقی مانند فلسطین موضوع حساسی است؛ بسیاری معتقدند کسی که میرود، پشت به وطن کرده است. علاوه بر این، برخی سیاستمداران راستگرای اسرائیلی گاهی از دیاسپورای فلسطینی به عنوان دلیلی برای سلب حق فلسطینیان بر سرزمین خود استفاده میکنند، با این استدلال که «اکثر آنها در خارج از کشور زندگی میکنند».
یکی از کسانی که به اروپا مهاجرت کرده و میخواهد بازگردد، یوسف است. این مرد ۳۵ ساله اهل بیتالمقدس میخواهد فقط با نام کوچک خطاب شود تا بتواند آزادانه صحبت کند. او در آپارتمان خود در ورشو نشسته و پلیور به تن دارد. یک صلیب و تصویری از مسیح روی دیوار پشت سرش نصب شده است. در تماس ویدیویی با روزنامه taz میگوید که هفت سال است در لهستان زندگی میکند. دلیل اصلی مهاجرت، عشق است: همسرش خارجی است و با هر ورود تنها ویزای سه ماهه دریافت میکند.
با این حال، یوسف میخواهد در وطن زندگی کند. همسرش برای اجازه اقامت درخواست داده است، و تقریباً پنج سال است که در جریان است، میگوید. این روند در مقامات اسرائیلی میتواند طولانیتر هم بشود. سازمان هماهنگی دولت اسرائیل (Cogat) میگوید که هر درخواست بهطور جداگانه و مطابق قانون بررسی میشود.
وضعیت اقتصادی کمی او را نگران کرده است. یوسف با لحنی resigned درباره مجوزهای ساختمانی غیرقابل دسترس در منطقه C و قیمتهای بالای خانه در بیتالمقدس صحبت میکند. محدودیتهایی مانند کمبود آب و محدودیت حرکت را تقریباً به امری طبیعی پذیرفته است. او جمعبندی میکند: «ما میدانیم آزادی چیست، فقط نمیدانیم چه احساسی دارد.»
در لهستان، او از تابستانهای معتدل و آزادی حرکت لذت میبرد، به ویژه همین آزادی. میگوید: «در ورشو میتوانم برای شام به رستورانی بیرون از شهر بروم. در فلسطین باید ۲۰ بار فکر کنم که آیا واقعاً از بیتالمقدس به رامالله بروم یا نه.» ایست بازرسیهای اسرائیلی، خشونت شهرکنشینان و درگیریها، هر سفر را به یک اودیسه بالقوه تبدیل میکند. از ابتدا او و همسرش قصد داشتند بین لهستان و فلسطین زندگی کنند، اما کنترلهای مرزی برای همسرش سخت و هزینهها بالا بود. در این بین، یوسف که در لهستان برای یک سازمان غیردولتی کار میکند، منتظر خواهد ماند و تنها گاهی برای دیدار خانواده به بیتالمقدس بازمیگردد. او از راه دور میخواهد از وطن حمایت کند، از طریق اعتراضات.
در همین حال، خشونت در کرانه باختری ادامه دارد: حدود دو هفته پیش، مهاجران رادیکال شهرکنشین بادیهنشینان را در ورودی روستا آزار دادهاند و ویدئوهایی از این حادثه وجود دارد. ماه گذشته، مهاجران شبانه به تایبه بازگشتند و با خودروهای چهارچرخ از روستا عبور کردند — اقدامی تحریکآمیز. ساکنان محلی این خبر را گزارش کردند و ابونا بشار آن را تأیید کرد. روز بعد، در روستا جشن عروسی برگزار شد. زندگی ادامه دارد؛ این فقط یک روز دیگر در کرانه باختری است.
به نقل از سایت روزنامه تاتس Taz
|
|