عصر نو
www.asre-nou.net

تابو

(درگرامیداشت هشت مارس)
Wed 4 03 2020

اسماعیل رضایی

محدودیت های حیات انسانی همواره وی را از حیات مطلوب و معمول باز داشته است. این محدودیت های ذاتگرایانه یا اکتسابی، پروسه حیات اجتماعی و انسانی را در کنش و واکنش مداوم خویش، بسوی فواصل و رذایلی هدایت کرد که گذر از آن بصورت نمودی نامتعارف و هنجارشکن، جامعه های انسانی را در فرایندی نامتعارف ونامطلوب از زیست واقع و انسانی خویش بازداشته است. نمودهایی که به تابویی در روابط و مناسبات اجتماعی مبدل شده که تبعیض، ترهیب و تخریب در بین انسان ها را نهادینه ساخته است.

تابو چون میوه ممنوعه ای است که خوردن آن با عقوبت های عرفی و قانونی همراه است. و تابو شکنان در معرض اتهام و تبعیض و تحقیر مداوم ازبسیاری از امکانات و مواهب طبیعی و اجتماعی محروم می گردند. چرا که تابو اصولا سنگ بنا و استحکام چارچوب های بسته و خسته ای است که جامعه و انسان را از توش و توان لازم و حقیقی اش دور می سازد. تابو ها با بار فرهنگی و اسطوره ای خویش در جامعه های انسانی از تلوّن و تکثر بالایی برخوردار می باشند. این تفاوت و بارزیت و شاخصیت آن به سلطه و نهادینگی عادات و سننی برمی گردد که در پروسه تحول و دگرگونی های سازه ای با اتکای به قوانین عرفی و تقنینی در چارچوب های خانواده و حاکمیت سلطه، از انطباق و همگامی با پیشرفت و دگرگونی ابعاد متفاوت اقتصادی اجتماعی باز مانده است.

اصولا زنان بدلیل تداوم سلطه و بار فرهنگی پدرسالارانه در روابط و مناسبات اقتصادی اجتماعی، از تابوهای متفاوت و متکاثری رنج می برند که مانع و رادع اصلی و اساسی آن ها برای رهایی از قید و بندهای صعب و دشوار زیست اجتماعی محسوب می شوند. این تابو ها حقوق انسانی آن ها را ملعبه خواست و تمنای زیاده طلبان و دارندگان قدرت و مکنت قرار داده است. درحقیقت زنان در طول حیات طولانی تاریخ بشری قربانی تابوهایی شده اند که حاکمان و سلطه گران در عرصه های خانواده و جامعه آن ها را برای ارضای تمایلات و تمنای تنوع طلبی ها وخودخواهی ها و زیاده خواهی های خویش مورد تمدید و تاکید قرار داده اند. بنابراین تابوها ضمن شمولیت عام، زنان را درتمامی عرصه های اجتماعی، چون روابط زناشویی، کانون خانواده، مناسبات اقتصادی اجتماعی زیر مهمیز خشن و معماگون خود دارند.

تابو خود محصول زیر ساخت هایی است که در نمودهای روبنایی به ابزار تسلط مرد برسرنوشت زن مبدل شد. سازه هایی که مرد را بعنوان قدرت برتر در آفرینش های مادی و معنوی از امتیازات و اختیارات بیشتری برای اداره امور اجتماعی برخوردار ساخت. این توهم و پندار در پیوند با دین و مذهب از استحکام و پایداری بالایی برخوردار گردید که زنان را در تارو پود عادت و سنت نهادین زمینگیر و در باورهای عهد عتیق از تکاپو و تلاش لازم باز داشت. چرا که تمامی ابزارهای حمایتی و حضانتی لازم برای پویایی و پایایی لازم از آن ها دریغ شده است.

زن از دیر باز تحت لوای تابوهای متکاثر به ابزاری برای تراضی امیال و اموال مبدل شده است. نظام سلطه سرمایه سوار برموج توهم عمومی که خود در ایجاد و استحکام و استمرار این توهمات و پندارها نقش اصلی و بارزی دارد؛ در پیوند با دینخویی و شکاکیت دینی، همواره از تابوها بر علیه زنان برای پیشبرد مقاصد شوم و ناانسانی خویش بهره گرفته و از موانع جدی تامین و تضمین حقوق حقه آنان محسوب می شود. نظام سلطه سرمایه و باورهای دینی در تمامی دوران سراسر فتنه و فساد خویش، هرجا به بن بست های حاد و شکننده ای رسیدند؛ تابوهایی آفریدند تا با اتکا بدان اهداف ناانسانی خویش را محقق سازند. پس تابو ریشه در تحجر و خودباختگی انسان ها در برابر تباهی و فسادی می باشد که از عصر جاهلیت تا کنون عرصه زیست بواقع انسانی را بربخش عظیمی از انسان ها بویژه زنان دریغ داشته است.

شرعیات دینی وعرفیات نهادین در شکل دهی و حراست از انواع تابوها نقش اصلی را دارا می باشند. بنابراین مبارزات زنان برای رهایی ازتبعیض، تحقیر و تعرض به حقوق انسانی شان مبارزه و رهایی از تابوهایی است که قدرتمداران پدرسالار و دینمداران شرعی باف بدان ها پایه و مایه بخشیده اند. متاسفانه در بسیاری از جامعه های دین زده بویژه ایران فقاهت زده، زنان به بسیاری از تابوهای نهادین گردن نهاده و در برابر آن مماشات و تمکین را پیشه خود ساخته اند. این ویژگی تمامی مبارزات به حق و انسانی آن ها را که همواره جریان داشته و دارد؛ در تزلزل و باورمندی های کهنه و فرسوده دینی، از توفیقات لازم خویش باز داشته است. چرا که ضعف و فترت ناشی از تلقین و تکرار مداوم تاثیر تابو ها برعلیه زنان، اراده و قدرت مبارزاتی آن ها را در اما و اگرها و تفکیک و تشکیک، در چارچوب های ایده ای و فکری بسته و محصور بشدت کاهش داده است.

فقر ایده ای در پیوند با فقر معیشتی که همواره زن را بعنوان جنس دوم همراهی کرده است؛ عوامل مهم بازدارندگی و موفقیت لازم در مبارزات اجتماعی زنان محسوب می شود.نظام سلطه سرمایه و استبداد دینی همواره با نگاه تبعیض و تعرض به حقوق مدنی و اقتصادی اجتماعی، در تحکیم بنیان های ظلم و ستم و استمرار وابستگی زنان به مردان بعنوان جنس برتر برای تامین معیشت و گذران زندگی نقش اصلی را داشته اند. تابو شکنی برای تقدس زدایی و رهایی از بسیاری از چارچوبهای شرعی و عرفی مستبدین حاکم بایستی در سرلوحه مبارزاتی زنان بدون هرگونه تزلزل و شک و تردیدهای ایده ای قرار گیرد. این تابو شکنی بایستی تمامی عرصه های اقتصادی، اجتماعی و جنسیتی را در برگیرد.

دین زدگان و عمال قدرت و مکنت همواره برتفاوت های صوری و ذهنی زنان با مردان تاکید داشته و دارند. بدون اینکه در باره خطاها و ضعف های بنیادین مردها که در بسیاری موارد جامعه های بشری را در خوف و خشونت و تنگناهای زیستی فروبرده اند؛ سخنی بگویند. چرا که همواره بر نقطه قوت های مردان متمرکز شده و نقطه ضعف های زنان را بزرگ و مهم جلوه داده اند؛ بدون اینکه نقطه ضعف های مردان را نیز برشمارند.

تابو عموما با خرافات در آمیخته و منشاء و مبدا نمودهای نامتعارفی چون تبعیض و خشونت های عریانی است که با عرف و قانون توجیه می شوند. مبارزه زنان با تابوهای خلق شده از سوی ارتجاع و استبداد بایستی عریان و شفاف و فارغ از هرگونه ملاحظه کاری، تمامی ابعاد ناهنجار و نامتعارف آن ها را نشانه گیرد.

نتیجه اینکه: محدودیت های محیطی همراه با ناتوانی آدمی در دفع و رفع این موانع و محدودیت ها، همواره موجد قردادهای اجتماعی عرفی و تقنینی گردیده که بخشی ازجامعه را از درک و دریافت حقوق حقه خویش بازداشته است.تابو بعنوان نمودی عرفی ویا قانونی از بطن اعماق تاریخ سربرآوردند و با تکیه بر عادت و سنت به تضییع حقوق انسانی روی آوردند. در این میان زنان و تابوهای زنانه در پیوند با دوگانگی برخورد سلطه گران و واپسگرایان دینی با هویت زنانه، همواره مورد تبعیض و تحقیر بوده و از دستیابی حقوق حقه خویش بازمانده اند. نظام سلطه سرمایه و مستبدین دینی ازعوامل اصلی و بنیادین تداوم و استمرار تابوهایی هستند که از عهد جاهلیت شکل گرفته اند. فقر معرفت و معیشت تحمیلی از سوی ارتجاع دینی و قدرتمداران پدرسالار، گرایش و توقف در سازه های فکری کهنه و میرا را ممکن ساخته و تقدس و حیات تابوها را تداوم بخشیده اند.مبارزه با تابوها و عوامل تکوینی و حامیانش بایستی سرلوحه اقدام و عمل زنان قرار گیرد. مماشات و یا محافظه کاری در مبارزه با بنیان تابوها و یا تلاش برای تخفیف یا اصلاح آن، مبارزات زنان را از تعهد و رسالت واقعی برای رهایی از بنیان های پدرسالارانه به بن بست خواهد کشاند.

اسماعیل رضایی
پاریس
03/03/2020