عصر نو
www.asre-nou.net

مرگ ها و قتل های خاموش از دیروز تا امروز

پرونده هایی که همیشه بازهستند!
فردا نوبت کیست؟

Tue 17 10 2017

امير جواهری لنگرودی



بحران اقتصادی فزاینده در تمامی ابعاد جامعه ایران اعم از: بیکاری گسترده ، حوادث پرشمارحین کارکارگران و عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران در عرصه های مختلف، دشواری های گذران بازنشستگان درسطوح کشوری- فرهنگی- لشکری و صنایع ، دشوارهای روزمره معلمان ، پرستاران و زنان ، کودکان خیابانی کار،خشکی و خشکسالی ، کم آبی و بی آبی، سیلاب و بارندگی و فرسایش زمین، زمین خواری و نابودی طبیعیت و زندگی روستائیان و بی سامانی کشاورزی در جای جای کشور و گسترش حاشیه نشینی ، مالباختگان ، کولبران در کردستان و موتوری های مرزی در بلوچستان ، دستفروشان حاشیه خیابان ها و مترو ها همه و همه، زندگی بخش اعظم توده اردوی پرشمار کار و زحمت جغرافیای ایران را در وضعیتی غیرقابل تحمل قرار داده است. همه این ها مشکلات و مصایب در شرایطی صورت می گیرند که غارت اموال عمومی توسط "آیت الله های " شکرخوار، ماهی خوارو همه چیزخوار ، "آقازاده"ها، مافیای در قدرت ، سپاه و بسیجیان رده بالا، غارتگری "سرداران" ، و "ژن های خوب"، عمله و اکره بنیادها و نهادهای وابسته به بیت خامنه ای در هیکل "برج" های سر به فلک کشیده، "ویلا"های رویائی؛ "پورشه"سواران و "لامبرگینی" های لوکس جولان دهنده در بزرگراه های کلان شهرها، تماما از عمق شکاف میان فقر و ثروت در حاکمیت مدعی "عدل علی" سخن می گویند.

درست در چنین شرایطی، اردوی بیشمارکارعلیرغم کار طاقت فرسا،همچنان در زیر خط فقر، دست و پا می زند و برای آوردن لقمه ای نان برسرسفرۀ همیشه خالی خانواده ها، عرق شرم بر پیشانی شان می نشیند، نمی تواند ساکت بمانند و دیده شده در برابر رشد فزاینده فقر و نداری ، گاه خود تعمدا به زندگی خویش پایان می بخشند.

حرکت های بزرگ و سراسری بازنشستگان و معلمان سراسر کشور، اعتراضات گسترده پرستاران ، تحرکات کارگران سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد و کارگران سندیکای نیشکرهفت تپه، کارگران هپکو و آذرآب، معادن ذغال سنگ و غیره ، صنایع گوناگون نفت و پتروشیمی و شهرداری ها و حضور هر روزه مالباختگان درخیابان ها و دستفروشان کشور در سراسرکشور ، کولبران کردستان وسوخت بران مرزهای جنوب شرقی ایران،این زندگی رقت بار اردوی کار کشورمان و وضعیت غیرقابل تحمل آنانرا نشانه گرفته، از اینرو اعتراضات گسترده کارگری در واحدهای تولیدی، اینجا و آنجا، از دامنۀ این وضعیت غیرقابل تحمل خبر می دهد.

موج احضارها ، دستگیری ها و زندان و شکنجه زندانیان سیاسی اعم از فعالین کنشگر اجتماعی تا کارگران و معلمین و غیره از سال ها پیش به این سو، بی توجهی آشکار مقامات قضایی و زندانبانان نظام، به درخواست های یک زندانی که مجبور به گزینش اعتصاب غذا می گردد ،

نرساندن دارو ؛ قطع ملاقات ها و یا دیر رساندن زندانی به بیمارستان برای مداوا، و بی خبر نگهداشتن خانواده اش از حضور او در بیمارستان و مخفی کردن خبر مرگ او، چیزی جز تلاش آگاهانه برای کشتن یا بکارگیری تاکتیک " اعدام نرم" ، "مرگ یا قتل خاموش" معنای دیگری ندارد. ما پیش از این، شاهد قتل خاموش بیشمارانی از جمله : ولی الله فیض مهدوی- زهرا بنی یعقوب- زیبا (زهرا) کاظمی- اکبر محمدی- ابراهیم لطف الهی - امیر حسین حشمت ساران - امید رضا میرصیافی- امیر جوادی فر لنگرودی- محسن روح الامینی- محمد کامرانی - رامین آقا زاده قهرمانی - هدی صابر، هاله سحابی- محسن دکمه چی، عبدالرضا رجبی - کاوه عزیز پور- ستار بهشتی- افشین اسانلو- کوروش بخشنده- شاهرخ زمانی و محمد جراحی .......؛ در زندان های جمهوری اسلامی بوده ایم ، فردا وفردا ها نوبت کیست؟


متن کامل این مطلب را از این جا دریافت کنید