عصر نو
www.asre-nou.net

جمعی از کارگران شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران

تلاش برای ساختن تشکل مستقل کارگری در فولاد اهواز


Wed 15 01 2020

می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
غم این خفته چند
خواب در چشم ترم می شکند

مقدمه

دوباره بحث تشکل و ضرورت آن در میان کارگران فولاد ملی بالا گرفته است. ماشین خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی کار دوباره به کار افتاده است و موضوع تشکل و کار مشترک در میان کارگران بالا گرفته است. بالطبع حراست با داشتن امکانات می خواهد شورای اسلامی را به کارگران تحمیل کند. بخشی از کارگران با بررسی قانون تشکیل شوراهای اسلامی کار٬ اساس نامه شورای اسلامی کار می خواهند بدانند که چگونه می توانند قضیه چیست و آیا می تواند به تشکل کارگری برسند؟ برخلاف فضای مجازی که عده ای با تشکیل تلگرام می خواهند در کشور هلند با نام کارگران فولاد خود را سخنگوی کارگران فولاد نشان بدهند٬ ما جمعی از کارگران شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران ترجیح دادیم این بحث درونی را علنی کنیم تا بتوانیم شرایطی بوجود آوریم که کارگران مسیری که ما توافق کردیم را از زاویه نگاه خودمان با توجه به تجربیات عملی مطرح وسیعا در محیط کار مطرح کنیم.

فقدان تشکل مستقل

میلیون ها کارگر ایرانی نزدیک به چهار دهه است که با مشکلات بسیار زیادی دست به گریبان هستند که یکی از موانع اصلی اش برای رسیدن به زندگی بهتر کارگران٬ موانع ایجاد شده برای هر نوع فعالیت جهت داشتن تشکل مستقل و همکاری مشترک از طرف حکومت در برابر کارگران است. چرا که کارگران سال هاست که می گویند داشتن تشکل نیازی ندارد که التزامی داشته باشد به قانون ۴ اسفند ۱۳۶۳ شورای اسلامی که می گویید : ج - اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه و وفاداری به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران . تبصره - در اقلیتهای کلیمی - مسیحی - زرتشتی وفاداری به قانون اساسی کافی است. د - عدم گرایش به احزاب و سازمانها و گروههای غیر قانونی و گروههای مخالف جمهوری اسلامی.
کارگران در تمامی صنوف در ایران می باید بعد از ۳۷ سال بتوانند نهادهای مستقل کارگری که حق کارگر است در برابر شرکتهای دولتی و در دو دهه گذشته شرکتهای شبهه خصوصی ( منظور غصب نهاد اقتصادی از طریق رانت و زد و بند) که به نام بخش خصوصی ولی بکام افرادی که در حاکمیت قدرت و نفوذی دارند و همچنین وابستگان آنها ایستادگی کند را دارا باشند. مگر می توان در دنیایی که نماینده باید انتخاب و بالطبع باید راه انتخاب شدن و تمرین کار جمعی را از نهاد یاد گرفته باشد را ممنوع اعلام کرد؟ در چهل سال گذشته بجز در مواقع انتخابات مجلس و ریاست تمامی نهادها و احزاب درون کشور تنها بر روی کاغذ بوده اند و نام سازندگی و کارگزاران بیشتر به ضد خودش تبدیل شده تا واقعیت. تمامی روسای جمهور سابق ممنوع التصویر و کارهستند. جوانان ما باید دفاع از سوریهو لبنان باشند ولی از حقی که مردم همان کشورها دارند محروم هستند. مگر در خود لبنان حزب الله با سوسیالیست ها و کمونیست در مجلس همکاری نمی کند؟ مگر حزب بعث سوریه در بنیاداش سوسیالیستی نبوده است؟

اتفاقا در شرایط بحرانی امروز جامعه ایران بحث در رابطه با تشکل بسیار مهم است. چرا؟ و به چه علت است؟

چرا در طول چهار دهه گذشته به کارگران اجازه داده نمی شود که از طریق شورا و سندیکا مستقل کارگری به دنبال مطالبه حق و حقوق از دست رفته بروند. اتفاقا دلیل اصلی اش این است که قدرت در کشورهای استبداد زده٬ قدرتمدارانی را تربیت می کند که با مخالف نشان دادن هر عمل مخالف و بطور مشخص در جامعه ما با سیاسی کردن حق تشکل راه هر نوع کار جمعی را بسته اند و آمدن میلیونها انسان در خیابان ها نتیجه همین سیاست است.

نبود جامعه مدنی این حق اساسی را که در دو سده گذشته تمامی جوامع به آن دست یافته اند را از کارگران ایران گرفته شده است! آیا این کارگران دارای حقوق شهروندی نیستند؟ آیا آنها حق داشتن یک زندگی نسبتاً مناسب را ندارند؟ چرا کارگران زحمتکش این سرزمین که همیشه بیشترین زحمات را برای سازندگی این مرز و بوم داشتند باید برای دریافت حداقل حقوق و مزایای خود ماهها و حتا سالها با مشکلات زیادی دست به گریبان باشند و با آنها برخوردهای شدید امنیتی صورت بگیرد و خودشان و خانواده های آنها تحت فشارهای روانی بسیاری قرار بگیرند.

مسلماً منافع سرشاری که افراد صاحب قدرت و همچنین وابستگان آنها که مانند اختاپوسی بر روی تمام صنایع بزرگ و کوچک دست گذاشته و همچنین حداقل حقوق و مزایایی که کارگران دریافت می کنند. امروز کارگر ایرانی خود را در شرایط برده داری می بیند و بزرگترین دلایل آنها برای اجازه ندادن به کارگران برای تشکیل این نهادهای مستقل کارگری همین درک برده داری٬ مالکیت بر روی کارگر و کار کارگر را اجاره کردن می دانند می باشد. در طول چهار دهه گذشته حاکمیت با تشکیل نهادهای تحت نظر و نفوذ خود مانند تشکیلات خانه کارگر در سراسر کشور و هر استان سعی کرده از طریق خانه کارگر و همچنین بسیج کارگری اجازه ندهد(۱) اگر نهادهای مستقل کارگری تشکیل شود و تمام فعالیتهای کارگری را تحت کنترل خود داشته باشد که همه می دانیم نهادهای امنیتی نمی توانند به شدت بر روی این نهادها حاکمیت نظارت داشته باشند و با گماردن افرادی که از فیلتر آنها عبور کرده در این تشکلها به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد آنها دخالت کنند و نهادهای حاکمیتی مانند شورای اسلامی کار و خانه کارگر نیز سعی در کنترل کردن خواسته های به حق کارگران و منحرف کردن آنها از مسیر اصلی خود هستند. متاسفانه تشکیلات خانه کارگر و همچنین شوراهای کارگری زیر نظر آنها در طول چهار دهه گذشته فقط خواستها و آمال کارگران را از بین برده و به هیچ عنوان قدمی در راه رفاه و آسایش کارگران این سرزمین برنداشته و همچنین اشخاصی که به عنوان نماینده در چند دهه گذشته در مجلس شورای اسلامی حضور داشتند از جمله آقای (محجوب) که در چهار دوره گذشته این سکان را در دست داشته ولی متاسفانه شاهد هیچگونه حرکت مثبتی از ایشان نبوده ایم و متاسفانه در طول چهار دوره گذشته که ایشان نماینده کارگری در مجلس بوده اند وضعیت معیشتی کارگران سال به سال بدتر هم شده است. شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران هم یکی از همان شرکت هاست که از این قاعده مستثنا نبوده و در طول چهار دهه گذشته خانه کارگر استان خوزستان به هیچ عنوان از حقوق پرسنل این شرکت حمایت نکرده بلکه نقش مخربی هم در تشکیل نشدن نهادهای مستقل کارگری ایفا کرده که در طول چند سال گذشته که شرکت گروه ملی با بحرانهای شدیدی روبه رو بوده و هنوز هم ادامه دارد.

خانه کارگر و نمایندگان در مجلس فقط در حد حرفهای پوچ و توخالی که همه پرسنل شرکت گروه ملی به آن واقف هستند و نیاز به توضیح بیشتری ندارد هستند. از دل مبارزات کارگران مدیریت با خریدن تعدادی از فعالین اعتراضی در محیط کار کارگران را به کار جمعی بدبین کردند و متاسفانه همان افرادی که از دل آن مبارزه می آیند٬ در طول چند ماه گذشته همانند افراد مجهوالهویه که فاقد اعتبار شخصیتی هستند با تشکیل گروه های واتساپی ٬ تلگرامی و تبلیغاتی گسترده برای خانه کارگر سعی دارند با همان روشهای قدیمی برای منحرف کردن افکار پرسنل با وعده دادن بلیط نیم بهای استخر یا اقامت با تخفیف در اماکن مورد قرارداد آنها برای مسافرت کردن کارگران و همچنین دانشگاه های خانه کارگر کارگران را از خواست تشکل مستقل دور کنند و پرسنل را جذب نهادهای دست ساز کرده و بتوانند با تشکیل همان شوراهای کارگری زیر نظر نهادهای حاکمیت باز هم نیازها و خواسته های پرسنل را برای تشکیل نهادهای مستقل کارگری از بین ببرند.

ما امیدواریم پرسنل شرکت اینبار گول آنها را نخورده و جواب دندان شکنی به آنها داده شود. نکاتی که باید در این مطلب ذکر شود این است که این افراد مجهوالهویه که وجاهت و عملکرد انها برای بسیاری از پرسنل در شرکت مشخص است را نباید گذاشت که با ادعاهای پوچ و توخالی از عملکرد خود سعی کنند که وجهه نامجهول خود را از نظر شخصیتی و رفتاری را توجیه کنند و در نقش قهرمان ظاهر شوند.

باید روشن شود این افراد همانند گذشته که با زدن سنگ کارگران شرکت گروه ملی به سینه و در ادامه اش با سوءاستفاده از جریانات کارگری به پست و مقام هایی رسیدید ایراد در کجای کار ما بود. ( ما در مقاله قبلی خود به آن اشاره کردیم و نشان دادیم که این افراد سود جو چگونه به تمام خواسته های پرسنل پشت پا زدند و خیانت آنها بر همگان آشکار شد. )

چرا اصول طبقاتی کارگران یعنی همکاری و روحیه جمعی در فولاد ملی زیر سوال رفته و نهادهای حاکمیتی مانند خانه کارگر می توانند این افراد را جذب کند و به اهداف پلید خود برسند ؟ پرسنل شرکت گروه ملی می تواند جواب قاطع و دندان شکنی به این فرصت طلبان بدهد و این وظیفه پایه ای ما هست.

سوالی که برای پرسنل شرکت گروه ملی پیش می آید این است که چگونه؟ کارگرانی از پرسنل گروه ملی هستند چگونه می تواند و می گذارند عده ای با استدلات حقیر و گرفتن مزایای کوچک از عملکرد چهار دهه گذشته خانه کارگر دفاع می کنند. آیا واقعا مشکل پرسنل گروه ملی بلیط نیم بها یا مسافرت کردن در اقامتگاه های بی کیفیت خانه کارگر یا دانشگاه رفتن زیر این نهاد حاکمیتی می باشد؟ نباید گذاشت عده ای گول این تبلیغات را بخورند این نهادها (خانه کارگر و بسیج کارگری) که در طول چهار دهه گذشته تمام امکانات کارگری را در اختیار داشته اند و فقط برای خود و اطرافیان خود از این امتیازات استفاده کرده و همیشه به دنبال سرکوب کسانی بوده اند که به دنبال تشکیل نهادهای مستقل کارگری بوده اند. در طول چند سال گذشته که در سرتاسر ایران شرکتها در حال ورشکستی بودند و کارگران در کف خیابان این نهادهای حاکمیتی و نمایندگان آنها در مجلس کجا بودند و چه می کردند زمانی که تورم کمرشکنی و اضافه حقوقهای ناچیز از طرف دولت در نظر گرفته می شود در کجای قضیه بودند و چه می کردند و چه حمایتهایی از طرف آنها صورت گرفت که همه ما می دانیم هیچ اگر کارگران این سرزمین دارای حقوق مناسب براساس تورمی که وجود دارد، باشند . مشکل کارگر فولاد دست بدست شدن شرکت و از بین رفتن اش هست نه رفتن به مسافرت های زیارتی!

ما باید تبلیغات مسافرتی را به داشتن کار بهتر٬ دایم٬ مزایا و داشتن ایمنی بالا تبدیل کنیم. همکاران و پرسنل شریف شرکت گروه ملی به این سواستفاده کنندگان که از منافع و امکاناتی که از طریق دوستان دیگرشان با زدن سنگ مشکلات کارگری به آنها دست پیدا کرده را دوباره تکرار کنیم. این افراد مجهوالهویه با وصل کردن خود به این نهادهای حاکمیتی نه برای از بین بردن مشکلات کارگری بلکه فقط برای منافع شخصی و اربابانشان تلاش می کنند و نمونه آن مدعیان آبان ۹۶ هستند.

این شرکت نیمه جان را کارگران نگذاشتن از بین برود و با فعالیت مستمر و از خودگذشتگی بسیار تا حدودی دوباره سرپا آورده اند. بوجود آوردن تشکل مستقل نه نیاز به پایبندی به ایدئولوژی دارد و نه سرسپردگی به حراست. در اولین قدم ما باید در مقابل کسانی بایستیم که برای منافع شخصی تن به هر کاری می دهند و حاضر هستند که همکاران خودشان را به مزدوری خانه کارگر تبدیل کنند. ما تمام تلاش خود را برای تشکیل نهادهای مستقل کارگری انجام می دهیم تا با انسجام پرسنل شریف گروه ملی بتوانند افرادی که در یکسال گذشته با سواستفاده از مبارزات کارگری به مقامهایی دست پیدا کرده اند و مانند تفاله هایی که از سیستم مدیریت قبلی به جا مانده اند را پاکسازی کنیم و در راه شکوفایی شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران با اتحاد همدیگر قدم برداریم.

به امید پیروزی
دی ماه ۹۸

______________________

1- نقش بسیج ادارات و کارخانجات تشکیلات غیر ضروری هستند. که به جای آنکه نقش مثبتی در حل مشکلات پرسنل داشته باشند برعکس فقط برای اهداف و انتشار افکار ایدئولوژیک تشکیل شده اند و سعی در جذب پرسنل و استفاده از آنها برای همان افکار ایدئولوژیک خود میباشند. و از این طریق پرسنل را رو در روی هم قرار دهند ولی به خاطر آنکه این نهادها از امکانات مالی و بسیاری از شرایط خواص بر خوردار میباشد. افراد طمعکاری هستند که نه بر اساس اعتقاد و فقط برای استفاده از این مزایا جذب این نهادها میشوند. یعنی همکاری با این نهادها مزایایی چون داشتن گروه شغلی بهتر همچنین اضافه کارهای بیشتر داشتن حق ماموریت که در مقابل فعالیت آن شخص که شامل مرخصی تشویقی اضافه کار تشویقی و هم چنین پاداشهای تشویقی میشود. هر چه فعالیت این اشخاص بیشتر باشد مزایای آن هم بیشتر هست. که حتا ما در سطح شرکت شاهد این هستیم افرادی به خاطر داشتن همین روابط با داشتن مدرک جعلی و حتا سابقه پایین به گروهای شغلی بالاتر ارتقا پیدا کرده اند.