رابطه با خیار
Mon 24 09 2018
نیلوفر شیدمهر
مشکل از خیار نبود
از مادرم بود که خیار را
نشان ناتوانی من کرد
کابوس بزرگ زندگی‌ام
انگار مار باشد و نیش داشته باشد
و بخواهد مرا بزند.
بالای سرم می ایستاد وتشر می‌زد:
چه دختری
بلد نیست یک خیار پوست کند
و خیارها همه زیر دست من
خار در می‌آوردند
چاقو لیز می‌خورد
و خیار سُر مُر و گنده
به دامن خونی من می خندید.
مشکل از خیار نبود
مادرم بود که خیار را
خاری در چشمم کرده بود
هر اندازه و نوعش
چه قلمی و چه چنبر
می‌ترسیدم از دستم در بروند
آبرویم بریزد
و مادر شرمم بدهد
دخترهای دیگر را توی سرم بزند
و بگوید
عرضه‌ی یک خیار پوست کردن هم ندارم.
خیار و خیار و این همه سال
حسرت
که مادر یک بار تاییدم کند
یک بار توانایی‌ام را ببیند
پوستم را نکند
و این ترس را
به جانم نیاندازد که روزی
یک خیار مرا خواهد کشت.
/
نیلوفر شیدمهر
Website: https://nilofarshidmehr.com/
|
|
