چراغ
Wed 17 04 2019
شهاب طاهرزاده
سر کوچه چراغی روشن بود
همه چیز برای شب دشمن بود
اگر کسی آمد که چراغ را بشکند
دید که چراغ بر خیابان تهمتن بود
اگر تا صبح دوام آورد این چراغ
راه دیگری بود که طاقت بکن بود
من دهنی باز تا شب را ببلعم
چراغ می گفت = در آن دهان نه سخن بود
نالهء من همین است که می شناسم
بر سر کوچه ها بمانیم ایمن بود
چه کنم که تنهایم ... باقی تاریکیست
می دانستم که یک = نبودن = کفن بود
نمیدانم تا صبح چقدر مانده است
می دانم که دم صبح دشمن شکن بود
08 11 2017
شهاب طاهرزاده
|
|