خانهپا
Fri 28 02 2020
مجید نفیسی
به گلها آب ندادم.
به قناریها دانه ندادم.
هی شکلات خوردم
تا دلم را زد.
روی مبل دراز کشیدم
دیدم آقای خانه
دارد از توی قاب عکس
به من نگاه میکند.
پا شدم، کتم را پوشیدم
و رفتم پیش سگ.
قلادهاش را بستم
سر آن را گرفتم
و هر دو از خانه بیرون زدیم.
سیزدهم ژوئن دوهزارونوزده
|
|