عصر نو
www.asre-nou.net

لهستان؛ یک بستر و چند رویا


Wed 13 02 2019

حبیب حسینی‌فرد

Husseinifard-01.jpg
دویچه وله: لهستان کوشیده است کنفرانس ورشو علیه ایران شناخته نشود و از سویی هم، نشانه‌ای از اقدام در راستای تشدید شکاف میان آمریکا و اروپا به حساب نیاید. کل ماجرا از معضلاتی عمیق‌تر در اتحادیه اروپا حکایت دارد.

از روزی که شبکه فاکس‌نیوز برای اولین بار از زبان مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا خبر داد که ورشو میزبان کنفرانسی است که به ابتکار و خواست آمریکا برای ایجاد اجماعی بین‌المللی علیه ایران برگزار خواهد شد، مقام‌های لهستان با مشکلات چندگانه‌ای مواجه بوده‌اند: از اعتراض وانتقاد ایران گرفته تا متهم‌شدن از سوی برخی کشورهای اروپایی به عمیق‌تر کردن شکافی که آمریکا می‌خواهد در اروپا، از جمله بر سر حمایت یا عدم حمایت از برجام و نوع رویکرد در قبال ایران، دامن بزند.

مقام‌های لهستان کوشیده‌اند که این مشکلات و اتهام‌ها را به گونه‌ای بلاموضوع کنند که در نرد عشق باختن با واشنگتن خللی ایجاد نشود و مزایای برگزاری کنفرانس، یعنی امتیاز‌گیری بیشتر از آمریکا، از جمله در مورد مسائل امنیتی در قبال روسیه و نیز امتیازهای اقتصادی از دست نرود.

انتخابی نامی عام برای کنفرانس که بر ایران متمرکز نباشد (Promoting a Future of Peace and Security in the Middle East)، کوشش برای کاستن از حساسیت و اعتراض تهران و جلوگیری از وارد آمدن خللی اساسی در مناسبات ایران و لهستان نیز تا حد زیادی به به تلاش‌های دولت لهستان برمی‌گردد.

اقدامات رسانه‌ای از طریق مصاحبه‌ها و تبلیغات و تاکیدات در باره اینکه موضوع محوری کنفرانس ایران نیست هم جزیی از این کارزار بوده است. وزیر امور خارجه لهستان در مصاحبه‌ای با نشریه دی‌ولت می‌گوید که کشور مشخصی محور کنفرانس نیست و گفت‌وگوها و مذاکرات، از جمله با تشکیل چندین گروه کاری، بر «محدودسازی برنامه‌های موشکی و اتمی»، «جنایات سایبری» و «تروریسم و نقل و انتقالات مالی غیرقانونی» متمرکز خواهد شد.

او برای کاستن از دغدغه برخی از کشورهای اروپایی از پایبندی کشورش به تصمیمات اتحادیه (از جمله در رابطه با ایران) اشاره می‌کند ولی می‌گوید که تاکید صرف بر این مواضع کافی نیست و باید با آمریکایی‌ها به تفاهمی رسید.

او نقش لهستان و این کنفرانس را ایجاد پلی برای رسیدن به تفاهمی در این زمینه می‌داند. با این همه در ادامه مصاحبه پنهان نمی‌ماند که واقعا ایران یکی از موضوع‌های محوری است: «وضعیت منطقه پیچیده است و مناقشه با ایران پیامدهای گسترده‌ای دارد. ما به عنوان اتحادیه اروپا به تنهایی قادر به حل این مناقشه نیستیم و به متحد نیازمندیم و تنها متحد هم می‌تواند آمریکا باشد.»

اعراب، اروپا و شکاف‌هایی که پنهان نمانده‌اند

آمریکایی‌ها البته تا حدودی با حساسیت‌های لهستان همراهی کرده‌اند و اینجا و آنجا از عمومیت موضوع‌های کنفرانس سخن گفته‌اند، با این همه در بسیاری موارد هم همچنان پنهان نکرده‌اند که از نظر آنها هرجا که بحث بر «ایجاد ثبات و امنیت در خاورمیانه» مطرح باشد، مهار ایران هم موضوعی محوری است.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل هم در کنفرانس ورشو حاضر است و احتمالا از تریبون کنفرانس نیز برای حمله به جمهوری اسلامی ایران و سیاست‌های منطقه‌ای آن استفاده خواهد کرد. دیدارهای شاید بی‌سابقه یا کم‌سابقه با مقام‌های ارشد عرب حاضر در کنفرانس نیز عمدتا در خدمت همین سیاست و تشدید فشار بر تهران خواهد بود.

در عین حال حضور جرارد کوشنر، داماد دونالد ترامپ در کنفرانس ورشو هم حائز اهمیت زیادی است. او که برای اولین بار قرار است در کنفرانسی در چنین سطحی سخنرانی ‌کند، از مسئولان اصلی پرونده صلح میان اسرائیل و فلسطینی‌ها و از تدوین‌کنندگان طرحی در این زمینه است. این سخنرانی در راستای کاهش اختلافات میان اعراب و اسرائیل بر سر مساله فلسطین و ایجاد انسجام بیشتر میان تل‌آویو و کشورهای حاشیه خلیج فارس برای اعمال فشار منسجم‌تر بر ایران تلقی می‌شود.

از ۲۲ کشور عرب عضو اتحادیه عرب، ۸ کشور در سطح وزیر امور خارجه در کنفرانس حضور دارند که عمدتا از کشورهای خلیج فارس هستند. قطر در میان این کشورها نیست. الجزایر و لبنان و عراق و تشکیلات خودمختار فلسطینی هم در کنفرانس حضور ندارند و مصر و تونس هم در سطح معاون وزارت خارجه شرکت می‌کنند.

این راز سر به مهری نیست که انگیزه واشنگتن در انتخاب شهری در قلب اروپا برای برگزاری کنفرانس، ورای هر چه‌ بین‌المللی‌تر کردن موضوع ایران و سوق دادن جهان به اعمال فشار بر این کشور، منزوی‌سازی کشورهای قدر اروپایی مانند فرانسه و آلمان هم هست که همچنان از حفظ برجام و عدم تحریم کامل ایران حمایت می‌کنند.

لهستان کشوری نسبتا مهم در اتحادیه اروپا است که با شمار دیگری از کشورهای اروپای شرقی مناسبات تنگاتنگی با ایالات متحده دارند. نپیوستن دست‌کم ۸ کشور از کشورهای اروپای شرقی به آلمان و فرانسه در مخالفت با جنگ آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳ و همراهی و همکاری بعضا تنگاتنگ آنها در این جنگ از نمودهای برجسته شکاف میان شرق و غرب اروپا در رویکرد آنان در برابر آمریکا به شمار آمد.

و حالا هم میزبانی ورشو برای کنفرانس جاری، دست‌کم از سوی بخشی از کشورهای اروپایی تلاش واشنگتن در راستای تشدید شکاف در اتحادیه اروپا بر سر مسائل مختلف، و به خصوص نوع رویکرد آنها در قبال ایران تلقی می‌شود.

غیبت فدریکا موگرینی، هماهنگ‌کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا و از مدافعان شاخص برجام در کنفرانس و نیز حضور فرانسه و آلمان با مقام‌هایی در سطح پایین در آن، نشانه‌ای از همین تردید و نادمسازی با همه اهداف کنفرانس به حساب می‌آید.

این در حالی است که واشنگتن هر چه که برگزاری کنفرانس نزدیک‌تر شده‌ است، تلاش کرده تا اختلافات میان آمریکا و اروپا را کم‌اهمیت و تاکتیکی جلوه دهد. ریچارد گرنل، سفیر صاحب‌نفوذ آمریکا در آلمان در تازه‌ترین مصاحبه خود با یک نشریه آلمانی می‌گوید: «هدف ما ایجاد مانع بر سر گسترش برنامه هسته‌ای و موشکی ایران و فعالیت‌های خبیثانه آن در منطقه است. ما و اروپایی‌ها بر سر این هدف اشتراک نظر داریم، اختلافمان فقط بر سر تاکتیک‌های رسیدن به آنهاست.»
لهستان و انتظاراتی که از آمریکا دارد

همان‌گونه که آمد، لهستان می‌کوشد اتهام تفرقه‌اندازی در اتحادیه اروپا را از خود دور کند و بیشتر خود را میانجی اروپا و آمریکا برای رسیدن به درک و تفاهمی مشترک بر سر معضلات خاورمیانه و نوع رویکرد در قبال آن معرفی کند.

مزایایی هم که لهستان از همراهی و همگامی در برگزاری این کنفرانس به دست می‌آورد یا انتظار به دست‌آوردن آنها را دارد کم نیست. ورشو همراه با برخی دیگر از کشورهای اروپای شرقی و مرکزی بدبینی سابقه‌داری نسبت به همسایه بزرگ شرقی خود (روسیه) دارند و با این کشور در چالش و تعارضند. ارزیابی‌های این کشورها از تهدیدات روسیه لزوما با ارزیابی کشورهای بزرگ اتحادیه اروپا، مانند آلمان و ایتالیا و فرانسه یکسان نیست و لذا به اراده و امکانات نظامی و امنیتی اتحادیه برای دفاع از خود در برابر «تهدیدات» همسایه شرقی زیاد مطمئن نیستند، سهل است که مناسبات بهتر و کمتر مناقشه‌انگیز این کشورها با روسیه را به ضرر منافع و مصالح خود ارزیابی می‌کنند.

در همین راستا، ورشو انتظار دارد که به پاس همراهی در برگزاری کنفرانس جاری که آن را «گامی در راستای تعمیق اعتماد میان دو کشور» خوانده، آمریکا صرفا به مانورهای مشترک نظامی با لهستان اکتفا نکند و حضور مستمر شماری از سربازان خود در خاک این کشور را تصویب کند. رییس جمهوری لهستان، آندره دودا، در شهریور گذشته، در خلال سفر به آمریکا حتی برای خوشامد رییس جمهوری آمریکا و تشویق او به موافقت با استقرار دائمی نیرو در لهستان، نامی هم برای پایگاهی که این سربازان احتمالا در آن مستقر خواهند شد، پیشنهاد کرد: پایگاه ترامپ.

قرار است تا یک ماه دیگر پنتاگون تحلیلی در باره چشم‌انداز حضور احتمالی نیروهای آمریکایی در لهستان ارائه دهد که بر ضمانت‌های امنیتی و قدرت بازدارندگی لهستان در برابر روسیه متمرکز خواهد بود.
نمودی از یک معضل عمیق‌تر؟

مناسبات نظامی و تسلیحاتی لهستان هم‌اکنون هم با آمریکا نسبتا چشمگیر و تنگاتنگ است. سال گذشته میان دو کشور قراردادی به مبلغ ۷ / ۴ میلیارد دلار برای تحویل سیستم دفاع ضد موشکی پاتریوت به لهستان امضا شد، و روز اول کنفرانس جاری در ورشو هم قرار است قراردادی دیگر برای خرید سکوهای متحرک پرتاب موشک از آمریکا به امضا برسد.

همچنین قرار است که لهستان به ترمینال اصلی توزیع گاز آمریکا در اروپا بدل شود و حضور روسیه در این بازار را کم‌اثر کند. مناقشه‌ای که اخیرا در اتحادیه اروپا با حمایت آمریکا و شرکت پررنگ لهستان برای اعمال فشار بر آلمان جهت متوقف‌سازی یک خط لوله گاز جدید از روسیه درگرفت با این اهداف و برنامه‌های لهستان پیوند محکمی دارد. لهستان با گسترش شتابان ترمینال‌های گازی خود در کناره دریای شرق در صدد واردات گاز مایع از آمریکا و قطر و نیز ایجاد یک خط لوله از نروژ و در نهایت تبدیل‌شدن به هاب گازی بزرگ در اروپاست.

این اقدامات لهستان و از جمله کنفرانس اخیر در ورشو که تا حدودی برای «ایجاد اعتماد بیشتر در واشنگتن» و تحکیم رابطه با آمریکا صورت می‌گیرد، طبعا در اتحادیه اروپا یا دست‌کم در میان بخشی از اعضای آن بازتاب مثبتی نخواهد داشت.

دستیابی ورشو به توازنی در مناسبات میان اتحادیه اروپا که عضوی از آن است و آمریکا که به خصوص در دوران ترامپ بیش از اتحاد، رقابت و چالش با اروپا را عمده کرده است شاید که بیش از پیش به مراحل دشوارتری بینجامد.

از منظری دیگر، شاید مورد لهستان نمود دیگری از تشدید واگرایی‌ها در اتحادیه اروپا تلقی شود که صرفا در پدیده برگزیت متجلی نیست و اشکال دیگری هم دارد. انتخابات پارلمان اروپا در اردیبهشت ماه و سهمی که احزاب راست پوپولیست مخالف یا منتقد اتحادیه اروپا در آن به دست خواهند آورد سمت و سو و شدت این روند را بیشتر مشخص خواهد کرد.