عصر نو
www.asre-nou.net

کیم سلمون

ارنستو چه گوارا و فیدل کاسترو دو رفیق انقلابی

ترجمه: اسحاق نجم الدین
Sat 26 09 2009

Che_Fidel_snak.jpg
فیدل کاسترو پنجاه سال کوبا را رهبری کرد و در جهان سیاست کمتر کسی موفق شده است تا این همه سال بر مسند حکومت تکیه زند. چپ ها فیدل را الگوی پیروزی انقلاب چریکی می دانستند.
چه گوارا چریک برجسته در کارزار زندگی انقلابی آبدیده و از او قهرمان انقلاب و رهبر مبارزات چریکی ساخت و انقلاب او را جاودانه کرد. رهبر میدان های انقلاب چریکی با ریش های آرایش شده در لباس سبز زیتونی و کلاه سیاه و موهای بلند مجعد که در وزش باد بحرکت در آمده بود نگاهش سوی کرانه های دور دوخته بود، چه گوارا نجات دهنده آمریکای لاتین لقب گرفته است.
سیمون رید هنری، زندگی این انقلابی را از کودکی تا سال اندوهناک 1967 که چه گوارای جوان در جنگل های بولیوی کشته شد، دنبال کرده است. در شب تابستانی در سال 1955 فیدل کاسترو و چه گوارا برای اولین بار در مکزیکو سیتی دیدار داشتند. از همان آغاز پیوند مستحکم دوستی بین این دو جوانه زد و هنگامی که فیدل کاسترو مخفیانه از تبعید به کوبا بازگشت، چه گوارا او را همراهی می کرد.
از پایگاه چریکی سیرا مسترا جنگ کماندویی توسط چه طراحی شد و تا پیروزی بر دیکتاتور باتیستا در سال 1959 رفاقت و دوستی این دو رهبر انقلابی در میدان های سیاسی به آزمون گذاشته شد. اما عاقبت چه گوارا بعد از پیروزی انقلابیون کوبا، ماموریت انقلابی حرفه ایش، در ابتدا از آفریقا و سپس بولیوی پیگیری کرد.
در باره تاریخ انقلاب کوبا نوشته های متعددی در دسترس است اما آنچه سیمون رید هنری در انقلاب کوبا دنبال کرده است ما را به عمق انقلاب کوبا و بویژه همکاری نزدیک چه گوارا و فیدل کاسترو آشنا می کند. دوستی مخفیانه و مسائلی که در این میان بین این دو انقلابی اتفاق افتاده است، به درک جنبش چریکی آمریکای لاتین یاری می رساند و در حقیقت کلید شناخت رویداد های دهه شصت میلادی است. رابطه تنگاتنگ و همکاری سیاسی چه و فیدل از معدود رابطه های مستحکم رفیقانه در دنیای سیاسی دهه شصت میلادی است. بر اساس نوشته سیمون رید هنری، استحکام رابطه چه و فیدل نظیر ارتباط روشنفکری و تزلزل ناپذیر مارکس و انگلس است.
هر چند که ارتباط سیاسی و رفیقانه در دنیای سیاسی ناپایدار است و از این روی چشم اندازی که رید هنری از این ارتباط بیان می کند حائز اهمیت است. اما متأسفانه او از درک ارتباط صمیمی چه و فیدل عاجز است. ما می دانیم که آنان پشتیبان و یاور همدیگر بوده اند، و در مکزیک گفتگوی مهمی بین آنان در جریان بوده است، که تا پاسی از شب در پایگاه سیرا مسترا نقشه جنگ های چریکی را طرح ریزی می کرده اند و تا سال های اول پیروزی انقلاب کوبا همکاری مشترک و نزدیکی داشته اند.
ارزش رابطه چه و فیدل فراتر از همکاری های سیاسی بوده است.آن ها حتی در خصوصی ترین موضوعات هم همفکری داشته اند.
آن دو در بسیاری از حلقه خصوصی زندگیشان نیز بهم نزدیک بوده اند، موردی که کمتر در نوشته های رید هنری به آن اشاره و یا اهمیت داده شده است. از طرفی سیمون رید هنری هیچ اشاره ای به مشکلات این رابطه نمی کند. آیا رابطه دوستی آن دو تنها رفیقانه و سیاسی بوده است و بر اساس شرایط مشخص و ضروریات خاصی شکل گرفته است؟
او در این یادداشت اشاره می کند که فیدل همواره در باره ارتباطش با چه سکوت اختیار کرده است و تمایل به شرح این ارتباط هم ندارد. اما در هر حال شعله مشتعل این ارتباط رو به خاموشی رفت.
آنچه که روشن است این که چه و فیدل در باره وضعیت واقعی کوبا و تئوری سوسیالیسم اختلاف نظر داشته اند. اما هر دو برای برقراری سوسیالیسم از اهرم های خشونت انقلابی استفاده برده اند.
همزمان در باره آینده سوسیالیسم در کوبا نیز اتفاق نظر نداشته اند. چه در پی انقلاب های دیگری در گوشه هایی از این جهان بود و فیدل جذب سوسیالیسم روسی شد. اما در نظریه هر دو انقلابی آمریکای لاتین اتوپی سوسیالیستی وزنه بالایی داشت و این فکر عامل خاموشی شعله مشتعل رابطه آن دو شد.