عصر نو
www.asre-nou.net

بچه های تبعید


Tue 21 04 2020

مجید صدقی

majid-sedghi.jpg
majidsedghi@yahoo.com

با بسته شدن سالن‌های سینما در کشورهای مختلف جهان به دلیل شیوع ویروس کرونا، بسیاری از فیلم‌های سینمایی در حال نمایش به نوعی قربانی این میهمان ناخوانده - و البته مزاحم - شدند، به‌علاوه بسیاری از پروژ‌ه‌های سینمایی آماده‌ی فیلم‌برداری متوقف شد. در فرانسه، تعطیلی سینماها از جمعه ۱۳ مارس به مرحله‌ی اجرا درآمد و در این میان بسیاری از فیلم‌هایی که با استقبال تماشاگران مواجه شده بودند، تسلیم این درام واقعی برای صنعت پر رونق سینما شدند. از میان فیلم‌های نمایش داده شده که هم با استقبال تماشاگران و هم با تحسین منتقدان سینمایی روبروشد، می توان از فیلم یک ساعت و ۴۲ دقیقه‌ای (اسکار و لیلی) ساخته‌ی آرش ریاحی، کارگردان ایرانی ساکن اتریش نام برد که از چهارم مارس بر روی پرده‌ی سینماهای این کشور رفت، ولی به دلیل تعطیلی اجباری سینماها نمایش آن ادامه نیافت .



سه گانه‌ی تبعید

فیلم (اسکار و لیلی) الهام گرفته از داستانی است که مضمون کلی آن شبیه نخستین فیلم بلند ریاحی به‌نام (برای یک لحظه آزادی) است. در فیلم مزبور دو شخصیت کودک فیلم تلاش می کنند همراه با پسرعموهای خود از ایران فرار کنند. ریاحی از سال‌ها پیش قصد داشت سه گانه‌ای درباره‌ی تبعید بسازد که بازگو کننده مراحل مختلف زندگی پناهندگان باشد. او پس از تجربه‌ی نخست که بسیار نیز موفق بود و جوایز بسیاری در جشنواره های جهانی دریافت کرد، داستان غم‌انگیز اسکار و لیلی را برای دومین فیلم از سه گانه‌ی مورد نظرش انتخاب کرد. با این تفاوت که وی در نخستین فیلمش به موانع اداری که بر سر راه پناهندگان قرار می‌گیرد، اشاره کرده بود ولی فیلم اخیرش به گفته‌ی خودش علاوه بر اشاره به سیستم اشتباه و نادرست اداری برخی کشورها در برابر مسئله‌ی پناهندگی، بیشتر به دنیای ذهنی کودکان می پردازد. کارگردان هم‌چنین تاکید می‌کند که وسوسه‌ی نگارش داستان اسکار و لیلی از سال ۲۰۱۳ همراه او بوده و بعدها برای نوشتن فیلمنامه از مونیکا هلفر- فیلمنامه نویس اتریشی - سود برد. کسی که به گفته‌ی او یک (زن خارق العاده) است.

اسکار و لیلی سرگذشت خانواده‌ای از پناهندگان چچنی است که شش سال است در اتریش زندگی می‌کنند. بچه‌ها (اسکار و لیلی) که با مادر خود زندگی می‌کنند، تقریبا زبان مادری خود را فراموش کرده اند. کوچ این خانواده‌ی سه نفری تقریبا همان اتفاقی است که برای کارگردان – زمانی که او نه ساله بود – رخ داد، یعنی همان زمانی که ریاحی همراه با خانواده از جهنم جمهوری اسلامی ایران فرار کرده و به اتریش رفتند .

اسکار و لیلی که به ترتیب هشت و دوازده ساله هستند، بچه‌هایی شاد هستند. گویی آن‌ها به زندگی و بدی‌هایش می‌خندند، ولی زمانی که پلیس به خانه‌ی آن‌ها می‌آید، درمی یابند که برای هر پناهنده‌ای ممکن است روزگار تلخی پیش بیاید. وقتی پلیس حکم اخراج آن‌ها از اتریش را به دست مادرشان می دهد، چشمان نگران آن‌ها به یکدیگر دوخته می شود. اتریش کشوری است که شش سال از بهترین سال‌های عمرشان را در این کشور گذرانده‌اند، ولی اکنون مجبور به دوری از ین کشورهستند. مادر برای به تعویق انداختن این حکم رگ دستش را می برد و اسکار و لیلی هر کدام جداگانه به خانواده‌ای سپرده می‌شوند‌. مادر برای مداوا در یک بیمارستان بستری شده و سپس به یک بیمارستان روانی سپرده می‌شود . به این ترتیب حکم اخراج خانواده به حالت تعلیق درمی آید. در این میان جداسازی بچه‌ها یک اقدام مبهم و غیرمعمول است که هیچ دلیل منطقی ندارد و ظاهرا به‌خاطر محافظت از بچه‌ها عنوان می شود(!!). اسکار و لیلی هرچند هرکدام در کنار خانواده‌ای خوب و انسان‌هایی مهربان روبرو می شوند ولی همواره به آینده امیدوار هستند تا بار دیگر در کنار یکدیگر به تفریح و شادی نیمه تمام خود مشغول شوند .



درباره‌ی کارگردان

آرش ریاحی متولد ۲۲ آگوست ۱۹۷۲ در ایران از سال ۱۹۸۲ در وین زندگی می کند. او تحصیلات سینمایی و هنری خود را در وین به پایان رسانید. سپس از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱ برای شرکت پخش فیلم اتریش ORF کار کرد. در سال ۱۹۹۸ شرکت تولید فیلم Golden Girls Filmproduktion را تاسیس کرد. به عنوان کارگردان و تهیه کننده تعدادی فیلم کوتاه و مستند ساخت نخستین فیلم داستانی‌اش (برای یک لحظه آزادی) موفق به دریافت ۳۱ جایزه در جشنواره های جهانی شد و به علاوه به عنوان نماینده اتریش در اسکار ۲۰۱۰ شرکت کرد. مستند هایی که ریاحی تاکنون ساخته، اغلب درباره‌ی پناهندگی و در مجموع واکنش آدم‌ها در برابر مشکلاتی است که روبروی آن‌ها قرار می گیرد . مشکلاتی که به عملکرد دولت ها در مواجهه با مساله‌ی پناهندگان بستگی تام دارد و نیز نقش خانواده، زندگی آدم‌ها و چگونگی برخورد آنان با یکدیگر. مستند خانوادگی(تبعید) در سال ۲۰۰۶ از جمله مستندهای موفق وی دراین زمینه به‌شمارمی رود.

ریاحی در سال ۲۰۱۳ مستند (هر روز شورش) را همراه آرمان ریاحی ساخت که موفق به دریافت جایزه از جشنواره‌ی فیلم‌های مستند کپنهاگ و نیز جایزه‌ی صلح در جشنواره فیلم برلین شد. از جمله فیلمهای مستند دیگری می توان از یادگارهای آقای ایکس ، Kinders و چگونه می توان یک زن بود را نام برد. کارگردان این روزها در فکرساخت سومین فیلم از مجموعه‌ی سه گانه‌ی تبعید است که گفته می شود با دو فیلم قبلی تفاوت‌هایی دارد ولی هم‌چنان موضوع اصلی تبعید است. ریاحی یک‌بار در گفتگویی گفته بود:

زمانی که من کودک بودم و به همراه پدر و مادرم از یک رژیم وحشت گریخته و ساکن یک کشور اروپایی شدیم، شاید نمی توانستیم درک کنیم که چقدر احزاب پوپولیستی یا راست افراطی می توانستند آن‌چنان نیرومند باشند که ما نتوانیم به آزادی دست یابیم ... به گمان من حق آزادی بیان و برابری زن با مرد باید بر حق آزادی تعلیم و تربیت دینی مقدم باشد.