عصر نو
www.asre-nou.net

من هم پرسشی دارم ز دانشمند مجلس ؟


Mon 12 10 2020

ابوالفضل محققی

abolfazl_mohagheghi_0.jpg
من هم پرسشی دارم ز دانشمند مجلس ؟
آقای زید آبادی که خواهان جوابند!


هر اندازه که تلاش می کنم با نوشته های آقای زید آبادی بر خوردی نداشته باشم .اما در این اواخر که ایشان در تمام نوشته های خود اصل را بر نصیحت وارائه طریق بر رهبران جمهوری اسلامی وتحقیر اپوزیسیون خارج از کشور که همه را زیر عنوان "به اصطلاح براندازوابسته به استکبار جهانی "نهاده و مورد خطاب قرار میدهند! من را بعنوان یک فرد مستقل مخالف که خواهان برکناری حکومت جمهوری اسلامی و بر پائی یک جمهوری مبتنی بر آزادی ،عدالت اجتماعی، سکولاراستواربراصول حقوق بشر وانتخابات کاملا آزاد هستم!به واکنش وا دار می سازند.
بخصوص که در مقاله اخیر خود با طرح پرسشی تاکید کرده اند منتظر جواب اپوزیسیون با نزاکت هستند"که اگر"... بفرض محال جمهوری اسلامی با آمریکا وارد مذاکره شود و با آن به توافق رسد، فردای آن روز از این اپوزیسیون چه چیز مشخصی باقی می‌ماند؟
خوشبختانه هنوز نزاکت بسیارانی از مامبارزان قدیمی از دسترس حکومت آخوندی ،نظامی و برخی ازکنشگران سیاسی درون کشور بدور مانده وآلوده به فرهنگ مرسوم در حکومت اسلامی نگردیده است ومی تواند با نادیده گرفتن نوع بر خورد از بالا واتهام زن جناب زید آبادی که "فله ای "تمامی اپوزیسون خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی را از دایره دانشمند مجلس حافظ خارج کرده و در سلک توبه فرمایان وابسته به امریکا قرار می دهند به نوشته ایشان جواب داد.
نوشته ای کوتاه اما آلوده به خلط در نشان دادن ماهیت حکومت اسلامی و اپوزیسیون به اصطلاح ایشان براندازکه نافش بسته به امریکاست .
جناب زید آبادی نخستین سوال این است آیا فساد ،جنایت ،سرکوب ،فقر ،بدبختی ،بی چشم اندازی وپایمال شدن حداقل های حقوق شهر وند ایرانی توسط حکومت استبدادی ولی فقیه در ام القرای سلام صرفا به خاطر "استکبار ستیزی " ودر افتادن با امریکاست "؟
حکومتی که حتی اجازه نمی دهد مردم مردگانی را که عزیز می دارند آنچنان که شایسته آن هاست بخاک بسپارند! چرا که می خواهد ملت را چنان بی هویت وبی ارزش کند که چاره ای جزاعتراف به عجز و تن دادن به وضع موجود وفاسد شدن در درون آن نداشته باشد.
آیا در روز بهروزی سر بالا رفتن آب و بو عطائی خواندن وزغ ها که به قول شما روز نزدیکی حکومت اسلامی به امریکا زیر سایه صحیفه دوراندیشی بجا مانده از خمینی است ! تمام مشکلات این مملکت حل و ماهیت مستبد ،سرکوب گر ،آزادی کش ،آلوده به فساد نهادینه شده آن خاتمه خواهد یافت ؟
آقای زید آبادی چرا آدرس غلط می دهید ؟بجای بر خورد درست و واقعی مبتی برنشان دادن ساختار جمهوری اسلامی ،نقش ولی فقیه ،گرگ های تجمع کرده در سه قوه کشور "اگر کشوری باقی مانده باشد" ومنجلابی که امروز مردم بلا کشیده وستم دیده ایران به آن گرفتار شده اند.همه بدبختی ها را نتیجه سیاست غلط اسنکبار ستیزی که خود می دانید تنها سر پوشی جهت مخفی کردن تمام نارسائی ها وتوجیه برای سرکوب وغارتگری گری است خلاصه می کنید؟
در کنار آن هم زیرکانه تمام اپوزیسیون خارج از کشور خواهان بر اندازی را یک دست کرده ودر خدمت به امریکا قرار می دهید؟ گویا هر فرد هر جریانی که در مخالفت با جمهوری اسلامی وخواهان سرنگونی آن باشد یک سرش وابسته به امریکاست که با خاتمه امریکا ستیزی جمهوری اسلامی پشم وپیله اش خواهد ریخت و حرفی برای گفتن وزمینه ای برای اعتراض کردن نخواهد داشت !
آیا واقعا چنین است ؟ آیا تمام اعتراضات مردمی که روز به روز زیر بار زندگی مشقت بار تحمیل شده توسط حکومتی جبار! حاصل امریکا ستیزی است؟
آیا فریاد خشم آلود مردم محصول دسیسه های استکبار جهانی است ؟یا این که بمیدان آمدن مردم نتیجه سیاست سرکوب گری است که چاره ای جز بر خورد خشونت آمیز با حکومت نمی گذارد؟ وربطی هم به سیاست سوریه ای کردن قدرت های جهانی ندارد.
"خشونت همواره آخرین سلاحی است که تلخ کامان ،سرکوب شدگان و نوامید گشته گان به آن متوسل می شوند." خشونت و خشمی حاصل ازعملکردی چهل ساله که برعکس شماعلت آن را از دانشمند مجلس که شما باشید باید پرسید ؟!باید پرسید شما بچه حقی هر مخالف خارج از کشور خواهان براندازی حکومت اسلامی را منتسب به امریکا می کنید و آگاهانه هم در نشان دادن ماهیت واقعی وایدئولوژیک جمهوری اسلامی وهم اپوزیسیون خارج از کشور خاک در چشم مردم می پاشید.
متاسفم برای روشنگر وتحلیل گر سیاسی که حقیقت را می داند اما چنان در تئوری های من در آوردی خود غرق گشته که قادر نیست با چشمی حقیقت بین ومنصف، نه به حکومت استبدادی جمهوری اسلامی، نه بمردم فرسوده شده وبجان آمده از استبداد ونه حتی به مبارزان خارج از کشور که تاوانی سنگین به بهای زندان شکنجه ، در بدری وبسیاری خفته درگورستان های گمنام مانند خاوران داده اند بنگرد.
علت ویرانی یک سرزمین از همان روز نخست را در قدم نهادن بی احساس خمینی به این سرزمین وجانشین مستبد وخود رای او که هیچ حقی برای مردم قائل نیست ! جستجو کند !
نگرشی که متاسفانه آلوده به خلط مبحث است همراه با بغضی که بیشتر شبیه به حب بغض حکومتیان علی الخصوص خامنه ای است نسبت به مخالفان خود.
"زابر یائسه جای سوال باران نیست / در او ببین وبدان راز خشکسالی را "!حسین منزوی