عصام حجاج
دفترچه خاطرات غزه
نبرد بر سر آب آلوده و باقلا*
Thu 24 07 2025

آوارگان فلسطینی در نزدیکی یک سرپناه اضطراری در شهر غزه آب میآورند عکس: محمود زکی / شینهوا / dpa
از زندگی روزمرهٔ ناامیدکننده در غزه؛ میان گرسنگی، گلولهها و بیامیدی. حتی جرعهای آب هم به خطری بدل میشود.
این روزها هر روز با ماشین بیرون میزنم و میگذارم باد در موهایم بوزد، تا کمی از آنچه زندگی از من دریغ کرده بود، پس بگیرم. در کودکی، اغلب اجازه نداشتم کنار پنجره بنشینم. پس حالا سعی میکنم دستکم این را برای خودم ممکن کنم و چیزی از این زندگی بیرون بکشم. تا وقتی که هنوز زندهام، تلاش میکنم ــ علیرغم زندگیای که اکنون دارم.
در خیابان، کودکان کیسههای پلاستیکی آب خنک میفروشند، به رهگذران سوخته از آفتاب. یک کودک، یک کیسه را به قیمت یک شِکِل (واحد پول اسرائیل) میفروشد. تمام روز را زیر آفتاب سوزان میگذراند تا کمی آب بفروشد. این آب آلوده است و بسیاری از مردم وقتی آن را مینوشند، دچار ناراحتی میشوند.
از وقتی چند ماه پیش آندوسکوپی کردهام، معدهام حساستر از قبل شده است. دیگر تحمل آب ناسالم را ندارد، و دچار ضعف شدید و عفونتهای رودهای میشوم. سه روز پیش، روز طولانیای را بیرون گذراندم و هیچ آبی از خانه با خود نبرده بودم. به دنبال بطریهای دربسته گشتم، اما چیزی پیدا نکردم. به خاطر بسته بودن مرزها، تهیه این بطریها بسیار سخت شده است. سرانجام، در حالی که خسته و بهشدت تشنه بودم، از کودکی که با نگاه ملتمسانهای به من مینگریست، یک کیسه آب خریدم.
ریسک کردم ــ و بعد، مدت زیادی درد شدید شکم و اسهال مداوم داشتم. وقتی دیگر هیچ گزینهای ندارید، چه میکنید؟
ویرانی انسانیت ما
هر روز گرسنه و با ذهنی آشفته سر کار میروم. من آموزگار نویسندگی خلاق برای کودکان هستم. کودکان هم گرسنه میآیند، و من هیچ کاری از دستم برایشان برنمیآید. در ساعاتی که کلاس داریم، «تَکیا»** ــ جایی برای توزیع آب یا غذا ــ برگزار میشود. بچهها فریاد میزنند و بهسوی آنجا میدوند تا بطریهایشان را پر کنند یا لقمهای غذا به دست بیاورند. اما «تکیا»ها همیشه برگزار نمیشوند؛ بهخاطر بسته بودن مرزها و کمبود مواد غذایی، این امکان هم نایابتر شده است.
همه از نبودن غذا و افزایش قیمتها رنج میبرند. در اغلب موارد، درآمد ناچیزی که یک نفر در غزه بهدست میآورد، حتی برای دو هفته هم کافی نیست ــ باقی ماه را با گرسنگی سپری میکنیم. کمکهای انسانی آمریکا، یعنی بنیاد کمکرسانی به غزه، انسانیت ما را در برابر چشمان جهانیان از بین میبرد.
ما، من و خواهر و برادرهایم نیز گرسنهایم. برادرم تصمیم گرفت به یکی از مراکز توزیع غذا برود ــ بدون آنکه چیزی به من بگوید.
او زیر سقفی نیمهخراب منتظر ماند، در حالی که صدای شلیک گلولههای سربازان اسرائیلی اطرافش را پر کرده بود؛ سربازانی که هر کس سرش را بالا میآورد، میکشتند. پس از ساعتها انتظار، صدای گلولهها قطع شد و جمعیت بهسوی کمکهای غذایی هجوم بردند. برادرم موفق شد کمی آرد بهدست بیاورد، اما در ازدحام و هجوم جمعیت، زخمی به صورتش وارد شد.
چهقدر از جوانان در کنار همین کامیونها جان میدهند. نیروی اشغالگر همچنان مانع از آن میشود که کمکهای بشردوستانهٔ سازمان ملل وارد منطقه شود. و جهان تنها نظارهگر است؛ میبیند که ما برای یک قوطی باقلا یا یک کیلو آرد میجنگیم ــ که بهایش را با خونمان میپردازیم. و هیچکس کاری نمیکند. چگونه ممکن است اینهمه انسان فقط تماشا کنند و هیچ تلاشی برای متوقف کردن این کشتار نکنند؟
به نقل از روزنامه تاتس (Taz) به تاریخ پانزدهم ژوئن 2025
*باقلا یا لوبیای باقالا Fava-Bohnen
این نوع لوبیا، که در زبان عربی به آن فول نیز گفته میشود، یکی از مواد غذایی اصلی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقاست و اغلب بهصورت آبپز، خوراک یا در کنار نان مصرف میشود.
**واژه „Tekia“ اشاره دارد به: تکیه – اصطلاحی برگرفته از سنتهای اسلامی و فرهنگی در منطقه، که در این زمینه بهمعنای محل توزیع رایگان غذا یا آب به نیازمندان است.
در بسیاری از فرهنگهای اسلامی، بهویژه در ایام خاص مانند ماه رمضان یا در زمان بحران، «تکیه» میتواند به مکانی اطلاق شود که در آن غذا یا نوشیدنی رایگان برای مردم فقیر و گرسنه تهیه و توزیع میشود. در این متن نیز، «تکیه» اشاره به چنین محلی دارد که در آن کودکان برای دریافت غذا یا آب صف میکشند.
عصام هنی حجاج (Esam Hani Hajjaj)، ۲۸ ساله، اهل شهر غزه، نویسنده و مدرس نویسندگی خلاق برای کودکان است. او پس از آغاز جنگ، چندین بار در داخل نوار غزه آواره شده است.
از ابتدای جنگ، خبرنگاران بینالمللی اجازه ورود به نوار غزه و گزارش از آن را ندارند. در «دفترچه خاطرات غزه» ما صداهایی را از دل ماجرا منعکس میکنیم. این مجموعه معمولاً در صفحات خارجی روزنامه تاتس منتشر میشود. این نوشتهها تنها بازتابدهنده دیدگاههای شخصی نویسندگان آن هستند.
|
|