عصر نو
www.asre-nou.net

اعلامیه سازمان راه کارگر

کوه باز هم موش زائید، مزدی برابر گرسنگی

درباره مصوبه رژیم برای حداقل دستمزد در سال ۱۳۹۹ خورشیدی
Fri 10 04 2020

در حالیکه استثمار نظام سرمایه داری در ایران بیداد میکند، در حالیکه ناتوانی و درماندگی ساختاری جمهوری اسلامی و نیز تحریمهای اقتصادی امپریالیستی تداوم دارد و در شرایطی که بیکاری و پس لرزه های اقتصادی ناشی از بحران کرونا، ابعاد فلاکت و بی آیندگی را در میان اکثریت کارگران و زحمتکشان ایران افزایش داده است، شورای عالی کار رژیم، بعد از هفته ها تاخیر، طی مصوبه ای میزان حداقل دستمزد ماهانه کارگران را برای سال جاری ۱۳۹۹ اعلام نمود. بر طبق این مصوبه حداقل دستمزد ماهانه یک کارگر 1835000 تومان اعلام شد. که نسبت به سال قبل فقط 21 درصد "رشد" داشته است. این مصوبه چنان تحقیرکننده بوده که حتی نمایندگان قلابی "کارگری" شرکت کننده در نهاد شورای عالی کار حاضر نشدند آن را امضاء کنند. یعنی برای اولین بار در تاریخ حیات جمهوری اسلامی حتی نمایندگان اعزامی "خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار" نیز حاضر نشده اند اقدام رژیم مطلوب خود را بپذیرند. این نمایندگان بر مبنای نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی خواهان 45 درصد افزایش دستمزد شده بودند.

این مصوبه رژیم اسلامی سرمایه داری، حتی با قانون کار ارتجاعی خودِ این رژیم در تضاد است. بر طبق ماده 41 قانون کار، حداقل دستمزد کارگران باید بر مبنای نرخ تورم و سبد معیشت یک خانوار کارگری تعیین شود. اما این رژیم دهها سال است که با حذف بند مربوط به سبد معیشت، فقط نرخ تورم رسمی را ملاک قرار میداد که در اکثر موارد از نرخ تورم واقعی در کشور پائینتر محاسبه میشد. امسال رژیم نه تنها سبد معیشت را فاکتور گرفته بلکه حتی نرخ تورم رسمی بانک مرکزی و سازمان امار را نیز از مدار محاسبات خود خارج کرده است و نصف میزان تورم، اقدام به افزایش اسمی دستمزد کارگران کرده است یعنی 21 درصد. در مورد بازنشستگان و کارمندان دولت این میزان حتی کمتر است و قرار است فقط 15 درصد بر حقوق ماهانه آنها اضافه شود.

این مصوبه ضدکارگری در شرایطی تعیین می شوند که حتی برخی رسانه ها، نهادهای وابسته به جناحههای رژیم و برخی نمایندگان مجلس از خط فقر پنج میلیونی صحبت میکنند یعنی کارگران باید حداقل پنج میلیون تومان در ماه حقوق بگیرند تا خود را در سطح خط فقر نگه دارند.

اما تشکل های مستقل کارگری و فعالین و اقتصاددانان مردمی به درستی میزان خط فقر را بالای 9 میلیون تومان ارزیابی میکنند و نرخ تورم رسمی دولت را قبول ندارند و معتقدند این نرخ در رابطه با برخی اقلام و کالاهای پرمصرف و حیاتی، سه رقمی است نه دو رقمی. مثلا بهای بنزین در سال گذشته 300 درصد افزایش یافته است که اتوماتیک وار بر بهای بسیاری از کالاها و خدمات تاثیر گذاشته است.

ضمن اینکه باید تاکید نمود که در ایران کنونی، میلیونها تن از کارگران حتی تحت پوشش قانون کار و این مصوبه حداقل دستمزد قرار نمی گیرند و به عنوان کارگر موقت، قراردادی، سفید امضاء و ... به مراتب کمتر از این میزان دریافت میکنند. مثلا بسیاری از کارگران مغازه ها و کارگاههای کوچک به ویژه زنان شاغل در حوزه کار خانگی، به دلیل ترس از اخراج و بیکاری و گرسنگی، کمتر از یک میلیون تومان در ماه دستمزد دریافت میکنند.

تازه این فلاکت و فقر و گرسنگی و بیکاری برای دوره قبل از بحران کرونا بوده، وگرنه همه میدانیم که پس لرزه های اقتصادی بحران کرونا مزید بر علت شده و زندگی میلیونها نفر از شهروندان کشور را با سیری هولناک به سوی فقر بیشتر سوق داده است. به همین خاطر دولت حسن روحانی بر خلاف توصیه های پزشکان و حتی سازمانهای بهداشتی رژیم، برای آغاز مجدد کسب و کار در ایران عجله دارد و میخواهد به قیمت نادیده گرفتن سلامت مردم در اوج شیوع ویروس کرونا، انها را به سر کار – بخوان کشتارگاه – روانه کند.

این رژیم حتی حاضر نشده به اندازه شماری از کشورهای سرمایه داری دیگر، بیمه بیکاری و کمک معیشتی را در دوره بحران کرونا اجرا کند. اعطای یارانه بین 200 تا 600 هزار تومان به سه میلیون از تحتانی ترین تهیدستان کشور و اعطای وام یک یا دو میلیون تومانی به چهار میلیون شهروند کشور تنها اقداماتی بوده اند که دولت اعلام کرده است و معلوم هم نیست عملا اجرا شوند. بدین ترتیب دهها میلیون نفر از کارگران و تهیدستان شهر و روستا با سرعتی شگفت انگیز به زیر خط مطلق فقر کشیده می شوند. از اینرو دیر نیست، دور نیست که شاهد عروج مجدد جنبش کارگری و سایر جنبشهای مردمی در ایران باشیم. بحران کرونا که کمی فروکش کند موجی از انفجارهای سیاسی و خیزشهای مردمی در انتظار رژیم اسلام و سرمایه خواهد بود. رژیمی که حتی در این شرایط بحرانی نیز یک ریال از بودجه نهادهای عظیم تبلیغاتی، مذهبی، امنیتی و نظامی کم نکرده است و کماکان مشغول ریختن میلیاردها دلار کمکهای نقدی و کالایی و نظامی به حلقوم نیروهای نیابتی و اسلامی خود در خاورمیانه از افغانستان و یمن تا عراق و سوریه و لبنان است. تنها در یک مورد بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی به دستور خامنه ای 200 میلیون یورو به بودجه سپاه فاشیستی قدس افزوده شد. حال آنکه همین خامنه ای حاضر نشد بخشی از صندوق ملی ذخیره ارزی را برای کمک به زلزله زده گان کرمانشاه که اکثر انها همچنان بی خانمان هستند اختصاص دهد. ضمن اینکه حاضر نیست از صدها میلیارد دلاری که در کنترل "فرمان اجرایی امام" ، بنیاد "مستضعفان" ، قرارگاه خاتم الانبیاء ، آستان قدس رضوی و بنیادهای اقتصادی – مذهبی دیگر است، ذره ای برای تامین معیشت و سلامت مردم خرج کند.

از اینرو در هفته ها و ماههای پیش رو جنبش کارگری و سایر جنبشهای اجتماعی ایران، دوران حساس و سرنوشت سازی را در برابر خود می بینند: گسترش هر چه بشتر فقر و فلاکت در کنار تداوم استبداد و فاشیسم اسلامی!!

بودن یا نبدودن؟ مرگ ناشی از گرسنگی و بیماری و بی آیندگی یا شعله ور کردن مجدد خیزشهای کارگری و انقلابی. فعالین چپ و پیشرو باید خود را برای این دوره خطیر آماده کنند!

سرنگون باد رژیم اسرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
10 آوریل 2020 – 22 فروردین 1399
Bereich mit Anhängen