عصر نو
www.asre-nou.net

کیستی و چیستی حزب چپ ایران (فداییان خلق)


Tue 17 04 2018

نادر عصاره

اعلام موجودیت حزب چپ ایران (فداییان خلق)، خوشبختانه موجی از واکنش های موافق و مخالف را برانگیخته است. برخی از موضوعات مهم مربوط به فکر سیاسی را به پیش کشیده است. گفتگوها و گاهی شماتت هایی مشاهده می شود. سعی کرده ام از میان این واکنش ها پرسش هایی را استخراج و به آن ها پاسخ هایی را مطرح کنم.

اعلام موجودیت حزب چپ ایران (فداییان خلق)، خوشبختانه موجی از واکنش های موافق و مخالف را برانگیخته است. برخی از موضوعات مهم مربوط به فکر سیاسی را به پیش کشیده است. گفتگوها و گاهی شماتت هایی مشاهده می شود. سعی کرده ام از میان این واکنش ها پرسش هایی را استخراج و به آن ها پاسخ هایی را مطرح کنم.

چرا حزب چپ ایران (فداییان خلق)، پرانتز فداییان خلق را حمل می کند؟ آیا این یک رویکرد نوستالژیک بازگشت به گذشته است؟

رویکرد نوستالژیک و بازگشت به گذشته و در گذشته ماندن را به حزب ما نسبت داده اند. این ادعا، نیاز به اثبات دارد. مدعیان، باید نشان دهند که این حزب در ارزش ها، دیدگاه ها، اهداف و روش ها، در گذشته مانده است و چیزی جز اصول گذشته خود را ارائه نمی کند. مدعیان از این ادعا نا توانند. حزب چپ ایران (فداییان خلق)، بنا به ارزش ها، دیدگاه ها و استراتژی اش برای گذار به دموکراسی، بنا به مواضعش در دفاع از کارگران زحمتکشان و کارمندان و اقشار مختلف جامعه و تاکیدش بر نقش مبارزات اجتماعی، بنا به آزادی خواهی و برابری خواهی اش برای شهروندان زن و مرد، ملیت ها، فرهنگ ها و مذاهب مختلف، بنا به دفاعش از محیط زیست، بنا به خواستش برای توسعه پایدار ، بنا به تاکیدش بر استقلال نهاد های دولت و مذهب و تفکیک آن ها از هم، بنا به مخالفتش با سرمایه داری و تمایلش به سوسیالیسم نو سازی شده و درس آموزی از تجربه اندوخته از دهه ها تلاش انسانی، بنا به همه این ها که باید به پراتیک در آیند، حزبی با رویکردی به گذشته نیست. حزب چپ ایران (فداییان خلق) محصول تغییرات ایدئولوژیک، تئوری، سیاسی و سازمانی و درس آموزی از تجارب تاریخی شکست انقلاب بهمن و «سوسیالیسم واقعا موجود» می باشد. حزب چپ ایران، عزم و اراده ای است مسئولانه، معقولانه و مستقلانه برای راه جویی حضور موثر چپ و اپوزیسیون دموکراتیک در سپهر سیاسی جامعه ایران و در میان مردم و کنار مردم ستمدیده و تحت تبعیض. نادیده گرفتن این همه، و بصرف پرانتز فداییان خلق در نام حزب، به حزب چپ ایران (فداییان خلق) نسبت رویکرد نوستالژیک و بازگشت به گذشته دادن، ادعایی است غیر مسئولانه و بی پایه و اساس.

منع به جای نوستالژی و در گذشته ماندن، نمی تواند تا انفصال تاریخی و عدم حافظه جمعی و زدودن گذشته امتداد یابد. حزب چپ ایران (فداییان خلق)، از طریق تشکیل دهندگانش، دارای تاریخی است پر از افت و خیز، پس پدیده ای است دارای تاریخ. حافظه جمعی را تاریخ می سازد و خود تاریخ ساز است. رویدادهای ماندگار تاریخی، قهرمانان و شخصیت های تاریخی بخشی از هویت هر جمع را می سازند تا بسته به گستره آن جمع، هویت ملی و یا هویت سیاسی و یا هویت های جمعی دیگری را پایه گذاری کنند.

هویت شرح این است که «از کجا آمده ایم»، «کی هستیم» و «به کجا می رویم».

تاریخ تشکیل دهندگان حزب چپ ایران (فداییان خلق)، بخش «از کجا آمده ایم» هویت این حزب را می سازد. عدم حافظه جمعی، انفصال تاریخی و نسلی در ایران، که محقق ارجمند، محمدعلی همایون کاتوزیان به آن، تحت عنوان «جامعه کلنگی» پرداخته است، یکی از بیماری های اجتماعی ما ایرانیان بوده است. حزب چپ ایران (فداییان خلق)، با این پرانتز، به تاریخی اشاره می کند که حافظه ای جمعی را می سازد. این حزب، کارنامه تشکیل دهندگان خود را با همه جوانب درخشان و همه اشتباهات بزرگش، برعهده می گیرد. از آن ها می آموزد، خود را بهنگام می کند و در راستای اهداف بزرگ تاریخ چپ ایران و جهان می کوشد. وجود فداییان خلق در نام حزب چپ ایران، نشانه ای است که تاریخمندی و حافظه جمعی و تداوم مبارزه چپ را در بر دارد. این پرانتز را مدتی دیگر ممکن است حذف کرد. ولی حزب چپ ایران از تاریخ فدایی و چپ در ایران قصل کردنی نیست.

حزب چپ ایران (فداییان خلق)، به چه نحله ای از چپ نزدیک است؟ چپ سنتی؟ سوسیال دموکرات؟ چپ نوین؟

این حزب، نه بر سوسیالیسم مارکسیستی لنینیستی مانده است و نه به سوسیال دموکراسی پیوسته است. هم این و هم آن تاریخی دارند. تلاش هایی با افت خیز، با حسن و خطا های کوچک و عظیم را از سر گذرانده اند. دستاوردهایی داشته اند، اما در راه نفی بهره کشی انسان از انسان و ایجاد جهانی که شرایط تکامل فرد و جمع را تامین کند، به شکست های سختی کشیده شده اند. در جهان بیش از پیش بهم پیوسته و تحت سیطره راست ترین نوع سرمایه داری یعنی نئولیبرالیسم، درس آموزی از گذشته و درک چیستی و چگونگی سوسیالیسم مورد تحقیق و گفتگو در بین چپ های اکادمیک و چپ های کنشگر و حزبی است. تلاش هایی بی وقفه ادامه یافته است و ادامه دارد. به باور من، بنا به اسناد اولین کنگره حزب چپ ایران (فداییان خلق)، این حزب، به این تلاش ها امیدوار و در آن خود را شریک می داند. این حزب، سوسیالیسم و دموکراسی را در جهانی امروزی، نوسازی شده می جوید و هدف می شناسد.

حزب چپ ایران (فداییان خلق)، از وحدت سه جریان تشکیل شده است. نسبت این حزب، با سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت چه می شود که یکی از نیروهای وحدت بوده، ولی موجودیت مستقل خود را بعد از وحدت حفظ کرده است ؟

حزب چپ ایران (فداییان خلق)، اراده و عزم خود را برای پاسخ به انتظارات جامعه تشنه ما برای آزادی، برابری، عدالت و دموکراسی نشان خواهد داد. بحران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دیپلماتیک، اثرات عمیقی را بر زندگی مردم پیر و جوان جامعه ما به جا گذاشته و خطرات مهیبی را ایجاد کرده است. جمهوری اسلامی و در درجه نخست مقامات درجه اول رهبری و نظامی و دولتی ناتوانی و عدم کارآئی، فساد و خودسری را آشکار و عریان ساخته اند. بحران های بیشتری از طریق دخالت های سران نظامی امنیتی، کشور ما و مردم ایران را تهدید می کنند. حزب چپ ایران (فداییان خلق)، در چنین شرایط خطیری، بر ضرورت اندیشه و اقدام متحدانه بیش از هر زمانی تاکید خواهد کرد و اطمینان دارم که اراده ایرانیان مردم دوست و مسئول راه همراهی و همگرایی را هموار خواهد ساخت همراهی و همگرایی که ابزار فعالیت سیاسی معقول و موثر می باشد.

بقای سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت بعد از وحدت و ایجاد تشکل متحد، محصول تصمیمی بوده است مربوط به حدود 18 ماه پیش از اعلام این حزب. در آنزمان، در درون این سازمان، برای گذار از تشکل موجودشان به تشکلی متحد، عده ای از اعضای این سازمان، تضمینی را جستجو می کردند برای موفقیت تشکل متحد. این سازمان، برای اطمینان دادن به تعدادی از اعضای خود، فرصتی را تحت عنوان دوره گذار از تشکل موجود به تشکل متحد تصویب کرد. تا بگذارد که آن ها تشکل متحد را در عمل مورد قضاوت قرار دهند و داوطلبانه به آن بپیوندند یا نپیوندند. برای بسیاری چنین دوره گذاری ضروری نبود و با حفظ انتقاد نسبت به آن، آن را برای مدتی محدود پذیرفتند. بنظر می رسد ضرورت این دوره، کم و باز هم کمتر خواهد شد. سازمان فداییان خلق ایران-اکثریت در این مورد تصمیم خود را در اینده خواهد گرفت.

آیا ایجاد حزب چپ ایران (فداییان)، یک تغییر فرم صرف و بدون درون مایه نیست؟ نسبت به این ادعا که می گوید حزب چپ ایران (فداییان خلق)، همان سازمان فداییان خلق ایران اکثریت بعلاوه کادرهایی از جریانات دیگر است چه می توان گفت؟

راه طی شده برای وحدت و ایجاد حزب چپ ایران (فداSیان خلق)، راهی ده ساله است. جریاناتی با کادرهای پرسابقه و با تجارب مختلف با هم این راه را طی کردند. مذاکره کردند، مبارزه کردند، همدیگر را نقد کردند، نکات منفی را گوشزد نمودند، نکات مشترک را شناختند، نکات مکمل همدیگر را پذیرفتند، اختلافات خود را نیز شناختند. همه این ها نیز عمدتا بشکل علنی در برابر افکار عمومی صورت گرفت. کنفرانس ها، جلسات و سمینارهای متعددی برگزار شد. حدود یکصد مقاله نوشته شد که برخی از آن ها در سه مجلد چند صد صفحه ای آنلاین منتشر شدند. ده ها مقاله در مورد چپ، استراتژی سیاسی، ارزش ها و روش ها، الگوی حزبی در سایت «به پیش!» و دیگر سایت ها منتشر شدند. مصاحبه های متعدد صوتی، صوتی-تصویری و نوشتاری با دست اندرکاران صورت گرفت و در اختیار عموم قرار گرفت. اسناد پیشنهادی برای کنگره، منشور ها و اساسنامه و ائین نامه و نام های پیشنهادی برای حزب، توسط گروه های کاری پروژه وحدت و تدارک کننده کنگره مشترک تهیه و بصورت علنی و قبل از کنگره منتشر شدند و مورد نقد و بررسی قرار گرفته و پیشنهادات متعددی دریافت شد. این نقدها و پیشنهادات مورد بهره برداری توسط گروه های کار تدارک کننده برای کنگره واقع شدند. تلاش های سالیان دراز، به سنتزی رسید که با مواضع اولیه هیچیک از جریانات یکی نیست. هر وجدان اگاه و منصفی می تواند به این حقایق شهادت دهد. این همه اگر یک تغییر فرم صرف معرفی شود، راست نیست. چنین ادعایی، بی خبری اگر نباشد، عوامفریبی است. چنین ناراستی ای را اقکار عمومی نمی پذیرد، و بی انصافی خواهد دانست. درون مایه حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، محصول تلاش صادقانه و پیگیرانه جمعی است بسیار وسیع تر از حزب چپ ایران (فداییان خلق)، که برای آبادی و آزادی ایران و جهانی بهتر همت مستمر کرده اند. طی این روند بود که بمرور این تمایل میان برخی فعالین وحدت بروز کرد که خود را هم اکثریتی، هم اتحاد فدایی و هم کنشگر چپ می دانستند. وحدتی دموکراتیک بمرور و با افت و خیز و با زحمت فراهم شد. بنیاد فکری، سیاسی، تشکیلاتی این وحدت در درون ایجاد کنندگان با تغییرات عمیق ایدئولوژیک، تئوریک، سیاسی و سازمانی و طی سال ها و بر پایه تجارب و تاملات ساخته شده است. کار ساختن دشوار بوده است. بدون تردید این کار و این همت کاستی هایی دارد. می توان این کاستی ها را مورد نقد قرار داد. ولی افکار عمومی قضاوت خواهد کرد آنان را که ساختند و تلاش خود را ادامه می دهند و آنانی که این ساخته را تحت عناوینی بی پایه و اساس تخریب و تحریف می کنند از جمله مخدوش کردن حزب چپ ایران (فداییان خلق)، با سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت. ساخت این حزب یک بیلان است، آیا عده ای می خواهند تخریب این حزب بیلان ان ها باشد؟

نسبت به نفی کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران و ضرورت سرنگونی آن و نسبت به اصلاح‌ناپذیری رژیم ایران و عدم همکاری با اصلاح‌طلبانِ حکومتی موضع حزب چپ ایران (فداییان خلق) چیست؟

حزب چپ ایران(فداییان خلق)، نظام جمهوری اسلامی ایران را نظامی ارتجاعی، استبدادی، تبعیض آمیز، مخرب و خطرناک برای کشور ما می داند، نفی کلیت آن از بن و اساس، گذار از آن به دموکراسی را هدف و ایجاد جمهوری ای دموکراتیک و سکولار را خواهان است. این حزب بر امر اثباتی گذار به دموکراسی اولویت می دهد. اولویت به سرنگونی، برخوردی سلبی که اهداف اثباتی را به حاشیه می راند، می تواند به نیروهای دست ساخت ارتجاع داخلی و خارجی خدمت کند، علیرغم میل و نیت اولویت دهندگان. هر گذاری و هر فروپاشی ای را بصرف سرنگونی جمهوری اسلامی نمی توان مطلوب دانست. هر سرنگونی ای به دموکراسی و ازادی و عدالت نمی رسد. بدین دلیل، برای حزب چپ ایران، الویت گذار به دموکراسی است و به هر تغییر و تحولی در رژیم و خارج رژیم از زاویه منافع توده های محروم و دموکراسی نگاه می کند. پاسخ های ساده به پرسش های ساده نظیر اصلاح ناپذیری رژیم ایران آری یا نه؟، وجود ندارند. رژیم ایران اصلاح ناپذیر است با این باندهای حاکم با این قانون اساسی با این تلفیق دین و دولت، هیچ معجزی نمی تواند این رژیم را به رژیم مردمی و برای مردم تبدیل کند. این رژیم باید عوض شود. در این راستا، جنبش های اجتماعی با رشد و سازمانیافتگی خود، رژیم را از مواضع غارتگرانه و ستمگرانه اش به عقب نشینی مجبور کرده و خواهند کرد و در صورت مقاومت ارتجاع، طبعا تا سرنگونی آن، مبارزه ادامه می یابد. بنا به تجارب موج سوم گذار به دموکراسی، با رشد جنبش اجتماعی و سیاسی و عقب نشاندن و ترساندن رژیم از سرنگونی، اصلاح طلبان حکومتی نقشی را می توانند بازی کنند. در چنین شرایطی، وجود اپوزیسیون دموکراتیک صاحب نفوذ در میان مردم و مستقل از تمامی جناح های حکومتی نقش تعیین کننده دارد. حزب چپ ایران (فداییان خلق)، بر گذار به دموکراسی و به گذار مسالمت امیز، یعنی تکیه بر جنبش های اجتماعی، تغییر توازن قوا، ایجاد ائتلاف های بزرگ از میان نیروهای اپوزیسیون جمهوریخواه و دموکراسی طلب، عقب راندن رژیم در مبارزات مدنی و با گفتگو و آشتی و سازش سیاسی، با انتخابات آزاد و ... سر و کار خواهد داشت. پوشیده نیست که این استراتژی با غایت گرایی سرنگونی رژیم و اصلاح ناپذیری رژیم، ضمن فصل مشترک، اختلافات سیاسی و تجربی و حزبی و بخصوص عملی عظیمی خواهد داشت. حزب چپ ایران با جناح های رژیم و نیروهایی در برون آن که از بقای این رژیم نفع می برند و خواستار ادامه ان هستند، هیچ همکاری نداشته و مبارزه خواهد کرد.

مبارزه برای دموکراسی، آزادی، عدالت، توسعه، جدایی دین و دولت، تامین حقوق ملی، جنسیتی، فرهنگی، و مبارزه برای سوسیالیسم از نظر حزب چپ ایران (فداییان خلق) چه رابطه ای دارند؟

دو گرایش را می توان مطرح کرد که در این زمینه حزب چپ ایران (فداییان خلق)، با آن ها مرزبندی دارد. گرایشی که سوسیالیسم را مسئله مربوط به نسل های بعدی ایران و بنابراین آن را موضوعی خارج از دستور می داند و گرایش دیگر که تاکید بر مبارزه از امروز برای سوسیالیسم در ایران می کند، خواه مدعی آلترناتیو سوسیالیستی بعد از جمهوری اسلامی باشد یا نباشد. هر دو گرایش راست و چپ یک فصل مشترک دارند. این ها سوسیالیسم را امر ایران یعنی امری ملی و نه امری جهانی می دانند. این در حالی است که نظریه ایجاد سوسیالیسم در یک کشور و آن هم ایران، خود جای بحث زیادی دارد. بخشی از گرایش چپ در این مورد، که سوسیالیسم را بعنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی مطرح نمی کند، حرف کلی خود یعنی مبارزه برای سوسیالیسم از امروز را باید توضیح دهد و بگوید چه می خواهد در این باره از امروز در ایران بکند که واقعا سوسیالیستی باشد؟

در شرایط جهان کنونی که با ایدئولوژی نئولیبرالیسم هدایت می شود و تمامی عوارض تبعیض آمیز، بهره کشانه، ضد دموکراتیک، ضد صلح و ضد اکولوژیستی آن را شاهدیم، حزب چپ ایران(فداییان خلق)، خود را بخشی از جنبش جهانی چپ، علیه سرمایه داری و برای سوسیالیسم می داند. بنا به برداشت من، حزب چپ ایران، در زمینه اندیشه سوسیالیستی، از کارهای مراجع چپ جهانی و ایرانی بهره می گیرد، از میان آن ها انتخاب می کند و مروج آنان است. جنبش ضد نئولیبرالیستی و جنبش سوسیالیستی، هم در اندیشه و هم درعمل، جنبشی جهانی است و نه ملی، همانگونه که سرمایه داری و جنبش سوسیالیستی در زمان مارکس مطرح شده است. این جنبش جهانی در عرصه ملی شکل خاص خود را می یابد. بدین سبب، مبارزه با سیاست های نئولیبرالیستی در داخل کشور، بخشی از مبارزات حزب چپ ایران (فداییان خلق) خواهد بود. تغییر تناسب قوا در سطح جهان علیه ایدئولوژی نئولیبرالیسم و جایگزینی آن نیز به نظر من تلاش این حزب در جهت سوسیالیسم خواهد بود. در عین حال مبارزه برای گذار به دموکراسی، آزادی، عدالت، توسعه، جدایی دین و دولت، تامین حقوق ملی، جنیسیتی، فرهنگی الویت سیاسی و برنامه ای برای حزب چپ ایران خواهند داشت.

تمایز حزب چپ ایران (فداییان خلق)، با نظامی که تا قبل از شکست معروف به "سوسیالیسم واقعا موجود" و یا چپ سنتی بود، کدام است؟

«سوسیالیسم واقعا موجود» که به چپ سنتی نیز معروف شده است، ساخت و پرداخت نظامی متکی بر اندیشه ای سیاسی بود که در شرایطی خاص از جهان با انقلاب اکتبر 1917 در روسیه تزاری پی گرفته شد و زیر توطئه ها و فشارهای قدرت های بزرگ سرمایه داری آن زمان ادامه یافت و به عملی کردن برنامه های صنعتی سازی و سوسیالیستی سازی متمرکز و ضد دموکراتیک منجر شد و بالاخره سقوط نمود. درس آموزی از این تجربه عظیم و شکست آن، موضوعی است که از دید هیچ انسان آزادیخواه، عدالت خواه و سوسیالیست نمی تواند پوشیده بماند.

دنیای امروز دنیای آغاز و حتی انتهای قرن بیستم نیست. دنیا، با مسائل بغرنج بسیاری روبرو شده است. دنیای ما دنیای استانه انقلاب صنعتی سوم است با تغییرات عظیم دیجیتالی، اطلاعاتی و انرژی که تمامی سلولهای زندگی اجتماعی را دستخوش دگرگونی می سازند. جنبش فدائی در کشور ما، با تکیه به خود و استقلال نظری از قطب های سوسیالیستی زاده شد. این گرایش کماکان چراغ راهنمای حزب چپ ایران (فداییان خلق) خواهد بود. برای کادرهای حزب چپ ایران(فداییان خلق)، اندیشه مستقل با بهره گیری از نظریه پردازان چپ و پیشرو بخصوص نظریه پردازان و دانشگاهیان ایرانی ارزش و روش کار است. بدین سبب است که تا کنون سایت «به پیش!»، که رسانه ای برای تدارک کنگره مشترک بوده، تحقیقات برخی از دانشگاهیان ایرانی نظیر یرواند آبراهامیان، سعید رهنما، حسین بشیریه، را رواج داده است که در زمینه های دموکراسی و سوسیالیسم، نگاه نو و نقد راجع به چپ سنتی را نشان می دهند. در اینده بهره گیری از آثار محققین گرانقدر کشورمان که خوشبختانه بسیارند بموازات بهره گیری از اندیشه پردازان چپ و مترقی دنیا، برای نوسازی اندیشه چپ، ادامه خواهد یافت.

حزب چپ ایران (فداییان خلق)، با فرقه گرایی و با پراکندگی و بحران اجماع چگونه برخورد می کند؟

حزب چپ ایران (فداییان خلق)، بیلان تشکیل دهندگان آن را نسبت به فرقه گرایی به نمایش گذاشته است. بدیهی است تمام پراکندگی ها میان چپ با ایجاد این حزب از میان نرفته است. نتیجه تلاش های ده ساله وحدت، محدود به تشکیل دهندگان حزب چپ ایران است، و همراهان نیمه راه را در بر نگرفت. تلاش ها برای وحدت در آغاز، حتی محدود به تشکیل دهندگان حزب و همراهان نیمه راه نبود. احزاب و سازمان های دیگری هم مورد مراجعه قرار گرفتند که آمادگی برای وحدت در این پروژه را نداشتند. البته اینان، تا کنون نیز خود، بیلانی قابل ارائه برای وحدت نداشته اند. واقعیت این است که حزب چپ ایران، از همه این گرایشات تشکیل نیافته است. با این همه بیلان تشکیل دهندگان حزب چپ ایران (فداییان خلق) در مورد فرقه گرایی نکته بسیار پر اهمیتی را دارد. این نکته این هم نیست که در جو مسمومی که تیرها بسوی یکی از سازمان های شرکت کننده در وحدت شلیک می شد، این تلاش با جسارت شروع شد و به نتیجه رسید. این امر نشان داد که نیرویی درون چپ بوجود امده است که نه بر خود محوری، و پناه بردن به اشتباهات گذشته دیگران برای توجیه خود، که بر راه جویی جمع کردن نیروهای درس آموخته از حسن و خطاها می پردازد. نه بر سهم خواهی که بر وحدت اندیشه و عمل می کند. فراتر از این، نکته پر اهمیت این است که این پروژه بر اشتراکات تاکید کرد و نه بر اختلافات. اکنون نظرات و منشوری در حزب چپ مبناست که اشتراکات زیادی را در خود دارد و گرایشات دیگری نیز در حزب هستند که منشورهای دیگری را پیشنهاد کرده و هریک از تعداد خوبی آرا برخوردارند. حزب چپ ایران (فداییان خلق)، تجسم آزادی در نظر، سعی در توافق و بالاخره اراده واحد در عمل است. حزب چپ ایران (فداییان خلق)، حزبی متحد و متنوع است. اگر سهم خواهی و خود محوری و ماندن بر اشتباهات گذشته دیگران و خود ستایی را، تشکیل دهندگان این حزب دور نزده بودند، یعنی اگر فرقه گرایی ادامه داشت، حزب چپ ایران (فداییان خلق) نمی توانست ایجاد شود. این حزب با همین روحیه باز، دموکراتیک، تاکید بر اشتراک، تاکید بر آزادی نظر و وحدت در عمل، برای وحدت های بزرگتر پیشتاز خواهد ماند. از این فراتر این حزب برای ایجاد ائتلاف بزرگی میان اپوزیسیون دموکراتیک ایران، ظرفیت و توان و ابتکار عمل را از خود بروز خواهد داد.

در باره حزب چپ ایران (فداییان خلق)، از نقش کم زنان و عدم حضور جوانان صحبت شده است. در این مورد چه می توان گفت؟

هم از کمیت و کیفیت حزب، هم از مسن بودن تشکیل دهندگان حزب با توجه به ترکیب کنگره و نیز از کم و کسری حضور زنان سخن رفته که بیان واقعیت هایی هستند. اما اگر غیر از این بود غیر طبیعی بود. این کاستی ها کاملا طبیعی هستند. نیروهای تشکیل دهنده حزب چپ ایران (فداییان خلق) را جمهوری اسلامی بعد از قتل و عام و سرکوب و زندان، سال هاست از صحنه جامعه حذف کرده است. شکست استراتژیک و ایدئولوژیک بر سر این نیروها خراب شده است. چرا کسی در چنین شرایطی می باید به این نیروها می پیوست و از کجا؟ شکست همواره یتیم است. بعلاوه شکست و تبعید دست و پای این نیروها را که در ارزوی تماس و گفتگو با مردم خود و زندگی میان آنان بوده اند بسته است. مسائل مهاجرت و عواقب فعالیت تشکیلاتی دور از صحنه اصلی عملا نیروهای تشکیل دهنده را با دشواری های فرساینده ای روبرو ساخته است. دوران سخت و بحران های بسیاری طی شده است. از خاکستر این نیروها، به همت این ها، حزب چپ ایران (فداییان خلق)، سر بر آورده است. با اندیشه ای نوسازی شده و با اراده ای برای حضور در سپهر سیاسی ایران. کمیت و کیفیت، حضور پر رنگ زنان، و مشارکت و دخالت جوانان و نه تنها جوانان، کارگران و زحمتکشان و روشنفکران و دیگر اقشار را در آینده و بر اساس بیلانی که دوران جدید فعالیت این حزب می سازد باید محاسبه کرد. حزب چپ ایران (فداییان خلق) با امید به کامیابی مبارزات اجتماعی کشور و تمامی نیروهای آزادیخواه دموکراسی خواه و برابری خواه، عزم آن دارد به مسئولیت خود به نحو شایسته ای عمل کند.

نکته آخر

اعلام حزب چپ ایران (فداییان خلق)، کارنامه تلاشی است که صورت گرفته است و کمی ها و کاستی هایی دارد که بر من و بر بسیاری پوشیده نیستند. توضیحات بالا در صدد پوشیدن این کاستی و بی نقص و عیب نمایاندن این حزب نبوده است. نوشتجات مخالفین حزب چپ ایران، خرده گیری های به جا و در بسیاری موارد نا بجا و خود محورانه هستند که با فراغ بال منتشر شده اند . دشواری بزرگ فراروی این حزب این خرده گیری های نیستند. دشواری بزرگ فرا روی حزب چپ ایران (فداییان خلق)، در انتقادات و شماتت های منتقدین تقریبا ناگفته مانده و برای بسیاری از این مخالفین ناشناخته است. مسائلی کهنه و حل نشده که مقابل تمامی دوستان و مخالفین حزب چپ ایران(فداییان خلق)، نیز قرار دارد. برخی از مخالفین حزب ما با تحریف، تخریب، تبدیل حزب ما به سازمان اکثریت، تبدیل اکثریت به این یا آن فرد، پراکندگی و بی اثری اپوزیسیون دموکراتیک کشور را نادیده گرفته و عملا طبیعی دانسته و تداوم می بخشند. این ها نا توانی خود را در درک مسئله اصلی و میدان اصلی مبارزه و در ارائه یک پروژه و بیلان بروز می دهند و از پروژه در مقابل پروژه و بیلان در مقابل بیلان بازمانده، پس خود را به تخریب حزب ما مشغول کرده اند.

گذار به برآمد چپ و اپوزیسیون دموکراتیک در سپهر سیاسی کشور و به شکست کشاندن جمهوری اسلامی در تداوم حذف اپوزیسیون از صحنه سیاسی چالش بزرگی است که مقابل همگان قرار دارد. این مهم تنها با ایجاد تشکلی متحد، تصمیم گیر و معطوف به اقدام و عمل سیاسی، شایسته سالار و همبسته شانسی برای موفقیت پیدا می کند، آزمونی سخت که حزب چپ ایران (فداییان خلق)، در پیش روی خود دارد. حزب چپ ایران (فدائیان خلق) را مورد انتقاد قرار دهید، از انتقادات به جا بهره گیری خواهد کرد. افکار عمومی و بخصوص نیروهای خواهان تغییر وضع کشور، با چشمان باز قضاوت خواهند کرد.

چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۱ آوریل ۲۰۱۸