آری بهشت آمد...
Sun 21 04 2019
ویدا فرهودی
شد وقت گلفشانی،اردیبهشت آمد
شبنم به روی هستی دُردانه کِشت، آمد
سرگشته شد زمانه از شور واز ترانه
با کِلک سرخ گونش، گل راسرشت ،آمد
هر واژه ی نوشته، شد چون ز گل سرشته
بر صفحه ی بهاران،شعری نوشت،آمد
بر دیو سرد بهمن،کز خشم بُد ز میهن،
این وقت شاعرانه اما چه زشت آمد
اورا نماند تابی، از فرط بی جوابی
هر چشمه ی پر آبی او را پلشت آمد
با دامن سیاهش، وز موسم تباهش
شد غرقه ی ملامت وقتی بهشت،آمد
می دید روی زردش، بیهوده شد نبردش
چون با ورودسبزه،وقت کـُنشت آمد
غم را بهل ز یادت، بر عیش ده نهادت
چون رغم سیل و یغما، اردیبهشت آمد
آری بهشت آمد...
ویدا فرهودی
بهار ١٣٩٨
|
|