عصر نو
www.asre-nou.net

معضل استعماری جامعه فرانسه در عصر نئولیبرالیسم


Fri 30 10 2020

فرهاد قابوسی

فجایع اخیر در فرانسه و آلمان نشان می دهند که بدون حل اساسی عوارض استعمار، استثمار و سوء استفاده متداول غرب از این عوامل تاریخی و فعلی جهت تحکیم منافع سرمایه داری غرب خصوصا در شرق، وضع همین است و همان خواهد بود. در این روال است که نتایج تحقیقات جامعه شناسان فرانسوی روشن ساخته اند که زمینه اصلی فجایع اخیر در مسائل حل نشده ساکنین فقیر حومه شهر های بزرگ نظیر پاریس و "گتو" های فرانسه جهت تجزیه شهرها و تفکیک ساکنین "اصیل" از اهالی مستعمرات سابق فرانسه نهفته است (1).
لذا دوام این فجایع ربطی به مسئله آزادی بیان، ساختارهای دینی و یا نحوه زندگی "لیبرال" غربی که مسئولان دولتی غرب و عوام دایم تکرار می کنند، ندارد (2). بلکه از نظر جامعه شناختی مستقیما ناشی از عدم تمایل دولتی و "ملتی" به ضرورت ادغام اجتماعی و اقتصادی اهالی مستعمرات غربی و پناهندگان شرقی در جوامع غربی و در عمل تفکیک آنها از مردم "اصیل" است. عدم تمایلی که همچنانکه در فرانسه و آلمان شاهدیم ، مستقیما منجر به تجزیه جامعه و تباعد مردم از همدیگر و فجایع ناشی از آن می شود.
به نظر من نیز علت فرهنگی این عدم تمایل غربی در تفرعن دین و فرهنگ مسیحی نسبت به اسلام و عدم پذیرش مسئولیت تاریخی غرب نسبت به تاریخ ضد بشری استعمار غرب خصوصا نسبت به شرق است. همچنانکه تفرعن دینی مسیحیت نسبت به یهودیت نیز تا نیمه قرن پیش مسبب فجایع طولانی و مداومی در تاریخ بود که نهایتا منجر به فاجعه کشتار یهود در آلمان و اروپا شد. کمااینکه نه تنها تفرعن دینی و فرهنگی جوامع مسیحی نسبت به جوامع معتقد به ادیان دیگر مسئله ای استثنائی بشمار نمی رود بلکه در لوای تبلیغ نظام سرمایه داری تبدیل به روشی سیاسی جهت تبلیغ اجبار نئولیبرالیسم جهانی شده است.
علت اقتصادی ـ سیاسی عدم تمایل دولتها و جوامع غربی برای ادغام اقتصادی ـ سیاسی ساکنین "شرقی" و پناهندگان در تسلط نظام نئولیبرالیستی در غرب نهفته است که عوض توجه به حل اساسی مشکلات اقتصادی جوامع منحصرا به تحکیم نفع گرایی و سوء استفاده از تسلط اقتصادی غرب در جهان به هر قیمیت (!) می کوشد. سوء استفاده ای که در عمل منجر به تخریب منابع معدنی، مالی و فرهنگی کشورهای عقب نگهداشته شده شرق و تزاید پناهندگی مردم بی چاره شرق به غرب می شود.
جهت اطلاع طرفداران ایرانی نئولیبرالیسم نظیر آقای خاوند یاد آوری می کنم که در شیلی بعنوان نخستین خرگوش آزمایشگاهی نئولیبرالیسم آمریکای شمالی منابع آب شیلی نه اینکه مطابق منطق به مردم شیلی متعلق باشد بلکه متعلق به سرمایه داران آمریکایی است. به سخن دیگر ما مواجه با دو تفرعن و تحکّم جبری غربی هستیم که مانع حل مشکلات عمومی جامعه بشری و تشدید کننده فجایع طولانی مدت در شرق و غرب، اند: تفرعن دینی ـ فرهنگی غرب نسبت به جوامع شرقی و انسانهای شرقی ساکن غرب ملبس به تبلیغ مزایای "دموکراسی" (جهت دوام تسلط اقتصادی غرب بر عالم) و تفرعن و تحکم اقتصادی ـ نئولیبرالیستی غرب نسبت به شرق و انسان شرقی در همان جهت.
لذا همچنانکه نتایج تحقیقات جامعه شناسان فرانسوی و آلمانی نشان می دهند، ساختارهای اساسی فرهنگی و آموزشی غربی خصوصا در فرانسه نه تنها متاثر از تفرعن و تحکم ضد انسانی غربی اند بلکه "مدارس فرانسه و آموزش در مدارس حومه شهر های بزرگ نظیر پاریس که ساکنینش را معمولا اهالی مستعمرات سابق فرانسه تشکیل می دهند، در واقع ادامه تحکم استعمار فرانسه در این سرزمین هاست". روشی که سبب تجزیه جامعه فرانسه و غیر شمردن اهالی مستعمرات سابق فراسنه از فرانسویان "اصیل" می گردد (1).
اگرچه روزنامه نگاران را نمی توان لزوما موظف به اطلاع از تحقیقات جامعه شناسانه کرد. اما مسئولان آموزش دولتی فرانسه، تربیت کنندگان معلمین مدارس و مولفین کتابهای درسی موظفند که نتایج تحقیقات جامعه شناختی را حداقل در میان معلمین مدارس منتشر کنند تا دستکم اقشار تحصیلکرده جامعه فرانسه متوجه مسئولیت های تاریخی خویش بشود و سعی در ادغام اقتصادی و سیاسی اهالی مستعمرات سابق در جامعه بکند.


حواشی و توضیحات:

(1)
Prof. Dr. H. Stenzel, „Ursachen des militanten Islamismus“, FrankfurterAllgemeineZeitung, Politik, 28. Okt.2020.

Autin „Banlieues, lendemains de Revolte”, Paris 2006.

(2)
هرچند در تحلیل نهایی امکانات "زندگی لیبرال" کنونی مردم غرب از نظر اقتصادی متکی بر استعمار سابق و تسلط اقتصادی ـ سیاسی ـ نظامی ناشی از آن در عصر کنونی است که منجر به عقب نگهداشته شدگی اقتصادی و سیاسی جوامع مستعمراتی غرب در "شرق" و آمریکای لاتین شده است. لذا حسرت شرقی نسبت به غرب در مورد عدم امکانات کنونی، حسرتی منطقی و طبیعی است که غرب بر او تحمیل کرده است.