عصر نو
www.asre-nou.net

کنفسیوس و خرد


Thu 15 05 2025

امید همائی

خرد در نزدِ کنفسیوس با نظمِ اجتماعی، اخلاقِ فردی و نحوۀ حکومت عمیقآ پیوند دارد. هرچند نمیتوان واژه ای در سخنانش سراغ گرفت که خرد را به آنگونه که نزدِ فلاسفۀ غرب رائج است منظور کند. امّا چندین ایده در اندیشۀ کنفسیوس بدان نزدیکند و آن را شکل میدهند.

برایِ فهمِ بهتر آنها را در زیر می آوریم.

١- لی ، که به معنی آدابِ نزاکت و رسوم و شایستگی است. رعایتِ آداب و داشتنِ رفتارِ شایسته برایِ حفظِ هماهنگی و همسازی در جامعه امری بنیادیست. این کار گونه ای از خرد عملی و داشتن رفتار مناسب با شرائطِ گوناگون را ایجاب میکند.

٢- رِن ، که به معنیِ مهربانی و انسان دوستی است. پرورشِ حسِّ همدردی و دلسوزی و توجه به پیرامونیان نکته ای اساسی است. این فضیلت گونه ای از خردِ اخلاقی و توانائی شناخت آنچه برایِ خود و دیگران خوب و عادلانه است را میطلبد.

٣- جونزی که به معنای انسانِ والاست. کنفسیوس جونزی یا انسان با فرهنگ و تربیت شده که بر رفتارِ خود مسلّط است و کنشی خردمندانه و اخلاقی دارد را ارج مینهد. رسیدن به این درجه به درون نگری و خردورزیِ کارآ و کنشِ اخلاقی به گونه ای پیوسته نیاز دارد.

لی یا آداب و رسوم به تشریفاتِ رسمی محدود نمیشود و قواعد رفتار صحیح اجتماعی، شیوۀ صحیح در برخورد با دیگران، چه در جمعِ خانواده و چه در اجتماع و مکانهایِ عمومی را در بر میگیرد. میتوان آن را چیزی شبیه دستور زبانِ رفتار به حساب آورد که اگرچه محدود کننده است امّا فهم و درک روشن یکدیگر و هماهنگی را ممکن میسازد.

خانواده ای را در نظر بگیرید که هرکس هرچه دلش میخواهد انجام میدهد بی آنکه به نظر و صلاحِ دیگران اهمیّت بدهد. در چنین صورتی هرج و مرج در خانواده برقرار میشود. در اینجاست که لی، بعنوانِ آدابِ نزاکت و قواعد رفتار چون چهارچوبی برای اجتناب از هرج و مرج و تعیینِ حدود و احترامِ گذاشتن به هرکس عمل میکند. این آداب و قواعد میتواند نحوۀ صحبت کردن با بزرگتر، شیوۀ میهمانداری و حتّی نشستن سر میز باشد.

از نظرِ کنفسیوس این آداب دلبخواهی نیستند بلکه حاصلِ سنتهائی هستند که از دیر زمانی پیش و در جهت پرورشِ حسِّ احترام به یکدیگر، فروتنی و توجه به دیگری بوجود آمده اند. با رعایتِ آنها می آموزیم چگونه از واکنشهای تند بپرهیزیم و به تآثیری که بر دیگران میگذارد بیندیشیم. این خود گونه ای خردِ عملی برایِ درکِ موقعیّتِ اجتماعی در هنگامِ کنش و کنشی مناسب برای هماهنگی با آن موقعیّت است .

ایدۀ رِن و کاربردِ آن از خودِ فرد با خویشتن نگری و تلاشی مستمر برایِ تسلّط بر امیال و هوسها و پرهیز از خودخواهی آغاز میشود. این توجه به تمام و کمال خود را در روابطِ ما با دیگران مینمایاند. شخصی که براین مبنا حرکت میکند پیوسته در پی آنست که به گونه ای گام بردارد که به نفعِ دیگران هم باشد، از آسیب زدن به آنان اجتناب کرده و برایِ ا ایشان ارزش قائل گردد.

این گونه ای خرد اخلاقی است که از ما میخواهد در تعامل خود با دیگران خوب و منصف باشیم.
این خردِ اخلاقی خواستارِ آنست که از رعایت سادۀ آدابِ نزاکت فراتر رفته و از رویِ انسانیّت رفتار کنیم.

کنفوسیوس کتابی ننوشت. با این حال، پس از مرگ او، شاگردانش سخنان و آموزه های او را در مجموعه ای به نام «منتخبات (The Analects) گردآوری کردند. این کتاب مهمترین متن در کنفوسیوسیسم به شمار می رود و شامل گفت‌وگوها، سخنان کوتاه و حکایات مربوط به کنفوسیوس است.

علاوه بر این، برخی از متون کلاسیک چینی مانند «کتاب اشعار» (Shijing)، «کتاب اسناد» (Shujing)، «کتاب مناسک» (Liji)، «کتاب تغییرات» (Yijing) و «سالنامه های بهار و پاییز» (Chunqiu) نیز به سنت کنفوسیوسی مرتبط دانسته می شوند و که تصور می شود کنفوسیوس در حفظ و انتقال آنها نقش داشته است، اگرچه نویسنده اصلی آنها نبوده است.

در اینجا جملاتی از کنفسیوس دربارۀ ادب می آوریم:

«ادب را رعایت کنید، آنگاه اشتباه نخواهید کرد»
«به آنچه نباید نگاه کنید، نگاه نکنید؛ به آنچه نباید گوش دهید، گوش ندهید؛ آنچه را نباید بگویید، نگویید؛ آنچه را نباید انجام دهید، انجام ندهید.»
«ادب، اساس حکومت نیکو است.»
«اگر رفتار کسی با ادب همراه نباشد، چگونه می توان او را محترم شمرد؟»

دربارۀ انسان‌دوستی

(Ren)
«انسان‌دوستی، دوست داشتن دیگران است»
«آنچه برای خود نمی پسندی، برای دیگران نیز مپسند.»
انسان والا در پی عدالت است، انسان فرومایه در پی سود.
انسان‌دوستی اغلب با عدالت مرتبط است.
وقتی در میان دو راهی قرار گرفتی، راهی را انتخاب کن که مهربانانه‌تر است.
«انسان‌دوست، در خانه فروتن و در خدمت به مردم جدی است»

این جملات نشان دهنده اهمیت ادب به عنوان چارچوبی برای رفتار درست و انسان‌دوستی به عنوان جوهره اخلاق و تعاملات نیکو در اندیشه کنفوسیوس هستند.

خلاصه:
کنفسیوس راهِ دستیابی به آرامش فردی و اجتماعی را در دوچیز میداند :
-رعایت آدابِ نزاکت، احترامِ متقابل
-همراهی، همدردی و توجه به دیگران ودر نظر داشتنِ مصالحِ آنان و مهار امیال و هوسها و کنارگذاشتنِ خودخواهی.
انسانی که این هردو را داشته باشد انسانی والاست.
از دریافت نظرات شما خرسند خواهم شد.

در نوشتنِ این مطلب از هوشِ مصنوعی یاری گرفته ام.
homaeeomid@yahoo.fr