عصر نو
www.asre-nou.net


بیانیه کانون نویسندگان ایران درباره‌ی

اتهام‌تراشی و پرونده‌سازی برای اعضای کانون نویسندگان ایران


Thu 8 11 2018



در مرداد سال جاری دو تن از دبیران کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن، و نیز بکتاش آبتین، یکی از بازرسان کانون، به بازپرسی دادسرای امنیت واقع در زندان اوین احضار و "تفهیم اتهام" شدند. این احضار مربوط به پرونده‌ای بود که وزارت اطلاعات در اردیبهشت ۱۳۹۴ برای این سه عضو کانون گشوده بود. در روزهای اخیر آن‌ها باز به همان شعبه بازپرسی احضار شدند تا یک بار دیگر "تفهیم اتهام" شوند. گویا اتهام "تبلیغ علیه نظام" که بار اول به متهمان "تفهیم" شده بود نهاد اطلاعاتی را، که شاکی پرونده است، راضی نکرده و پرونده به شعبه بازپرسی بازپس فرستاده شده تا دو اتهام دیگر به اتهام پیشین افزوده شود: "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" و "تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا". سنگین تر کردن باراتهام در این گونه پرونده‌ها، چنان‌چه به توصیه و با اعمال نفوذ شاکی پرونده صورت گرفته باشد، حاکی از آن است که دراین پرونده‌سازی آشکار سرنوشت «متهمان» را نهادهای اطلاعاتی و امنیتی تعیین می‌کنند و از دستگاه قضائی‌ای که بدینسان به خواست شاکی گردن می‌گذارد، امید هیچ دادرسی عادلانه و بی‌طرفانه‌ای نباید داشت.

اما ساختگی‌بودن اتهام‌های یادشده در مورد اعضای کانون روشن‌تراز آن است که به توضیح چندانی نیاز داشته باشد. اتهام "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" مستلزم آن است که متهمان در خفا بر ضد شخص یا نهادی دولتی تبانی کرده باشند؛ حال آن که کانون نویسندگان ایران تشکلی است علنی که در سراسرعمر پنجاه ساله‌ی خود هرگز دیدگاه‌ها و فعالیت‌های خود را از چشم هیچ شخص یا نهادی پنهان نکرده و نمی‌کند. وانگهی، اگر منظور از «امنیت ملی» امنیت «ملت» و در واقع مردم باشد، چیزی مضحک‌‌تر از این نیست که اعضای تشکلی چون کانون نویسندگان ایران بر ضد چنین امنیتی «اقدام» کنند. مصداق برهم زدن چنین امنیتی را باید نه درمیان اعضای کانون بلکه بین کسانی جست که مردمی را سرکوب می‌کنند که به مسالمت آمیزترین شیوه‌ها به خیابان می‌آیند تا خواست‌های برحق خود را بیان کنند. در مورد اتهام «تبلیغ علیه نظام» نیز باید گفت انتقاد و مخالفت با این یا آن نهاد دولتی به دلیل سلب آزادی بیان و اِعمال سانسور نه مصداق «تبلیغ» است و نه به معنی ضدیت با کل «نظام». اما اگراین دو اتهام از نوع اتهام‌های رایجی است که به وفور بر پرونده‌ی فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی الصاق می‌شود، "تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا" اتهام جدید و بی‌پایه و اساسی است که ظاهراً (می گوییم ظاهراً زیرا درباره‌ی این اتهام، هم‌چون دو اتهام دیگر، مطلقاً هیچ توضیحی به «متهمان» داده نشده است) پس از اعتراض‌های اخیر بسیاری از زنان به حجاب اجباری، در دستگاه اتهام‌تراشی و پرونده‌سازی سیستم دادرسی برای منتقدان و معترضان ساخته و پرداخته شده‌است. در این مورد نیز کانون نویسندگان ایران چیزی جز حق آزادی پوشش و مخالفت با حجاب اجباری را مطرح نکرده است و هیچیک از این‌ها مصداق این اتهام نیست، مگر آن که خواست رفع تبعیض جنسیتی و برابری زنان با مردان را «فساد و فحشا» تلقی کنیم. برای این اتهام شرم‌آور نیز کسانی را باید به دادگاه کشاند که حقوق زن را نیمی از حقوق مرد میدانند؛ کسانی را باید محاکمه کرد که سن فحشا و اعتیاد را به دوازده سالگی رسانده‌اند و گروه گروه زنان جوان را به بردگی جنسی کشانده و در بازارهای سکس داخل و خارج به تاراج گذاشته‌اند؛ کسانی که هزاران کودک دختر و پسر را از تحصیل و زندگی امن و شاد بازداشته و در کارگاه‌ها و خیابان‌ها جسم و جانشان را تباه و فسادهای گوناگون را به آن‌ها تحمیل می‌کنند و ... آری، اینان را باید به پای میز محاکمه کشاند نه نویسندگان آزادیخواهی را که خواهان حق انتخاب آزادانه برای زنان‌اند و به آنان به چشم موجودی انسانی و برابر با مرد می‌نگرند.

بدینسان، صدور چنین اتهام‌هایی در مورد سه تن از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران ظلمی است آشکار و مبتنی بر دروغ و پاپوش دوزی که هیچ‌گونه وجاهت حقوقی و قانونی ندارد. کانون نویسندگان ایران این اتهام تراشی و پرونده‌سازی‌ را محکوم می‌کند و خواهان رفع کامل اتهام از رضا خندان (مهابادی)، کیوان باژن و بکتاش آبتین، و مختومه‌کردن پرونده‌ی آن‌ها و همه پرونده‌های مشابه است.

کانون نویسندگان ایران

۱۷ آبان ۱۳۹۷