عصر نو
www.asre-nou.net

یووال نوح هراری

جهان پس از کرونا ویروس!


Fri 27 03 2020



این توفان خواهد گذشت! اما انتخاب‌های امروز ما، می‌تواند زندگی‌مان را برای سال‌های آینده دست‌خوش تغییر کند.

در حال حاضر بشر با یک بحران جهانی روبروست. شاید این بزرگ‌ترین بحران نسل ما باشد. تصمیماتی که مردم و دولت‌ها در چند هفته‌ی آتی اتخاذ می‌کنند، احتمالا آینده‌ی جهان را در سال‌های بعد شکل خواهد داد. این تصمیمات نه تنها سیستم‌های صحی ما، بلکه اقتصاد، سیاست و فرهنگ ما را خواهد سِرشت! ما باید سریع و قاطعانه عمل کنیم. به علاوه، باید پیامدهای بلند-مدتِ اقدامات‌مان را نیز مد نظر داشته باشیم. زمانِ‌ انتخاب میان گزینه‌های مختلف، باید از خودمان بپرسیم که چطور می‌توان تهدید کنونی را کنار زد و پس از خوابیدنِ توفان، در چه دنیایی ساکن خواهیم شد. بله، توفان می‌گذرد، بشر جان سالم به در می‌برد، بیشترِ ما زنده خواهیم ماند – اما در جهانی متفاوت خواهیم زیست!

بسیاری از اقدامات کوتاه-مدتِ اضطراری، به بخشی ثابت از زندگی تبدیل می‌شوند. ماهیتِ اضطرار این گونه است. اضطرار فرایندهای تاریخی را تسریع می‌کند. تصمیماتی که در مواقع عادی سال‌ها مشورت را طلب می‌کنند، حال باید در عرض چند ساعت اتخاذ شوند. تکنالوژی‌های نابالغ و حتی خطرناک، به اجبار مورد استفاده قرار می‌گیرند، به این دلیل که خطرِ هیچ نکردن، بالاتر است. همه‌ی کشورها به مثابه‌ی خوکچه هندی هستند که در آزمایشات اجتماعی با مقیاس بزرگ، شرکت کرده‌اند. زمانی که همه از خانه کار می‌کنند و از راه دور ارتباط برقرار می‌کنند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ وقتی همه‌ی مکتب‌ها و دانشگاه‌ها آنلاین شوند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ در مواقع عادی، دولت‌ها، کسب و کارها و هیئت‌های مدیره‌ی حیطه‌ی آموزش، هرگز با چنین رویکردی موافقت نمی‌کنند. اما در حال حاضر اوضاع عادی نیست!

در این زمان بحران، با دو گزینه‌ی بسیار مهم روبرو می‌شویم. اولی میانِ‌ نظارت استبدادی و توانمندسازی شهروندان و دومی میان انزواطلبی (فاصله گرفتن از سایر کشورها) و همبستگی جهانی است.

نظارت زیرپوستی

برای نظارت زیرپوستی به منظور متوقف کردن این ویروس همه‌گیر، همه‌ی جمعیت باید دستورالعمل‌‌های خاصی را دنبال کنند. برای رسیدن به این هدف دو راه اصلی وجود دارد. یکی اینکه دولت بر مردم نظارت داشته باشد و ناقضان قوانین را مجازات کند. امروز، برای اولین بار در تاریخ بشر، تکنالوژی نظارت بر همه را به صورت تمام وقت، ‌میسر کرده‌است. ۵۰ سال پیش، KGB نمی‌توانست ۲۴۰ میلیون شهروند شوروی را ۲۴ ساعته دنبال کند، حتی نمی‌توانست امیدی به پردازش موثر همه‌ی اطلاعاتی که جمع‌آوری کرده بود، داشته باشد. در واقع، KGB بر عوامل انسانی و تحلیلگران خود متکی بود، و قاعدتا نمی‌توانست یک نفر را برای نظارت بر هر شهروند بگمارد. اما اکنون، دولت‌ها می‌توانند به جای شبحی از جنس گوشت و خون، از حسگرهای همه جا حاضر و الگوریتم‌های قدرتمند استفاده کنند.
بسیاری از دولت‌ها در تلاش برای توقف همه‌گیر شدن کرونا ویروس، ابزارهای جدید نظارتی را به کار گرفته‌اند. قابل‌توجه‌ترین نمونه، چین است. مقامات چینی با نظارت دقیق بر گوشی‌های هوشمند مردم، استفاده از میلیون‌ها دوربین تشخیص‌دهنده‌ی چهره، و ملزم کردن مردم به چک کردن و گزارش دمای بدن و شرایط پزشکی‌شان، نه تنها توانستند موارد مبتلا را شناسایی کنند بلکه، جایجایی‌هایی مردم را نیز پیگیری و هر کسی را به راحتی شناسایی می‌کردند. طیفی از اپلیکیشن‌های موبایل در حال حاضر به شهروندان هشدار می‌دهد که به بیماران کووید-۱۹ نزدیک هستند.

این نوع تکنالوژی به آسیای شرقی محدود نیست. نخست‌وزیر اسراییل، بنیامین نتانیاهو، اخیرا به منظور پیگیری بیماران کرونا ویروس، اجازه‌ی استفاده از تکنالوژی نظارتی را که جهتِ مبارزه با تروریست‌ها به کار می‌رفت، برای آژانس امنیتی اسراییل صادر کرد. زمانی که کمیته‌ی فرعی پارلمانی از صدور مجوز این اقدام سر باز زد، نتانیاهو با حکم اضطراری، آن را به تصویب رساند.

ممکن است بگویید این چیزها که تازگی ندارند. در سال‌های اخیر، هم دولت‌ها و هم شرکت‌ها از تکنالوژی‌‌های بسیار پیشرفته‌تری برای پیگیری، نظارت و تاثیرگذاری روی مردم استفاده کرده‌اند. با این وجود، اگر دقت نکنیم، شیوع این ویروس جدید ممکن است نقطه‌ی عطفی در تاریخ نظارت ثبت کند. نه فقط به این دلیل که ممکن است استفاده از ابزارهای نظارت جمعی را در کشورهایی که تا کنون آن را رد کرده‌اند، عادی‌سازی کند، بلکه بیشتر به این دلیل که این نظارت نشان‌دهنده‌ی نوعی تحول قابل‌توجه از حالت سطحی به حالت عمقی است.

تا به امروز، وقتی انگشت‌تان صفحه‌ی گوشی هوشمندتان را لمس یا روی یک لینک کلیک می‌کرد، دولت می‌خواست بداند که انگشت‌تان دقیقا روی چه کلیک می‌کند. اما با شروع داستان کرونا ویروس، موضوع مورد علاقه‌ی آنها تغییر کرده‌است. در حال حاضر، دولت می‌خواهد دمای انگشت‌تان و فشار خون زیر پوست آن را بداند.

پودینگ اضطراری

یکی از مشکلات پیش روی ما در زمانی که تحت نظارت قرار داریم این است که هیچ یک از ما نمی‌دانیم دقیقا چطور مورد نظارت هستیم،‌ و سال‌های آینده برای ما چه در چنته دارد. تکنالوژی نظارت با سرعت بی‌نظیری در حال توسعه است، و آنچه ۱۰ سال پیش علمی-تخیلی محسوب می‌شد، امروز چیزی جز اخبار کهنه نیست! به عنوان یک آزمایش فکری، دولتی فرضی را در نظر بگیرید که می‌خواهد همه‌ی شهروندانش یک دستبند بیومتریک دست‌شان کنند. این دستبند دمای بدن و ضربان قلب را ۲۴ ساعته تحت نظر دارد. داده‌های به دست آمده به وسیله‌ی الگوریتم‌های دولتی ذخیره و تحلیل می‌شوند. این الگوریتم‌ها حتی پیش از آنکه خودتان متوجه شوید، می‌فهمند که بیمار هستید؛ آنها همچنین می‌فهمند که کجا بوده‌اید، و با چه کسی ملاقات کرده‌اید. ممکن است زنجیره‌ی عفونت به طور قابل‌توجهی کوتاه شود، و حتی به کل از بین برود. چنین سیستمی می‌تواند طی مدت چند روز همه‌گیری بیماری را متوقف کند. فوق‌العاده به نظر می‌رسد،‌ نه؟
البته، جنبه‌ی منفی داستان این است که چنین روندی، به یک سیستم نظارتی جدید و حتی ترسناک، مشروعیت می‌دهد. به عنوان مثال،‌ اگر شما بدانید که من به جای لینکِ CNN روی لینک فاکس نیوز کلیک کردم، از دیدگاه‌های سیاسی من و شاید حتی در مورد شخصیت من چیزهایی بفهمید. وقتی تغییرات دمایی بدنم، فشار خون و ضربان قلبم را حینِ تماشای یک ویدیو کلیپ تحت نظارت داشته باشید، از آنچه مرا به خنده یا گریه می‌اندازد یا واقعا خشمگینم می‌کند نیز مطلع خواهید شد.

یادآوری این نکته که خشم، شادی، ملالت و عشق پدیده‌هایی بیولوژیکی هستند که درست مانند تب و سرفه قابل اندازه‌گیری‌اند، حائز اهمیت زیادی است. همان تکنالوژی که سرفه را تشخیص می‌دهد، توانایی شناسایی خنده را نیز دارد. اگر شرکت‌ها و دولت‌ها جمع‌آوری داده‌های بیومتریک ما را شروع کنند، می‌توانند ما را حتی بهتر از خودمان بشناسند، و به این ترتیب نه تنها می‌توانند احساسات ما را پیش‌بینی کنند بلکه قادرند روی ما تاثیر گذاشته و هر چیزی را که می‌خواهند القاء کنند خواه فروش یک محصول باشد و خواه قبولاندن یک سیاستمدار. نظارت بیومتریک سبب می‌شود که تاکتیک‌های هک کردن داده‌های کمبریج آنالیتیکا کاری شبیه به کارهای عصر حجر به نظر برسد! کره‌ی شمالی را در سال ۲۰۳۰ تصور کنید، زمانی که همه‌ی شهروندان باید ۲۴ ساعته یک دستبند بیومتریک در دست داشته باشند. اگر آن‌ها به سخنرانی رهبر گوش بدهند و دستبند متوجه اندکی خشم در وجودشان شود، کارشان تمام است!

البته شما می‌توانید استدلال کنید که نظارت بیومتریک نوعی نظارت موقت است که در دوران اضطرار انجام می‌شود و زمانی که این دوران پایان گرفت، نظارت هم تمام می‌شود. اما اقدامات موقت، عادتِ ناخوشایند کش دادنِ شرایط اضطراری را دارند، به خصوص که همیشه یک مورد اضطراری در کمین است. به عنوان مثال وطن من اسراییل، در طول جنگ سال ۱۹۴۸ برای استقلال، حالت اضطرار اعلام کرد، شرایطی که طیفی از اقدامات موقتی را توجیه می‌کرد، از سانسور مطبوعات و مصادره‌ی زمین گرفته تا مقررات ویژه برای تهیه‌ی پودینگ (کاملا جدی می‌گویم!). جنگ استقلال سال‌هاست که به پیروزی ختم شده‌است، اما اسراییل هرگز پایان حالت اضطرار را اعلام نکرد، و هنوز هم دست به لغوِ بسیاری از اقداماتِ «موقتیِ» سال ۱۹۴۸ نزده‌است (خدا را شکر که حکم پودینگ اضطراری در سال ۲۰۱۱ لغو شد!)

حتی هنگامی که بیماری ناشی از کرونا ویروس به زیر صفر برسد، برخی از دولت‌های تشنه‌ی اطلاعات ادعا خواهند کرد که از ترس موج دومِ کرونا، به خاطر توسعه‌ی گونه‌ی جدیدی از ابولا در آفریقا یا به خاطر فلان و فلان… لازم است سیستم نظارتی بیومتریک را حفظ کنند، متوجه که هستید چه می‌گویم! در سال‌های اخیر، یک جنگ بزرگ بر سر حریم خصوصی ما در جریان است. بحران کرونا ویروس می‌تواند نقطه‌ی عطف این جنگ باشد. زیرا زمانی که قرار باشد مردم بین سلامتی و حریم خصوصی یکی را انتخاب کنند، معمولا انتخاب‌شان سلامتی خواهد بود.

استفاده از صابون با نظارت پلیس

در حقیقت، قرار دادن مردم در دوراهی سلامت یا حریم خصوصی، ریشه‌ی اصلی مشکل است. زیرا این سوال اساسا نادرست است. ما باید هم از سلامت و هم از حریم خصوصی برخوردار باشیم. ما به وسیله‌ی توانمندسازی شهروندان، نه با استفاده از نظارت استبدادی، می‌توانیم از سلامتی‌مان مراقبت کنیم و مانعِ همه‌گیر شدن کرونا شویم. در هفته‌های اخیر، برخی از موفقیت‌آمیزترین تلاش‌ها برای مهار کرونا ویروس توسط کریای جنوبی، تایوان و سنگاپور انجام شده‌است. هرچند این کشورها نیز از اپلیکیشن‌های ردیابی استفاده کرده‌اند، اما بیشتر اتکای‌شان روی آزمایشات گسترده، گزارش‌های صادقانه، و همین‌طور همکاری بسیار عالیِ‌ مردمِ آگاه‌شان بوده‌است.
نظارت متمرکز و مجازات‌های شدید تنها راه مجاب کردن مردم به رعایت دستورالعمل‌های مفید نیست. وقتی مردم از حقایق علمی آگاه شوند، و اطمینان داشته باشند که مقامات دولتی حقیقت را به آن‌ها می‌گویند، کار درست را انجام خواهند داد حتی اگر به طور گسترده تحت نظر نباشند. مردمی که باانگیزه و آگاه باشند، بسیار قدرتمندتر و کارآمدتر از یک جمعیت نادان و تحت نظر هستند.

به عنوان مثال، شستن دست‌ها با صابون را در نظر بگیرید. این کار یکی از برترین پیشرفت‌های بهداشتی انسان بوده‌است. همین کار ساده، سالانه جان میلیون‌ها نفر را نجات می‌دهد. هرچند ما آن را کاری پیش پا افتاده می‌دانیم اما تازه در قرن ۱۹ بود که دانشمندان اهمیت شستن دست‌ها با صابون را کشف کردند. پیش از آن،حتی داکترها و پرستاران هم بدون شستن دست‌ها، از یک عمل جراحی وارد عمل دیگری می‌شدند. امروزه میلیاردها انسان هر روز دست‌های‌شان را می‌شویند، نه به این دلیل که نظارتی روی این فعل آنها وجود دارد، ‌بلکه به این دلیل که حقایق پشت آن را درک می‌کنند. من دست‌هایم را با صابون می‌شویم زیرا باکتری و ویروس را می‌شناسم، درک می‌کنم که این ارگانیسم‌های کوچک می‌توانند موجب بیماری شوند، و می‌دانم که صابون قادر است آنها را از بین ببرد.
اما رسیدن به این سطح از پذیرش و همکاری، مستلزم اعتماد است. مردم باید به علم، مقامات دولتی و رسانه‌ها اعتماد کنند. طیِ چند سال گذشته، سیاستمدارانِ عاری از حس مسئولیت، عامدانه اعتماد به علم، مقامات دولتی و رسانه‌ها را تضعیف کرده‌اند. حال، همین سیاستمداران غیرمسئول ممکن است دست به شیوه‌های استبدادی بزنند، با این استدلال که نمی‌توان مطمئن بود که مردم کار درست را انجام می‌دهند.

به طور معمول، اعتمادی که سال‌هاست فرسوده شده و از بین رفته، یک شبه بازسازی نمی‌شود. اما در حال حاضر ما در یک دوره‌ی عادی به سر نمی‌بریم. در یک لحظه بحران، اذهان می‌توانند به سرعت تغییر کنند. شما ممکن است سال‌ها از دست خواهر یا برادرتان ناراحت باشید،‌ اما به محض اینکه یک مورد اضطراری رخ می‌دهد، مخزنی مخفی از اعتماد و عشق را کشف می‌کنید و به کمک هم می‌شتابید. هنوز دیر نشده که به جای ایجاد یک برنامه‌ی نظارتی، اعتماد مردم را به علم، مقامات دولتی و رسانه‌ها بازسازی کنیم. البته که باید از تکنالوژی‌های جدید هم استفاده کنیم، اما این تکنالوژی‌ها باید در جهت توانمندسازی شهروندان به کار بروند. من به طور کلی مشکلی با نظارت بر دمای بدن و فشار خون ندارم، اما این داده‌ها نباید برای افزایش استبداد و قدرت دولت‌ها استفاده شود، بلکه باید به منظور آگاه کردن مردم نسبت به انتخاب‌های شخصی‌شان و همچنین پاسخگو نگه داشتن دولت در قبال تصمیماتی که می‌گیرد، به کار برود.

اگر من می‌‌توانستم ۲۴ ساعته اوضاع سلامتی‌ام را پیگیری کنم، هم می‌فهمیدم که برای سلامت دیگران خطر دارم و هم عاداتی را که بر سلامتی من تاثیرگذار هستند، می‌شناختم. و اگر می‌توانستم به آمارهای معتبر در مورد گسترش ویروس کرونا دسترسی داشته باشم، می‌فهمیدم که آیا دولت حقیقت را به من می‌گوید یا نه، و اینکه آیا سیاست‌های مناسبی را برای مبارزه با این بیماری همه‌گیر اتخاذ کرده‌است؟ هر بار که مردم در مورد نظارت صحبت می‌کنند، به یاد بیاورید که همان تکنالوژی نظارت نه تنها می‌تواند برای کنترولِ آدم‌ها از سوی دولت به کار رود، بلکه توسط مردم نیز می‌تواند برای نظارت بر دولت استفاده شود.

بنابراین، اپیدمی کرونا ویروس یک آزمون بزرگ شهروندی است. در روزهای پیش رو، هر یک از ما باید اعتماد به داده‌های علمی و کارشناسان سلامتی را بر تئوری‌های توطئه‌ی بی پایه و اساس و سیاستمداران خودخواه، ارجح بدانیم. اگر انتخاب درستی نداشته باشیم،‌ ممکن است ارزشمندترین آزادی‌های‌مان را از بین ببریم، آن هم با این تصور که این تنها راه حفاظت از سلامتی‌مان است.

ما به یک برنامه‌ی جهانی نیاز داریم

دومین انتخاب مهمی که در برابرمان داریم، میانِ انزواطلبی و همبستگی جهانی است. هم همه‌گیر شدن کووید-۱۹ و هم بحران اقتصادی حاصل از آن، هر دو مشکلاتی جهانی هستند. مشکلاتی که تنها با همکاری جهانی قابل حل هستند.

قبل از هر چیزی، به منظور شکست دادن ویروس، لازم است که اطلاعات را به صورت جهانی منتشر کنیم. این کار، مزیت بزرگ انسان‌ها در برابر ویروس‌ها است. کرونا ویروسی که در چین است و کرونایی که در ایالات متحده مردم را بیمار می‌کند، نمی‌توانند با هم برای مبتلا کردن انسان‌ها همکاری کنند. اما چین می‌تواند آموزه‌های ارزشمندی را در مورد کرونا ویروس و شیوه‌ی مقابله با آن در اختیار ایالات متحده قرار بدهد. آنچه یک داکتر، صبح یک روز در میلان ایتالیا کشف می‌کند، می‌تواند عصر همان روز جان تعداد زیادی از آدم‌ها را در تهران نجات بدهد. زمانی که دولت انگلیس بین چند سیاست تردید دارد، می‌تواند از دولت کُریا که چند ماه قبل با همان مشکل مواجه شده بود، مشورت بگیرد. اما رسیدن به چنین روندی، مستلزم روحیه‌ی همکاری و اعتماد جهانی است.

کشورها باید متواضعانه خواهانِ به اشتراک‌ گذاریِ اطلاعات باشند و باید بتوانند به داده‌ها و بینش‌هایی که از سایرین می‌گیرند، اعتماد کنند. ما همچنین برای تولید و توزیع تجهیزات پزشکی، به خصوص کیت‌های آزمایشگاهی و دستگاه‌های تنفسی، نیازمند تلاش جهانی هستیم. به جای اینکه هر کشور به تنهایی و در حیطه‌ی منطقه‌ی خود این کار را انجام دهد و تجهیزات را احتکار کند، یک تلاش هماهنگ جهانی می‌تواند تولید را تسریع کرده و اطمینان دهد که تجهیزات نجات‌بخش به طور عادلانه‌تری میان انسان‌ها توزیع شده‌است. درست همان‌طوری که کشورها صنایع کلیدی خود را در طول جنگ ملی می‌کنند، جنگ انسان‌ها در برابر کرونا ویروس نیز ما را ملزم می‌کند که خطوط مهم تولید را انسانی کنیم. یک کشور ثروتمند که موارد مبتلای کمی داشته، باید خواهان ارسال تجهیزات به کشورهای فقیری باشد که مبتلایان زیادی داشته‌اند، البته با اطمینان به اینکه اگر روزی خودش هم به کمک نیاز داشت، کشورهای دیگر نیز به کمک آنها خواهند شتافت.

ما ممکن است یک تلاش جهانی را برای یکپارچه کردن پرسنل پزشکی نیز در نظر بگیریم. کشورهایی که در حال حاضر کمتر تحت تاثیر ویروس قرار گرفته‌اند، می‌توانند کارکنان درمانی را به مناطقی بفرستند که بدترین تاثیر را از ویروس گرفته‌اند. به این ترتیب هم به آنها کمک می‌کنند و هم تجربه‌ی ارزشمندی به دست می‌آورند. اگر بعدها کانون همه‌گیری این بیماری تغییر کرد، مسیر جریان کمک‌ها نیز تغییر خواهد کرد.

همکاری جهانی در بخش اقتصاد نیز ضرورت دارد. با در نظر گرفتن ماهیت جهانی اقتصاد و زنجیره‌های تامین، اگر هر کشوری با بی‌اعتنایی کامل به سایرین، کار خودش را بکند، نتیجه چیزی جز هرج و مرج و عمیق شدن بحران نخواهد بود. ما برای اقدامات‌مان به یک برنامه‌ی جهانی نیاز داریم، یک نیاز مبرم و فوری!

شرط دیگر، رسیدن به یک توافق جهانی در مورد سفرها است. به تعویق انداختن همه‌ی سفرهای بین‌المللی به مدت چند ماه، مشکلات بزرگی ایجاد می‌کند و مانع مبارزه علیه کرونا ویروس خواهد بود. کشورها باید برای ممکن بودن تعداد محدودی از سفرهای لازم برای برخی از مسافرین مثلِ دانشمندان، داکترها، روزنامه‌نگاران، سیاست‌مداران و تاجرین با هم همکاری کنند. این کار با یک توافق جهانی بر سر غربالگری مسافران در وطن‌شان، قابل انجام است. وقتی می‌دانید که تنها مسافران به دقت معاینه شده می‌توانند سوار هواپیما شوند، راحت‌تر آنها را در کشورتان می‌پذیرید.

متاسفانه، در حال حاضر کشورها به سختی این اقدامات را می‌پذیرند. نوعی خواب‌رفتگی جمعی، جامعه‌ی جهانی را درگیر کرده‌است. به نظر می‌رسد که هیچ فرد بالغی در جمع وجود ندارد. می‌شد انتظار داشته باشیم که چند هفته قبل یک جلسه‌ی اضطراری برای توافق بر سر یک برنامه‌ی عملی مشترک، از سوی رهبران جهانی برگزار شود. رهبران G7 تازه این هفته توانستند یک کنفرانس ویدیویی را برگزار کنند، که آن هم هیچ برنامه‌ی مشترکی در پی نداشت.

در بحران‌های جهانی قبلی، مانند بحران مالی ۲۰۰۸ و همه‌گیر شدن ویروس ابولا در سال ۲۰۱۴، ایالات متحده نقش رهبر جهان را بر عهده گرفت. اما دولت کنونی از سمَت رهبری کناره‌گیری کرده‌است. این دولت آشکار بیان کرده‌است که بیش از آینده‌ی بشریت، به عظمت آمریکا اهمیت می‌دهد.

این دولت حتی نزدیک‌ترین متحدانش را به حال خود واگذاشته‌است. زمانی که همه‌ی سفرها را از اتحادیه‌ی اروپا ممنوع کرد، حتی به خودش زحمت نداد که موضوع را پیشتر اعلام کند – چه برسد به اینکه بخواهد با اتحادیه‌ی اروپا در مورد این اقدام جدی مشورت کند. آمریکا، حتی با ارائه‌ی پییشنهاد یک میلیارد دالری به یک شرکت داروسازی آلمانی برای خرید حق انحصاری واکسن جدید کووید-۱۹، سبب حیرت آلمان شده‌است. حتی اگر دولت کنونی درنهایت یک برنامه‌ی جهانی ارائه دهد، کمتر کسی دنباله‌روی رهبری خواهد بود که هرگز مسئولیتی بر عهده نمی‌گیرد، هرگز اشتباهاتش را نمی‌پذیرد، و مدام به خودش اعتبار داده و تقصیر را بر گردن دیگران می‌اندازد.

اگر، خلاء باقی‌مانده توسط ایالات متحده به وسیله‌ی کشورهای دیگر پر نشود، نه تنها مهار این بیماری دشوار خواهد بود، بلکه اثراتِ باقی‌مانده از آن روابط بین‌المللی را برای سال‌های آتی مسموم خواهد کرد. با این وجود هر بحرانی، به مثابه‌ی یک فرصت است. ما باید امیدوار باشیم که همه‌گیریِ کنونی به بشر کمک خواهد کرد که خطر حاد ناشی از عدم اتحاد جهانی را درک کند.

بشریت باید انتخاب خود را مشخص کند. آیا با چند‌دستگی و بدون اتحاد به این مسیر ادامه خواهیم داد یا راه همبستگی جهانی را طی خواهیم کرد؟ اگر چنددستگی را برگزینیم، نه تنها بحران طولانی‌تر خواهد شد، بلکه حتی در آینده شاهد فجایع بزرگ‌تری نیز خواهیم بود. اما اگر همبستگی جهانی را انتخاب کنیم، نه تنها در مقابل کرونا ویروس پیروز خواهیم شد، بلکه پیروزی نهایی در برابر همه‌ی بیماری‌های همه‌گیر آینده و بحران‌هایی که در قرن آینده ممکن است به بشر حمله کنند، از آنِ‌ ما خواهد بود!

نشرشده در: فایننشال تایمز

لینک اصلی: http://khabarnama.net/