عصر نو
www.asre-nou.net

نرد باز


Mon 24 09 2018

محمد بینش (م ــ زیبا روز )

mohammad-binesh1.jpg
این من و ما بهر آن بر ساختی
تا تو با خود نرد خدمت باختی.... مولانا

بکشانم به جهانی که تو را باشد و من
در تمنای لبانی که تو را باشد و من
گفته بودی علم عشق زند سر ز نهان
بنما راه ِ نهانی که تو را باشد و من
فتنه اش کردی و در مدعیان افکندی
برسان بخت جوانی که تو را باشد ومن
هستیم را غم آن ترک به یغما کرده ست
ببرم بر سر خوانی که تو را باشد ومن
بدهد وعده و بی رحم زند راه وصال
بدهم "خطّ ِ امانی"* که تو را باشد و من
گویدم: "تن مزن آخر ز عطش ِ صبر و فراق"!
بچشان آب روانی که تو را باشد و من
نشنود زاری دل فتنۀ رعنایی خویش
بنشان سوز وفغانی که تو را باشد و من
در پس پرده بود بازی ِ نردت به نهان
برسان پرده درانی که تو را باشد و من
حسرتا !** ره نبرد آن که برون ِ حرم است
به اشارات ِ بیانی که تو را باشد و من
مهرۀ محنت و مستی که میان من و توست
بنه خیز و دورانی که تو را باشد و من
واین همه ناز ِ جلالی که به بینش کردی
بنما جلوۀ جانی که تو را باشد و من
محمد بینش (م ــ زیبا روز )

*خط ِامان، امان نامه . نوشته ای که دارنده اش را از تعرض حکومتیان ایمن می داشت
**یا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ( یس 30
ای دریغ بر این بندگان!هیچ پیامبری بر ایشان فرستاده نشد مگر آنکه مسخره اش کردند
دکلمه شعر با صدای شاعر
https://drive.google.com/drive/my-drive