عصر نو
www.asre-nou.net

خیزش دی‌ماه مردم اعماق
دستاوردها و درس‌های آن


Mon 7 01 2019

حسن حسام

hasan-hesam03.jpg
این مقاله را در روز های پس از خیزش دی ماه سال پیش نوشته بودم که پایه سخنرانی ام در واشنگن شد . اما همانطور که پیش بینی می شد ، از آنجا که خیزش دی ماه تداوم یافته و سیمای طیقاتی روشن تری پیدا کرده است، انتشار آن را برمبنای تحلیلی از مبارزه عمومی که آشکارا بسمت شکوفایی مبارزه طبقاتی و در راسش مبارزات طبقه کارگر فرا روئیده است ، یک وظیفه دانسته ام . ح ح

بخش اول :

این ادعا ابدااغراق آمیز نیست که قیام سراسری دی ماه در صد شهر توسط مردمان اعماق بی سابقه بوده است . نه تنها در چهل سال گذشته یعنی از فردای شکست انقلاب توسط ضد انقلاب حاکم و سلطه استبداد مذهبی سرمایه داری بجای استبداد سرمایه د اری ِ شاهی در بهمن پنجاه و هفت ، نظیر نداشته است و نمی توان آن را با هیچ یک از شورش ها و رویداد ی مردمی و حتی کارگری جنبش های مدنی و اجتماعی دیگردر این چهار دهه مقایسه کرد.و حتی می توان تاکید کرد که از کودتای بیست و هشت مرداد تا به امروز هم چنین خیزش عمیق طبقاتی ، خیزش مردم اعماق در این حد از گستردگی سابقه نداشته است. جنبش ده روزه دیماه ،مُهر ش را بر تاریخ جنبش طبقاتی معاصر ایران حک کرده است واکنون چند ماه پس از خیزش دیماه، ما به روشنی شاهدیم که شرایط سیاسی ایران و موقعیت نیروها ـ چه در میان بالایی ها و چه در میان پایینی ها ـ ، به قبل از دیماه نود و شش باز نخواهد گشت.اکنون اگر چه جنبش سرتاسر در خیبان دیه نمی شود اما در اشکال مختلف و با حضور لایه های مختلف طبقاتی ، بویژه طبقه کار گر و جنبش مدنی تداوم یافته است

در زیر نگاهی می اندازیم به چرایی این مدعا :

* بر خلاف چهل سال گذشته ،شورش مردمی درده روزی که ایران را تکان داد قبل از هر چیزماهیت خودش را درضدیت با تلاش های ارتجاعی و همه جانبه تمام جناح های رژیم مذهبی و سرمایه داری حاکم بر ایران نشان داد و آشکارا به همه ترفند های سیاسی وفرهنگی و اقتصادی رژیم « نه » گفت.

و به روشنی جنبشی بود ، نه در درون سیستم ، که آشکارا در بیرون سیستم و علیه سیستم. مضمون این خیزش سرتاسری مردم اعماق ،پیش ازهراچیز دارای سه موئلفه اساسی بوده و هست :

۱ ـ در هیچ شکلی اسلامی نبود ؛ یعنی از الله و نمایندگانش سخنی به میان نیامد.

۲ ـ خیزش از نان خواهی آغاز شد و بلا فاصله با آزادی گره خورد

۳ـ این خیزش سراسری که صد شهر ایران را پوشش داد ، در همان یکی دوروز اول وبه سرعت به رویارویی با کلیت نظام جمهوری اسلامی فرا رویید و کلیت نظام را نشانه گرفت.

در یک کلام جنبش نان و آزادی، حاکمیت استبداد دینی و سرمایه داری نئولیبرال را در تمامیتش هدف قرار دادوپیش ار هر چیزمثل مرغان دریایی در هنگامه پیش از توفان ،خبر آورد طوفان بزرگی در راه است.

خیزش دیماه که چنین ارزشی بجای گذاشته ، اما یک رویداد خلق الساعه و بدون پیش زمینه نبود. عناصر و موارد زیادی را می توان فهرست کرد که علل و زمینه های این انفجار توده ای را توضیح می دهد و نشان می دهد که خیزش دیماه حاصل انباشت بیزاری چهار دهه استبداد دینی ، اقتصای وسیاسی بوده است که در زیر موارد مهم و تعیین کننده آن رافهرست می کنیم :

* استبداد و خودگامگی تمام عیار فردی و دینی ولی مطلقه فقیه

* غارت سازمان یافته دولتی و رهبران و آقازاده ها و سوداگران فربه شده پیرامون حکومتیان از اموال عمومی و حتی از سفره خالی کار گران ، مزدو حقوق بگبران و تهی دستان شهر و روستا

* شکل گیری دهها موسسه غارتگراقتصادی وابسته به حکومت و در راس آن سپاه پاسداران و شرکت های بیشمار وابسته به آن

* وجود بنیادهای خود مختارریز ودرشت اقتصادی ، نهاد های اقتصادی بنیاد مستضعفان ، جانبازان ، آستان قدس رضوی ، شرکت های وابسته به بیت رهبری و ده ها بنیاد و صندوق های قرض الحسنه که به خدا هم حساب پس نمی دهند!

* نابودی تولیدات محتضر داخلی از طریق واردات بُنجل و مصرفی و غیر ساختاری و به چنگ آوردن سود های کلان و بی حساب توسط دست اند کاران حکومتی ، آقا زاده ها و اطرافیان و رشوه های زیر میزی در ارقامی نجومی. « خصولتی » سازی هایی که از حمایت آشکارمالی و سیاسی حاکیت و ثروت عمومی بر خوردار است و سود ها و بهره های کلان آن راعموما آقازاده ها ، سپاهیان و بسیجیان و دست اندرکاران حکومتی.

* سازماندهی و جا انداختن اقتصاد نئو لیبیرال از دوره رفسنجانی در بعداز جنگ با نام «تعدیل اقتصادی » و تلاش در جهت ادغام با سرمایه جهانی از طریق گره خوردگی با سیاست های نئولیبرالی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و نظام جابرانه ریاضت اقتصادی وتن دادن به الزامات آن از جمله به بردگی کشانیدن طبقه کارگر و همه مزدو حقوق بگیران و بیکارسازی های میلیونی از طریق به ورشکستگی کشانیدن بخشهای وسیعی از تولیدکنندگان داخلی و بیکار سازی های میلیونی! و نابودی تولید سنتی

* بحران زایی دائمی بین الملی بویژه در دهساله حکومت احمدی نژاد و دمیدن در طبل توخالی« اتمیزه کردن » ایران که منجربه تحمیل تحریم های گسترده و ساختاری به مردمگردید. تحریم هایی که اقتصاد ایران را ویران و کارگران و زحمتکشان و حتی طبقه متوسط غیر حکومتی را خانه خراب کرد.اما در مقابل ، از برکت همین تحریم های کمر شکن و نابود کننده ی زیر ساخت های کشوربود که فرصتی طلایی و نعمتی الهی بوجود آوردبرای ثروت اندوزی بی حساب و کتاب عمال حکومت ارتجاع از طریق دلالی و واردکردن کالای مصرفی قاچاق به قیمت بالا و کیفیت پایین و رانت خوارای و ریخت و پاش های بدون کنترل و حسابرسی که نتیجه اش واریز شدن بیلیارد ها بیلیارد ثروت باد آورده بودبه جیب گشاد تمام دست اندر کاران حکومت اسلامی از هر جناح و دسته اش ، از اصلاح طلب و اصول گرا و اعتدال گرا تا آیت الله هاو فرزندان و ایادی ایشان ، از امامان جمعه تا وابستگانشان و سایر سارق حکومت اسلامی . بیهوده نیست که مردم در خیزش دی ماه فریاد می زدند : اصلاح طلب ، اصول گرا دیگه تمومه ماجرا!

* به یغما بردن همه امکانات و منابع زیر زمینی در پوشش مقابله با تحریم .وزدن چوب حراج به امکانات اقتصادی و منابع عظیم زیر زمینی ، نابودی تولیدات داخلی و بده و بستان های زیر میزی و رشوه های کلان از طریق امثال بابک زنجانی ها و غیرو، سارقان حکومت مطلقه ولایت فقیه وقاحت را به جایی رسانیدند که در مقابل همگان، نفت را حتی با دکلش بردند !!

* نتیجه عملکرد غارتگرانه حکومت ارتجاعی و سرمایه داری انگلی حاکم و پیرامونیانشان این شد که ملیون ها مردم راخانه خراب کرد ند و کمرشان را شکستند ، امنیت شغلی را نابود کردند و بیکاری را هر روز بیش از روز پیش گسترش دادند ، سفره های کار گران ،تهی دستان و مزدو حقوق بگیران را خالی تر کردند .برای کار گران و مزدو حقوق بگیران بی کاری و برای جوانان و دانشجویان ، بی آیندگی را نهادی کردند و در مقابل در خواست حقوق های عقب افتاده کار گران ، تقاضای به کار بی کاران و چکه ای آزادی برای دگر اندیشان ، دانشجویان ، زنان....از زندان و شلاق وشکنجه و کشتار مدد گرفتند و محرومیت ا ز تحصیل و سانسور وسرکوب گسترده را سازمان دادند!

* در دوره بعد از برجام هم،ثروت باز گشته وآزادشده مردم را در راه اندازی و یا شرکت در جنگ های ارتجاعی و نیابتی هزینه کردند و آشکارا دست به سرقت اموال عمومی زدند . در رقابت باهم و برای به چنگ آوردن سهم بیشتر دست های آلوده همدیگر را رو، و مچ همدیگر را باز کردند و معلوم شد از شخص سید علی خامنه ای تا فرزندانش ، تا همه اصول گرایان و اعتدال گرایان واصلاح طلبان دزدند و سارقند .از پسران و همه خانواده سیدعلی خامنه ای تاخانواده هاشمی رفسنجانی بگیرید تا یرسید برادران جهانگیری و روحانی !!

* حکومت گران و شرکا و همدستانشان بر سرسهم بیشتردر قدرت سیاسی و اقتصادوغارت اموال عمومی ،گلوی همدیگر را به چون گرگان هار پاره کرده و دست هم رارو می کنند آن هم مقابل چشمان حیرت زده اکثریت مردمان به جان آمده وعاصی که برابر آمار های دولتی ، چهل درصدشان زیر خط فقرندند!!!

* ویرانی تمام عرصه های اقتصادی ، و زیست محیطی از جمله

نابودی آب و کندن چاه های عمیق بی رویه و سد سازی ها یی که تنها و تنها براساس منافع اقتصادی وابسته به حکومت ؛بویژه سپاه پاسداران و بنیاد های دولتی واطرافیان و سرمایه داران وابسته به حکومت بویژه آقازاده ها صورت گرفته است .

* درپایان این بخش اشاره ای می کنم برشکست اید ئولژیک رژیم جمهوری اسلامی وولایت مطلقه فقیه. شکستی که نا توانشان کرد درجا انداختن فرهنگ ارتجاعی دینی و اسلام سیاسی . برای اولین بارخیزش دیماه نشان داد که چهار دهه تلاش همه جانبه وعموما خشن حکومتیان و سیاست سازان و فرهنگ ورزان جمهوری اسلامی برای نهادینه کردن و جا انداختن فرهنگ اسلامی وبویژه اسلام سیاسی ، کار آیی نداشته است. مقاومت مدنی تمام عیاردر مقابل تلاش حکومت اسلامی وجو د داشته و داردکه رژیم باترفند ها یش نتوانسته آن مقاومت را درهم بشکند. جمهور اسلامی برای جانداختن نگاه ، ایدئولژیک وا قتدار خود در همه عرصه ها تلاش کرد . دونسل کادر تربیت کرد ، انقلاب فرهنگی راه انداخت ، سلطه بلا منازع سانسور را در همه عرصه ها نهادی کرد و تارختخواب مردم سرک کشید ، کتب تاریخ را تحریف کرد و آن را از همه عناصر غیر دینی زدود ، کتب درسی را در چهار چوب دین اسلام و اصل ولایت مطلقه فقیه باز تولید کرد ، همه رسانه های تصویری و صوتی و نوشتاری را عملا انحصاری کرد و همه چیز را با دید سربازان مخفی امامزمان رصد کرد، مدارس و دانشگاه ها را از مدرسین غیر دینی تسویه و اخراج کرد.مساجد وحوزه های دینی را گسترش داد ،بازار امامان جمعه و نوحه خوانان و آخوند های منبری را داغ کرد ،در همه عرصه های زندگی و معاش و تحصیل و ارزشیِ مردم ، حقانیت حکومت اسلامی و اصل ولایت مطلقه فقیه را تبلیغ و ترویج کرد ، با تهدید و تحبیب ، ایدئولوژی اسلامی اش را به عنوان حکومت الله جا بیاندازد و سرمایه داری را زیر عنوان اصل مالکیت مقدس قرآنی توجیه کند . تا توانست کوشید، ارزش های لائیک را بی اعتبارنماید و با وحشیانه ترین شیوه ها و ابزارها ، دگر اندیشان راسرکوب کند ، کشتارکند ،اسیر کُشی کند،بهایی کُشی کند ، کمونیست کُشی کند. بگیرو به بندراه بیاندازد ، شلاق و شکنجه رادر همه جا ـ مخفی و علنی ـ به عنوان اجرای احکام الهی جا بیاندازد . و نام شکنجه را ـ آن هم به وحشیانه ترین شکلش ـ ،« تعذیر » بنامد !!

رژم الله حاکم در ایران در بند اما ، با همه این شیوه ها و ترفند ها و تلاش ها و و سرمایه گذاری های کلان نتوانست اهداف ارتجاعی ، جنایتکارانه و کثیف وضد انسانی اش را جا بیاندازد وارزش های ضد ارزش خود را به باوراکثریت مردمان تبدیل وآن را نهادی کند و مقاومت مدنی را در هم بشکند.

همه این عوامل و کنش و واکنش ها و در تمام عرصه های متفاوت موجب شده که امید ها ی اکثر مردمان ایران از جناح های حاکمیت مردم فریب قطع گرددوحکومت اسلامی و حاکمیت الله و « اسلام عزیز» در تمامیتش پشت سر گذاشته شود و در خیزش صد شهر مردم اعماق ، شعار نان و کار، با شعارآزادی در گره خوردگی چشمگیری چون سیلی خروشان بر کف خیابا ن جاری شود!

* در یک کلام خیز ش ده روزه دیماه حاصل عملکردرژیم

مذهبی وسرمایه داری ایران بود . خیزش بزرگی که بر تلی از بیزاری عمومی و نفرت انباشته شده رخ داد و جلوه نمود:

خانه خرابی روستائیان ، خشکسالی ناشی از بی آبی، رشدبی مهارتورم ، گسترش فقرهمه گیر،و رفتن زیر خط فقر روزافزون بیش از چهل در صد از کارگران، مزدو حقوق بگیران و ملیون ها مردم لگد مال شده و سرکوب شده و بدون چشم اندازی روشن ، زندان و شکنجه و قتل و اخراج کار گران ، معلمان و بازنشستگان ،غارت پس اندازهای مردم ، بی حقوقی نهادی شده عمومی ، نهادی کردن نابرابری بین زنان و مردان و بی آیندگی جوانان و تبعیض درتقسیم امکانات عمومی بین ملیت های ساکن ایران و تحمیل ِهمراه با خشونت و سبعیت ِ یک ایده ئولژی عهد شبانی و برده داری و الزامات ارتجاعی و قرون وسطایی ِ آن به مردم و همه وهمه موارد ریزودرشت ِ دیگری است که فهرست کردنش از حوصله این نوشتارخارج است و برای جلوگیری از اطناب کلام وارد موارد متعدد دیگر و اجزائ آن نمی شوم.

بر اساس داده هایی که شمه ای از آن در یالا فهرست شده این حکم بی پایه نیست که اعلام کنیم: خیزش ده روزه ی که ایران را تکان داد ، ریشه در چهل سال سرکوب و غارت اکثریت مردمان ایران از هر نحله و گروه و طبقه ـ به جز گروه اندک طبقه ممتازه و وابسته به حکومت الله ـ داشته است !

بخش دوم :

دستاوردهای خیزش دیماه ، ضعف ها و قوت هایش

* اولین دستاورد این خیزش چنانکه در بالا آمده و عموما همه با آن توافق دارند ،پشت سر گذاشتن ارزش های دینی توسط نیروی کار و زحمت و لگد مال شدگان ، بویژه جوانان است. و فاصله گیری و قطع امیدآنان از همه جناح های این نظام استثمارگر و مستبد.

* دومین دستاورد مهم این خیزش بیش و پیش از هر نیرویی ، حضور مردم اعماق ، بیکاران و تهی دستان و جوانان عاصی وبی آینده است و به یک زبان جنبش طبقاتی بوده است که سفرخالی اشان و استیصالشان رابا اعلام نفرت از این حکومت به اصطلاح « عدل علی » نشان دادند.

* سومین دستاورداین خیزش ،گستردگی آن بود در صد شهر وعموما در شهر های کوچک و متوسط. مناطقی که که سلطه دستگاه سرکوب و اطلاعات و ساواما ، سریع تر قادرند معترضین را شناسایی کنند . اما با وجود این مردم اعماق نشان دادند که باکی از آدم کشان حکومتی ندارندوحضور وسیع و شجاعانه ایشان در این مناطق، بیانگر انفجار نفرت انباشته شده چهل ساله است.

* چهارمین ویژگی و نقطه قوت خیزش دیماه ،رادیکالیزه شدن شعار ها ی بقول معروف ساختار شکن و سرنگونی طلبانه بوده است بر محور نان و کا و آزادی . و در این مسیراساسا راس خیمه نظام هدف قرار گرفته شد و آشکارا براندازی نظام طلب شد.

* پنجمین ویژگی این جنبش، نفی حکومت دینی و شعار های مربوط به آن توسط مردمان ساکن شهر هایی هست که روحانیت و آیت الله های جنایتکاردر آنها پایگاه های سازمان یافته تری دارندو عموما مذهب ریشه دار تر است مانندمشهد ،قم ،اصفهان ،یزدو...

* ششمین ویژه گی خیزش دی ماه پس از هجده تیرهفتاد وهشت ، به صحنه آمدن دوباره جنبش دانشجویی ـ هرچند با یکی دو روز تاخیر ـ با سیمایی چپ و با فاصله گیری قاطع ازگرایشات اصلاح طلبی و اپوزیسیون قانونی نظام .

* هفتمین ویژگی جنبش دیماه ، هماوازی جنبش مدنی در تمام لایه های اجتماعی اش بود که صد البته نقش زنان در آن بسیار چشمگیر بوده است. حضوریکه موفق شد مُهرش را بویژه در « انقلاب ویدایی یا دختر خیابان » برخیزش دیماه حک کند ! زیرابر همگان آشکار است که به دورافکندن حجاب اجباری ، در واقع حمله به کلیدی ترین نقطه ایدئو لژیک رژیم جمهوری اسلامی و حکومت آیت الله های مکار ،اقدامی است آشکارا جسورانه و ضد سیستمی . زیراحجاب اجباری برای رژیم ازآنجا که پرچم ونمادایدئولژیک اش هست و «ارزش» ی است که اگر هم بخواهدهم نمی تواند از آن کوتاه بیاید ودر واقع برایش حکم یکی از خط رمزها را داردوتحت هیچ شرایطی به آزادی پوشش زنان تن درنخواهد داد. تا جایی که قاطعانه می توان تاکید کرد که امر آزادی پوشش و لغو حجاب اجباری با سرنگونی رژیم گره خورده است

* هشتمین نقطه قوت خیزش ده روزی که ایران را تکان داد ، مصادره خیابان ها بود توسط مردم اعماق و جوان هایشان با بر خورداری از ظرفیت و امکانات ارتباطی شبکه های ماهواره ای ، انترنتی و مجازی ، بصورت بسیج افقی که پدیده ای نو و امکانی است تازه به مدد تکنولژی جدیداما شکننده در امر بسیج خیابانی. این امکان مدرن اگر با سایر اشکال بسیج افقی و صد البته باسازماندهی عمودی تکمیل نشود ، می تواند عواقب نا کارآیی داشته باشد و امر ادامه کاری و بسیج خیابانی را بشدت مشکل کند که در بخش «موانع خیزش دیماه » به آن پرداخته خواهد شد

موانع و مشکلات تداوم جنبش دی ماه

۱ـ استفاده از شبکه های فضای مجازی و همه امکانات ناشی از آن در خدمت بسیج جنبش خیابانی اگر چه داده ای بسیار ارزشمند است و در مقاطع اولیه بشدت کارآ . اما اگر با شبکه های طبیعی و سازماندهی عمودی پیوند نخورد ، فرصت های بسیاری را برای ادامه کاری از دست خواهد داد . آن هم وقتی شما بایک استبداد فراگیر طرف هستید که هیچ میزان و پرنسپی را بر نمی تابد، باید منتظر باشید که دستگاه سرکوب و امنیتش ،تمام امکانات ارتبا طی را قطع و کورکند. کاری که دستگاه امنیت رژیم در دی ماه انجام دادو شبکه های مجازی را قطع کرد . درفرایندخیزش دیماه روش شد همانقدر که امکانات انترنتی و ماهواره ای می تواند نقطه قوت باشد و ظرفیت بسج را بالا ببرد ، همان قدر هم بدون تقویت آن با شبکه های طبیعی وسازمان دهی عمودی در محیط های کار و زندگی در ساختاری مخفی و علنی ، می تواند کار آیی اش را درامر بسیج نیرو بطور کلی و جنبش خیابانی بطور اخص را ازدست بدهد.

۲ ـ در خیزش دی ماه ، پایتخت کشور همگام و هم سطح نزدیک به صد شهردیگر با جمعیت ملیونی اش نتوانست به صورت ملیونی در کف خیابان حاضر شود. و این نکته هم که کثرت طبقه متوسط در پایتخت و ظرفیت محدود این لایه ، با رادیکالیسم مردم اعماق موجب شده تا ما شاهد حضور جمعیت انبوه در تهران نباشیم هم به هیچ وجه دلیل قانع کننده ای نیست . در همین تهران بزر گ کارخانه ها و دانشگاه ها و تشکل های زنان و جنبش های طبقاتی و مدنی دیگربه وفور وجود داشته و دارندکه ظرفیت و آمادکی لازم را در هماوازی با توده اعماق دارا بوده وهستند تاخیابان ها ی تهران توسط مردم مصادره شود.بنا بر این این پرسش باقی می ماند که چرا تهران در خیزش دیماه به نسبت جمعیتش حضور چشمگیری نداشته است هرچند تمرکز دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی و شبکه های رنگارنگ و

سازمان یافته سرکوب در پایتخت بصورت آماده اش دائمی هستند که به نوبه خودمی تواند به عنوان یک مانع ،حضور میلیونی مردم نا ممکن کند؟ اما همین تهران در جریان جنبش سبز در سال هشتاد و هشت با وجود همین مانع ، شاهد حضور ملیونی مردم بودهاست. بنابراین نمی توان این مشکل را مانغ اصلی قلمداد کرد . میماند ضعف و پراکندگی جنبش کارگری ، زنان ، دانشجویی و مدنی و نبود تشکیلات هماهنگ کنند ه این جنبش ها در همه اشکالی که امر بسیج را ممکن سازد

۳ ـ اما و بیش از همه کمبود ها ، و بزرگترین ضعف خیزش دیماه ، عدم حضور طبقه کار گر به مثابه « طبقه » ، نه افراد درخیابان بود . طبقه کارگری که در ده سال گذشته رکورد دار جنبش مطالباتی بوده و با دادن هزینه های سنگین همچنان جلو صحنه در مقابل رژیم سرمایه داری قامت افراشته است ، چرا و به چه دلایلی به اندازه کافی وتمام قد به صفت خود در خیزش دیماه حاضر نبوده است ؟چه پیش آمده و چه دلایلی موجب شد ه که کارگران به صفت کارگران با مردم اعماق هم آواز نشده اند؟ .حد اقل در همان سطحی که جنبش دانشجویی به میدان آمد و کوشید برخی شعار های خود بخودی و نسجیده را کنار بزند و بطور نسبی در راستای اوج گیری و رادیکالیزه کردن شعار ها نقش ایفا کند هم ، جنبش مطالباتی کارگری که دو دهه گذشته پیشتاز بوده وهست ، نتوانست به جنبش اخص سیاسی فرا روید هر چند جنبش مطالباتیکارگران در ذات خود جنبشی سیاسی هم بوده وهست . اما این جنبش نتوانست بصور تی حضوری ومادی و مسنقیم با پرچم مطالبات سیاسی حضور پیدا کند

۴ ـ پاسخ این گره اصلی را باید در پراکنندگی و عدم تشکل سراسری کارگران و مزد و حقوق بگیران ، فقدان تلفیق کار مخفی با کار نبمه علنی و علنی ، وجود سکتاریسم و فرقه گرایی عموما میان فعالین سر شناس کارگری و جداسری ها ، فقدان پیوند ارگانیک محل کار و زندگی کار گران ، فقدان ارتباط مخفی وعلنی میان کارگران کارخانه ها با سایر مزدو حقوق بگبران ، فقدان رابطه ارگانیک کارگران مختلف مراکز کارگری و معلمان و باز نشسته گان و بیکاران و پرستاران ...وسر انجام فقدان رابطه ارگانیک وسازمانیافته طبقه کارگر با تهی دستان و نیروهای دکلاسه آواره در حاشیه شهر ها و ...دانست .موضوع مهمی که گفتاردیگری را لازم دارد. بحثی زیر نام : سازمانیابی طبقه کارگردر موقعیت کنونی و وظایف چپ کمونیست در کار زار پیش رو که به عنوان بخش بعدی، به تفصیل به آن خواهم پرداخت
۱۰/۰۴/۲۰۱۸حسن حسام