عصر نو
www.asre-nou.net

یاد وخاطره، حسن ضیا ظریفی گرامی باد

ستارگان شبهای تیره
Mon 15 04 2019

یدالله بلدی

روز ۳- فروردین ۱۳۵۴ یکی از دردناکترین وفراموش نا شدنی ترین، روزهای تاریخ مبارزات آزادیخواهانه میهن ماست، دراین روز تپه های مشرف به شکنجه گاه اوین، شاهد یکی از هولناکترین جنایات رژیم بود، که ۹ نفر از فرزندان مقاوم واندیشمند جنبش فدائی ومجاهدین رابا دستان وچشمان بسته با رگبار مسلسل شکنجه گران ساواک بقتل رساندند، این جنایت همواره درتاریخ مبارزات میهنمان بعنوان یکی از اسناد جنایات نطام شاهنشاهی درافکار عمومی ماندگار خواهد ماند.

یکی از شاخص ترین مبارزینی که در این روز درتپه های اوین برخاک افتاد، زنده یاد حسن صیا طریفی است حسن ضیا ظریفی درسال ۱۳۱۸ در شهر لاهیجان متولد شد واز سن ۱۲ سالگی روزنامه خواندن را آغاز کرد واز همان دوران کودکی به زحمتکشان وتهیدستان عشق می ورزید واز فقر ومحرومیت آنان رنج می برد، در سالهایی که نهضت ملی کردن نفت باوج رسید حسن به سازماندهی دانشاموزان میپرداخت ودرباره مزایای ملی شدن صنعت نفت برای آنان سخنرانی میکرد، درسن ۱۴ سالگی به عصویت سازمان جوانان حزب توده در امد و در توزیع روزنامه های حزب فعالانه شرکت داشتت، درسال ۳۵ درسن 17۱۷ سالگی بعلت سازمان دهی دانشاموزان برای فعالیتهای صنفی باز داشت ، ومدت چندروز در زندان رشت زندانی شد، سال ۱۳۳۸ مرحله جدیدی در حیات فعالیتهای سیاسی او پدید امد زیرا دردانشگاه پذیزفته شدوتحصیلات را در دانشکده حقوق ، آغاز کرد ، در دانشگاه با فعالان سیاسی اشنا شد وپس از مدتی ، باتفاق زنده یاد بیزن جزنی یکی از رهبران جنبش دانشجویی شد، در این دوران همواره تحت نظر ساواک بود وچندین بار به مدت کوتاهی دستگیر وچندین بار نیز به ساواک احضار شدومورد تهدید قرار گرفت.

حسن ضیا طریفی افزون بر روحیه مبارزه جوئی از از احساسات عمیق عاطفی نیز برخوردار بود درسال ۴۱ در اوج مبارزات دانشجوئی، یکی از دانشجویان مزدور ساواک با قمه به صفوف دانشجویان حمله کرده وچند نفر از دانشجویان را مجروح کرده بود، دانشجویان اورادستکیر وخلع سلاح کرده بودند وقصد کتک زدن اورا داشتند که زنده یاد ضیا ظریفی برسر دانشجویان فریاد میزند ومیگوید" رها کنید این مزدور مفلوک را" آن دانشجوی ساواکی محمد حسن ناصری نام داشت که بعد بانام مستعار عضدی به یکی از سر جلادان ساواک تبدیل شد .حسن پس از دریافت لیسانس ، دوران خدمت سربازی را بعلت سابقه فعالیتهای سیاسی بادرجه سربازی گذراند .

پس از دستگیری زنده یادان جزنی وسورکی در ۱۹ دی ماه ۴۶، حسن مخفی میشود واحتمالا مخفیگاه او توسط عباسعلی شهریاری لو میرودواو نیزدر ۲۵ دیماه دستگیر میشودومانند بقیه اعضای گروه شدیدا مورد شکنجه قرار میگیرد وبعلت عوارض شکنجه اورا دربیمارستان ارتش بستری میکنند، که خبر شکنجه ها ی گروه توسط دانشجویان خارج ازکشور ومراکز مدافع حقوق بشر افشا میشود.
دراواخر دی ماه سال ۴۷ حسن ضیا ظریفی دربیدادگاه نظامی محکم واستوار از آرمان ومواضع سیاسی اش دفاع میکند ودر بخشی از دفاعیاتش میگوید"یک امر بعنوان نیت من وبعنوان نیت مقدسم وبعنوان راهنمای من در کارهای سیاسی واحتماعی مطرح بوده وخواهد بود وان ازادی وسعادت وطنم وسرفرازی وخوشبختی مردم زحمتکش ورنج دیده ایست که بنام ملت ایران خوانده میشود" دراین بیدادگاه او به ده سال زندان محکوم وبه زندان قزل قلعه منتقل میشود.

درسال ۴۸ پس از فرار ناموفق چند نفر از اعضای گروه به زندان رشت منتقل میشود، درزندان رشت برای زندانیان لایحه دفاعی مینوشت وبهنگام ازادی زندانیان برای انان از دیگر زندانیان پول جمع اوری میکردواز اینرو از محبوبیت زیادی دربین زندانیان عادی برخوردار بود، بهنگام زلزله خراسان نیز مبلفی پول برای کمک به زلزله زدگان ارسال میدارد.

درسال ۴۹ زنده یاد غفور حسن پور، به ملاقاف او میرود و ورود صفائی فراهانی را از فلسطین به ایران به اطلاع او میرساند، پس از دستگیری حسن پور او را با هلیکوپتر به تهران منتقل میکنند و بعنوان یکی از عوامل سیاهکل مورد شدید ترین شکنجه ها قرار میدهند واین بار در بیدادگاه محکوم به اعدام میشود، حکم اعدام بعلت اعتراضات در خارج از کشور به حبس ابد تبدیل میشود واو را به زندان کرمان تبعید میکنند و بار دیگر بزندان قصر منتقل میکنند، درسال ۵۳ در ارتباط باجنبش چریکی لرستان برهبری دکتر هوشنگ اعظمی لرستانی مجددا تحت شکنجه قرار گرفت وبنا بر گفته یکی از هم سلولی هایش، تهرانی شکنجه گر ساواک باو گفته بود "این بار باید به همه چیز اعتراف کنی وگرنه شهیدت میکنم.

حسن ضیا ظریفی پس از تحمل ۸ سال زندان ، درسلولهای انفرادی وتحمل شکنجه های توانفرسا در ۳۰ فروردین ، ۵۴ سینه پرمهرش اماج گلوله های دزخیمان ساواک قرار گرفت، اما عشق او به توده های محروم وستمدیده همواره دریادها خواهد ماند وزندانیان عادی زندانهای کرمان ورشت هیچگاه کمکهاو محبت هایش را فراموش نخواهند کرد، چندماه قبل از قتل عام ۹ نفر مبارز درتپه های اوین،ارتشبد نصیری رئیس ساواک برادر ضیا ظزیفی
که شغل مهمی رادر وزارت بهداری بعهده داشت به ساواک فراخوانده بود و به او گفته بود "دور این برادرت را خط بکش
ضیا ظریفی دو اثر را افریده بود که امکان انتشار نیافت زیرا بهنگام دستگیری از دستبرد ساواک در امان نماندند، این دواثر عبارت بودند از از ترجمه ای بنام سوسیالیسم افریقائی ودیگری نوشته ای درباره شعر و مارکسیسم

یاد حسن ضیا ظریفی وعشق پر شورش به توده های زحمتکش گرامی باد