عصر نو
www.asre-nou.net

«آتش خود کامگی»
و «سیمرغ آرزو»


Fri 31 07 2020

رسول کمال

new/rasoul-kamal1.jpg
آتش خود کامگی

می گریزم
از آئینه
که
نشانم می دهد
با سرانگشت اشاره
فریادهای نادانی دیروز را
می ترسم از نگاهش
که
نشانم میدهد
خطوطِ چروک نشسته
بر چهره و سپیدی حسرت
بر موی وُ ابروانم
آری
از او
و
از شرمساری خود که خواندم
آیه های دروغ را
می گریزم؛
آه
از آن خانه که سوخت
در آتش خود کامگی،
و
پرسه میزنم امروز
در بیتوته ی غمبار غربت
با تلخندِ آئینه که می زند
هردم مرا
شلاق.

27/07/2020

******

سیمرغ آرزو


بال وُ پر بگشودوُ آوازی
با طلوع آفتاب
برگستره ی خلسه ی خوابم
و
خنجی زد
با
پنجه های خشم
سپس قطره آبی در گلویم
و آنگه
ندا در داده
_ گفت:
بودن را همگان هستند
اما
شدن را
سنگلاخی بس گران
نکبتی ست این بودن
شدن را
آوازی کن بر نقاب شب
و
بنوش از چشم آفتاب
غرور زندگی را؛
خواب خلسه را ربود
از من
آن سیمرغ آرزو

22/07/2020

رسول کمال