عصر نو
www.asre-nou.net

مشاهیر جنبش کارگری، در سوسیال دمکراسی انقلابی

آگوست ببل،- در جنبش کارگری آلمان
Tue 15 07 2025

آرام بختیاری



آگوست ببل (۱۹۱۳-۱۸۴۰) میلادی، یکی از مهمترین رهبران جنبش کارگری آلمان و جهان، پایه گذار حزب سوسیال دمکرات آلمان، سیاستمدار، سخنران برجسته، مدتی عضو مجلس رایشتاگ دولت پروس، فرزند یک افسر جزء بود که در ۱۳ سالگی والدین اش را از دست داد و مجبور شد به آموزش شغل تراشکاری چوب بپردازد. ببل از طریق شرکت در مبارزه طبقاتی کارگران و آموزش آگاهی مارکسیستی، یک کارگر سوسیالیست انقلابی و یکی از رهبران مهم مارکسیست جنبش سوسیال دمکراسی آلمان گردید. او ۴۰ سال در جنبش کارگری کشورش فعال بود. سوسیال دمکراسی ۳ دهه اخیر قرن ۱۹ میلادی توسط وی تبدیل به یک جنبش توده ای مارکسیستی گردید. ببل در پیش از سال ۱۸۶۶ میلادی با آثار مارکس و انگلس آشنا شد و وارد جنبش کارگری بین المللی گردید. آشنایی وی با کارل لیبکنشت موجب شد تا او تبدیل به یک کارگر سیاسی، و سپس یک سیاستمدار طبقه کارگر گردد.

آگوست ببل در سال ۱۸۹۲ میلادی یکی از دو رهبر مهم حزب سوسیال دمکرات آلمان بود. او در سال ۱۸۷۲ به دلیل حمایت از پیروزی کمون پاریس به ۲ سال حبس محکوم شده بود. وی در سال ۱۸۶۷ از طریق عضویت در مجلس رایشتاگ، با تجربه و کار پارلمانی انقلابی آشنا گردید. از دیگر کوشش های وی: فعالیت برای وحدت انقلابی- دمکراتیک آلمان در پایان قرن ۱۹، و شرکت در مبارزات ضد میلیتاریستی دولت پروس بود. او در سال ۱۸۸۹ یکی از بنیانگذاران انترناسیونال دوم شد. کوشش برای اشاعه مارکسیسم در جنبش کارگری، و نقش مهم در تاکتیک انقلابی فعالیت پارلمانی از سال ۱۸۶۷ از دیگر فعالیت‌های او بود. وی در سال ۱۸۶۹ در کنار لیبکنشت یکی از رهبران و بنیانگذاران سوسیال دمکراسی حزب کارگری آلمان بود.

آگوست ببل از طریق مقاله نویسی و سخنرانی به انتقاد از جنگ و میلیتاریسم دولت پروس و اعلام مواضع کارگران در مقابل جنگ دفاعی پرداخت و بعد از اعلام قوانین ضد اجتماعی و ضد سوسیالیستی دولت بیسمارک، موفق به تشکیل سازمانهای انقلابی زیرزمینی سوسیال دمکرات و عملی نمودن تاکتیک و استراتژی انقلابی شد. او نقش مهمی در اشاعه مارکسیسم در میان سوسیال دمکراسی آلمان داشت. به روایتی دیگر ببل به سبب فعالیت های سیاسی اش مجموعا به ۵۷ ماه زندان محکوم گردید. وی نقش مهمی در تحول و تکامل و اشاعه مارکسیسم به شکل اصیل داشت. او یک فرد پارلمانی برجسته و یک سازمانده و سیاستمدار توانا و یک مدافع تیزبین و اندیشمند جهانبینی مارکسیسم بود. تاثیر کوشش فلسفی و جهانبینی او در راه اتحاد سوسیالیسم علمی و جنبش کارگری، یک اتفاق منحصربفرد نبود؛ بلکه یک پروسه پیچیده و پرتضاد خاص خود او بود. این جهانبینی و فلسفه مارکسیستی، وی را قادر ساخت که در سطوح مختلف مبارزه طبقاتی از طریق فلسفه مارکسیستی به پرسش‌های تاریخی زمان و جامعه خود پاسخ دهد.

استفاده نبوغ آمیز آگوست ببل از نظریه "ماتریالیسم تاریخی" مارکس در حوزه‌های مختلف موجب توضیح: رابطه فرد با جامعه،رابطه توده‌ها با افراد، با قانونمندی تحولات اجتماعی، با ریشه یابی ایدئولوژی ها، با نقد تاریخ نویسی ارتجاعی، و با فلسفه و دین بورژوایی، شد. او به عنوان نخستین مارکسیست به اهمیت نقش زن در نظام های اجتماعی گوناگون از طریق ماتریالیسم تاریخی پی برد. اهمیت نقش مبارزه طبقاتی در انقلاب و تشکیل دولت جدید، موضوع اخلاق، خانواده، و رشد شخصیت، از جمله دیگر موضوعات مورد تحقیق وی بودند. او به معرفی جریانات فلسفی بورژوایی که روی جنبش کارگری تاثیر منفی مهمی داشتند؛ از جمله: سوسیال داروینیسم، مالتوس گرایی در جمعیت شناسی، سوسیالیسم اخلاقی، آنارشیسم، و سوسیالیسم دولتی نیز پرداخت. وی مدام روی اهمیت مقوله "ماتریالیسم تاریخی" برای وحدت: جنبش کارگری با سوسیالیسم علمی تاکید می‌نمود. به این سبب سالها خود را با این‌گونه نظریه مشغول کرد.

آگوست ببل بعد ار سال ۱۸۶۹ میلادی به ضرورت پاکسازی حزب از اندیشه های خرده بورژوایی و لیبرال اشاره کرد. او از نخستین کتاب تئوریک اش در سال ۱۸۷۰ با عنوان "اهداف ما"، تا کتاب مهم اجتماعی اش با عنوان "زن و سوسیالیسم" در سال ۱۸۷۹ به موضوع پاکسازی حزب و جنبش کارگری از تئوری های خرده بورژوایی و لیبرال اهمیت زیادی داد.

آگوست ببل در بحث و جدل با لاسال، و لاسالیست‌ها و سیاست هایشان، به ضرورت تشکیل حزب انقلابی طبقه کارگر پی برد. به این دلیل همراه کارل لیبکنشت در سال ۱۸۶۹ میلادی اقدام به تشکیل حزب کارگری سوسیال دمکراسی آلمان نمود. وی با توانایی تئوریک اش از ماتریالیسم تاریخی در مقابل رویزیونیسم نئوکانتی دفاع کرد و نشان داد که: نه اخلاق، نه ایده، و نه آداب و رسوم، بلکه روابط تولید، فرهنگ و روبنای جامعه را تعیین می‌کنند. او می‌گفت برابری در سوسیالیسم یعنی رفع نیازها، تمایلات و علایق گوناگون همه آحاد جامعه، و هرکس باید بتواند نیازهایش را طبق سلیقه خاص خود برطرف کند. در سوسیالیسم برابری اجباری وجود ندارد، هدف تامین بالاترین سطح آزادی فرد است. سوسیالیسم ایده آل آن‌است که شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مناسب بوجود آید تا آنان موجب آزادی کامل فرد گردند.

هدف جنبش و تشکیلات کارگری از آغاز مبارزه با: جنگ، استثمار، فشار و خشونت، دیکتاتوری، و انحلال نظام سرمایه داری، و تاسیس نظام سوسیالیستی بود. نقطه اوج جنبش کارگری، مبارزه سازمانی طبقاتی کمون پاریس بود که اعلان انقلاب پرولتری و تشکیل دیکتاتوری پرولتاریا را نمود. در پایان قرن ۱۹ میلادی که نظام سرمایه داری وارد مرحله انحصاری شد، رشد جنبش کارگری بشکل افقی، جهانی شد. در این دوره جنبش سوسیال دمکراسی آلمان زیر تاثیر: مارکس، انگلس، ببل، و لیبکنشت، جنبشی توده ای شد، ولی چون درس‌های کمون پاریس، و نقدهای مارکس جدی گرفته نشدند، این جنبش به برنامه رفرمیستی شهر گوتا در سال ۱۸۷۵ منتهی شد. بعد از انقلاب اکتبر در روسیه، رویزیونیسم و اپورتونیسم نیز در غالب کشورها کوشیدند تا جنبش کارگری را بسوی جناح راست سوسیال دمکراسی هدایت کنند. کارل لیبکنشت و رزا لوکزمبورگ با تشکیل سازمان اسپارتاکوس در آلمان کوشیدند از جنبش کمونیستی در میان کارگران دفاع و حمایت نمایند، ولی هر دو قربانی ترور گروه‌های راست شبه نظامی در آلمان شدند. لنین نیز گویا بعدها کتابی درباره مبارزات و نقد آگوست ببل نوشت. از جمله دیگر آثار ببل: ۶ جلد مقاله و سخنرانی- اهداف ما، بحثی جدلی- زن و سوسیالیسم- جنگ دهقانی در آلمان- مسیحیت و سوسیالیسم- زندگی و نظرات چارلز فوریه- دوره‌های فرهنگی اسلام و پیروان محمد- تحصیل کرده‌ها و سوسیالیسم- و ۳ جلد زندگی من بین سال‌های ۱۹۱۰ و ۱۹۱۴- می‌باشند.

آگوست ببل یکی از رهبران میدانی و نظری جنبش کارگری جهانی و تئوریسین حزب سوسیال دمکرات زمان خود بود. دانشنامه‌های چپ این جنبش را مفهومی پیرامون مبارزه طبقه کارگر برای رهایی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تعریف کرده اند؛ که به دلیل تضاد کار و سرمایه در نظام طبقاتی سرمایه داری بوجود آمده. کارگران غالبا برای رفاه و زندگی بهتر در سندیکاها و اتحادیه هایی با هم متحد می‌شوند تا در خاتمه بتوانند به‌سوی تشکیل حزب انقلابی به پیش بروند. مارکسیست ها بر این باورند که طبقه کارگر برای پیروزی نیاز به رهبری یک حزب پولادین دارد و آن بالاترین سازمان سیاسی طبقه کارگر است. مارکس و انگلس در سال ۱۸۴۸ اتحادیه کمونیست ها را پایه گذاری، و مانیفست حزب کمونیستی را؛ که پیشگام جنبش کارگری کمونیسم علمی، و تئوری و برنامه انقلابی بود، منتشر نمودند.