عصر نو
www.asre-nou.net

جزئیات بازداشت و آزادی عاطفه امام

نامه سرگشاده مجاهدین انقلاب اسلامی ایران به رئیس قوه قضائیه در اعتراض به دستگیری دختر آقای جواد امام
Tue 8 09 2009

atefe-emam.jpg
نگاهی به جزئیات و اتفاقات رخ داده در جریان ربودن فرزند عضو زندانی شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
بازگشت دخمه و خانه امن

نوروز: ماجرای ربودن دختر جوان یکی از زندانیان سیاسی حوادث اخیر همچنان در کانون توجهات قرار دارد و این نوع و روش برخورد با خانواده های زندانیان سیاسی همگان را بیش از پیش به تامل وا داشته است که کدام نهاد و ارگان و شخص به خود اجازه می دهد با یک دختر مسلمان که جرمی جز داشتن پدری در زندان و پیگیری وضعیت وی نیست چنین وحشیانه و هتاکانه مورد حمله و توهین قرار گیرد، سعی خواهیم کرد با ذکر آنچه بر عاطفه امام رفته است به جوانب دیگر این ماجرا بپردازیم.
عاطفه امام فرزند عضو برجسته و زندانی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از نزدیک به 28 ساعت بازداشت در وضعیتی نا مطلوب، نزدیک اذان مغرب در بهشت زهرا رها شد.
او در حالی که چادرش توسط ربایندگان به او پس داده نشده بود، با مقنعه ای پاره در حالیکه کیف پولش را از او گرفته بودند در بهشت زهرا وادار به پیاده شدن از ماشین می شود. او در حالی که تهدید شده بود که چشم بندش را باز نکند بعد از مدت زمان طولانی‌ای که در یکی از قطعات بهشت زهرا رها شده بود، چشم بندش را برداشته و متوجه می شود که آزاد و به حال خود رها شده است. سپس به دلیل تاریکی نسبی هوا به حرم امام خمینی پناه می برد و با تلفن عمومی با منزل تماس می گیرد و درخواست کمک می کند. پس از رسیدن خانواده، او همان لحظه به نیروهای پلیس مستقر در حرم امام مراجعه و با تنظیم یک صورتجلسه از کسانیکه وی را ربوده بودند شکایت می نماید.
دختر 19 ساله جواد امام، یکشنبه در حالی که برای پی گیری وضعیت پدر دربندش به کمیته پیگیری بازداشت شدگان ستاد میرحسین موسوی مراجعه کرده بود، در حال خروج از این کمیته در خیابان طالقانی توسط یک خودروی پاترول و پژو و ربوده و سپس به محل نامعلومی منتقل شد.
در بین راه یکی از ربایندگان مرد، با کشیدن چادر از سر وی به او می گوید تو لایق چادر به سر کردن نیستی و در عین حال با دست مقنعه وی را کنار زده و هدبندی را که بر سر وی بوده جلوی چشمش کشیده و با دست سر وی را به سمت پایین خم می‌کند تا به محلی نامعلوم می رسند.
لازم بذکر است در خودرو به وی گفته می شود از موبایل خودش با خانواده تماس بگیرد و بگوید که بازداشت شده و چادر از سر وی برداشته اند.
عاطفه امام در حالیکه نمی دانسته در چه محلی به سر می برد با دستان و چشمان بسته توسط دو مرد مورد بازجویی قرار می گیرد. در ابتدا متونی را که مدعی شده بودند متن مکالمات مکتوب (چت ها) ما بین او و دیگران است در مقابلش قرار می دهند و از وی می خواهند به داشتن روابط نامشروع با برخی از فعالان سیاسی بخصوص جوانان در بند اعتراف کند. وقتی از این موضوع به نتیجه ای نمی رسند، با پخش مکالمات تلفنی و یا صداهایی که از شنودهای تلفنی در روزهای اخیر بدست آورده بودند او را به توهین به رییس جمهوری و رهبری متهم می کنند. همین طور این دختر 19 ساله را که تا پیش از این صرفا تحصیل می کرده است را متهم می کنند که زندانیان سیاسی آزاد شده و خانواده های اسرای در بند را به فعالیت های سیاسی ترغیب می کرده است.
وقاحت ربایندگان تا حدی بوده است با آنکه عاطفه امام با زبان روزه ربوده شده بود تا زمان آزادی هیچ غذایی در اختیارش نگذاشته بودند و فقط چند ساعتی که در یه محل کثیف با یک گربه زندانی بوده است به وی تکه ای سیب زمینی پخته می دهند که آن را برای گربه پرت می کند و آب را هم به بهانه آنکه اگر آب بخورد نیاز به دستشویی پیدا می کند از او دریغ می کنند.
گذشته از جزئیات این ماجرا و محتوای سوالات، چیزی که در این اتفاق بیست و چند ساعته نمود بیشتری دارد آن است که از یک طرف از لحظه ربایش وی، تمام پی گیری های خانواده از مسئولین عالی رتبه نظام تا دادگاه انقلاب و ناجا و سپاه بی نتیجه بود و همه از بازداشت وی ابراز بی اطلاعی می کرده اند. از رییس دادگستری تا رییس قوای مقننه و قضائیه و از سپاه تا نیروی انتظامی، این در حالی است که افراد رباینده خود را افراد ناجا معرفی کرده اند اما عاطفه می گوید احتمالا مردی را دیده است که شباهت زیادی به کسی داشته است که از طرف اطلاعات سپاه برای بازداشت پدرش به منزل مراجعه کرده بود، البته وی این موضوع را با اطمینان نمی گوید. از طرف دیگر، با توجه به اظهارات عاطفه امام مبنی بر اینکه در این بیست و چند ساعت چندین بار وی را به مکان های مختلف منتقل نموده اند و اینکه وقتی در حال جابجایی اش بوده اند با بیسیم به افراد داخل ماشین گفته می شود "عاطفه را تو خیابان پیاده کنید. موضوع لو رفته" که همین باعث می شود وی را در بهشت زهرا پیاده کنند.
این بازداشت از جهات مختلفی جالب توجه است، صبح روز دو شنبه وی را در بین راه در منطقه ای نزدیکی حرم حضرت عبدالعظیم از ماشین پیاده می کنند و اجازه می دهند با تلفن عمومی به مادرش تماس بگیرد و صحبت کند و دوباره وی را به محلی در همان نزدیکی می برند.
این نوع رفتارها و برخی رفتارهای مشابه که امکان انتشار آن وجود ندارد شباهت بسیار زیادی به بازداشتهای خودسرانه اواخر دهه 70 دارد.
در اواخر دهه هفتاد افراد و فعالان سیاسی، اجتماعی توسط گروه هایی که خودسر خوانده می شدند، به همین روشها بازداشت و در محل هایی نزدیک شهر ری و در خانه های به اصطلاح امن مورد بازجویی های ناشیانه و عجولانه قرار می گرفتند و سپس در اطراف تهران در خیابان رها می شدند.
پس از ترور نا فرجام دکتر حجاریان در سال 79، معلوم شد این افراد از محل هایی به نام "دخمه" این نوع اعمال را تحت پوشش و یا با هماهنگی نهادهای نظامی خاص به سرانجام می رسانند. البته با توجه به آزادی سریع سعید عسگر و عدم محاکمه سران این اماکن، بسیاری از کارشناسان در آن زمان برخی از نهادهای نظامی را پشت این قضیه می دیدند که البته در هیچ دادگاهی مورد بررسی قرار نگرفت.
حالا با گذشت بیش از 8 سال از آن وقایع به نظر می رسد فعالیت های دخمه نشینان دوباره از سر گرفته شده است و تحت حمایت کودتا گران نسبت به اعمال فشار به زندانیان و خانواده های شان و فعالان سیاسی اجتماعی اقدام نمایند.
دلسوزان نظام بهتر است قبل از اینکه این مفاسد تبدیل به غده های چرکین شوند دست این دخمه ها و دخمه بازها را کوتاه کنند تا اینچنین حرمت یک دختر محجبه در کشوری که صدای اسلام و عدالت خواهی اش گوش همه را کر کرده است هتک نشود.


پايگاه اطلاع رساني سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران: در پي ربوده شده عاطفه امام، فرزند برادر مجاهد در بند، جواد امام، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران با ارسال نامه سرگشاده اي به رياست محترم قوه قضائيه، ضمن بيان شرح ماوقع واقعه مذكور، خطاب به آيت الله لاريجاني خاط نشان ساخته است "اگر در خود این توان را می بیندید که به این قانون شکنی ها و رفتارهای گستاخانه و اقدامات و اظهارات کسانی که به پشتوانه قدرت و اسلحه پرده دری می کنند و شرم و خجالت برای نظام باقی می گذارند، پایان دهید، بمانید و اگر در خود چنین توانی نمی بینید لباس علم و دیانت را به ننگ تحمل چنین جنایاتی آلوده نسازید."
متن كامل اين نامه سرگشاده در پي مي آيد:

نامه سرگشاده مجاهدین انقلاب اسلامی ایران به رئیس قوه قضائیه در اعتراض به دستگیری دختر آقای جواد امام
بسم الله الرحمن الرحیم

مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ كَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللَّهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ وَ كَانَ لِلَّهِ حَرْباً حَتَّى يَنْزِعَ أَوْ يَتُوبَ وَ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْيِيرِ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ تَعْجِيلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَى ظُلْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِينَ وَ هُوَ لِلظَّالِمِينَ بِالْمِرْصَادِ.(نهج البلاغه، فرمان مالک اشتر)

هر كه بر بندگان خدا ستم كند، نه با ستم ديده كه با خدا در ستيز باشد. و هر كه خدا با او بستيزد، منطقش را فرو مى‏كوبد و تا سقوط يا بازگشت، در جايگاه پيكار با خدا باشد. در دگرگونى نعمت خدا و شتاب در قهر و خشمش، چيزى چونان پاى فشردن بر ستم نباشد، چرا كه خداوند ناله‏ى انسانهاى باز مانده در زير چكمه‏ها را مى‏شنود و ستم‏گران را در كمين باشد.

ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آیة الله لاریجانی

دو روز پیش در آستانه برگزاری پنجمین جلسه دادگاه متهمان حوادث اخیر، خانم عاطفه امام دختر برادر مجاهد و در بندمان آقای جواد امام در یکی از خیابان های تهران توسط افراد مسلح و مجهز به بی سیم و دستبند ربوده شد. او پس از دستگیری طی تماس تلفنی خبر دستگیریش را به مادر اطلاع می دهد و به او می گوید مأموران به هنگام دستگیری با اهانت و فحاشی چادر از سر وی کشیده اند. ساعاتی بعد مجدداً با منزل تماس می گیرد و به مادرش می گوید که بازجوها وی را تحت فشار گذاشته اند تا به داشتن روابط نامشروع با برخی فعالان سیاسی در بند اعتراف کند. عاطفه به مادرش می گوید که به توصیه بازجویش با وی تماس گرفته است، زیرا بازجو به او گفته است شرط آزادی وی چنین اعترافی است و در این زمینه می تواند با مادرش مشورت کند. همسر جواد امام بلافاصله طی مصاحبه با رسانه های گروهی داخل و خارج کشور ضمن افشای این توطئه کثیف، مقامات جمهوری اسلامی را مسئول سلامت و حفظ جان دخترش معرفی می کند. پس از رسانه ای شدن این ماجرا و پیگیری های خانواده جواد امام، عاطفه شب گذشته در اطراف حرم امام(ره) رها می شود و به حرم پناه برده آزادی خود را به مادر اطلاع می دهد.
جناب آیة الله لاریجانی
قطعاً شما اظهارات بوقچی های تبلیغاتی که این گونه اعمال را اقداماتی خودسرانه از سوی لباس شخصی های ناشناس معرفی می کنند، باور کردنی نمی دانید. از ما نیز نخواهید باور کنیم در کشوری که دستگاه های اطلاعاتی نظامی و غیر نظامی آن به شناسایی و متلاشی کردن مخوف ترین سازمان های تروریستی افتخار می کنند و یک فرد عادی را که به یک بسیجی لگدی زده ظرف چند ساعت شناسایی و دستگیر می کنند، عده ای مجهز به بی سیم و دستبند و سلاح در روز روشن می توانند بارها به کوی دانشگاه حمله کنند و جوانان این مردم را سلاخی کنند و در خیابان آدم ربایی کنند و شجاعانه و بدون ترس از رد یابی تلفن با منزل افراد تماس بگیرند و ... و شناسایی هم نشوند.
خانم عاطفه امام دو روز پیش پس از مراجعه به ستاد امور بازداشت شدگان حوادث اخیر متعلق به آقای میر حسین موسوی و پیگیری کار پدرش و در حال بازگشت به منزل دستگیر شده است. یک روز پس از آن، این ستاد مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفته است. در بازجویی ها زمانی که موفق نمی شوند وی را وادار به اعترافات زشت کنند، با پخش شنودهای مکالمات تلفنی، او را به توهین به احمدی نژاد متهم می کنند. این شواهد و قرائن جای هیچ گونه تردیدی باقی نمی گذارد که ربایندگان عاطفه افرادی خود سر نبوده بلکه عضو ارگان های اطلاعاتی و نظامی بوده اند.

جناب آیة الله لاریجانی
برادر مجاهدمان آقای جواد امام بهترین سالهای عمر خود را برای استقرار و استحکام این نظام سپری کرده است. در سال های جنگ تحمیلی در جبهه های جنگ حضور مستمر داشته است. خاطره دلاوری های او در جبهه ها هنوز زبانزد همرزمانش است. در سطوح بالای مدیریت و به عنوان معاون وزیر در این کشور خدمت کرده است. وقتی با کسی همچون جواد امام با این سابقه و خانواده او چنین رفتاری می شود، معلوم است با دیگران چه می کنند.
این اقدامات جنایت بار در ماه مبارک رمضان و به نام دفاع از ولایت و نظام اسلامی انجام می شود. آیا باید باور کنیم که کارگزاران و عوامل نظام به چنین حضیض عفنی سقوط کرده اند؟ بزرگان ما همواره متذکر شده اند هدف وسیله را توجیه نمی کند و از طریق فاسد نمی توان به حقیقت رسید. آیا ما امروز باید باور کنیم که زشت ترین و غیر انسانی ترین رفتارها برای دفاع از نظام و ولایت مشروع و مجاز شده است و یا همچنان بر این باور بمانیم که روش باطل جز باطل فرجامی ندارد؟

جناب آیة الله لاریجانی
اگر واکنش سریع همسر شجاع جواد امام نبود و موضوع را رسانه ای نمی کرد، اکنون معلوم نبود عاطفه چه سرنوشتی پیدا می کرد. آیا زنده بود و یا همچون ترانه موسوی و سعیده پورآقایی باید جسد سوخته اش تحویل خانواده اش می شد؟ چرا باید چنین احتمالی را بعید بدانیم؟ مگر پدر سعیده رزمنده ای نبود که بر اثر جراحات شیمیایی به شهادت رسیده است؟ مگر دو عموی او در جبهه های جنگ شیهد نشده بودند؟ مگر شهادت پدر و عموهای سعیده زندگی او را تضمین کرد که رزمنده بودن و مجاهدت های پدر عاطفه بتواند زندگی او را تضمین کند؟

جناب آیة الله لاريجاني
برما دقیقاً روشن نیست هدف از این اقدامات شرارت بار و مشکوک چیست.آیا این اقدام در کنار دیگر اقدامات و اظهارات غیر قانونی و تحریک آمیز، همزمان با آغاز به کار شما و وعده سامان دادن به این مخروبه و نیز اظهارات دادستان جدید مبنی بر برخورد قاطع با دستگیری های خودسرانه نوعی گربه را سر حجله کشتن و پیامی به شما است که «این مملکت بنا نیست تغییر کند و اصلاح شود»؟ اگر چنین باشد، و شما نیز در عزم خود مبنی بر سامان دادن به این مخروبه صادق باشید، آنگاه سکوت شما در آغاز کار در برابر جنایاتی از این دست، فرجام کار شما را از هم اکنون رقم خواهد زد. پیش بینی چنین فرجامی کاری دشوار نیست. پیش از شما آیة الله شاهرودی نیز همین راه را رفتند و در نهایت چنان شد که در کوی دانشگاه جوانان مردم را از بالای ساختمان به بیرون پرتاب کردند و چشمشان را از حدقه در آوردند و زشت ترین و کثیف ترین جنایات در بازداشتگاه هایی نظیر کهریزک رخ داد و ایشان یا خبر نداشتند و یا می دانستند و مجبور به سکوت بودند. ما چنین فرجامی را بر شما نمی پسندیم و شما نیز برخود نپسندید. اگر در خود این توان را می بیندید که به این قانون شکنی ها و رفتارهای گستاخانه و اقدامات و اظهارات کسانی که به پشتوانه قدرت و اسلحه پرده دری می کنند و شرم و خجالت برای نظام باقی می گذارند، پایان دهید، بمانید و اگر در خود چنین توانی نمی بینید لباس علم و دیانت را به ننگ تحمل چنین جنایاتی آلوده نسازید.
خانم عاطفه امام در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم به دلیل اشتغال به تحصیل و آماده کردن خود برای کنکور هیچگونه فعالیت سیاسی نداشته است. جرم و گناه او تنها این بوده است که دختر جواد امام است. بنابراین می توان احتمال داد که دستگیری عاطفه در آستانه برگزاری محاکمه برادرمان جواد امام برای اعمال فشار بر وی و وادار کردن او به گناهان ناکرده در دادگاه بوده است، در این صورت شما به عنوان یک عالم دین چگونه به چنین بیدادی رضایت می دهید؟
همچنین شاید هدف از چنین اقداماتی پیام به فعالان سیاسی مخالف و منتقد دولت است. در این صورت آیا فعالان سیاسی باید بپذیرند که از این پس در صورت ادامه انتقاد و اعتراض مسالمت آمیز علیه آقای احمدی نژاد و نحوه انتخاب او علاوه بر زندان و آزار و تعذیب، چنین خطراتی در انتظار آن ها خواهد بود و خانواده ها و نوامیس آنان نیز دیگر امنیت نخواهند داشت؟
تا آنجا که به ما به عنوان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران مربوط است، این اقدامات شرارت بار که حتی در رژیم سابق نیز نمی توان برای آن نمونه ای یافت، در عزم ما برای نجات کشور از انحراف و فتنه ویران گر استبداد و اقتدارگرایی تردیدی ایجاد نمی کند. ما حمایت و عنایت خداوند متعال را از رهروان این راه کافی می بینیم چرا که خداوند خود می فرماید: «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذينَ مِنْ دُونِهِ»(زمر:36)
(آيا خداوند بنده خويش را كار گذارى بسنده نيست؟[با این حال این حقیران را ببین که] تو را از كسانى كه جز او- خدای واحد- مى‏ترسانند)
اما در مورد شما مسئله صورت دیگری دارد.حقیقت ماجرا هریک از احتمالات فوق و یا مجموعه ای از آن ها باشد چندان تفاوتی نمی کند. نتیجه یکی است و آن تداوم بی قانونی، نقض حقوق شهروندی، نا امنی شهروندان این کشور، به باد رفتن آبرو حیثیت نظام و تمام سرمایه ایست که طی سالیان طولانی و به قیمت مجاهدت ها و تلاش های فراوان و ریخته شدن خون ده ها هزار تن از رشید ترین جوانان این ملت حاصل شده است و شما در رأس قوه ای قرار گرفته اید که مطابق اصل ۱۵۶ قانون اساسی اصلی ترین وظیفه اش « پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی» و «تحقق بخشیدن به عدالت ،« رسیدگی ... به تظلمات، تعدیات»، «احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع»، «کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین» و « اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم» است.
مادام که به مسند ریاست قوه قضائیه تکیه زده اید، مسئولیت برخورد با این بی قانونی ها از جمله متوجه شما است.
ما به عنوان یک حزب سیاسی قانونی که مصرانه طالب وجود فضای سالم رقابت بر موازین قانونی و اخلاقی است، اگر چه نا امید اما صادقانه و دلسوزانه خواهان توفیق شما در ایفای چنین مسئولیت عظیمی هستیم و مطمئن باشید مادام که در شما چنین عزمی را مشاهده کنیم با تمام توان همراه شما خواهیم بود. از همین آغاز به قانون ستیزان قدرت پرست نشان دهید در این راه مصمم و جدی هستید. شناسایی، دستگیری و محاکمه علنی آمران و عاملان بازداشت خانم عاطفه امام و پایان دادن به نمایشنامه ای به نام دادگاه که در آن برای وادار کردن متهمان آن از چنین روش هایی استفاده می شود، اولین عرصه این آزمون است.
موفق باشید
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران

17/6/88